«شما که غریبه نیستید»؛ در آخرین لحظات به مهمانی تولد هشتاد و یکسالگی هوشنگ مرادی کرمانی دعوت میشوم. تماس گرفتم تا تولدش را تبریک بگویم و اگر فرصتی باشد، گپی بزنیم. میگوید «پاشو بیا اینجا، خبری هم برات دارم.» منظور خانه قدیمیاش در پامنار است که یکی دو ماه پیش «خانه قصه» شده است.
از کوچهپسکوچهها خودمان را به خانهاش میرسانیم، گرمای تابستان لجوجانه همچنان پابرجاست و نزدیک شدن به عصر و غروب هم توفیری ندارد.
به گزارش ایسنا، مخاطبان بسیاری به هوای تولد و دیدار با نویسنده «قصههای مجید» به «خانه قصه» آمدهاند، و چون جا نیست بسیاری روی زمین نشستهاند تا قصه بشنوند؛ قصه «نویسنده و خانهاش»، اما اینبار نه از زبان اخبار رسمی بلکه از زبان قصهگویی قهار، با بیان شیرینش چون «مربای شیرین» که طعمش در ذهن میماند.
از پشت در، جسته و گریخته حرفها را میشنوم، به چهره میهمانان این بزم در خانه کوچک نگاه میکنم. اتاق کوچک گرم و گرمتر میشود اما مخاطبان انگار متوجه گرما نیستند و غرق در قصه مرادی کرمانیاند. میهمانان همچنان درحال آمدن هستند و ابتدا اتاق را با چشمان کنجکاو وارسی میکنند تا شاید جایی برای ایستادن و یا نشستن پیدا کنند. در این میان حرف از «مجید و قصههایش» که از طریق قاب تلویزیون با او خاطره دارند، به میان میآید و جای خالی کیومرث پوراحمد را پررنگ میکند.
در خانه پرسه میزنم و به سوراخ سنبههای آن سرک میکشم؛ زیرپلهای که در دوران جنگ عراق و ایران پناهگاه بوده حالا به دالانی تبدیل شده که اتاقهای پایین را بههم وصل میکند. در یک اتاق کتابخانه است که مخاطبان میتوانند کتابهای اهداییشان را به آنجا بیاورند تا هدیهای شود برای کودکان محله امامزاده یحیی.
از پلهها بالا میروم تا به اتاقی برسم که مجید در آنجا زاده شده و یادم میآید مرادی کرمانی گفته بود زمان نوشتن «قصههای مجید» پلههای خانه را بارها و بارها بالا و پایین کرده تا فقط یک واژه را عوض کند یا ضربالمثلی به آن اضافه کند. اما در اتاق بسته است و میگویند دفتر کار شده است. از بالکن به حاضران در حیاط نگاه میکنم و تازهواردهایی که آمدهاند تا فارغ از دنیای واقعی کوچهپسکوچههای شهر، برای نویسندهای که خاطره مشترکی برایشان ساخته، تولد بگیرند و لحظات شادی را برای او فراهم کنند. در این جشن تولد که نوعی ارج نهادن به نویسندهای است که بیش از ۶۰ سال نوشته کسی سخنرانی نمیکند بلکه گاه خاطراتی رد و بدل میشود. بسیاری کتاب به بغل منتظرند تا مرادی کرمانی کتابشان را امضا کند.
در فرصت کوتاهی که تا آوردن کیک تولد فراهم میشود، همه دور مرادی کرمانی حلقه زدند تا کتابهایشان را با امضای او یه یادگار داشته باشند. او با حوصله کتابها را امضا کرده و به فراخور نام کتاب، با کلمات تقدیمی بازی میکند.
اما خبر مرادی برای من تولد دوباره «مجید» بود، آن هم به زبان بوسنیایی. «مجید» که یک بار در «خانه قصه» و با زبان فارسی متولد شده، حالا در هفتمین زبان متولد شد و با احتساب این کتاب آثار مرادی کرمانی به ۳۰ زبان دیگر ترجمه شدهاند.
در این زمینه بیشتر بخوانید:
گفتن از مرادی کرمانی هم سخت است هم آسان!
به گزارش ایسنا، هوشنگ مرادی کرمانی زاده ۱۶ شهریور ۱۳۲۳ در روستای سیرچ از توابع بخش شهداد کرمان است. تا کلاس پنجم ابتدایی در آن روستا درس خواند و همراه پدربزرگ و مادربزرگش زندگی کرد.
مرادی کرمانی سال ۱۳۵۳ داستان «قصههای مجید» را خلق کرد که شهرت زیادی دارد. «شما که غریبه نیستید»، «مهمان مامان»، «خمره»، «پلو خورش»، «قاشق چایخوری»، «مربای شیرین»، «بچههای قالیبافخانه» و «ته خیار» از جمله دیگر آثار این نویسنده است.
آثار مرادی کرمانی به زبانهایی همچون آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، هلندی، عربی، ارمنی و هندی ترجمه شده است.
انتهای پیام
نظرات