• سه‌شنبه / ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ / ۰۸:۳۶
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1404031308201
  • منبع : مطبوعات

درباره یک ویدئوی پربازدید

چرا عصیان؟

چرا عصیان؟

ویدئویی منتشر شده که جامعه را در بهت فرو برد؛ دانش‌آموزان از در مدرسه بیرون می‌آیند و کتاب‌های درسی خود را، ورق به ورق، به آسمان پرت می‌کنند، تکه‌پاره‌ها زیر پا و بر سر عابران می‌ریزد. بعضی می‌خندند، بعضی فیلم می‌گیرند و عده‌ای در سکوت فقط نگاه می‌کنند.

به گزارش ایسنا، روزنامه خراسان نوشت:هر سال در این روزها شاهد دانش‌آموزانی هستیم که با فرارسیدن آخرین امتحان‌شان کتاب‌های درسی را با شادمانی پاره می‌کنند، اما امسال در ویدئویی که پخش شد ابعاد ماجرا فراتر از همیشه بود و موجی از بحث و نقد درباره نظام آموزشی، جایگاه کتاب و نسبت نسل جدید با علاقه به تحصیل را راه انداخت.

آخرین امتحان با فریاد شادی چند دانش‌آموز گره می‌خورد. جمعیتی بهت‌زده، تماشاچی صحنه‌ای است که قبلاً هم در ابعاد کمتری تکرار می‌شد؛ اما این بار ویدئویی منتشر شده که جامعه را در بهت فرو برد؛ دانش‌آموزان از در مدرسه بیرون می‌آیند و کتاب‌های درسی خود را، ورق به ورق، به آسمان پرت می‌کنند، تکه‌پاره‌ها زیر پا و بر سر عابران می‌ریزد. بعضی می‌خندند، بعضی فیلم می‌گیرند و عده‌ای در سکوت فقط نگاه می‌کنند. در شبکه‌های اجتماعی، ویدئوی این اتفاق ظرف چند ساعت دست‌به‌دست و بازنشر می‌شود؛ موجی از انتقاد شکل می‌گیرد و جامعه به تکاپو می‌افتد که پشت این عصیان علیه کتاب‌های درسی چیست؟ برخی این خشم را نشانه‌ای از فروپاشی رابطه دانش‌آموزان با مدرسه و کتاب می‌دانند؛ برخی می‌گویند این فقط یک مُد گذرا و پرهیجان برای دانش‌آموزانی است که فصلی تازه را آغاز می‌کنند؛ عده‌ای نظام آموزشی را مقصر می‌دانند و برخی خانواده‌ها را، طبق معمول گروهی هم هستند که این نسل را متهم به چیزهای مختلف می‌کنند. در ادامه به این موضوع می‌پردازیم که آیا صرفاً با هیجان چند نوجوان طرفیم یا آن‌چه دیدیم آینه بحران‌های بزرگ‌تر است؟

