سه فصل حضور بالسا رادولوویچ، سرمربی مونتهنگرویی در تیم والیبال سپاهان اصفهان، فصول پرچالشی را برای وی و این تیم رقم زد. بالسا از زمانی که سپاهان را در لیگ دستهاول تحویل گرفت، با اتکا به بازیکنان جوان و بومی در رقابتها حضور پیدا کرد و پس از دو فصل تلاش ناموفق، موفق شد در سال سوم تیم را به لیگ برتر برساند.
با این حال، فصل گذشته و پس از صعود به لیگبرتر، بالسا با تیم والیبال سپاهان قطع همکاری کرد؛ تصمیمی که در رسانهها و بین هواداران با گمانهزنیهای مختلفی همراه شد.
در این مصاحبه، بالسا رادولوویچ، سرمربی پیشین تیم والیبال سپاهان درباره لحظات حساس، چالشها، دلیل جدایی و نگاهش به آینده والیبال ایران و علت جداییاش از سپاهان بهخاطر اهمیت خانواده توضیح میدهد:
سه سال پیش زمانی که سپاهان را در لیگ دستهیک تحویل گرفتید، تیم را از یک ترکیب جوان و بومی ساختید و بعد از دو تلاش ناموفق، در سال سوم به لیگ برتر آوردید. اگر بخواهید این سه فصل را در چند جمله خلاصه کنید، مهمترین لحظات و چالشهای شما چه بود؟
همانطور که گفتید، سه سال پیش پروژهای را برای پرورش بازیکنان جوان اصفهان آغاز کردیم، و این بهتنهایی چالش بزرگی بود، بهخصوص به دلیل کیفیت لیگ. سال اول صرف این شد که کمی بهتر با کیفیت لیگ آشنا شویم، اما در عین حال موفق شدیم بازیکنان جوان و با استعداد را برای فصل بعد آماده کنیم. فصل دوم از نظر نتایج بسیار موفقتر بود و مطمئنم اگر با مشکلات مصدومیت مواجه نمیشدیم، در همان سال دوم موفق به صعود به سوپر لیگ میشدیم. در فصل سوم، با حضور فرزاد ملابهرامی، پازل کامل شد و از ابتدا تا انتها مطمئن بودم که از صعود به سوپر لیگ جا نمیمانیم.
در رسانهها و بین هواداران، دو روایت متفاوت درباره جدایی شما مطرح است؛ یکی درخواست مالی بالاتر و دیگری برنامه قبلی برای ترک تیم بعد از صعود به لیگ برتر. خودتان چطور ماجرا را توضیح میدهید؟
دقیقاً بههمین دلایل است که از این مصاحبه بسیار سپاسگزارم، چون فرصت دارم حقیقت را بیان کنم. همه کسانی که مرا میشناسند میدانند که پول اولویت اول من نیست. در سه سال گذشته با همان حقوق کار کردهام و هرگز مشکلی ایجاد نکردهام چون حقوقم در فصل دوم یا سوم افزایش نیافت، پس پول دلیل اینکه امسال در سپاهان نیستم نیست. سوی دیگر ماجرا حتی بزرگتر و نادرستتر است. کسانی که در باشگاه هستند میدانند که از همان ابتدا رویای بازی در سوپر لیگ با بازیکنان جوان اصفهان را داشتم. بعد از صعود به سوپر لیگ هیچ کسی از من شادتر نبود و وقتی از اصفهان جدا شدم، بیصبرانه منتظر بازگشت و رقابت در سوپر لیگ بودم، اما متأسفانه برخی شرایط دیگر تصمیم من را تحتتأثیر قرار داد.
شما علت جدایی را مشکل خانوادگی عنوان کردهاید. آیا این مشکل ناگهانی پیش آمد یا از قبل میدانستید که ممکن است مانع ادامه همکاری شود؟
خانواده تنها دلیل تصمیم من است و اکنون توضیح میدهم چرا. من پیش از هر چیز، یک فرد خانوادهدوست هستم و پدر سه دختر کوچک که تمام زندگی من هستند. هرچند از سرمربیگری سپاهان بسیار رضایت داشتهام، اما در سه سال گذشته با دوری از خانوادهام فداکاری بزرگی کردهام. این مسئله بهویژه در فصل گذشته پررنگتر بود، زمانی که خانوادهام به دلیل ترس از احتمال وقوع جنگ، فقط ۱۵ روز از ۹ ماه حضور من در ایران را کنارم بودند. ما شاهد یک دوره بسیار دشوار در ایران بودیم و باور کنید که با ارتباط با برخی افراد از اصفهان، آن دوره جنگ را طوری تجربه کردم که گویی خودم در اصفهان حضور داشتم. همسرم و من شبها در ترس برای عزیزانی از اصفهان که آنها را همچون برادر و خواهر خود میدانیم، گریه میکردیم. دختر بزرگم سال آینده مدرسه را آغاز میکند و این آخرین سالی است که میتوانیم بهعنوان یک خانواده در کنار هم باشیم. دو ماه پیش نیز دختر کوچکترم به دنیا آمد.
