اسدالله نقدی، در نشست «ایسپا و مسأله شنیدن جامعه؛ از نهاد پژوهشی تا ابزار تحول اجتماعی» که به مناسبت بیست و چهارمین سالگرد تشکیل مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران(ایسپا) و به همت معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی همدان برگزار شد، در پاسخ به این سوال که چگونه افکارسنجی میتواند به ابزار سنجش و یک امکان برای کنشگری اجتماعی بدل شود؟، اظهار کرد: ایسپا طی چند دهه گذشته جایگاه مهمی در خانواده علوم اجتماعی داشته و نظرسنجیهای جهاددانشگاهی با کارشناسان خبره و با نگاه مثبت و معتبر نگریسته میشود البته ممکن است نقدهای موردی هم وجود داشته باشد.
وی افزود: اساساً اهمیت افکارعمومی و سنجش آن، سپس تبدیل آن به یک منبع داده برای استفاده، تحلیل، آیندهنگری و سیاستگذاری از جایی متولد شد که جوامع از سادگی گذشته خود فاصله گرفتند چراکه در جوامع ساده، سنتی و کوچک شناخت تمایلات و گرایشات کار پیچیدهای نبوده است اما ضرورت افکارسنجی و ضرورت شناخت افکار عمومی متعلق به جوامع چند لایه و پیچیده و جایی که آدمها منابع متعددی برای تأثیرگرفتن و تأثیرگذاشتن پیدا میکنند.
نقدی ادامه داد: در جوامع جدید نیازمند شناخت افکارعمومی هستیم برای اینکه هرگونه مداخله در جامعه و سیساستگذاری و موفقیت آن قبل از طراحی، مستلزم شناخت افکار عمومی است چراکه نهایت برنامهها این است که در زندگی مردم تأثیرگذاشته باشد و به این اعتبار چه به عنوان بخش خصوصی و بهویژه نهاد حکمرانی و دولت نیازمند شناخت افکارعمومی برای سیاستگذاری و شناخت روندهای تحول جامعه است.
وی با بیان اینکه وقتی نظامهای حکمرانی روندهای تحول افکار جامعه و عوامل تأثیرگذار بر آن را بشناسند، لازمه برنامهریزی خوب شناخت است که بخشی از آن توسط سنجش افکار عمومی در مقیاس وسیع انجام میگیرد، خاطرنشان کرد: زمانی کار نخبگانی درباره مدیران و سازمانها انجام میگیرد که نیازمند تکنیکها، الزامات و ابزارهایی است اما وقتی با جامعه در معنای اعم کلمه که برشهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و اقلیمی متفاوتی دارد، آنجاست که جامعه جدید صنعتی شهری پیچده چند لایه نیاز به شناخت دارد که با روشهای ساده امکانپذیر نیست و به تکنیکها و ابزارهای علمی و روزآمد مؤسسات افکارسنجی معتبر نیاز است.
نقدی اظهار کرد: هماکنون در دنیا در تعبیر جنگ روایتها موضوع شناخت افکارعمومی و تأثیرگذاری آن مطرح است به طوریکه همه جوامع، دولتها، سازمانها، شرکتها و حتی بخشهاص خصوصی بزرگ میخواهند شناخت و تأثیرگذاری را داشته باشند.
وی در ادامه در پاسخ به این سوال که به نظر شما صدای مردم شنیده و به کنش منجر میشود؟، گفت: هنر حکمرانی خوب در شرایط فعلی در جهان حوزههای مختلفی چون دیپلماسی موفق، منابع اقتصادی خوب، شکوفایی اقتصادی، حمایت از کارآفرینی و کارآفرینان دارد اما در بُعد اجتماعی یکی از شاخصهای مهم وفاق و انسجام است. دولتها وقتی به سمت حکمرانی خوب حرکت میکنند که مقدمات انسجام و وفاق داخل جامعه فراهم شود و این مهم خود را در فرهنگ، سیاست، محیط زیست، میراث فرهنگی و ... نشان میدهد.
این استاد دانشگاه با اشاره به وضعیت نامطلوب محیط زیست و میراث فرهنگی از منظر حفاظت، تصریح کرد: این امر محدود به یک اداره وتشکیلات اداری نیست و شناخت هم به تنهایی کفایت نمیکند. حتی دبستانیها هم از اهمیت محیطزیست مطلع هستند اما در تبدیل این موضوع به کردار و کنش اجتماعی مسأله داریم.