 قصه یک شورش جمعی نوجوانانه
بچه‌های قدیم عادت داشتند قدر تمام چیزها را بدانند؛ همان‌طور که لباس‌هایی را که تنگ می‌شد برای خواهر و برادر کوچک‌تر نگه می‌داشتند؛ کتاب‌های درسی را هم به بچه‌های فامیل می‌دادند یا به‌عنوان یادگاری حفظ می‌کردند. در عوض طی سال‌های اخیر، پاره‌کردن و پرتاب دسته‌جمعی کتاب‌های درسی پس از آخرین امتحان، از رفتاری کوچک، به پدیده‌ای فراگیر بدل شده است. سابقه این رفتار در خاطرات دانش‌آموزان دهه‌های گذشته هم یافت می‌شود، اما دامنه و شدت آن، به‌ویژه با تقویت شبکه‌های اجتماعی و امکان وایرال‌شدن تصاویر، چندبرابر شده. بررسی رفتارهای جمعی و هیجانی نوجوانان نشان می‌دهد اغلب چنین کنش‌هایی تحت تاثیر الگوبرداری جمعی، میل به تجربه هیجان و همچنین نوعی انتقام‌جویی نمادین از فشار سال تحصیلی است. چه انتقام چه یک مد گذرا، هر دو گاهی در پیامدها می‌توانند یکسان باشند و برای همین پرسش اصلی همچنان باقی است: ریشه این رفتار کجاست و عوامل موثر در شکل‌گیری و ترویج آن چیست؟  
 ابعادِ روانی و اجتماعی یک رفتار تازه
پاره‌کردن کتاب در نگاه اول یک عمل فردی است، اما وقتی به یک رفتار جمعی و رسانه‌ای‌شده تبدیل می‌شود، ابعاد اجتماعی و روانی آن برجسته می‌شود. از منظر جامعه‌شناسی، این رفتار می‌تواند نشانه‌ای از گسست بین نوجوانان و نهادهای سنتی مانند مدرسه و خانواده باشد. به باور برخی، نظام آموزشی خشک و ناکارآمد، فشارهای تحصیلی سنگین و بی‌توجهی به نیازهای عاطفی و روانی دانش‌آموزان، آن‌ها را به سمت رفتارهای اعتراضی سوق می‌دهد. از سوی دیگر، روان شناسان این پدیده را ناشی از «هیجان‌خواهی» و شاید تا حدی تمایل به تجربه‌های جدید در دوران نوجوانی می‌دانند. به ویژه این‌که نوجوانان در این سن به دنبال راه‌هایی برای ابراز وجود و تخلیه انرژی‌های انباشته‌شده هستند و پاره‌کردن کتاب می‌تواند از منظری نوعی تخلیه یا پالایش روانی باشد و از جنبه دیگری هم فعالیتی برای هویت‌یابی و همراهی با جمعی از گروه همسالان که کارشان جذاب به نظر می‌رسد و در جمع‌شان نبودن نوعی فشار اجتماعی و شاید تحقیر در پی داشته باشد. با این اوصاف بررسی ابعاد اجتماعی و روانی این پدیده نشان می‌دهد که با یک رفتار ساده و بی‌معنا روبه رو نیستیم. این رفتار می‌تواند نمادی از مشکلات و چالش‌های عمیق‌تری باشد که نوجوانان با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند و قرار نیست خودشان عامل آن چالش‌ها باشند و برای همین متهم کردن این نسل نادیده گرفتن چرخه کامل چنین برون‌دادی است.

