• جمعه / ۲۹ فروردین ۱۴۰۴ / ۰۶:۳۰
  • دسته‌بندی: انرژی هسته‎‌ای
  • کد خبر: 1404012815836
  • خبرنگار : 71049

آمریکا به خطوط قرمز مسقط پایبند می‌ماند؟

آمریکا به خطوط قرمز مسقط پایبند می‌ماند؟

ایران و آمریکا پس از دو دهه مذاکرات، یک‌ بار دیگر به میز مذاکره‌ برگشتند اما با شرایطی بسیار متفاوت از گذشته و در سخت‌ترین و متشنج‌ترین شرایط سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی.

به گزارش ایسنا، ایران و آمریکا روز شنبه ۲۳ فروردین پس از ۶ سال از خروج یکجانبه آمریکا از برجام برای رسیدن به راه‌حلی مرضی‌الطرفین در مسقط پایتخت عمان پای میز مذاکره نشستند.

این مذاکرات به شکلی کاملا متفاوت از تمامی دوره‌های مذاکراتی که در بحث هسته‌ای از ابتدای دهه ۸۰ شمسی برگزار شده است، انجام شد. ایران و آمریکا تصمیم گرفتند بدون حضور طرف‌های اروپایی که همواره پای ثابت مذاکرات هسته‌ای بودند با یکدیگر و با میانجی‌گری مستقیم عمان به طور غیرمستقیم گفت‌وگو کنند. دو طرف در دو اتاق جداگانه حضور داشتند و پیام‌ها به طور مکتوب توسط وزیر خارجه عمان تبادل شد. هم‌چنین برخلاف دوره‌های قبل که مذاکرات که هتل‌های بزرگ پایتخت‌ها و شهرهای بزرگ بین‌المللی برگزار می‌شد، در منزل شخصی «سید بدر البوسعیدی» وزیر خارجه عمان برگزار شد.

این دور از مذاکرات، بیش از دو ساعت به طول انجامید و روسای هیات‌های ایران و آمریکا در پایان مذاکرات، هنگام خروج از سالن‌هایی محل حضورشان، دقایقی با یکدیگر به طور مستقیم گفت‌وگو کردند. 

روسای هیات‌های مذاکره‌کننده ایران و آمریکا در پایان دور اول، روند را «مثبت و سازنده» دانستند و اعلام کردند که شنبه ۳۰ فروردین، مذاکرات ادامه خواهد یافت.

«سید عباس عراقچی» وزیر امور خارجه و رئیس هیات ایرانی در پایان مذاکرات روز شنبه اعلام کرد که «در جلسه بعدی وارد چهارچوب کلی که یک توافق می‌تواند داشته باشد خواهیم شد.»

وی خاطرنشان کرد: مسلما نه ما و نه طرف مقابل خواهان یک مذاکره بی‌حاصل، گفت‌وگو برای گفت‌وگو، اتلاف وقت و مذاکرات فرسایشی اصلا نیستیم. هم ما و هم طرف آمریکایی مطلوب‌مان توافقی است که در کوتاه‌ترین زمان به دست بیاید. ولی این کار آسانی نخواهد بود و نیاز به اراده کامل از هر دو طرف دارد.

هم‌چنین «استیو ویتکاف» فرستاده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا نیز در اولین اظهارات خود پس از گفت‌وگوی غیرمستقیم با ایران در مسقط، تصریح کرد: ما یک گفت‌وگو بسیار «مثبت و سازنده» داشتیم.

«دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا نیز همان روز به خبرنگاران گفت: معتقدم (مذاکرات) به صورت خوبی پیش می‌رود. هیچ چیزی مهم نیست تا اینکه (مذاکرات) به پایان برسد. به همین دلیل دوست ندارم درباره آن صحبت کنم اما کارها با ایران، بسیار خوب پیش می‌رود.