وی اظهار کرد: در کتابهایی که درباره گفتگو نوشته شده یکی از ۱۰ اصل معتبر منطق گفتگویی «شنیدن و شنیدن و شنیدن» است؛ شنیدن خوب و شنونده خوب بودن از یک معلم گرفته تا رئیس جمهور، اصل مهمی است. شنیدن مقدمه هر تغییر، اصلاح و بهبودی است به طوریکه یکی از کانالهای شنیدن سنجشهای مربوط به افکار عمومی است بنابراین اگر به وفاق و انسجام که لازمه توسعه است، فکر کنیم، سرمایه اجتماعی نهادی از طریق شنیدن متقابل دولت و ملت افزایش مییابد.
دولت نیازمند شنیدن مستمر است
نقدی اذعان کرد: متأسفانه در مسیر شنیدنهای خود خلل داریم و این خلل است که باعث میشود به فرض نرخ مشارکت پایین بیاید، کنشگری نسبت به محیط زیست کاهش یابد، فرار مالیاتی افزایش یابد و اُفت سرمایه اجتماعی و مجموعهای از این اتفاقات را داشته باشیم بنابراین باید شناخت درست افکار عمومی رقم بخورد بهطوریکه هر شناختی، علمی نیست.
وی یادآور شد: سالهاست با جهاددانشگاهی و پیمایشهایی که انجام میدهد در ارتباط هستم و به همین علت این مجموعه را جزء نهادهای معتبر میدانم، حتی کارشناسان مستقل و گاه منتقد نظرسنجیها و پیمایشهای جهاددانشگاهی را بدون سوءگیری، علمی و معتبر ارزیابی میکنند و این یک سرمایه اجتماعی برای این نهاد محسوب میشود.
نقدی تأکید کرد: پیمایش خوب برای شنیدن یک ابزار بوده و دولت نیازمند شنیدن مستمر است. جامعه متحول میشود به ویژه در سال ۱۴۰۴(سال ۲۰۲۵ میلادی) جامعه دائم در حال تحول است و برای حکمرانی کردن در چنین جامعهای باید در یک شرکت بزرگ به صورت مستمر و عالمانه افکار عمومی و تغییراتش را شناخت و شنید. به عنوان مثال تغییر ساعت کاری، آلودگی هوا، ناترازی انرژی و حتی موضوع مهم و در دستور کار دولت یعنی گفتگوها و مذکرات غیرمستقیم اینها نیازمند این است که جامعه چه فکر میکند؟
وی با اشاره به اینکه در جامعهشناسی آمده جامعهشناس دو وظیفه دارد؛ در جامعه چه میگذرد؟ و چرا؟، مطرح کرد: شنیدن لازمه مدیریت و حکمرانی خوب است اما این شنیدن دارای شروطی است؛ اینکه بدون پیش شرط، از راه درست، با سمعک استاندارد و به وسیله کارشناسان خبره صورت گیرد بنابراین شرکتها، دولتها، سازمانها و خانوادهها باید از مسیرهای علمی و درست بشوند.
وی بیان کرد: کر بودن و کور بودن نسبت به تحولات باعث آسیب در مسیر توسعه میشود، کُند و دچار اختلال میکند به ویژه آن سرمایه اجتماعی نهادی از طریق خوب شنیدن ارتقاء پیدا میکند و شما هیچ سرمایهای بالاتر از افکارعمومی ندارید.
عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه بوعلیسینا خاطرنشان کرد: هر نوع مداخله نیازمند شناخت است و شناخت ابزار میخواهد، ایسپا و تشکیلاتی از این دست، ابزار شناخت و شنیدن درست هستند.
وی در ادامه با اشاره به افکارعمومی بالقوه و بالفعل، تصریح کرد: در حال حاضر عموماً اینگونه تصور میشود افکارسنجی درباره اتفاقاتی که افتاده یا در شرف افتادن است، انجام میشود اما تصور میکنم نسل جدید افکارسنجیها بیشتر معطوف به آنچه اتفاق خواهد افتاد، است.
افکارعمومی دستخوش تغییر میشود
نقدی اضافه کرد: در واقع فصل تازهای از افکارسنجیها به علت جنس تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که در حال وقوع است، گونهای از آیندهپژوهشی و آیندهسنجی و در واقع سنجش افکار عمومی برای اتفاقات آینده و آمادگی برای آن تغییرات محسوب میشود.
وی با تأکید بر اینکه در جوامعی که افکار عمومی خیلی تغییر نمیکند، سنجش نیاز نیست، تصریح کرد: ضرورت سنجش افکارعمومی متعلق شرایط و جامعهای است که مدام اتفاق و متغییر جدیدی وارد شده و افکارعمومی دستخوش تغییر میشود. اینجاست که ضرورت مییابد مدام رصد و پایش افکار عمومی درباره آنچه اتفاق افتاده، در حال اتفاق افتادن است و آنچه خواهد افتاد، انجام گیرد به ویژه برای اینکه جامعه دچار تلاطمهایی به شکل انفعالی و واکنشی نشود، باید درباره موضوعات اجتماعی پردازش، تحقیق یا سنجش انجام دهیم و با آمادگی قبلی عمل کنیم.