نهاد خانواده و فروپاشی مفهوم احترام به کتاب
در گذشته‌های نه‌چندان دور، کتاب در خانه‌های ایرانی جایگاهی فراتر از یک وسیله‌ آموزشی و تزئینی برای عکس و استوری داشت. نسل‌هایی که بزرگ‌تر شده‌اند، خاطرات عمیقی از احترامِ نانوشته به کتاب در ذهن‌شان دارند؛ به‌طور مثال پرهیز از آسیب‌ رساندن به برگه‌های کتاب، درست ورق زدن آن، رعایت نظم کتابخانه خانواده و... بخشی از آداب زندگی با کتاب بود. در کنارش خانواده‌ها اهل خرید روزنامه و مجلات هم بودند؛ با دقت آن‌ها را آرشیو می‌کردند و خلاصه محصول مکتوب جایگاه مهمی داشت. اما مناسبات خانواده، ضرورت‌های معیشتی و دگرگونی در سبک زندگی، ارزش‌های جدیدی را وارد معادلات تربیتی خانواده‌های امروزی کرده است. در بسیاری از خانه‌ها، کتاب دیگر کارکردِ مرکزیِ گذشته را ندارد؛ چه به واسطه‌ ورود فناوری و دستگاه‌های دیجیتال، چه به‌دلیل تغییر اولویت‌ها و دغدغه‌های روزمره. خانواده‌ها، آگاهانه یا ناآگاهانه، دیگر فرصت و امکان کمتری برای انتقال حس تعلق و احترام به کتاب به فرزندان‌شان پیدا می‌کنند. بچه‌ها هم که در خانواده‌های عموماً تک فرزندی هرنوع امکاناتی را دارند و برای داشتن چیزی چندان انتظاری تحمل نمی‌کنند و بعد از آن‌که هروسیله‌ای دل‌شان را زد با آن بعدی جایگزینش می‌کنند. در این شرایط است که کتاب هم می‌شود کالایی مصرفی که می‌توانیم بعد که کارمان با آن تمام شد پاره‌اش کنیم تا شاد باشیم چراکه انتقال ناقص جایگاه کتاب در خانواده به‌تدریج آن را به ابزاری کاملاً کارکردی فروکاسته است. این‌جاست که پاره کردن کتاب نشان دهنده نداشتن تعلق و حس به آن است نه بی‌احترامی.
از آموزش تا انزجار: شکاف میان مدرسه و نوجوانی
نظام آموزشی با نظم خشک، برنامه‌ریزی فشرده و تأکید بر موفقیت‌ در آزمون‌های همگانی، دانش‌آموزان را به مسیر مشخصی هدایت می‌کند که در آن فقط نمره مهم است نه دانش و... هرچند در ظاهر برخی شرایط نسبت به قبل بهتر شده اما بازهم در این حجم عجیب از برنامه‌های درسی که موفقیت یک مدرسه را در تعداد قبولی‌های کنکورش جست‌وجو می‌کند کتاب درسی هم قرار نیست نسبتی با واقعیت زندگی و تجربه واقعی نوجوان داشته باشد. بخش مهمی از نوجوانان ایرانی، کتاب‌های درسی را نه منبعی برای رشد شخصی، بلکه ابزار رفع تکلیف و گذر از سد کنکور و امتحان می‌بینند. شیوه تدریس تکراری که تعاملی نیست و کنجکاوی دانش‌آموزان را تحریک نمی‌کند؛ کمبود گفت‌وگو درباره معنای کتاب و محتوای آن، اعمال فشار مداوم برای نتیجه‌گرایی و ترس از شکست، محیط مدرسه را به فضایی رقابتی، پرفشار و گاه بی‌روح بدل کرده و این روند زمینه‌ساز گسست عاطفی دانش‌آموز از کتاب و مدرسه است. در چنین شرایطی، کتاب پس از آخرین امتحان، برای بسیاری نماد سالی پر از اضطراب و اجبار است؛ پاره‌کردنش می‌تواند واکنشی غریزی در برابر شرایط تحمیل‌شده به‌نظر برسد. این واقعیت، ضرورت بازنگری اساسی در محتوا، شیوه‌های آموزش و حتی فلسفه مدرسه را یادآور می‌شود؛ تغییری که باید از مرز آموزش رسمی فراتر برود و تجربه زیسته دانش‌آموز را جدی بگیرد.
 نسبت کتاب و نوجوانی در عصر دیجیتال
نوجوانان حالا نه در خلوت کلاس‌های درس، بلکه در «صحنه‌ عمومیِ اینترنت» هیجان خود را با دیگران شریک می‌شوند و بازخورد آنلاین دریافت می‌کنند. اصرار بر دیده شدن، تمایل به تجربه جمعی متناسب با ترند شبکه‌های اجتماعی و حتی به چالش کشیدن هنجارهای مدرسه، همگی در چنین اتفاقی موثر هستند. به‌خصوص این‌که باید بدانیم نوجوانان امروزی از لحظه‌ای که چشم باز کردند با دنیای دیجیتال، شبکه‌های اجتماعی و حالا هوش مصنوعی سروکار داشتند و زندگی پیش از آن را که توام با طمانینه بود تجربه نکردند. آن‌ها حسی را که ما به بریده یک کتاب و مجله داشتیم درک نمی‌کنند چون از نظر آن‌ها هرچیزی را دوباره می‌توان با سرچ پیدا کرد. برای آن‌ها نوستالژی جنس دیگری دارد و ضرورت حفظ خاطرات به شکل فیزیکی تجربه متفاوتی است.
بازاندیشی رابطه نوجوان، خانواده و مدرسه با کتاب
پدیده کتاب‌پاره‌کنی، صرفاً یک شورش هیجانی یا علاقه‌ به نمایش در فضای مجازی نیست. این رفتار نشانه‌ای است از شکاف عمیق‌ میان نوجوان و نظام‌های ارزشی سنتی مانند خانواده و مدرسه. شبکه‌ای از عوامل و زمینه‌ها در بروز چنین اتفاقی سهیم هستند برای همین نه سرزنش محض نوجوانان، نه نادیده‌گرفتن تحولات اجتماعی و تربیتی، نه نقد یک‌سویه خانواده یا نهاد آموزش، هیچ کدام نمی‌تواند فهم دقیقی از ماجرا را به ما بدهد. مسیر راه‌حل نیازمند صبر و بازاندیشی جمعی است: خانواده‌ها لازم است نقش فعال‌تر و همدلانه‌تری در بازسازی پیوند فرهنگی عمیق با کتاب ایفا کنند؛ نظام آموزشی باید محتوای درسی و رویکردهای خود را از رفع تکلیف و آزمون‌محوری به تجربه‌ای معنادار، الهام‌بخش و انسانی نزدیک کند. در نهایت، آینده کتاب در جامعه نه با الزام که با بازسازی رابطه‌ای گرم، معنادار و پویا بین کتاب و تجربه زیسته نوجوان و خانواده شکل خواهد گرفت؛ و این، فرایندی است که نیازمند هوشیاری، مشارکت و باز کردن میدان برای شنیدن صدای نسل جدید خواهد بود.