در گفتوگو با نزدیکانم در اصفهان، متوجه شدم که همچنان ترس از یک جنگ دیگر وجود دارد. بههمین دلیل تصمیم گرفتم خطر تکرار شرایط فصل گذشته را نپذیرم، زیرا مطمئنم در چنین شرایطی نمیتوانم حداکثر تمرکز خود را بر والیبال بگذارم. خانواده به من انرژی میدهد و در چنین شرایطی انرژی لازم برای سوپرلیگ را نخواهم داشت. این تنها دلیل جدایی من است و هر چیز دیگری صرفاً گمانهزنی و ساختهوپرداخته است.
برخی شنیدهها میگویند باشگاه توان پرداخت درخواست مالی شما را نداشته است. آیا این موضوع واقعیت دارد؟
بلافاصله پس از دیدار پایانی برابر رازینپلیمر، شروع به فکر کردن درباره ترکیب تیم برای فصل آینده کردم. پنهان نیست که بزرگترین آرزوی من بازگشت امیر غفور بود، زیرا کار کردن با چنین اسطورهای در والیبال برایم افتخار محسوب میشود. بسیار خوشحالم که او در نهایت با سپاهان قرارداد امضا کرد، چون سپاهان به بازیکنی با ویژگیهای انسانی و فنی امیر غفور نیاز دارد. در کنار او، آرزوی بزرگ دیگرم بازگشت مسعود غلامی بود. بقیه تیم را بازیکنان جوان اصفهانی که سال گذشته در سپاهان حضور داشتند تشکیل میدادند، بههمراه بازگشت چند بازیکن مانند نیما باطنی، بیاتی و… چنین تیمی نیازمند بودجهای کمی بیشتر است، اما مطمئنم باشگاه همه خواستههای من را برآورده میکرد. بنابراین، دوباره تأکید میکنم که تنها مانع، خانوادهام و ترس از یک جدایی طولانیمدت دیگر بود.
وقتی به سپاهان آمدید، برخی مخالف حضور سرمربی خارجی از مونتهنگرو بودند. این نگاهها را چطور تجربه کردید و آیا این موضوع در کارتان تأثیر گذاشت؟
من درباره آن ماجرا شنیدم، اما این موضوع تنها انگیزهای مضاعف برایم بود تا به همه ثابت کنم که مسئولان باشگاه با آوردن من اشتباه نکردهاند. من میدانم از چه مکتب والیبال آمدهام و برای خودم ارزش قائلم، هرچند فکر میکنم هنوز چیزهای زیادی برای یاد گرفتن دارم. به همین دلیل، هرگز حرفها و داستانهای دیگران را بهعنوان فشار تجربه نکردم، بلکه همیشه آنها را فقط انگیزهای برای پیشرفت دانستم. میخواهم از این فرصت استفاده کنم تا به مشکلی که مربیان اصفهانی با آن روبهرو هستند اشاره کنم. به نظر من، در میان مربیان اصفهان حسادت زیادی وجود دارد؛ هرکسی فکر میکند که بهترین است و این طرز فکر بسیار بدی است. باید ارتباط بهتری میان آنها برقرار شود تا با تبادل نظر و تجربه، از یکدیگر بیاموزند و در نتیجه مربیان بهتری شوند. من صادقانه چیزهای زیادی از همکارانم در اصفهان یاد گرفتم، چون معتقدم هر کسی میتواند چیزی بیاموزد که در آینده، کم یا زیاد، قابل استفاده باشد.
رابطهتان با مدیریت باشگاه، بازیکنان و هواداران سپاهان در طول این سه سال چگونه بود؟
از روز اول تا روز آخر، من رابطه فوقالعادهای با همه اعضای باشگاه داشتم. دوستان زیادی پیدا کردم و رابطه ما صرفاً کاری نبود، بلکه در درجه اول بر پایه احترام متقابل شکل گرفته بود. استقبالی که در سال اولم از سوی اعضای باشگاه در فرودگاه دریافت کردم، چیزی است که تا آخر عمر به یاد خواهم داشت و دربارهاش صحبت خواهم کرد. با توجه به همکاری بسیار خوبی که داشتیم، حتی هنگام فسخ قرارداد هم هیچ مشکلی پیش نیامد. ما مانند دو انسان با هم به توافق رسیدیم و همچنان رابطه خوبی با هم داریم.
در مورد بازیکنان، فکر میکنم با صداقت و تعهدم توانستم رابطهای متفاوت ایجاد کنم که باعث شد حتی در برخی لحظات دشوار هم کنار هم بمانیم و در نهایت به هدفی که تعیین کرده بودیم برسیم. من با بسیاری از بازیکنان در تماس دائمی هستم و آنها را مانند فرزندانم یا برادران کوچکترم میبینم. آنها میدانند که همیشه در کنارشان هستم و آمادهام هر کمکی که بتوانم انجام دهم.
هواداران بخش ویژهای از دوران حضورم در سپاهان بودند. آنها همیشه همراه تیم بودند؛ چه در روزهای خوب و چه در لحظات دشوار. در هر قدم، احترامشان را احساس میکردم. در هر رویداد ورزشی به هم سلام میدادیم و من واقعاً دلتنگشان خواهم شد.
