این حرفه پر مخاطره، جستجوی بی پایان حقیقت و تجسم عینی پایبندی به باورها و قابلیتهای اجتماعی و اخلاقی است تا با ثبت رخدادها و تبیین چالشها و راهکارهای پیش رو، پرده از حقایق برداشته و جایگاه واقعی دلسوزان جامعه را مشخص میکند. خبرنگاران منادی عدالت خواهی در جامعه و ناظرانی منصف بین مردم و مسئولان هستند.
خبرنگاران، جریان سازان بزرگ جامعه و وجدان بیدار زمانه خویش اند که بدون داشتن پشتوانه مالی و امنیت شغلی و روانی در فضایی سرشار از استرس، ۲۴ ساعت شبانهروز برای احقاق حق، آگاهی و تنویر افکار عمومی در تکاپو هستند و این همان چیزی است که جمع کثیری از مسئولین و مردم آن را نمیدانند و نمیبینند و " قلم" بهانهای شد تا ذهنمان را از قید کلمات بی شمار رها کرده و جسورانه در بیکران دنیای “خبر” خلاصه شویم.
به قول " فرخی یزدی"، یکی از اساتید برجسته روزنامه نگاری: " مبادا روزی نام ملتی به خاطر آشفتگی اصحاب قلم " از قلم " بیفتد!... و این یک هشدار است که خبرنگاران را دریابید نه به خاطر منافع شخصی و سیاسی و ارتقای شغلی تان، بلکه به دلیل جایگاه رفیع و شأن بالای این حرفه...
بزرگی می گفت:" جایگاه اثرگذار و جریان ساز خبرنگاران را تنها سیاستمداران به خوبی درک کرده و از آن در هراس اند؛ سیاست و رسانه در طول تاریخ سیاسی کشورمان درهم تنیده شدهاند، گویی که سیاستمداران بدون رسانه و رسانهها بدون حضور این چهرههای سیاسی، چندان رغبتی برای ادامه مسیر ندارند. یک هم نشینی گاهی صلح آمیز و گاهی پر تنش.
واقعیت امر این است که خبرنگاری از برون دل میبَرد و از درون دل میترکاند!... بسیار اتفاق افتاده که خبرنگاران، انجام وظیفه خویش را که همانا خبررسانی فوری و به موقع بوده بر اعضای خانواده و کسب منفعتهای اقتصادی ترجیح دادهاند.
امانتداری و صداقت در نوشتار و رعایت ملاحظات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و مصالح کشور از خصوصیات بارز و قطعی کار خبرنگاری است که اگر رعایت نشود، خطای خبرنگار به سرعت برملا میشود.
خبرنگاری به جرأت، جسارت و ارادهای محکم برای پیگیری سوژهها و جدال با اصحاب فکر نیاز دارد و اگر نباشد کسی یارای ماندن درون این شغل را ندارد.
تحولات اجتماعی در یک جامعه به فعالیت خبرنگاران وابسته است و این قشر سطح باور، اندیشه و استعداد جامعه را با کسب نظریههای علمی و انتقال آنها رشد داده و سطح فرهنگ مردم را ارتقا می دهند و هر لحظه فکری نو به جامعه تزریق می کنند.
حضور در متن جنگها، تهدید شدن از جانب افرادی که منافع شان با کار خبرنگاری در تضاد است و مشکلات اقتصادی این شغل باعث شده تا میزان امنیت جانی خبرنگاران کاهش یابد.
خبرنگاران به عنوان نمایندگان حفظ آزادی بیان در کشور دو وظیفه مهم بر عهده دارند؛ بیداری جامعه و انعکاس دغدغههای مخاطبان؛ اما چه کسی مشکلات و دغدغههای خود این نمایندگان را میشنود؟.
رساندن آگاهی و تزریق آن به اجتماع انسانی وظیفهای دشوار است که خبرنگاران آن را بر دوش میکشند؛ بهطوریکه پرنفوذترین اهرم آگاهی رسانی در جامعه محسوب میشوند؛ آنان بهطور مستقیم بر روح و روان مردم تأثیر میگذارند و از شغلی حساس و پر مسئولیت برخوردارند.
نگاهی به مشکلات حرفه خبرنگاری
در کشور ما خبرنگاران با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کنند؛ بسیاری از آنان خبرنگاری را به عنوان یک شغل که بتواند تأمین کننده زندگی شان باشد، نگاه نمی کنند؛ چراکه هیچگونه تضمینی برای آینده شغلی آنان وجود ندارد؛
تعدادی از خبرنگاران به دلیل تأثیری که تغییر دولتها و سیاستها بر ادامه حیات نشریات میگذارند، همواره این احساس را دارند که شغل آنان ناپایدار است؛ از همین رو به این نتیجه میرسند که اگر در چند رسانه با جناح های مقابل، مشغول به فعالیت باشند بهتر از یک روزنامه است.
