حدود دو دهه از عمر پرفرازونشیب موزههای خصوصی در اصفهان همزمان با سراسر کشور میگذرد؛ موزههایی که موزهدارانشان برای پاسداری از هویت ایرانی به میدان هزارتو، مشقتبار و پُرماجرایی قدم گذاشتهاند. موزهداران خصوصی برای نگاهبانی میراث ملموس و ناملموس این دیار آنهم در شهرموزه زیبای اصفهان داستانهای تلخ و شیرین خودشان را دارند. تعریف موزه، دریافت مجوزهای قانونی و فراهمآوردن یک مکان برای دوستداران میراث با همه سختیهایش آسان است، ادامه حیات موزه و نگهداشتن آن روی پا بردباری، برنامهریزی و حمایت دوچندانی میخواهد؛ مسیری که گاهی نویدبخش و گاهی از کامیابی بهدور است. ایسنا با هدف واکاوی مفهوم و جایگاه موزه خصوصی، دستاوردها و چالشهای آن در اصفهان، موانع و راهکارهای توسعهاش، همچنین نظر به تجربههای شخصی در این حوزه با دو موزهدار خصوصی شهر گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانیم.
موزههای خصوصی با موزههای دولتی فرق دارند!
الناز رجبیان، مدیر موزه خصوصی «معماری و خلاقیت» اصفهان، با نظر به اهمیت ایندست موزهها در گفتوگو با ایسنا اظهار میکند: تأسیس موزههای خصوصی نوعی مشارکت مردمی در حفظ، نمایش و ترویج میراث فرهنگی، هنری و حتی صنعتی یک جامعه است. این موزهها اغلب از دل دغدغههای شخصی، علاقه و تلاشهای فردی شکل میگیرند، به همین دلیل معمولاً اصیلتر، صمیمیتر و گاهی خلاقانهتر از موزههای دولتیاند.
وی با نظر به اهمیت موزههای خصوصی در هر شهری میافزاید: در وضعیتی که دولت منابع کافی برای پوشش همه تنوعهای فرهنگی را ندارد، موزههای خصوصی میتوانند خلأها را پر کنند، روایتهای متفاوتی ارائه دهند و حتی در معرفی استعدادهای نو نقشی مؤثر داشته باشند.
موزه، داستان و هویت روشن
این موزهدار با نظر به شاخصهها و معیارهای یک موزه خصوصی موفق ادامه میدهد: یک موزه باید از هویت و داستان منسجم برخوردار باشد. موزهای که موضوع مشخص، داستان پشتوانه و هویت روشنی داشته باشد، بهتر در ذهن مخاطب میماند.
رجبیان ارتباط با مخاطب را مهم میداند و توضیح میدهد: طراحی تعاملی، روایتگری جذاب و استفاده از فناوری میتواند تجربه بازدید را به یادماندنی کند، درواقع نحوه ارتباط مخاطب با موزه حائز اهمیت است. تداوم فعالیتها مشخصه دیگر یک موزه خصوصی ممتاز است. برگزاری کارگاهها، نشستها، نمایشگاههای موقت و فعالیتهای جانبی به پویایی موزه کمک میکند.
نهادهای دولتی بهجای کمک مانع ایجاد میکنند
وی با نظر به شفافیت و ساختار مالی پایدار در یک موزه موفق بیان میکند: موزه خصوصی برای زندهماندن باید بتواند منابع مالی خود را از طریق فروش بلیت، همکاری با نهادها، حامیان مالی یا فروشگاههای مرتبط تأمین کند. استانداردهای نگهداری و نمایش مسئله دیگر است. مسائلی از نورپردازی تا امنیت و حفاظت فیزیکی، رعایت اصول حرفهای نمایش بسیار اهمیت دارد. درنهایت، تولید محتوای موزهای نباید فراموش شود. تمرکز بر نمایشگاههای فصلی که منجر به محتواهای ثابت برای موزه میشود، باید موردتوجه جدی قرار بگیرد.
این موزهدار سپس با تأمل در چالشهای پیش روی موزهداران خصوصی در اصفهان یادآور میشود: کمبود حمایت دولتی یکی از مشکلات پیش پای موزهداران خصوصی است. نهتنها یارانه یا تسهیلات خاصی وجود ندارد، بلکه موانع قانونی و اداری نیز گاهی مانع فعالیت روان میشوند.
