به گزارش ایسنا، از زمان انتخابات رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۹ و بازگشت «بنیامین نتانیاهو» به پست نخستوزیری، دیگر در اراضی اشغالی امکان تشکیل کابینه از حزبی خارج از بلوک راست فراهم نشد حتی تشکیل «کابینه تغییر» در سال ۲۰۲۱ با مشارکت «یائیر لاپید» و «نفتالی بنت» بدون پیوستن جمعی از احزابی به بلوک مخالفان نتانیاهو که به طور سنتی به بلوک راست و راست افراطی وابسته هستند، امکانپذیر نبود.
در حال حاضر احزاب بلوک راست در کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) اکثریت مطلق را در دست دارند اما همه آنها در ائتلاف حاکم نیستند، ائتلاف در حال حاضر ۶۸ عضو در کنست دارد و اگر ۶ نماینده حزب راست موسوم به «اسرائیل خانه ما» را به آن اضافه کنیم، تعدادی اعضای وابسته به بلوک راست و راست افراطی به ۷۴ تن از مجموع ۱۲۰ عضو کنست میرسد و این یعنی آنها به استثنای ۱۰ عضو احزاب عرب، حدود ۶۷ درصد از کل اعضای کنست را تشکیل میدهند.
این وضعیت نشاندهنده شکاف در جامعه اسرائیل است به این شکل که حدود ۵۷ درصد از شرکتکنندگان در رایگیری سراسری قبل از انتخابات سال ۲۰۲۲ اراضی اشغالی، خود را طرفدار احزاب راست و راست افراطی معرفی کردند، بر اساس «شاخص دموکراسی اسرائیل» در سال ۲۰۲۴ که از سوی «موسسه دموکراسی اسرائیل» در پایان سال گذشته میلادی منتشر شد، این نسبت تا حدود ۶۰ درصد افزایش یافته است.
این سابقه کوتاه از اختلافنظرها در داخل بلوکهای سیاسی اسرائیل و استمرار سلطه ایدئولوژی و گفتمان بلوک راست بر جامعه اسرائیلی، مبنایی را تشکیل میدهد که انتخابات آینده اسرائیل بر اساس آن مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
تمام نظرسنجیهای عمومی منتشر شده در ماههای اخیر حاکی از این هستند که تنها رقابت احتمالی در انتخابات آینده اسرائیل میان حزب لیکود به ریاست نتانیاهو و «نفتالی بنت» نخستوزیر سابق خواهد بود و این در صورتی است که بنت تصمیم به تأسیس حزب جدید و شرکت در انتخابات بگیرد و البته این سناریو محتمل است. بر این اساس، عرصه رقابت در درون خود بلوک راستگرا باقی خواهد ماند و میان بلوک راست و بلوک راست میانه به ریاست لاپید یا بنی گانتس که مدتی پیش عملاً از رقابت برای نخست وزیری کنار کشیدند، نخواهد بود.
به گزارش وبسایت «العربی الجدید»، بر این اساس انتخابات آتی رژیم صهیونیستی هرگز به شکل رقابت میان پروژههای سیاسی متفاوت با یکدیگر از نظر ایدئولوژی و رویکرد نخواهد بود بلکه رقابت بر سر جزئیات و تاکتیکهای سیاسی خواهد بود، در واقع طرح سیاسی بنت در اصل چه از منظر موضوع اشغالگری و شهرکسازی، چه موضع آن نسبت به جنگ نسلکشی علیه نوار غزه و چه مسایل داخلی مربوط به ماهیت دولت و جایگاه شهروندان فلسطینی در آن تفاوتی با طرح نتانیاهو ندارد، تفاوت اصلی در این است که بنت به ائتلاف با احزابی از بلوک راست میانه همانند «آیندهای وجود دارد» به ریاست لاپید و «بلوک اصلی» به ریاست گانتس و حزب «اسرائیل خانه ما» به ریاست آویگدور لیبرمن که اکثر آنها تاکنون از ورود به ائتلاف نتانیاهو امتناع کردهاند، نیاز خواهد داشت، در مقابل نتانیاهو نمیتواند کابینه بعدی را تنها با اعضای ائتلاف فعلی خود تشکیل دهد و قطعا به حمایت بیشتری از خارج از ائتلاف فعلی نیاز خواهد داشت. با این حال این سناریو در چارچوب سیاسی اسرائیل غیرممکن نیست، به ویژه اگر ائتلاف نتانیاهو موفق شود نزدیک به ۵۵ کرسی را به دست آورد و مانع از کسب ۶۱ کرسی توسط احزاب مخالف شود و پیشبینی میشود احزاب عرب بین ۱۰ تا ۱۴ کرسی به دست آورند.