آمریکا به خطوط قرمز هسته‌ای ایران پایبند می‌ماند؟
تیم مذاکره‌کننده ایران در مسقط

چارچوب گفت‌وگوهای ایران و آمریکا چه خواهد بود؟

با گذشت یک هفته از مذاکرات، از اظهارات و موضع‌گیری‌های مختلف مقامات دو طرف این طور برمی‌آید که آمریکا با شناسایی حقوق هسته‌ای ایران به میز مذاکره در مسقط آمده است؛ حقوقی که در برجام نیز به صراحت به رسمیت شناخته شده بود. البته پیش‌بینی می‌شود بر سر جزییات فعالیت‌های تحقیقاتی، غنی‌سازی ۲۰ درصدی و ۶۰ درصدی، میزان ذخایر اورانیوم، فروش یا تبدیل آن‌ها و نیز نظارت‌های بین‌المللی بر فعالیت‌های هسته‌ای، اختلاف‌نظرهای جدی وجود داشته باشد اما در شروع مذاکرات مواضعی از جمله برچیدن صنعت هسته‌ای یا خارج کردن مواد هسته‌ای از ایران که از خطوط قرمز ایران است، یا تاکید بر مسائل موشکی و منطقه‌ای از سوی طرف آمریکایی مطرح نشده است.

از سویی ایران نسبت به ارائه تضمین برای اینکه به سمت بمب هسته‌ای نرفته و نخواهد رفت اطمینان خاطر داده است. از این رو یکی از مهم‌ترین چارچوب‌های مذاکراتی بحث بر سر سطح و کیفیت فعالیت‌های هسته‌ای است. باید دید آمریکا در طی مذاکرات آتی به خطوط قرمز اعلامی در «مسقط» که مورد توافق و پذیرش قرار گرفته است، پایبند می‌مانند یا خیر.

موضوع دیگر، کیفیت نظارت و بازرسی بر برنامه هسته‌ای ایران است که اگر آژانس بین‌المللی‌ انرژی اتمی مورد توافق دو طرف برای تضمین این مساله باشد، در این رابطه هم چارچوب‌های حقوقی و فنی به اندازه کافی در دسترس وجود دارد.

هم‌چنین به احتمال قوی برجام به عنوان نقشه راه مورد توجه دو طرف برای پیشبرد مذاکرات و نگارش توافق مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

در این میان، اما «لغو تحریم‌ها» و چگونگی اجرای آن، حتما یکی از مناقشه برانگیزترین موضوعات است چراکه تحریم‌های ایران از سوی آمریکا با همراهی اروپا و دیگر کشورها صرفا در چارچوب هسته‌ای نبوده و نیست، به ویژه بعد از سال ۱۳۹۷ و خروج آمریکا از برجام، این تحریم‌ها در بخش‌های دیگر تحت عنوان اتهامات تروریستی و حقوق بشری بسیار گسترش یافته است. به عبارتی تعهد آمریکا به لغو تحریم‌های صرفا هسته‌ای به معنای لغو آن تحریم‌ها نخواهد بود، بلکه باید این تحریم‌ها از چارچوب‌های تروریستی و حقوق بشری و غیره نیز خارج شوند تا ایران نتیجه لغو تحریم‌های هسته‌ای را به طور موثر حس کند که بعید است آمریکا به راحتی تن به چنین کاری دهد.

از دیگر مناقشات میان ایران و آمریکا با توجه به مواضع ترامپ در دولت اول و نیز مواضع فعلی‌اش، موضوع مشارکت شرکت‌های آمریکایی و سرمایه‌گذاری آن‌ها در ایران پس از توافق احتمالی با ایران است. موضوع سرمایه‌گذاری شرکت‌های آمریکایی در ایران، از آن دست مسائلی است که هم ایران و هم آمریکا همیشه بر روی آن تحفظ داشتند و از مذاکرات هسته‌ای آن را جدا کردند چرا که به مسائل تاریخی و سیاسی دو کشور و نیز تحریم‌های اولیه آمریکا مربوط می‌شود. به هر حال یکی از انتقادهای مهم ترامپ نسبت به برجام این بوده است که چرا باید فقط شرکت‌های اروپایی و چینی از توافق برجام منفعت ببرند و شرکت‌های آمریکایی را دخالت ندادند.