*بازنشر مطالب دیگر رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن از سوی ایسنا نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان منتشر می‌شود.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۰:۵۸

این نسل به چی احترام می زارن که به کتاب بزارن از پدرو مادر بگیر تا معلم مدیر در امان نیستند بابت بی احترامی این نسل همش هم از زمانی شروع شد که بیش از حد لی لی به لالاشون گذاشته شد ،بحث فرزند سالاری رو آوردن این شد اوضاع جامعه

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۱:۵۰

آفرین دقیقا از وقتی اسم بی ادبی رو شجاعت گذاشتند وضعیت شد این

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۲۰:۰۰

در کشوری که تحصیلکرده فوق لیسانس یا دکتری در اسنپ کار کند و بی سواد رانت دار صاحب منصب و شغل شود باید هم منتظر چنین اتفاقهای ناگواری بود

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۱:۲۸

هرساله درسها سختر میشه والا مغز بچه ها نمیکشه دیگه زده شدن

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۲:۳۱

علم بهتراست یاثروت؟! مسئله این است....

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۲۳:۰۰

کتاب ها هم عوض بشه مشکل اینکه این نسل قدردان هیچ چیزی نیست حتی پدر مادر کارهای پدر و مادر رو انجام وظیفشون میدونن

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۲:۴۷

با سلام . کتاب ها رو عوض کنید. همون کتاب های قبل رو بیارین . قبلا تو هر خونه ای ده بچه ی دانش اموز بود و پدر و مادر ها هم اکثرا بیسواد . خبر از درس بچشون نداشتن .

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۵:۵۶

کتاب‌ها باید به روز بشن،محض رضای خدا چرا اصلا داریم از کتاب حرف میزنیم، کشور‌های دیگه دارن فکر میکنن مدارس اصلا ربطی به‌ کاغذ نداشته باشن،ما میگیم سطح کتاب‌ها بیاد بالا فقط

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۴:۱۰

تنها عامل انزجار از درس های سخته و فشاری که بی دلیل روی بچه هاست با ازمون هایی که یادگیری سنجیده نمیشه فقط باید این حجم از کتاب ها رو حفظ باشی نتیجه اینه که سال بعد چیزی از سال گذشته یادشون نیست فقط برای نمره حفظ شده

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۵:۵۴

دقیقا زدی تو هدف

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۴:۱۳

بنده معلم هستم اسم این حرکت عصیان نیست یک واکنش طبیعی از طرف بچه هایی است که فشارهایی را متحمل شدن هیچ وقت در ژاپن یا آلمان یا ... چنین حرکتی از بچه ها نخواهید دید چون مدرسه دلپذیرتر از خانه است

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۶:۲۹

دقیقا گل گفتین معلم جان. سطح درسها و کتابها بالا رفته و بعضی از مدارس واقعا به بچه ها فشار میارن

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۵:۲۱

دانش اموز خسته کننده شده درس نه تفریحی نه ورزشی

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۵:۴۷

بخدااز بی ادبی شون نیس از خستگی شونه از درس های سخت و بی معنی و فشاری ک روشونه

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۵:۵۸

نسل دهه شصتی مابایدکتابهاروتحویل میدادیم

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۶:۱۳

من خودم مادر فرزند سوم ابتدایی هستم فقط منتظر بودم امتحانات تموم شه و کتاباشو پاره کنم از بس زجر کشیدن

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۰:۰۵

از تو چی میخاد پا بگیره تو که بزرگشی اینی بنظرت از اون بچه ات چی انتظار میره فقط شما بچه دارید هیچکی نداره،اینها خیال میکنن پاره کردن تموم میشه نمیدونن سال دیگه بیشتر میشه،

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۷:۵۷

من معلم ابتدایی‌ام و معتقدم بسیاری از مطالب کتاب‌ها تکراری و غیرضروری‌اند و فقط وقت دانش‌آموز را می‌گیرند. بچه‌های امروز بیشتراز حفظ محتوا، به یادگیریمهارت‌های زندگی آموزش‌های دیجیتال نیاز دارند. سیستم آموزشی به‌روز و با دنیای امروز ونسل دیحیتال بشه

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۸:۰۶

واقعااینهمه مطلبی که بچه هادرسرکلاس صرفاحفظ میکنندبه چه کارمی آید؟بایدمثل مکتبخانه های قدیم باشدکه بوستان وگلستان جدول ضرب راآموزش میدادندکه لااقل بچه هااخلاقیات رایادبگیرند.

