ابوالحسن فیاض انوش در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: کسانی که به چنین تفکری باور داشته باشند هیچگاه صحنه را نا امیدوارانه نگاه نمیکنند و در اوج چالشها احساس میکنند که میتوانند فضایی برای فرصتیابی و پیشروی ایجاد کرد. از همین جهت چند دستاوردی که شهید سلیمانی داشته است را میتوان بر اساس همین تبدیل چالش به فرصت ارزیابی کرد.
وی افزود: زمانی که در سال ۲۰۱۱ سوریه و عراق با تهدید داعش و جریانهای تکفیری مواجه بودند، حضور نیروی قدس سپاه پاسداران به فرماندهی شهید سلیمانی اولین اقدامی بود که در دستور کار شهید قرار گرفته بود. سردار سلیمانی بر این باور بود که از نیروهای همان منطقه باید به مقاومت کمک شود و قرار نیست که فقط ایران نیروهای فراوانی را گسیل کند و یکتنه جلوی این جریانها بخواهد بایستد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: شهید سلیمانی توانست نیروهای مردمی را در عراق و سوریه بسیج کند و عملیات را در اختیار آنها قرار دهد. ایجاد نیروی مردمی مقاومت که در عراق پایدار ماند و جزء شاکله اصلی تشکیلات رسمی نظام عراق شد و به نام حشد الشعبی شناخته میشود، یک دستاورد بزرگ است. در سوریه هم این اتفاق رخ داد، اما باتوجه به اتفاقاتی که رخ داد و این تشکیلات استمرار نداشت.
فیاض انوش ادامه داد: ایجاد نیروی مردمی یکی از فعالیتهای مهم شهید سلیمانی است و با این کار توانست باور به مقاومت را در مردم آن مناطق تزریق کند و تفکر مقاومت را در آنجا نهادینه کند که اتفاق کوچکی نیست و از نظر من از همه دستاوردها بالاتر است. این اتفاق در آینده مانند جوانهای که شاخوبرگ بیشتری میدهد خودش را به ما نشان خواهد داد. از جنبه دیگر که مرتبط با کشور خودمان است میتوان به گستردهتر کردن برد استراتژیک جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد.
وی افزود: زمانی که یک پای شهید در تهران و پای دیگرش در نجف، سوریه، دمشق و... است، متوجه میشویم که ایران برای حراست از خودش تا بین از مرزها، چشمانداز خودش را ترسیم کرده است. این موضوع در مسائل ژئوپلتیک بسیار بااهمیت است که نیروی مقابل را نه قبل از ورود به کشور، بلکه زمانی که قصد دارد در کشورهای دیگر لانه و خانه بکند، نابود کرد. رژیم صهیونیستی به این درک رسید که جمهوری اسلامی بیشترین استفاده را از بحران سال ۲۰۱۱ به بعد سوریه، عراق و داعش برد و عمق استراتژی خود را افزایش داد.
عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان دررابطه با اهمیت کار سردار قاسم سلیمانی و مدافعان حرم در زمان اشغال سوریه توسط مخالفان اسد و تروریستها، گفت: تفاوتهای جدی میان سوریه ۲۰۱۱ و طلوع داعش با سوریه ۲۰۲۴ و اقداماتی که ترکیه و اسرائیل انجام داده است، وجود دارد. اگر سوریه و عراق را در سال ۲۰۱۱ در نظر بگیریم و فرض کنیم آن زمان سقوط میکرد قطعا همان زمان بلافاصله درگیریها در استانهای غربی ایران را شاهد بودیم. بنابراین کمترین دستاوردی که میتوان برای فعالیت شهید سلیمانی در نظر گرفت این است که این تهدید را به تاخیر انداخت. یعنی به جای آنکه در سال ۲۰۱۱ شاهد سقوط سوریه باشیم، در عوض اکنون شاهد این اتفاق هستیم. در نتیجه این بحران حدود ۱۳ سال به تأخیر افتاده است.
فیاض انوش ادامه داد: طی اقدامی که شهید سلیمانی انجام داد و نیروهای محور مقاومت در سال ۲۰۱۱ در برخورد با جریانهای تکفیری و داعشی داشتند این بود که نهتنها در درجه اول تهدید نظامی آنها را برطرف کردند، بلکه چهره منافقانه آنها را هم نمایان کردند. اکنون اکثر افرادی که در جریانهای امروز در سقوط سوریه نقشآفرین هستند دیگر با نقاب و پرچم داعش حنایشان رنگی ندارد و این اتفاق موضوع قابلتوجهی است.
وی گفت: باید توجه داشته باشیم زمانی در کشور ما پادشاهان و حکمرانان ایران حتی ازدستدادن بخشی از کشور را دستاورد حساب میکردند. بهعنوانمثال زمانی که بحرین از ایران جدا شد گفتند ما ژاندارم خلیجفارس شدیم. این اتفاق مسخرهای بود که ازدستدادن سرزمین دستاورد محسوب میشد. اکنون ما در دوران شهید سلیمانی و جریانهایی که در خارج از ایران اتفاق افتاد، هیچ قطعهای از خاک ایران جدا نشد و مناطقی بیرون از خاک ایران نیز تحت هژمونی محور مقاومت قرار گرفت.
این استاد دانشگاه پیگیری پرونده شهید سلیمانی را ضروری دانست و بیان کرد: پیگیری پرونده شهید سلیمانی و پروندههای این شکلی را نباید به ملاحظات زمانی خاصی مقید کرد. این پیگیریها در هر شرایطی باید ادامه داشته باشد و به سمت گرفتن نتیجه جهتگیری شده باشد. اما در ساختار نظام جمهوری اسلامی و مسئولین افرادی هستند که باوجود آگاهی از خباثت دولت وقت آمریکا و ترامپ در ترور شهید سلیمانی نهتنها از این درس عبرتی نگرفتند بلکه بازهم برای ارتباط گرفتن با ترامپ اقدام میکنند.
عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان به نقش آمریکا و رژیم صهیونیستی در ایجاد و همراهی با نیروهای تکفیری اشاره کرد و گفت: جریانهای تکفیری از جمله داعش ابزار دست دشمنان جریان بیداری اسلامی هستند و در این نکته هیچ تردیدی نیست. کارشناسان هم بیان کردند که از سال ۱۹۷۹ یعنی وقوع انقلاب اسلامی در ایران یک پیامی به جهان ارسال شد و یک جریانسازی تدریجی برای بازگشت به معنویت، ایمان و بهرهمندی از تفکر توحیدی در سازماندهی نظام سیاسی و اقتصادی جهان بود که انقلاب اسلامی و امام خمینی طلایهدار آن بودند. این پیام آهسته آهسته مخاطبان خودش را در جهان پیدا کرد و از مرزهای ایران فراتر رفته است.
انتهای پیام
نظرات