خبرنگاران ۳۶۴ روز از سال را برای مطالبه گری و رفع دغدغهها و مشکلات مردم گام برمیدارند و خودشان تنها در یک روز از سال و آن هم در روز خبرنگار دیده شاید دیده شوند هر چند در همین روز نیز شنوندهای برای مشکلات آنها نیست!
امروز وضعیت کاری خبرنگاران نیز حکایت یک بام و دو هواست و شاید اگر خبرنگار به وجدان حرفهای خود گوش کند باید جسورانه از مشکلات مردم بنویسد و اگر دل در گروی منافع شخصی داشته باشد باید میرزابنویس مسئولان شود...
متأسفانه در طی سالیان گذشته اقدام راهبردی از سوی تشکلهای صنفی به اصطلاح حامی خبرنگاران، شاهد نبودیم و فقط نهایت کاری که انجام شده دریافت حق عضویت و برگزاری یک سری جلسات تکراری در شهرستانها و مرکز استان بوده است، بدون هیچ خروجی خاصی...
تعویق پرداخت حقوق خبرنگاران، حقالزحمههای بسیار بسیار ناچیز، مشکلات مسکن و بیمه خبرنگاران و حتی عضویت در این تشکلهای صنفی با قوانین دست و پاگیری که هرساله وضع میشود، همچنان پابرجاست و هیچکس هم پاسخ درستی نمیدهد.
از سوی دیگر تمام خبرنگاران تمایل دارند در رسانهای به تولید خبر و مطلب بپردازند که اخبار و مطالب آنان ضمن اینکه سیاستهای کلی آن رسانه را منعکس میکند مورد علاقه آن خبرنگار هم باشد؛ اگر خبرنگار در جهت خلاف علایق خود و از روی اجبار مطلب تولید کند، معنای «عشق» در این شغل دچار خدشه میشود؛ چه بسا افرادی که عاشق خبرنگاری بودهاند اما به علت همین مشکل، از فعالیت در این حرفه منصرف شدند.
مدیران عرصه مطبوعات به علت مشکلاتی که خود دارند نمی توانند تمام مشکلات خبرنگاران را رفع کنند؛ مسئله توزیع مطبوعات از جمله مشکلات این مدیران است که بهطور مستقیم بر تیراژ تأثیر میگذارد؛ زمانی که تیراژ پایین بیاید، درآمد کم میشود؛ زمانی که درآمد کم شود، دستمزد دست اندرکاران کم میشود؛ با توجه به اینکه دستمزد چاپخانه دار را نمیتوان کم کرد، دستمزد خبرنگاران را کاهش می دهند و خبرنگارانی با کیفیت پایینتر میآورند؛ بنابراین اگرچه این مشکل دامنگیر مدیران مطبوعات است، اما به طور غیر مستقیم بر روزنامه نگاران و خبرنگاران تأثیر منفی دارد.
خبرنگاران جایگاه معناداری در قانون مطبوعات ما ندارند؛ در ضمن قانون مطبوعات ما شفاف نیست و کلی است؛ به طوری که دست بسیاری از قضات را برای تفسیر قوانین باز می گذارد و مشکلات فراوانی را برای خبرنگاران به وجود می آورد.
خبرنگاران آینده مبهمی دارند و از اقشار ضعیف جامعه ما هستند؛ از اقشاری که بیشترین خطرات، زندگی خانوادگی آنان را تهدید می کند.
از نمونههای بارز و ماندگار شهدای خبرنگار میتوان به سردار حسن باقری اشاره کرد که را بسیاری بهعنوان مغز متفکر اطلاعات نظامی ایران میشناسند. در میان افراد شاخص و نخبگان سالهای انقلاب و دفاع مقدس، شخصیت حسن باقری (غلامحسین افشردی) بهعنوان یکی از شاخصترین این افراد مطرح بوده است.
و در بین خبرنگارانی که در جنگ ۱۲ روزه اخیر به شهادت رسیدند باید به نام فرشته باقری، دختر سپهبد شهید محمد باقری بود و خبرنگار دفاعپرس اشاره کرد؛ البته باقری تنها خبرنگار و رسانهای شهید در جنگ ۱۲ روزه نبود و احسان ذاکری خبرنگار ایکنا و نیما رجبپور دبیر خبر شبکه خبر۲ سیما نیز در حمله به صداوسیما نیز به شهادت رسیدند.
با همه این تفاسیر، خبرنگاران با تمام توان برای آبادی و آزادگی و عزت ایران پای پرچم آن ایستاده اند و مقتدرانه قلم می زنند.
انتهای پیام
نظرات