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۸:۰۹

مدرسه و کتب درسی برای بیشتر دانش آموزان خسته کننده شده و جذابیت خود را از دست داده است ، امروز دانش آموزان علاقه ای به خواندن دروسی که بنظرشون هیچ فایده ای ندارد.،. ندارند، آموزش از راه دور و حذف دروس غیر ضرور، کم کردن وقت کلاس می تواند جذاب باشد

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۲۳:۵۰

با سلام و درود ،قدیما کتاب مثل قرآن حرمت داشت،اگر چه محتوا سخت و نچسب تر و معلم ها هم سختگیر تر بودند ،و بچه ها هم ناز پرورده نبودند و می دونستند این کتابها می تونه به بچه ضعیفتری برسه برا سال دیگه.

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۱:۱۱

باید عقیده علم افراطی ها رو بهشون بدیم یعنی یه کار کنیم اونقدر بهشون انگیزه بدیم تا تو درس زیاده روی کنن و زده هم نشن من می‌خوام تو تابستون این کارو کنم ۵ روز درس بدون وقفه و خواب و استراحت. اگه من رئیس جمهور کشور بودم کتابا رو ۳ برابر سخت تر میکردم

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۹:۰۳

بیشتر مطالب کتاب های درسی بچه ها متن وموضوعاتی است که هیچ ربطی به زندگی وشخصیت بچه ها نداره

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۹:۵۱

بچه درس خون خودش میخونه..ولی بچه درس نخون با زور مادر و معلم این بچه کتاب پاره می‌کنه.. بچت خودش خوند نخوند رهاش کن

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۸:۱۹

خیلیا بزرگ شدن ولی هنوز در حسرت شیرینی دوران کودکی شون هستن و این باعث میشه از لذت دوران مهیج نوجوانی جوانی و وضعیت حالشون دور باشن چون دوران فعلی اش رو مهیج و شاد و لذت بخش نمیبینه تا انگیزه و تلاش باشه درک درست باید بوجود بیاد اموزش همینه

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۸:۲۹

این یعنی گریختن ،رها شدن درواقع این نسل چگونه می خواهند آینده ساز باشند برای یک‌کشور خانواده هم نقش دارد در این زمینه که بچه ها را رها کردن که خودشون بزرگ‌ بشن

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۸:۲۹

این موضوع ربطی به احترام نداره فشار روحی و روانی که وارد دانش آموزان میشه باید جدی گرفته بشه وقتی یه دانش آموز تو امتحان داخلی میشه 19 20 ولی تو نهایی با تلاش فران زیر 10 اشاره به این داره معلم ها درسطح کنکور و نهایی تدریس نمیکنن

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۸:۳۳

شما به فکر پاره کردن کتاب ها نباشید به فکر بچه ها باشید که با چه فشارات دست و پنچه نرم میکنن

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۱۹:۴۲

چه سخت گیری.. معلم فقط مونده خودکار دست بگیره جای دانش آموز بنویسه بچه ها میخوان آزاد باشن قبلا یه هفته صبر می کردیم برا زنگ هنر الان حوصله اینم ندارن فقط میخوان سرشون تو گوشی باشه اگه متولیان امر میتونن باتوجه به علاقه بچه ها به گوشی ی فکری کنن بسم

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۲۰:۲۱

درسا سخته

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۲۰:۴۱

ما والدین از نزدیک شاهدیم که کودک از یاد گیری و خواندن لذت نمیبرد بلکه به شدت زجر میکشد چون معلمانی تند و کسل و بی حوصله با تعداد بیش اندازه ی نرمال دانش اموز در کلاس مواجهیم بعضی هنوز از روش تنبیه بدنی استفاده میکنند بعضی هم از خرد کردن و تحقیر بچه

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۲۲:۵۱

متاسفانه محیط آموزشی هم برای دانش آموزان محیط خوبی ایجاد نکرده اند و بعضی والدین هم فضای رقابتی شدیدی ایجاد میکنند و به نمره به جای یادگیری و شوق یادگیری بیشتر اهمیت میدهند.