به گزارش ایسنا، در تازه‌ترین موضع‌گیری از سوی مقامات کشورمان در رابطه با مشارکت شرکت‌های آمریکایی در اقتصاد و بازار ایران، «مسعود پزشکیان» رئیس جمهور کشورمان روز ۲۰ فروردین در آئین روز ملی فناوری هسته‌ای در جمع کارکنان سازمان ملی انرژی اتمی گفت: مقام معظم رهبری با سرمایه‌گذار آمریکایی در کشور هیچ مخالفتی ندارند. بیایند سرمایه‌گذاری کنند. ما با توطئه و سیاست‌های غلط آنان مشکل داریم‌. 

از دیگر موضوعات اختلافی میان ایران و آمریکا، باید به تاکید هیات آمریکایی بر گفت‌وگو بر سر مسائل منطقه‌ای و موشکی اشاره کرد. به نظر می‌آید بر خلاف دولت «باراک اوباما» ترامپ برای ورود به این حوزه اصرار دارد که تاکنون با مخالفت صریح ایران مواجه شده است و باید دید در آینده موضع طرف‌ها بر سر این مساله چه خواهد شد؟

علاوه بر این موضوعات، مواضع و خواست کشورهای اروپایی به ویژه در رابطه با رفع تحریم‌های ایران از مسائلی است که حتما در مذاکرات در آینده مورد توجه خواهد بود. 

آمریکا به خطوط قرمز هسته‌ای ایران پایبند می‌ماند؟
جنگ اوکراین

چه چیز ایران و آمریکا را به میز مذاکره کشاند؟

در ۶ سال گذشته که آمریکا از برجام خارج شده است، با وجود تلاش‌های بسیار برای بازگرداندن آمریکا به میز مذاکره، ایران به هیچ عنوان حاضر به پذیرش حضور مقامات آمریکایی در مذاکرات احیای برجام در سال‌های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ نشد. ایران معتقد بود که با خروج آمریکا از برجام عملا این کشور دیگر عضو این توافق نیست و نمی‌تواند در مذاکرات حضور داشته باشد و موضوعات مذاکراتی از طریق واسطه‌های اروپایی به اطلاع مقامات آمریکایی می‌رسید. از این رو، برای بسیاری از تحلیل‌گران، افکار عمومی و فعالان رسانه‌ای این سوال به قوت خود باقی است که چه شد ایران و آمریکا به یک‌باره ولو غیرمستقیم حاضر به مذاکره با یکدیگر شدند؟

در ادامه به بررسی برخی از عوامل تعیین کننده در بالا اشاره شد، می‌پردازیم.

قرار گرفتن در سال دهم برجام، نزدیک شدن به زمان انقضای قطعنامه ۲۲۳۱، تهدید اروپا برای استفاده از مکانیسم ماشه، ادامه تنش میان آمریکا و اروپا با روسیه بر سر اوکراین و متعاقبا عصبانیت اروپا از ایران بر سر مساله اوکراین و پهپادها (که ایران آن را رد کرده است)، تنش‌های یک سال اخیر در منطقه و تحولات و تغییرات سیاسی، به قدرت رسیدن دوباره ترامپ از غیرقابل‌پیش‌بینی‌ترین رؤسای‌جمهور تاریخ آمریکا و بانی خنثی‌سازی برجام، از جمله عوامل و موضوعاتی هستند که به نظر می‌آید دو طرف را به طور جدی به مذاکرات با یکدیگر ولو «غیرمستقیم» ترغیب کرده است. هر چند ترامپ خواستار مذاکرات مستقیم و رو در رو با ایران بود اما ایران در این مرحله با مذاکرات مستقیم موافقت نکرد. البته مقامات ایران این مساله را رد نکردند که در صورت اطمینان از حسن نیت طرف آمریکایی برای جدیت در مذاکرات، امکان مذاکرات مستقیم مثل آنچه در برجام شاهد بودیم در آینده وجود دارد.