نقدی با اشاره به اینکه غرض از سنجش افکارعمومی تنها شناسایی نقاط قوت و یا دیدن ضعف، کمبودها، نقصان و اشکالات نیست، اظهار کرد: برنده یک افکارسنجی خوب سازمانها و دولتها هستند. وقتی افکارسنجی علمی و درست توسط نهادی معتبر و علمی چون اسپا انجام گیرد، کار دولت برای سیاستگذاری، پیشبینی تحولات جامعه و مدیریت کردن آن خیلی راحتتر و مبتنی بر شناخت عالمانه خواهد بود تا اینکه با جعبه سیاهی مواجه باشد که نمیداند چه ویژگیهایی دارد، نمیداند کجا چه اتفاقاتی خواهد افتاد و درباره رخدادها چه واکنشی باید نشان دهد، آن وقت است که زمان و تمرکز کافی ندارد.
وی با تأکید بر اینکه باید در کشور صاحب نهادهای پژوهشی و افکارسنجی معتبر، پیر و سالخورده باشیم، یادآور شد: در موضوع افکارسنجی مرجعیت خیلی مهم است. به عنوان مثال، اینکه در ایران کارشناسان موافق و مخالف بگویند نطرسنجیهای ایسپا معتبر و قابل استناد است، سرمایه بزرگی است و این توافق و وفاق روی این مجموعهها باعث میشود، صاحب نهاد شویم چراکه در نهایت دولت و جامعه مدنی در یک کشتی نشستهاند.
نقدی تأکید کرد: کنار هم گذاشتن تجربهها به حکمرانی خوب و جامعه توسعه یافتهتر کمک میکند و وجود این مجموعهها باعث میشود شناخت مخاطب داشته باشیم و بدین ترتیب درست برنامهریزی کنیم.
به گفته این استاد دانشگاه، قضاوت آگاهانه جامعه، بخش مهم افکار عمومی است، نباید گول بخوریم، قضاوتهای قالبی کمکی به کشور ما نمیکند بنابراین نیازمند شناخت قضاوت واقعی جامعه هستیم.
هنر ایسپا شناخت افکار عمومی خودانگیخته است
وی با بیان اینکه افکارعمومی به دو دسته خود انگیخته و برانگیخته تقسیم میشود، اظهار کرد: هنر ایسپا شناخت افکار عمومی خودانگیخته است و باید طی ۱۰-۲۰ سال آینده مرجعیتی در ایران داشته باشیم که کشورهای منطقه برای پیمایشهای ملی، بینالمللی و افکار عمومی از او کمک بخواهند.
این استاد دانشگاه در بخش پایانی سخنانش گفت: وقتی با شناخت و پیشبینی تغییرات به جلو حرکت کنید، برندهاید چراکه حتی وقتی براساس این شناخت جلو روید، برنامهها شکست هم بخورد تقسیم تقصیرات صورت میگیرد یعنی همان سنجهها و نماگرهایی از وجدان عمومی و انتظارات جامعه است و به شما میگوید انتظارات جامعه چیست، تغییراتش در طول زمان چیست و پیشبینی حرکتش در آینده چگونه است؟ و بنابراین مدیران و سیاستگذاران میتوانند با دست پر جامعه را بشناسند و برنامهریزیها برای دستیابی به وفاق و همراهی انجام شود.
وی تصریح کرد: تمام دولتهای جهان در تلاش برای شناخت افکار عمومی و همراهی افکارعمومی با خود هستند و موفقترین دولتها مخاطب را نسبت به انجام اقدامات و برنامهها در جامعه توجیه و اغنا میکنند و این امر از طریق پیمایشها و سنجشها انجام میشود تا انتظارات، نگرانیها، رضایتها و نارضایتیهای جامعه را بشناسند و بتوانند نقاط قوت را تقویت و نقاط ضعف را جبران کنند.
نقدی خاطرنشان کرد: حاصل کلی شناخت افکارعمومی این است که آوردهای برای تقویت داشتهها و قوتها و برای جبران کمبودها و کسریها و ارتقاء سرمایه اجتماعی، رضایت اجتماعی و وفاق خواهید داشت.
وی یادآور شد: داستان افکارعمومی از سطح بینالمللی تا نهاد خانواده این است که شناخت افکار عمومی مستلزم ابزار درست است و در این صورت شناخت منافع، نیازها، انتظارات و مطالبات رقم خواهد خورد و بر این اساس میتوان راحت مدیریت کرد و هزینههای اقتصادی و به ویؤه اجتماعی، مدیریت و دولتمردی و حکمرانی کردن از مدیر مدرسه گرفته تا هیأت دولت کمتر و بهتر میشود.
انتهای پیام
نظرات