موزه فقط جایی برای اشیا نیست
رجبیان با اشاره به اینکه مفهوم موزه در ذهن عموم مردم بهدرستی درک نشده است، خاطرنشان میکند: هنوز برای بخشی از جامعه فرهنگسازی کافی صورت نگرفته است، برخی تصور میکنند موزه صرفاً مکانی برای اشیای تاریخی یا دولتی است. همین نگاه نادرست به مفهوم موزه، توسعه موزههای خصوصی را کُند میکند.
وی مشکلات مالی را دیگر چالش این روزهای موزه خصوصی در اصفهان میداند و تأکید میکند: در یک موزه خصوصی، تأمین هزینههای جاری، نگهداری، پرسنل متخصص و تبلیغات گاهی بسیار دشوار است. جذب مخاطب در فضای رقابتی نکته دیگر بهشمار میآید؛ بهویژه در شهری مثل اصفهان که مملو از اماکن تاریخی است، دیدهشدن یک موزه خصوصی نیاز به خلاقیت و تلاش مضاعف دارد.
اصفهان خانه موزهداران خصوصی ندارد
این موزهدار راهکارهای خود را برای رونق بیشتر موزههای خصوصی در اصفهان چنین شرح میدهد: شبکهسازی میان موزهداران خصوصی، ایجاد انجمن یا خانه موزهداران خصوصی میتواند همافزایی ایجاد کند. حمایت شهرداری و ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان نیز مهم است، مثلاً اختصاص تخفیفهایی در مالیات، تبلیغات رایگان در سطح شهر یا حتی در صدور مجوزها میتوانند کمککننده باشند.
رجبیان با تأمل در دیگر راهکارها اضافه میکند: افزایش همکاری با دانشگاهها و مدارس برای بازدیدهای آموزشی مستمر، حضور فعال در فضای مجازی و استفاده از تکنولوژیهای نو برای روایت دیجیتال، همچنین ایجاد جوایز و جشنوارههای تخصصی برای موزههای خصوصی مهم است تا انگیزه رقابت هم مثبت فراهم شود.
موزهداری خصوصی یعنی تعهد به فرهنگ و مردم
این موزهدار با تأکید بر اینکه موزهداری خصوصی فراتر از یک شغل، یک سبک زندگی و تعهد مداوم به فرهنگ و جامعه است، میگوید: کسانی که وارد این مسیر میشوند، اغلب سرمایههای معنوی فراوانی هزینه میکنند. ضروری است که نگاه مردم و نهادها به موزهها بهروز شود؛ موزه فقط «جایی برای نگاهکردن» نیست، بلکه فضایی برای اندیشیدن، گفتوگو و خلق تجربه است.
خلاقیت برای معماری و صفویه
رجبیان که مدیریت موزه «معماری و خلاقیت» را در شهر اصفهان بهعهده دارد، بیان میکند: موزه «معماری و خلاقیت» با هدف آفرینش و خلاقیت پلتفرمی برای همافزایی معماران، طراحان و خلاقان است که نشستها و رویدادهای مختلف در قالب فعالیتهای موزهای تعریف میکند.
وی با نظر به فعالیتهای موزه «معماری و خلاقیت» توضیح میدهد: روایت خلاقانه معماری ایرانی، نهتنها از طریق اشیای تاریخی، بلکه با پرداختن به محتواهایی در قالب موزه، مانند نمایش آثار سفرنامهنویسان غربی به اصفهان برای ما اهمیت بسیار داشته است. جذب گروههای متنوع بازدیدکننده، از معماران و دانشجویان تا خانوادهها و گردشگران خارجی، همچنین برگزاری کارگاههای خلاقیت، نشستهای نقد معماری و برنامههای کودک و نوجوان بهطور مداوم در این موزه دنبال میشود.
موزهای در خدمت هویت ایرانی و اسلامی
این موزهدار یادآور میشود: جلب همکاری نهادهای فرهنگی بینالمللی در برخی پروژهها که باعث دیدهشدن موزه در سطحی فراتر از شهر یا کشور شد، یکی از موفقیتهای موزه «خلاقیت و معماری» است. نشستهای معماری هفتگی و دورهای و برگزاری نمایشگاههای آثار هنرهای تجسمی جزء دغدغههای همیشگی ما بهشمار میآید.