استمرار تنش میان روسیه با آمریکا و اروپا: رایزنی‌های جداگانه ایران با سه کشور اروپایی، چین و روسیه و آمریکا نشان می‌دهد که تعاملات میان اروپا و آمریکا با روسیه هنوز آنقدر متشنج است که اجازه حضور نمایندگان این کشورها در یک اتاق را نمی‌دهد. از این رو یکی از مهم‌ترین دلایلی که موجب شکل‌گیری مذاکرات ایران و آمریکا شده است را باید اختلاف نظر این کشورها با یکدیگر بدانیم. به عبارتی باید گفت عواملی که در سال‌های گذشته موجب توقف مذاکرات برجامی شدند، امروز دلیل مذاکرات ایران و آمریکا هستند. هر چند اگر مذاکرات با آمریکا به خوبی پیش رود، کشورهای دیگر به ویژه کشورهای اروپایی با توجه به تحریم‌های گسترده‌ای که علیه ایران اعمال کردند ناچارا باید به دایره مذاکرات وارد شوند.

قطعنامه ۲۲۳۱ و تهدید مکانیسم ماشه: یکی از کلیدی‌ترین عواملی که موجب مذاکرات ایران و آمریکا شده است، برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ است. قطعنامه ۲۲۳۱ در ۲۵ اکتبر ۲۰۲۵ منقضی می‌شود و به این واسطه تمامی تحریم‌های ایران تاکنون که در شورای امنیت به تصویب رسیده است نیز لغو خواهد شد. بنابراین تا قبل از اینکه اروپایی‌ها، ایران را قربانی منافع و مطامع‌شان در مقابل آمریکا نکردند، ایران باید کاری انجام می‌داد. از این رو شاهد بودیم با وجود تجربه ناخوشایند ترامپ برای ایران در موضوعاتی از جمله خروج از برجام، ترور شهید قاسم سلیمانی، اعمال سیاست فشار حداکثری، از همان روزهای نخست آغاز به کار دولت دونالد ترامپ پیام‌هایی غیررسمی به طور متقابل بین مقامات ایران و آمریکا با واسطه‌گری برخی کشورها به منظور حل و فصل موضوعات مختلف و نیز نزدیک شدن دیدگاه‌ها به یکدیگر رد و بدل شد.

موضع دونالد ترامپ درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران که گفته است، «تنها خواسته ما این است که نمی‌خواهیم ایران بمب هسته‌ای داشته باشد»، موضعی غیرمنتظره بود که ایران از آن استقبال کرد چرا که با مواضع تهران این مساله هم‌خوانی دارد. با این حال باید دید ترامپ در جزییات هم به این موضع خود پایبند است یا خیر.

هر چند که برجام به لحاظ اقتصادی و رفع تحریم‌ها طی ۱۰ سال گذشته ثمره‌ای برای ایران نداشت اما با لغو تحریم‌های شورای امنیت در پاییز سال جاری این مهم می‌تواند رخ دهد و شاهد ثمر دادن یکی از مهم‌ترین میوه‌های برجام باشیم، از این منظر ضرورت مذاکرات با امریکا بیش از پیش احساس می‌شود.

آمریکا به خطوط قرمز هسته‌ای ایران پایبند می‌ماند؟
جلسه شورای حکام آژانس در وین

گزارش جامع آژانس: کشورهای اروپایی تحت تاثیر تحولات سال‌های اخیر و نیز تغییر سیاست‌های حمایتی از اروپا با روی کار آمدن دونالد ترامپ، فشار بر ایران را به عنوان اهرم فشار برای تامین منافع منطقه‌ای و بین‌المللی به کار گرفتند. استفاده از مکانیسم ماشه به طور مستقیم در حالی که اروپا داعیه دار حمایت از برجام و مذاکرات هسته‌ای بعد از خروج آمریکا از برجام بود، هزینه‌های سیاسی و بین‌المللی قابل توجهی برای آن‌ها دارد، از این رو، در یک سال اخیر تلاش کردند از مسیر شورای حکام و اتهام‌زنی به ایران، پرونده‌ای علیه ایران رقم بزنند تا به واسطه آن و بدون ماشه قطعنامه ۲۲۳۱ را بکشند و خود را رسوای مجامع بین‌المللی سازند و قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران را تمدید کنند.

