به گزارش ایسنا، امروز چهارم تیرماه پیکرهای مطهر هفت شهید از ۱۰ شهید در برابر دیدگان اشکبار مردم تشییع شدند.
هفت شهید از کرمان، دو شهید از زرند و یک شهید از ماهان... هر تابوت، داستانی جدا، دردی بیانتها و عشقی بیپایان به سرزمین و ایمان را در خود حمل میکرد.
شهید مهدی جوهریماهانی پدر و مادری نداشت، اما خانوادهای به وسعت ایران برایش عزادار است. تازه به خانه بخت رفته بود و حالا همسرش چهار ماهه باردار، با چشمانی خیره به تابوت شهید، آیندهای را نگاه میکند که هرگز همان نخواهد شد.
شهید علیرضا محمدی، چهار دختر چشمانتظار از خود به یادگار گذاشته است.
شهید عباس اسماعیلی نیز سه دختر داشت و یک جنین در راه.
شهید علی محمدی، همسری باردار دارد که هنوز نام فرزندشان را انتخاب نکردهاند.
شهیدان محمدعلی بنیاسد، حبیبالله امیری، محمد حبیبزاده، عباس اسحاقی و یاسر بنیاسد...
هر نام، ضجهای از یک خانه و سکوتی در کوچهای.
شهید امید کاظمیزاده همیشه میگفت: «من شهید آیندهام» و حالا، آینده آمد و او بر دوش مردم، جاودانه شد.
شهید محسن جعفری مردی بود که به گفته همرزمانش، همزمان هم پدر بود و هم مادر. کارهای بچهها را با دقتی مادرانه و صلابتی پدرانه انجام میداد.
به گزارش خبرنگار ایسنا، در اوج این وداع، کارت دعوت مراسم عروسی شهید محمد علیاکبری بالا گرفته شد. پدرش با صدایی لرزان گفت: «همه شما دعوتید... اما حالا نه برای عروسی، برای بدرقه دامادم به آسمان.»
با اتمام نماز، پیکرهای مطهر از مصلای امام علی علیه السلام شهر کرمان خارج و تا میدان عاشورا بر دستان مردم کرمان تشییع شدند. پرچم ایران در دستها، اشک در چشمها و شعارها بر لبها:
«لبیک یا حسین»، «عزا عزاست امروز، مهدی صاحبالزمان صاحب عزاست امروز»، «به خون پاک شهدا، کرمان شده کرب و بلا»، «مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر منافقین»
در میان جمعیت، پیرمردی ایستاده بود؛ با کلاهخودی بر سر پرچم را در جلوی خیل جمعیت تکان میداد. شاید از جبهههای دیروز آمده بود تا شهدای امروز را بدرقه کند. با چشمی اشکبار زمزمه کرد: «کربلا کربلا، ما داریم میآییم».
در آن لحظه، کرمان نه یک شهر، که یک کوه اراده شده بود. کوهی که فریاد میزد: «لبیک یا زهرا، لبیک یا خامنهای، از پایتخت مقاومت اسلام، ما آماده شهادتیم.»
پیکرهای پاک شهدا، پس از تشییعی آکنده از غم و حماسه، بر دستان مردم تا گلزار شهدای بینالمللی کرمان بدرقه شدند؛ جایی که پیشتر، قهرمانان بزرگی چون سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی آرمیدهاند.
گلزار شهدا، امروز بار دیگر جان گرفت؛ با سنگهایی تازه، نامهایی جاودان و اشکهایی که خاک را متبرک کردند.
کرمان، این بار هم نشان داد که پایتخت مقاومت فقط یک لقب نیست؛ حقیقتی است که از دل خون و ایمان برآمده است.
انتهای پیام
نظرات