رجبیان با اشاره به یکی از تازهترین موفقیتهای موزه «خلاقیت و معماری» خاطرنشان میکند: موزه «معماری و خلاقیت» اصفهان در آیین موزههای برتر کشور در سال جاری، رتبه اول را بهدست آورد که ما آن را افتخاری برای میراث این دیار میدانیم. از میان ۱۳ شاخص ایکوم (کمیته ملی موزهها) در حوزههای مختلفی به کسب رتبه نخست یا برتر موفق شدیم. این موزه با تمرکز بر هنر، معماری و فرهنگ دوره صفوی گامی مهم در عرصه هویت ایرانی و اسلامی برداشته است. این تلاشها در سطح بینالمللی هم به رسمیت شناخته شدهاند.
داستان اولین موزه خصوصی اصفهان
حسین حسینپناه، مؤسس اولین موزه خصوصی تاریخ و باستانشناسی اصفهان یا موزه «حسینپناه»، ضمن تأمل در تجربه شخصی خود از موزهداری در گفتوگو با ایسنا اظهار میکند: سال ۸۴ شمسی، قانونی در ایران به تصویب رسید که براساس آن بخش خصوصی هم میتواند به تأسیس موزه اقدام کند. من از همان زمان برای گرفتن مجوز موزهداری اقدام کردم و به دریافتش از ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تهران موفق شدم. میراث تهران در دو دهه گذشته بارها با من همکاری خوبی کرده است که قدردانشانم.
وی با نظر به موزه خصوصی تاریخ و باستانشناسی که علیرغم پیشتازی در اصفهان فعالیتش متوقف شده است، میافزاید: این موزه خصوصی نخستین بار در یک خانه قاجاری بسیار زیبا در خیابان مسجدسید گشایش یافت. برای مرمت آن خانه هم زحمت بسیاری کشیدم، وامی گرفتم که مجبور شدم بیش از یک میلیارد تومان به بانک بهره بدهم.
موزهداران خصوصی و سنگهای پیش پا
مؤسس اولین موزه خصوصی تاریخ و باستانشناسی اصفهان ادامه میدهد: در مسیر گشایش و فعالیت آن بارها سنگاندازی شد. انتظار من همواره از ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان اصفهان بیشتر بود، چون متولی امرند، اما متأسفانه کمتر توجه داشتهاند و دست من را نمیگرفتند، حتی سنگ هم جلوی پایم گذاشتهاند. این مسئله در اصفهان یک ضعف محسوب میشود، میراث باید از موزههای خصوصی به سهم خود حمایت کند.
حسینپناه سپس میگوید: این موزه پس از مدتی، با همکاری خوب یکی از بهترین خدمتگزاران اصفهان، یعنی مسعود صرامی به «سیتیسنتر» شهر منتقل شد و حدود یازده سال هم آنجا دوام آورد. بعد از آن، من اشتباه بزرگی کردم و تصمیم به انتقال این موزه از شهر اصفهان گرفتم. درواقع گروهی از تهران برای برپایی این موزه در پایتخت کشور از من دعوت کردند و پذیرفتم. بعد که رفتم متوجه شدم فضای آن محیط مشخص در تهران خیلی هم فرهنگی نیست، یعنی یک نگاه مادی بر آنجا حاکم است. از آن بهبعد موزه بدون ساختمان ماند و اشیا را در یک منزل شخصی نگهداری میکنم.
بیخبری برخی مسئولان شهری از موزههای شهر
وی با تأکید بر اینکه همچنان در تلاش است که این موزه را در شهر اصفهان جان دوباره ببخشد و در معرض دید عموم قرار دهد، توضیح میدهد: هرگز از تلاش ننشستهام و پیگیریهای فراوانی داشتهام، در همین سال جاری نیز شهرداری اصفهان جلسهای با حضور شهردار، آقای علی قاسمزاده و برخی مدیرانش برگزار کرد، از من هم دعوت بهعمل آوردند تا حضوری مطالباتم را توضیح دهم.