در قطعنامه اخیر در آذر ماه ۱۴۰۲ شورای حکام با تکرار اتهامات عدم همکاری مناسب و کامل ایران با آژانس، از مدیرکل خواست تا در گزارشی به روز شده، درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران نظراتش را اعلام کند. چنانچه آژانس صلح‌آمیز بودن و شفافیت برنامه هسته‌ای ایران و همکاری با آژانس برای حل مسائل پادمانی را تایید نکند، پرونده جدیدی از سوی آژانس درباره ایران به شورای امنیت ارجاع می‌شود که زمینه‌ساز تمدید قطعنامه‌های قبلی و صدور قطعنامه های جدید خواهد بود. بنابراین با مذاکرات ایران و آمریکا و رسیدن به توافق ولو کوتاه مدت و محدود که به حل و فصل مسائل پادمانی ایران بینجامد، یکی از مهم‌ترین محورهای شرارت علیه ایران از مسیر شورای حکام خنثی خواهد شد.

کمرنگ شدن موضوعات منطقه‌ای برای آمریکا: موضوعات منطقه‌ای و چالش‌های آن، یکی از موضوعاتی است که آمریکایی‌ها همواره در مقاطع مختلف مذاکراتی تاکید داشتند که درباره آن با ایران صحبت کنند. از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ که مذاکرات هسته‌ای در وین انجام شد، مسائل منطقه‌ای و موشکی مورد توجه نه تنها آمریکا و اروپا، بلکه کشورهای منطقه و به ویژه رژیم صهیونیستی بود. در عین حال، ایران در تمامی مقاطع از اینکه این موضوعات روی میز مذاکرات در کنار موضوع هسته‌ای قرار گیرد، خودداری کرده است و این مسائل به ویژه فعالیت‌های موشکی خود را در حوزه امنیت ملی تعریف کرده که مورد مذاکره و مصالحه قرار نخواهد گرفت. 

در عین حال به نظر می‌آید مسائل منطقه‌ای برای آمریکا کمرنگ شده است و از این رو باید گفت، مذاکرات هسته‌ای در شرایط فعلی، مزاحمت‌های کمتری به لحاظ موضوعی دارد و طرف‌ها می‌توانند بر مساله اصلی که همان «هسته‌ای» است، متمرکز شوند.

تهدیدات نظامی آمریکا و اسرائیل علیه ایران: بسیاری بر این اعتقادند که تهدیدات ماه‌های اخیر ترامپ علیه ایران و تجربه دور اول ریاست جمهوری وی، موجب شده ایران نسبت به مذاکرات با وی و رسیدن به توافق با او جدی باشد. به علاوه که تمایلات خصمانه اسرائیل علیه ایران در این رابطه موضع ترامپ را تشدید می‌کند. ترامپ با فروش سلاح‌های بیشتر به اسرائیل و از طرفی اعزام بیشتر نیروی دریایی و هوایی به منطقه و القای تضعیف ایران و همزمان تمایل به مذاکره سعی کرده است سیاست «چماق و هویج» را مثل همیشه درباره ایران پیاده کند؛ سیاستی که به جای تضعیف و شکست ایران، مقاومت همه‌جانبه آن را در پی داشته است.

در عین حال، اجتناب از تشدید تنش و درگیری در منطقه، هدفی است که دونالد ترامپ با توجه به تمرکزش بر افزایش قدرت اقتصادی آمریکا و سرمایه‌گذاری بیشتر حتما مدنظر دارد. به علاوه او خود را «مرد صلح» به دنیا معرفی کرده و سعی دارد با حل بحران‌های منطقه‌ای و بین‌المللی اعتبار بین‌المللی خود را افزایش دهد و تاریخ‌ساز شود. بسیاری معتقدند که تهدیدات نظامی آمریکا علیه ایران با هدف امتیاز گیری در مذاکرات است. در عین حال بروز هرگونه درگیری در این منطقه علاوه بر منافع سیاسی و امنیتی، به شدت منافع اقتصادی و تجاری کوتاه مدت و بلندمدت کشورهای منطقه و نیز کشورهای دیگر به ویژه چین و آمریکا را تهدید می‌کند.