اصفهان بهعنوان شهری تاریخی و فرهنگی چه تأثیری روی زندگی شخصی و حرفهای شما گذاشت؟
از آنجایی که پیشتر گفتهام فردی خانوادهدوست هستم، برایم بسیار مهم است که خانوادهام احساس امنیت کنند و از شهری که من در آن کار میکنم لذت ببرند. هم دخترانم و هم همسرم به اصفهان، مردم اصفهان و جاذبههای فرهنگیای که در معدود شهرهای جهان یافت میشود، علاقهمند شدهاند، به همین دلیل اصفهان جایگاه ویژهای در قلب من دارد. بارها در ماه گذشته، همسرم و من گفتهایم که مطمئن هستیم روزی به اصفهان بازخواهیم گشت؛ چه به عنوان گردشگر و چه دوباره در قالب همکاری کاری من با سپاهان. صمیمیت، مهربانی و محبتی که شهروندان اصفهان نسبت به خارجیها نشان میدهند، چیزی است که در هیچ جای دیگری نمیتوان تجربه کرد.
اگر دوباره پیشنهادی از سپاهان یا باشگاه ایرانی دیگری داشته باشید، چه شرایطی لازم است تا به ایران بازگردید؟
آرزوی بزرگ من این است که روزی به ایران بازگردم، و ترجیحاً به سپاهان. من واقعاً برای والیبال ایران ارزش قائل هستم، ایران را بهعنوان یک کشور دوست دارم، و ایرانیها را بهعنوان یک ملت دوست دارم، بنابراین برایم لذتبخش خواهد بود که دوباره در کشور زیبای شما کار کنم. این فصل میخواهم بهطور مداوم در کنار خانوادهام باشم تا از هم جدا نشویم، و از فصل آینده تمایل به بازگشت به ایران وجود دارد. معتقدم که به خودم و مردم سپاهان بدهکارم تا کاری را که شروع کردیم به پایان برسانم،
بنابراین تردیدی در خواستهام وجود ندارد. اگر پیشنهادی عادلانه برسد، قطعاً آن را میپذیرم و تا آن زمان همیشه پیگیر فعالیتهایشان خواهم بود و یک هوادار وفادار باقی میمانم.
در پروسه جدایی شما از سپاهان، باشگاه خواهان ادامه دادن بود؟ یعنی اینکه اگر مشکل خانواده نبود شما در سپاهان میماندید؟ و یا اینکه دلایل دیگری هم در بحث قطع همکاری وجود داشت؟
اگرچه اختلافات جزئی وجود داشت، اما مسئولان باشگاه مایل به ادامه همکاری بودند، زیرا من تا سال ۲۰۲۷ قرارداد داشتم؛ اما همانطور که گفتم، دلایل خانوادگی منجر به جدایی شد. اگر خانوادهام میتوانست در تمام این مدت با آرامش در کنارم باشد، قطعاً فصل آینده سرمربی سپاهان بودم.
آیا پیشنهاداتی از سایر تیمهای ایران وجود داشته و یا لیگ کشور خودتان؟
نه، از ایران هیچ پیشنهادی نداشتم. قبلاً چند پیشنهاد از فنلاند، جمهوری چک و… داشتم، اما به دلیل سپاهان آنها را نپذیرفتم. پس از جنگ در ایران، چند پیشنهاد داشتم، اما هنوز قراردادی امضا نکردهام. امیدوارم در چند روز آینده بتوانم این موضوع را نهایی کنم و باشگاه دیگری پیدا کنم.
قراردادتان با سپاهان در این سهفصل و بودجه تیم والیبال سپاهان چهمیزان بود؟ و در پایان آیا موضوع دیگری هست که بخواهید در این مصاحبه به آن اشاره کنید؟ یا چیزی برای شفافسازی درباره ماجرایی وجود دارد؟
من هیچ مشکلی با صحبت کردن درباره حقوقم ندارم، اما باید از مسئولان باشگاه بپرسید، اگر آنها بخواهند آن را اعلام کنند. فقط میخواهم یک بار دیگر بگویم که امیدوارم مشکلات در ایران در گذشته بماند و شهروندان ایران بتوانند با آرامش و بدون ترس از درگیریهای جدید زندگی کنند و اینکه مشتاقانه منتظر بازگشت به ایران، بهویژه اصفهان هستم.
به گزارش ایسنا، بالسا رادولوویچ در این مصاحبه با صراحت و شفافیت دیدگاههای خود را درباره حضورش در سپاهان، روابط با بازیکنان، مدیریت باشگاه و اهمیت خانواده بیان کرد. وی بر علاقه و احترام خود به مردم اصفهان تأکید کرد و آرزوی بازگشت به ایران و سپاهان در آینده را ابراز داشت. این مصاحبه، تصویری روشن از حرفهایگری، انسانیت و تعهد یک مربی خارجی نسبت به تیم و هواداران ارائه داده و نشان میدهد که در ورزش، علاوهبر نتیجه، ارزشهای انسانی و اجتماعی نیز جایگاه ویژهای دارند.
انتهای پیام
نظرات