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۲۲:۵۹

نمیدونم ما چرا هرچه به جلو میریم بی فرهنگتر میشیم ، آخه کتاب رو پاره میکنند ؟ ما دهه شصتی ها می‌دادیم به دوستامون

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۲۳:۰۳

وقتی بیش از حد آزادی باشد خرج و مرج می شود در زمان ما کسی جرات نداشت سر کلاس نفس بکشد بسیار مودب بودیم اهل تقلب ،دزدی ،بی احترامی و...نبودیم و می ترسیدم حالا به بچه اینو نگید اونو نگید بی حرمتی ها بیشتر و شعور کم تر شد

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۲۳:۲۳

پسرم من کلاس هشتم هست میگه بعد از امتحان کتابهامون رو کنار درب مدرسه همه با هم می سوزوندم ظاهرن ترند شده

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۳ ۲۳:۵۱

پدر من الان ۷۵سالشه هنوز کتاب پنجم ابتدایی ش رو در کیف سامسونتش نگه داشته هنوزم نو نوِ منم به کتاب احترام میذارم ولی هفته گذشته دخترم بعد از دادن امتحانش اومد و کتابش رو پاره پاره کرد و با لگد زد زیرش خیلی متعجبم کرد

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۱:۱۱

زیرا سیستم اموزشی به‌گونه‌ای تنظیم شده که بجای جذب دانش اموز جهت مطالعه به دفع دانش آموزان میپردازد. ایراد اصلی و ریشه ای روش و سیستم و محتوای اموزشی است

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۵:۱۴

تا حالا شده وزارت آموزش و پرورش از خودش بپرسد یک فارغ التحصیل در حد دیپلم چه بار مفید و توان کاربردی حاصل از تحصیل دارد تا بتواند زنذگی خود را اداره کند.

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۶:۴۴

من فکر میکنم این رفتار بیشتر بخاطر فشار زیادیه که در نیمسال دوم به دانش آموز وارد میشه.دهه ۶۰ امتحانات آسون بودند ولی الان خیلی از سوالات طرح شده امتحانات پایان سال مفهومیه که دانش آموز تا به حال اینجور آموزش بهش داده نشده که ازش در پایان خواسته میشه

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۷:۵۷

این بی ادبی یا عصیان نیست این یک واکنش روانی هست به فشار های غیر کارشناسی شده ، سیستم آموزشی معیوب و سطح امکانات و آموزشی پایین و توقع بسیار بالا از دانش آموزی که در مدرسه سطح پایین و ساده ای از مباحث درسی رو یاد گرفته اند

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۸:۳۷

دانش اموزان تمام شدن مدرسه را بااین روش جشن میگیرن وربطی به هیچ چیز نداره ..معمولا اینکار ازقدیم بوده وکار جدیدی نیست ..

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۸:۴۳

دقیقا همه مسائلی که گفته شد باهمن و یک دلیل مشخص نداره بچه های نسل جدید بی قیدو بند ترن و همچنین اموزش و پرورش ضعف داره و همینطور سختی دروس و ... اگه اموزشم پیشرفت میکرد اصلا دیگه کتابی وجود نداشت و مدرسه ای به این صورت

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۹:۲۱

و این روزگار هم خواهد گذشت زیاد سخت نگیرید برخورد نتیجه برعکس این چیزها را میدهد

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۹:۳۲

نسل ما هرچی بهمون میگفتن بی چون وچرا قبول می کردیم.وجرات حرف زدن نداشتیم.این رفتاربچه ها درواقع نشان دهنده ی همان حرفهای زمان ما هست..اینها فهمیدند این مطالب به دردشون نمیخوره.

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۹:۳۵

به نظر من به جای این که برچسب بهشون بزنیم..باید اموزش وپرورش بشینه و روی محتواهای خسته کننده کتابها که واقعا دراینده کاری وزندگی بچه ها دردی دوانمی کنه تجدیدنظرکنه.میزونیمکت های خشک 50 سال پیش هنوزهست

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۹:۳۹

وقتی بچه ها می بیینند این همه پدرمادرشون درس خوندن ولی درامدخاصی ندارن ولی بابای دوستشون که سوادخاصی نداره بادوتاتلفن کلی پول درمیاره..میگه براچی باید این همه مطلب بی خودی راتوی مغزش کرد.