به گزارش ایسنا، به نظر تلاش‌های تیم ویژه ترامپ برای حل بحران در اوکراین و غزه تاکنون به جایی نرسیده است و آنها فهمیدند که کار سخت‌تر و کندتر از آنچه فکر می‌کردند، پیش خواهد رفت. در حال حاضر تنها مذاکره با ایران و دستیابی به یک توافق ولو کوتاه مدت، می‌تواند ترامپ را به موفقیتی که انتظار دارد، برساند. اگر ترامپ به واقع آن طور که مدعی شده است صرفا دنبال این باشد که ایران به بمب هسته‌ای دست پیدا نکند، این موضوع قابل دستیابی و تضمین شده است.

آمریکا به خطوط قرمز هسته‌ای ایران پایبند می‌ماند؟
محل مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط

بعد از حدود ۲۰ سال مذاکرات هسته‌ای، بالاخره ایران و آمریکا هر چند غیرمستقیم در بحث هسته‌ای مذاکره‌ می‌کنند. در همه این سال‌ها، سه کشور مهم اروپایی همواره میانجی یا واسطه مذاکرات ایران و امریکا بودند، در حالی که این کشورها به طور مستقیم در مذاکرات اعمال نفوذ و بعضا اختلال ایجاد می‌کردند.

تعیین عمان به عنوان میانجی‌ و واسطه تبادل پیام بین ایران و آمریکا، رویکردی تازه است که می‌تواند امیدها برای دستیابی دو کشور به توافق را گسترش دهد. حتی اگر این تصمیم به خاطر نگاه مستقل و خودمحورانه ترامپ باشد، به نفع ایران است.

اکنون این فرصت فراهم است که دیوار بی‌اعتمادی تاریخی میان دو کشور در گام اول در موضوع هسته‌ای شکسته شود. روابط ایران و آمریکا شاید ظرف مدتی ‌کوتاه و تحت تاثیر چند رویداد سیاسی در ابتدای انقلاب اسلامی قطع شده باشد، اما طبیعی است که بازگشت این روابط به حالت عادی طولانی و سخت خواهد بود که نیاز است برای رسیدن به این هدف، گام به گام پیش رفت.

دونالد ترامپ در دور نخست ریاست جمهوری‌اش، با تاکید بر اینکه برجام «توافقی بد» است و بیشتر از آنکه آمریکا از آن سود ببرد، برای ایران و کشورهای دیگر حاضر در برجام مفید بوده است، از برجام خارج شد. با توجه به روحیه و رفتار ترامپ در گذشته و اکنون، برای او بیش از آنکه مساله غنی‌سازی یا میزان اورانیوم ذخیره شده در ایران و سانتریفیوژها مهم باشد، میزان پول نقدی که به واسطه برجام در اختیار گرفت یا رفع انسداد از پول‌های بلوکه شده، مورد انتقاد و اعتراض قرار گرفت.

او صراحتا از اینکه آمریکا از سرمایه گذاری در ایران منع شده بود و تیم اوباما در این رابطه در برجام ساکت بودند شکایت داشت. بنابراین تمایل ترامپ برای مشارکت و سرمایه‌گذاری در ایران به واسطه توافق هسته‌ای قابل توجه و درک است اما همه می‌دانیم که تحقق چنین مساله‌ای بیش از آنکه به ایران بستگی داشته باشد به قوانین و تصمیمات آمریکا و رفع تحریم‌های اولیه علیه ایران مربوط است.

پنجره‌ دیپلماسی میان ایران و آمریکا به شکلی کم‌سابقه و غیرمنتظره باز شده است و انتظار است دو طرف از آن به بهترین شکل و با کمترین اهمیت به موضوعات سطحی و به آن بپردازند. «زمان»، مهم‌ترین مساله‌ای است که ایران را تهدید می‌کند. ایران نیاز دارد تا فضای سیاسی و امنیتی منطقه‌ای و بین‌المللی پیرامون خود و موضوعاتش را تا حداقل تا پایان ماه ژوئن آرام نگه دارد و اجازه ندهد پرونده‌ای جدید شکل گیرد. این در حالی است که ترامپ فاقد صبوری دیپلماتیک و استراتژیک در رسیدن به اهداف مدنظرش است. از این رو، دیپلمات‌های ایرانی باید بتوانند دیپلمات‌های آمریکایی را قانع سازند، توافق عجولانه یا تاکید بر دستیابی به توافق در کوتاه‌ترین زمان به نفع تعاملات آتی دو کشور نیست.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha