به گزارش ایسنا، روزنامه ایران گزارش اختصاصی از انتقال نوزادان و کودکان بیسرپرست شیرخوارگاه آمنه به محل امن قبل از حملات رژیم صهیونیستی تهیه و منتشر کرده که در ادامه میتوانید بخوانید: به تازگی فیلم یک دقیقه و ۱۳ ثانیهای از شیرخوارگاه آمنه فضای مجازی را پر کرده است. تعدادی زن و مرد دهها نوزاد و کودک را از ساختمان اصلی شیرخوارگاه خارج میکنند تا هدف حمله ناعادلانه رژیم اسرائیل قرار نگیرند. این فیلم که روی دور تند پخش شده، نتیجه یک ساعت و ۳۰ دقیقه تلاش مدیر، معاون و مادریارهای شیرخوارگاه و مسئولین رده اول سازمان بهزیستی کشور است که با نهایت همدلی و مسئولیتپذیری ۴۶ نوزاد و ۱۱ کودک نوپا را از ساختمان اصلی شیرخوارگاه خارج کردند تا در روز بیست و ششم خردادماه که رژیم اسرائیل به ساکنان منطقه ۳ تهران هشدار تخلیه فوری داده بود، آب در دل بچهها تکان نخورد.
در ساختمان شیرخوارگاه به «مامان اختیار» معروف است. طی ۳۰ سال خدمت بیش از هزار نوزاد و کودک را در آغوش گرفته و همچون فرزندان خود برای آنها مادری کرده است. «زیزی اختیار» مسئول شیفت شیرخوارگاه آمنه از لحظات سراسر اضطراب بعدازظهر روز بیست و ششم خردادماه میگوید: «تلفنم زنگ خورد. از آن طرف خط به من گفتند برای منطقه ۳ تهران هشدار تخلیه اعلام شده و شیرخوارگاه هم جزو آن محدوده است. باید هرچه سریعتر بچهها را منتقل کنیم. آن روز ۹ پرسنل، ۲ نگهبان و یک راننده آمبولانس در ساختمان اصلی حضور داشتیم. به غیر از اینکه دو نفر از پرسنل ناراحتی قلبی داشتند و نمیخواستم مشکلی برای آنها پیش بیاید، بهتر دیدم که هیچکدام از پرسنل را در جریان تماس تلفنی نگذارم. راستش را بخواهی نگران بودم از ترس بچهها را رها کنند. برای همین در ظاهر خیلی خونسرد ولی در واقع با استرس بسیار خودم را به انبار رساندم و شروع کردم به جمعکردن وسایل مورد نیاز. از شیشه شیر و شیرخشک گرفته تا پوشک بچه و دستور دارویی و پروندههای بچهها را. مشخص نبود تا چه زمانی به ساختمان اصلی برنمیگردیم و نباید چیزی از قلم میافتاد. در این حین مدام با تلفن من تماس گرفته میشد و بر استرس میافزود، ولی انگار یک نیروی عجیبی به دست و پاهایم تزریق شده بود که کارها را بینقص انجام دهم.»
هشدار برای تخلیه برخی از نواحی منطقه ۳، سه روز بعد از تحمیل جنگ به ایران از سوی مقامات اسرائیل اعلام شده بود و طی این مدت، تعدادی از پرسنل شیرخوارگاه به مرخصی رفته بودند، اما «مامان اختیار» نمیتوانست از بچههای شیرخوارگاه دل بکند. با وجود اینکه به گفته خودش، دخترانش به او میگفتند وضعیت امن نیست و چند روزی به محل کار نرود، اما او بعد از ۳۰ سال و چند ماه خدمت مادرانه به نوزادان و کودکان بیسرپرست نمیتوانست در این شرایط بحرانی آنها را تنها بگذارد و نمود این مسئولیتپذیری او در روز بیست و ششم خردادماه عیان شد. درحالی که هیچکدام از همکارانش نمیدانستند چه نگرانی بزرگی در دل دارد، به تنهایی اوضاع را مدیریت کرد تا مدیر و معاونین شیرخوارگاه و چند نفر از مسئولین ارشد سازمان بهزیستی از راه رسیدند. همه این افراد خانواده داشتند و همچنان که نگران جان عزیزانشان بودند، خود را مسئول ۵۷ نوزاد و کودکی میدانستند که غیر نظامی بودند و از قضا سرپرستی هم نداشتند که در آن ساعات پرالتهاب پناهشان باشد. (نصیری مدیر کل بهزیستی تهران این تعداد را در گفتوگو با گروه اجتماعی «ایران» ۷۰ نفر عنوان کرده است.)
پناه امن کودکان شیرخوارگاه
«دو دستگاه آمبولانس وارد حیاط شیرخوارگاه شد و همه ما چند نفر در نهایت مراقبت، ۴۶ نوزاد و ۱۱ کودک زیر ۳ سال را سوار آمبولانسها کردیم تا به محل امنی که از پیش تعیین شده بود منتقل شوند. تعدادی از نوزادان را در آغوش گرفتیم و تعدادی را هم کف آمبولانس خواباندیم. نوزادان به یکی از مراکز مجهزتر که پلههای اضطراری دارد منتقل شدند و ۱۱ کودک نوپا هم به مرکز دیگری رفتند.»
«مامان اختیار» فیلم یک دقیقه و ۱۳ ثانیهای وایرال شده در فضای مجازی را با این جزئیات تشریح میکند و ادامه میدهد: «خوب خاطرم هست تعدادی از کسانی که آن روز در ساختمان شیرخوارگاه حاضر شده بودند تا بچهها را به مکانی امن منتقل کنیم، بیاختیار گریه میکردند، تعدادیشان بهسرزنان اظهار نگرانی میکردند و تعدادی هم دستپاچه شده بودند، اما آنچه که هرگز فراموشم نمیشود مهربانی خالصانه تکتک آنها بود؛ فارغ از اینکه چه مسئولیتی دارند یا اینکه اعضای خانواده خودشان در آن لحظات در چه شرایطی قرار داشتند، با نهایت انسانیت سعی داشتند بدون اینکه یک خط روی صورت این بچهها بیفتد، یا اینکه از این جابهجایی ناگهانی بترسند، آنها را در آغوش گرمشان بگیرند و پناهشان شوند.»
کودکان شیرخوارگاه هنوز به خانه خودشان یعنی ساختمان اصلی بازنگشتهاند؛ همچنان عدهای نگران جان این فرزندان ایران هستند.
فیلم کوتاهی در فضای مجازی منتشر شده که نشان میدهد، چطور مادریاران شیرخوارگاه آمنه با هول و هراس پلهها را بالا و پایین میروند تا جان نوزادان را نجات بدهند. لحظات حساس و نفسگیری است. پرستارها سراسیمه میدوند و نوزادان را به آغوش میکشند تا به محل امن منتقل کنند. جایی بدون بمب و صدا. تصاویر ویدیو گویای همه چیز است. شهر را دود گرفته، صدای انفجارهای پی در پی به گوش میرسد.
شیشههای شیرخوارگاه شکسته، سر و صدا گریه ۶۰ شیرخوار شیرخوارگاه را درآورده، اصلاً ذات شیرخوار همین است. یکی که گریه میکند، هماهنگ و ریتمیک صدای تک تکشان بلند میشود. مادر یاران در تلاش برای آرام کردن کودکان هستند و هر کدام مدام با خانوادههایشان در تماسند.
به گفته دکتر محمد نصیری مدیر کل بهزیستی تهران، آنها بین کودکان و خانواده خود و کودکانی که به آنها امانت سپرده شده بود، کودکان به امانت سپرده شده را انتخاب کردند. شیرخوارگاه آمنه در خیابان ولیعصر و در منطقه سه تهران از همان روزهای اول تهاجم رژیم صهیونیستی به کشورمان با صداها و موج انفجار آسیب دید.
نصیری به «ایران» میگوید: «همان روز جمعه ۲۴ خرداد باید ستاد را تشکیل میدادیم و برای افراد حاضر در مراکز تصمیمگیری میکردیم. از آنجا که شیرخوارگاه آمنه معروفترین و قدیمیترین مکان بهزیستی در کل کشور بود و از سالهای دور همه میدانستند، شیرخوارگاه آمنه در کجا قرار دارد، تصمیم گرفتیم جلسه ستاد را در آن محل تشکیل بدهیم. اما وقتی به شیرخوارگاه رسیدیم متوجه شدیم به دلیل اصابت موشک برج جهان کودک ،شیشههای شیرخوارگاه به دلیل موج انفجار شکسته و همکاران مضطرب و نگران هستند. اما ستاد مدیریت بحران را تشکیل دادیم.» او با بیان اینکه دیوار به دیوار شیرخوارگاه نیروی انتظامی قرار دارد، توضیح میدهد: «وقتی ساختمان بهزیستی در کرمانشاه هدف حمله قرار گرفت، مرتب به ما میگفتند که بهتر است تخلیه کنید. وقتی هشدار حمله به منطقه ۳ هم مطرح شد دیگر تصمیم به جابهجایی گرفتیم.»