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۹:۵۹

سلام شاید چهره امروز این عصیان برای خیلی از ماها آشکارشده ولیکن با‌ور باید داشت که این عصیان امروزی ریشه در دیروز ها داشت.

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۰۹:۵۹

درس معلم ار بود زمزمه محبتی جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۱۰:۱۰

بچه های این نسل بهترین هستن هم از نظر هوشی هم از نظر عقلی فقط جامعه باید بدونه چجوری باهاشون رفتار کنن مخصوصا خانواده.جامعه به جای پر کردن مغز بچه ها از اطلاعات اضافی و بیخود از هوش سرشار آنها استفاده کنه.

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۱۰:۵۶

بچه های الان از بچه های دهه ۵۰ و ۶۰ دنیادیده تر و فهیم تر هستند. تحمل شرایطی که ما اونموقع تجربه کردیم براشون سخت و و بی معنیه. دربهترین سالهای زندگیت از ساعت ۸ تا ۲ روی نیمکتهایی چوبی بشینی و به چیزهایی گوش بدی که بیشترشون برات بی مصرف هستن.

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۱۱:۲۴

همه چیز بر میگرده به تربیت خانواده‌

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۱۱:۴۸

بنظر من باید از روشهای کامپیوتری واردوهای آموزشی وامیدوار کننده استفاده کرد.تمام مردم زیر فشار ند و همین ب بچها منتقل میشه و.....

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۱۲:۰۲

این یک نوع جشن پایان تحصیلی هست که دانش اموزان تا دوره راهنمایی وبالاتر به ان عشق میورزندبعضی هم بخاطر سختی دوران تحصیلی که به پایان میرسد جشن میگیرند..خلاصه دانش اموزان به اینکارشان خوش هستند وحال میکنند وبزارید بکنند

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۱۲:۰۶

لطفا انقدر پیاز داغشو زیاد نکنید محتوای بدرد نخور و قدیمی کتابا باعث این جریان شده.اگه این کتابا محتوای بدرد بخور و جذابی داشتن هیچوقت کسی اونارو پاره نمیکرد یا فقط عده کم این کارو میکردن.من هیچوقت کتابیو که برام جذاب باشه حتی به دیگران قرض هم نمیدم!

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۱۲:۱۱

نمیدانم فک کنم بچه ها خسته میشن بچه خودم دو سال اخر سال کتاب ها شو پاره میکرد اخرش هم مدرسه نرفت هر چی گفتم خودم کشتن نرفت که نرفت دلیش خستگی از درسهاست تفریح ندارند

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۱۲:۴۰

من یه معلمم. میخوام بگم این واکنش بچه ها طبیعیه و حقشونه. در جامعه ای که معلمش جایگاه اجتماعی بالایی نداشته باشه و نتونه الگوی مناسبی برای دانش آموزش باشه، نه علمش نه عملش و نه حرفش خریدار نداره اگر چه محتوای کتابها عالی و کارآمد باشه.

avatar
۱۴۰۴-۰۳-۱۴ ۱۲:۴۴

بچه ی من 15 ساله اش است از بس مدرسه بهش استرس میده بیشتر موهاش سفید شده

avatar
امروز ۰۰:۵۹

بعضی ازکتابهاکاملا زیاد هستن وبیجهت وقت دانش اموزو گرفته .مثلاتاریخ یا...بایدبرداشته بشن وجوردیگه به بچه ها منتقل کرد

avatar
امروز ۰۲:۰۹

وضع نظام آموزشی کشور بدجور خرابه و همین موضوع رو به راحتی میشه از وضع افتضاح نمرات نهایی و ... بچها دید !!! به داد نظام آموزشی برسید !!!

avatar
امروز ۰۲:۲۱

۲۳ سال پیش ما هم بعد امتحانات همین کارو میکردیم پنجم دبستان تا خود آخر دبیرستان تادونه اخر ورقشو از روپل هوایی میریختیم خیلی حال میداد

avatar
امروز ۰۳:۴۵

من یادم میاد که همیشه از کلاس اول سالهای ۵۰ به بعد که سال اول ابتدایی بودم تا اخر دبیرستان همیشه خرداد ماه کتابهامون رو بعد امتحانات پاره میکردیم .