بنابراین هدف نتانیاهو در انتخابات آتی لزوما به دست آوردن اکثریت ۶۱ کرسی برای ائتلافش نخواهد بود بلکه در درجه اول به دنبال ممانعت از این است که بلوک مخالف به این حد برسد، در واقع نتانیاهو تلاشهای خود را بر مشروعیتزدایی از هر گونه تلاشی برای تشکیل کابینه جایگزینی با حمایت احزاب عربی چه در داخل ائتلاف چه خارج از آن متمرکز خواهد کرد.
انتخابات آتی اسرائیل و مذاکرات غزه
احزاب ائتلاف حاکم به خوبی از نحوه توزیع کرسیها در انتخابات آتی آگاه بوده و میدانند رقابت واقعی در داخل خود بلوک راست خواهد بود، این واقعیت مستقیما بر عملکرد و مواضع این احزاب به ویژه در ارتباط با توافق تبادل اسرا و و آتسبس در غزه و چه بسا توقف جنگ در غزه تاثیر گذاشته است.
در این چارچوب مواضع این احزاب فقط برگرفته از ملاحظات ایدئولوژیک نبوده بلکه از محاسبات انتخاباتی مربوط به جایگاه هر حزب در داخل بلوک و نیز تلاشهای آن برای تقویت جایگاه خود در مقابل متحدان و مخالفان بالقوهه خود در بلوک راست ناشی میشود، به همین دلیل موضعگیریها نسبت به مذاکرات جاری به عنوان ابزاری برای تقویت حضور انتخاباتی یا تمایز گفتمان سیاسی در میان عموم راستگرایان افراطی مورد استفاده قرار میگیرد.
پیشتر حزب راست افراطی «قدرت یهود» به ریاست «ایتامار بن گویر» تنها حزب عضو ائتلاف حاکم بود که از زمان شکست بزرگ هفتم اکتبر ۲۰۲۳ جایگاه خود را بهبود بخشید و تعداد کرسیهای پیشبینی شده خود را در انتخابات آتی افزایش داد. در حقیقت انتخابات آتی برای بنگویر فرصتی است تا توانایی خود را برای نامزدی مستقل در انتخابات نشان دهد، او در انتخابات اخیر همراه با «حزب صهیونیسم» دینی به ریاست «بتسلئیل اسموتریچ» حضور داشت و چه بسا به قدرت شماره ۲ در بلوک راست افراطی غیر حریدی تبدیل شده است.
این ملاحظات مستقیما بر مواضع بنگویر درباره مذاکرات توافق احتمالی با حماس و چه بسا هر اقدامی برای توقف جنگ علیه غزه تاثیر دارد، در واقع ملاحظات انتخاباتی بنگویر با مواضع ایدئولوژیک او تضاد دارد. او به دنبال این است که موضعی متفاوت با نتانیاهو داشته و خود را به عنوان چهرهای مستقل و معتبر در راست افراطی نشان داده و در کمپین انتخاباتی خود از آن بهره ببرد و خود را به عنوان جایگزین مطمئنتری در مسایل امنیتی، حاکمیتی و هویتی معرفی کند.
همین مساله در مورد حزب صهیونیسم دینی به ریاست اسموتریچ نیز وجود دارد، نتایج انتخاباتی آن در تمامی نظرسنجیهای اخیر در حدود حد نصاب (۳.۳۵ درصد) بوده بر این اساس موضع اسموتریچ درباره امکان دستیابی به توافق تبادل و آتشبس در غزه و چه بسا توقف جنگ نسلکشی به شکل فعلی نه تنها مواضع ایدئولوژیک فاشیستی و نژادپرستانه در قبال فلسطینیها را نشان میدهد بلکه ملاحظات انتخاباتی و تاکتیکی آشکاری را منعکس میکند.
اسموتریچ به دنبال آن است که اظهارات خود را از حزب لیکود متمایز کرده و پایگاههای راست افراطی به ویژه طرفداران صهیونیسم دینی را به خود جذب کند تا کسب حد نصاب آراء را برای خود تضمین کند، همچنین او به دنبال تقویت موضع مذاکراتی خود است تا برای احتمال ائتلاف انتخاباتی مشترک با حزب قدرت یهود به ریاست بنگویر آماده باشد. در این چارچوب عبور حزب اسموتریچ از حدنصاب یا پیوستن آن به بن گویر عاملی تعیینکننده در موازنه قوا میان بلوکهای رقیب در انتخابات است.