شیرخوارگاه مهدکودک نیست
شرح روایت انتقال همزمان ۷۰ نوزاد و کودک در کمتر از نیم ساعت پر از استرس و هیجان است.
هیجان و استرس ناشی از انتقال نوزادان هنوز در کلام مدیر کل بهزیستی به چشم میخورد و حتی در بیان آن، نمیتواند حجم این فشار و استرس را پنهان کند: «ما نوزادانی داشتیم که با اکسیژن نفس میکشیدند، نوزادانی که فقط یک هفته از عمرشان میگذشت و نوزادانی که بیمار بودند. تخلیه شیرخوارگاه مثل تخلیه مهدکودک نیست، نوزادان شیرخوارگاه بیشترشان شرایط خاصی دارند و نیازمند مراقبت بیشتری هستند.» قرار بود ۶۰ شیرخوار و ۱۰ کودک به جای امن منتقل شوند.
نصیری میگوید: «آنها را به دو گروه تقسیم کردیم. زیر دو سالهها قرار شد به شیرخوارگاه شبیر منتقل شوند و کودکان بالای دو سال به شیرخوارگاه حضرت رقیه(ع) میرفتند. در حال سوار کردن بچهها برای جابهجایی بودیم که صداوسیما مورد حمله قرار گرفت. موج انفجار ساختمان شیرخوارگاه را لرزاند، شیشهها شکست، همکاران نگران و بچهها سراسیمه و مضطرب بودند. در کمتر از نیم ساعت همه بچهها و پروندههایشان جابهجا شدند و اولین خودروی اورژانس با ۱۷ نوزاد بیقرار و سه مربی اعزام شد.»
او با بیان اینکه نوزادان بدون کوچکترین آسیبی منتقل شدند از لحظات اولیه حضور نوزادان در مکانی امن چنین میگوید: «وقتی به شیرخوارگاه شبیر رسیدیم همه بچهها را روی پتویی که همکاران پهن کرده بودند گذاشتیم، نوزادان هم استرس و شرایط را حس میکنند، همه با هم گریه میکردند و بیقرار بودند به سرعت زیرزمین را بهعنوان مکانی امن تجهیز کردیم. مادر یاران و مددکاران نوزادان را در آغوش گرفتند و به آنها رسیدگی کردند. هرچند ناآرامی و بیقراری ناشی از فشار روانی بر نوزادان را نمیتوان به سادگی برطرف کرد و این کودکان در روزگاری که خودشان متوجه دنیای اطرافشان نبودند حتماً روز سختی را تجربه کردهاند.»
اما نوزادان و کودکان را نمیشد دوباره در مرکز نگهداری کرد، شرایط جنگی و پرمخاطره بود و هر لحظه امکان داشت این مرکز هم هدف قرار بگیرد و جان بچهها به خطر بیفتد. نصیری میگوید: «به سرعت طرح میزبان را اجرا کردیم ۱۵۰ کودک را به خانوادههای میزبان سپردیم. خانوادههایی که از قبل درخواست فرزندخواندگی داشتند و از قبل آموزشهای مورد نیاز را دیده بودند.»
نصیری در ادامه به شایعاتی که آن روزها در فضای مجازی منتشر شده بود هم اشاره میکند: «پیامی منتشر شد که هر فردی متقاضی نوزاد است به شیرخوارگاه آمنه مراجعه کند و نوزادی به خانه ببرد. همکاران ما در سازمان بهزیستی در کنار خانوادههایشان نبودند و در روزهای بحران در کنار امانتهای خداوند ماندند. در هیچ شرایطی بدون بررسی و آموزش هیچ نوزاد و کودکی به هیچ فرد و خانوادهای واگذار نخواهد شد. خانوادههای میزبان همواره در کنار سازمان برای حمایت و کمک به این کودکان حضور داشتهاند و به محض تماس با آنها هر چند برخی خارج از تهران بودند برای بردن نوزادان به تهران مراجعه کردند.»
انتهای پیام
نظرات