مؤسس اولین موزه خصوصی تاریخ و باستانشناسی اصفهان یادآور میشود: من سالها این موزه را که در نوع خود اولین و بیسابقه است، در شهر اجدادیام، اصفهانی که دوستش دارم، اداره کردم، اما در آن جلسه شهرداری متوجه شدم برخی حتی اسم موزه من به گوششان نخورده است. ما از کسانی که متولی اداره شهرند انتظاراتمان بیش از اینها است، چطور برخی مسئولان شهرداری نمیدانند در شهر چه خبر است، بخش خصوصی چه فعالیتهایی دارد و چه ظرفیتهایی در این دیار نهفته است؟ وقتی گروهی از مسئولان شهرداری چنین رویکردی دارند، چگونه به توسعه موزههای خصوصی امیدوار باشیم؟
موزههای خصوصی و درد بیجا و مکانی
حسینپناه تأکید میکند: برای گسترش موزههای خصوصی به مسئولانی نیازمندیم که واقعاً دلسوز باشند و به ایران عزیزمان، به شهر تاریخی اصفهان درعمل تعلقخاطر نشان دهند. اگر مدیریت ادارههای شهر در دست افرادی باشد که احساس مسئولیت و سواد میراثی نداشته باشند، چگونه موزههای خصوصی با آن کارکردهای سودمنشان توسعه پیدا میکنند؟ مسئولان اصفهان باید در حدی که قدرت و اختیار دارند، به فریاد فرهنگ و میراث شهر برسند.
وی با اشاره به اینکه دیداری نیز با استاندار اصفهان داشته است، خاطرنشان میکند: من با استاندار پرتلاش اصفهان هم موضوع را در میان گذاشتهام، اما هنوز احیای اولین موزه خصوصی تاریخ و باستانشناسی اصفهان در بنبست است و مسئولان ساختمانی در اختیار من قرار ندادهاند؛ ساختمانی که قطعاً خود من هزینههایش را تقبل میکنم. اگر این اتفاق بیفتد، قطعاً برای مردم و تاریخ شهر و کشورمان است.
موزه خصوصی اولویت چندم مسئولان است؟
مؤسس اولین موزه خصوصی تاریخ و باستانشناسی اصفهان سپس چنین تصریح میکند: حدود هشت سال است که برای تأسیس دوباره موزه به من وعده یک ساختمان در چهارباغ اصفهان دادهاند، اما عملی نشده است. من همواره مطالباتم را بهعنوان اولین کسی که برای تأسیس موزه خصوصی در اصفهان همت کرد، مطرح میکنم، اما ظاهراً مسئولان فراموش میکنند، اولویتهای دیگری دارند.
سرگردانی اشیای ۸۰۰۰ساله
حسینپناه با اشاره به اینکه ۲۵هزار قطعه شیء تاریخی و باستانی در این موزه نگهداری میکرده است، اضافه میکند: تمامی این آثار زیرنظر کارشناسان ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی تهران یا اصفهان بررسی و کدگذاری شده است. قدمت اشیای این موزه به هزاره ششم قبل از میلاد تا دوره قاجاریه میرسد، یعنی برخی آثار باستانی به ۸۰۰۰ سال قبل بازمیگردد. کشوری مثل آمریکا فقط ۳۰۰ سال عمر دارد! قدر و ارزش ایران و مردمانش باید بسیار بیشتر از اینها باشد.
وی در پایان میگوید: موزهداری اشیای تاریخی و باستانی چنان است که اگر کسی به آن دل بست دیگر پشتکردن به آن سخت میشود. عشق به این اشیا، عشق به تاریخ ایران و هویت و فرهنگ این دیار است. کسی که به عرصه موزهداری خصوصی قدم میگذارد، رسالت سنگینی به دوش دارد. من همواره دلبسته جهان موزه و اشیایش بودهام و آن را بهترین یادگاری میدانم که بعد از مرگم میتوانم در این دنیا برای اصفهان و برای کشورم بهجا بگذارم.
برای شریانهای هویت و فرهنگ
براساس آنچه گذشت، موزهداران خصوصی از خم تاریخ پرفرازوفرود ایران تا سرمنزل محنتبار میراثبانی سراسر شیفته و دغدغهمند گام برمیدارند که اگر چنین نبود، هرگز در این مسیر قدم نمیگذاشتند، هرچند در این راه به قوانین امیدبخش، همافزایی با موزهداران دیگر، نگاه متفاوت مردم و حمایت سودمند دستگاههای متعدد و مرتبط نیازمندند، مگر نه اینکه شیفتگی و دغدغهمندی صرف برای دوامآوردن و جریان خون تازه در رگهای هویت و فرهنگ کفایت نمیکند؟
انتهای پیام
نظرات