امین پیری در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: پس از حمله رژیم صهیونیستی به کشور عزیزمان ایران، شبکههای خودجوش مردمی، از هیئتهای مذهبی تا گروههای جوانان منتقد یا حتی بیتفاوت به مسائل سیاسی، بدون نیاز به هدایت مرکزی، به کانونهای هماهنگی تبدیل شدند و تمایزی روشن میان نقد داخلی و دفاع ملی به نمایش گذاشتند.
پیری با بیان اینکه مردم با آگاهی ژرف و بدون تأثیرپذیری از جریانهای تحمیلی، توانایی درک حق از باطل را در لحظات سرنوشتساز به اثبات رساندند، تصریح کرد: این یکپارچگی خودجوش، بدون سانسور یا اجبار، محصول بلوغ جامعهای است که از خطاهای تاریخی همچون دوره قاجار و پروژههای جداییطلبانهی تحت نفوذ بیگانگان درس گرفته است. جامعه دریافت که حفظ تمامیت ارضی، پیششرط هر گونه تحول داخلی است.
وی با اشاره به اهمیت اصلاحات و انسجام اجتماعی، بیان کرد: این رخداد بر ضرورت توجه به مطالبات مردمی و تقویت انسجام اجتماعی از طریق اصلاحات تأکید دارد چون تابآوری ملی تنها با توان نظامی تضمین نمیشود، بلکه نیازمند اصلاحات داخلی و بازنگری در استراتژیهاست.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی استان همدان پیرامون روایتسازی دشمن و پاسخ فرهنگی جامعه، مطرح کرد: رسانههای معاند کوشیدند با بهرهبرداری از تفاوتهای داخلی، روایت «دوپارگی ایران» را ترویج کنند. اما سنتهای ریشهدار و تابوی امنیت ملی در فرهنگ ایرانی، این توطئه را نقش بر آب کرد. حضور پرشور مردم در میدان، از تشییع شهدا تا حمایت از نظام و نیروهای مسلح، اثبات کرد که در برابر تهدید خارجی، هیچ اختلافی توان گسستن پیوند این ملت را ندارد.
پیری ادامه داد: مردم ثابت کردند که میتوان همزمان منتقد سیاستهای داخلی بود و در برابر تجاوز خارجی، چون صخرهای استوار ایستاد. جامعهی ایران با وجود تکثر، خط قرمز تضعیف اقتدار ملی در برابر دشمن را پاس میدارد. این رفتار، بازتاب همان الگویی است که در اسطورههای ملی ما متجلی است و منجر به این میشود که تهدید مشترک، منتقدان و مخالفان دیروز را به متحدان امروز بدل کند.
وی با اشاره به ضرورت نقد پس از پایان بحران، گفت: بیتردید، پس از پایان درگیریها، نقد سازنده دربارهی هزینههای امنیتی، دیپلماسی بحران و اولویتبندیهای ملی نهتنها روا، بلکه ضروری است. موفقیت این آزمون وحدت، به اقدامات بعدی حاکمیت وابسته است. اگر این همبستگی ملی دستاویزی برای سرکوب نقد یا انکار کاستیها شود، این آزمون میتواند به فرصتی برای تضعیف انسجام بلندمدت بدل شود.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی استان همدان پیرامون سهضلعی راهبردی پیروزی ایران در نبرد ۱۲ روزه، توضیح داد: بازدارندگی هوشمندانه نظامی که با نمایش دقت موشکی و حفظ موازنهی رعب، پیامی ژئوپلیتیک به دشمن ارسال کرد و توانایی هدفگیری مراکز حیاتی اسرائیل، بدون ورود به جنگ تمامعیار را به نمایش گذاشت. همچنین دیپلماسی تهاجمی که با تکیه بر گفتمان دفاع مشروع (ماده ۵۱ منشور ملل متحد)، روایت خشونتگرایی کنار زده شد و با بسیج افکار عمومی به ویژه در جهان اسلام، به موفقیت دست پیدا کرد.
پیری ادامه داد: همبستگی خودجوش داخلی نیز سلاح نامرئی پشت میز مذاکره بود. حضور مردم و موج حمایتهای مجازی، تابوی شکستناپذیری اسرائیل را شکست و سرمایهی اجتماعی از دست رفته را احیا کرد.
وی خاطرنشان کرد: این سهضلعی راهبردی، معادلهی بازدارندگی را بازتعریف کرد. عبور از دوگانهسازیهای مخرب و بهرسمیتشناختن نقش جامعهی مدنی، شرط تداوم این دستاوردهاست. آتشبس، یادآور این حکمت استراتژیک است که قدرت واقعی در همنوایی ارادهی ملی با دیپلماسی هوشمندانه معنا پیدا میکند.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی استان همدان پیرامون نقش ملت و مسئولیت نخبگان در این شرایط، بیان کرد: نقش ملت در این نبرد، ستون اصلی پیروزی و انسجام بود. مردم با حضور آگاهانه، ثابت کردند که وطنپرستی، فراتر از دستهبندیهای سیاسی است.
پیری مطرح کرد: در این شرایط، وظیفه نخبگان سیاسی این است که این نقش را بهدرستی روایت کنند و نگذارند رسانههای معاند آن را تحریف کنند. ثبت صادقانهی این حماسه ملی، هم انسجام ملی را تقویت میکند و هم به حاکمیت یادآوری میکند که باید کنار مردم بایستد.
انتهای پیام
نظرات