اما احزاب حریدی مخالف رسیدن به توافق نبوده و این مساله را به عنوان محور اصلی عملکرد سیاسی خود در نظر نگرفتهاند، این احزاب همانگونه که از عملکرد سیاسیشان مشخص است، تمایل دارند مواضعی موافق با نتانیاهو را در مسایل امنیتی و سیاسی در پیش بگیرند و موضعگیریهای مستقل یا منتقدانهای ندارند، آنها ترجیح میدهند منافع خود را تضمین کنند.

نتانیاهو به دنبال خریدن زمان است
نتانیاهو کاملا از ملاحظات سیاسی و انتخاباتی که احزاب راست افراطی را تحریک میکند، آگاه است و خود علاوه بر باورهای ایدئولوژیکی که دارد، در معرض محاسبات انتخاباتی و سیاسی است، بر این اساس نتانیاهو تمایل آشکاری به طفره رفتن و وقتکشی در تصمیمگیری درباره توافق دارد.
به نظر میرسد که هدف او از این تعویق این است که تا پایان دوره تابستانی کنست یا نزدیک شدن به تاریخ یاد شده یعنی آخر ماه ژوئیه جاری و ورود کنست به تعطیلاتی طولانی مدت حدودا سه ماهه، زمان بخرد، به این شکل حتی اگر او بخواهد در مسیر قرارداد تبادل اسرا گام برداشته و با مخالفت بن گویر و اسموتریچ مواجه شود و حتی اگر ائتلاف حاکم از بین برود انتخابات زودهنگام قبل از آغاز سال ۲۰۲۶ برگزار نخواد نشود؛ این وضعیت به او فضای وسیعی برای بازنگری در مواضع سیاسی و ائتلافیاش را میدهد.
در این صورت بعید نیست نتانیاهو از حصول توافق تبادل به عنوان راهکاری محوری در کمپین انتخاباتی آتی خود استفاده کند تا خود را از شرکایش در بلوک راست افراطی به ویژه بنگویر و اسموتریچ متمایز سازد، در آن صورت نتانیاهو به عنوان رهبری خود را معرفی خواهد کرد که با وجود مخالفت همپیمانان خود و تهدیدهای آنها به منحل کردن ائتلاف دولتی، تنها به خاطر اسرا، بهای سیاسی سنگینی را متحمل شده و تصمیم شجاعانهای را گرفته است، به این شکل او آراء راست میانه را نیز به دست خواهد آورد و شانس او برای مقابله با اینکه احزاب مخالفش به حد نصاب ۶۱ کرسی برای تشکیل کابینه برسند افزایش مییابد.
استراتژی نتانیاهو و سه هدف اصلی
نتانیاهو در مرحله فعلی بر استراتژی سیاسی تکیه کرده که سه هدف اصلی در انتخابات پیش رو دارد، اولی افزایش تعداد کرسیهای ائتلاف فعلی تا بالاترین حد ممکن است تا بقای او به عنوان بازیگر اصلی تشکیل دولت تضمین شود، دومی حفظ جایگاه حزب لیکود به عنوان بزرگترین حزب کنست با کسب ۲۶ تا ۲۷ کرسی است به شکلی که موقعیت شخصی نتانیاهو در عرصه سیاسی تقویت شود و سومی جلوگیری از اینکه بلوک احزاب مخالف با او بتوانند ائتلاف جایگزینی را به هر شکلی ایجاد کنند.
نتانیاهو میداند که با توجه به جو حاکم بر جامعه اسرائیل که گفتمان راست افراطی در آن افزایش یافته و خصومت علیه تمامی اعراب و مسلمانها تشدید شده، این اهداف دور از دسترس نیستند، او همچنین معتقد است در گفتمان عمومی اسرائیل آنچه «دستاوردهای نظامی راهبردی» بعد از جنگ اخیر علیه ایران محسوب میشود، جایگاه او را تقویت کرده و حمایت سیاسی لازم برای رسیدن به خواستههای انتخاباتیاش را فراهم میکند، در این راستا اهداف او نوعی توهم و خیال به نظر نمیرسد بلکه طرح سیاسی حسابشدهای است که او میخواهد آن را اجرا کند.
انتهای پیام
نظرات