در سالهای اخیر، تغییر اقلیم چهره کشاورزی ایران را دگرگون کرده است. زمستانهای کوتاهتر، بارشهای نامنظم و مهمتر از همه، کاهش روزهای سرمای مؤثر، عملکرد درختان میوه را تحتتأثیر قرار دادهاند؛ وضعیتی که بهویژه در مناطق سردسیر و کوهستانی کشور، زنگ خطر را برای تولیدکنندگان به صدا درآورده است. یکی از مهمترین پیامدهای این پدیده، اختلال در فرایند گردهافشانی است. بسیاری از درختان میوه در ایران، برای شکوفایی و باردهی مناسب، به دورهای مشخص از سرمای زمستان نیاز دارند. اگر این دوره تأمین نشود، رشد گل و گردهافشانی بهدرستی انجام نمیشود و همین مسئله به کاهش شدید محصول منجر میشود. این بحران درختان بادام، گیلاس، زردآلو، هلو و برخی گونههای دیگر را بیش از بقیه تهدید میکند.
این گفتوگو تلاش دارد تا با اتکا به تحلیلهای مهرداد جعفرپور، عضو هیئت علمی گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) تصویری روشنتر از بحران فعلی و چشمانداز راهکارهای مقابله با آن ارائه دهد.
تغییر اقلیم چه تأثیری بر پراکنش و شدت آفات و بیماریهای باغات میوه در ایران داشته و چگونه میتوان با این پدیده مقابله کرد؟
تغییر اقلیم در ایران تأثیراتی چشمگیر بر الگوی پراکنش، جمعیت و رفتار آفات و بیماریهای باغات میوه گذاشته است. این تأثیرات نهتنها بر شدت خسارتها افزوده، بلکه موجب گسترش جغرافیایی پدیدههایی شده که پیشتر تنها در نواحی خاصی از کشور قابل مشاهده بودند. با افزایش میانگین دما و تغییر الگوهای اقلیمی، بسیاری از آفات و بیماریها به مناطقی مهاجرت کردهاند که پیش از این برای زیست آنها مناسب نبوده است. برای نمونه، پروانه مینوز مرکبات که زمانی تنها در نواحی جنوبی ایران فعالیت داشت، اکنون در استانهای شمالی مانند گیلان نیز مشاهده میشود. سوسک سرشاخهخوار پسته نیز به واسطه گرمتر شدن استانهای کرمان و یزد، دوره فعالیت طولانیتری یافته است، همچنین بیماریهای قارچی مانند سفیدک پودری که در شرایط مرطوب و گرم رشد میکنند، اکنون به مناطق سردسیرتر نظیر آذربایجان نیز گسترش یافتهاند.
گرمتر شدن زمستانها و افزایش طول فصل رشد موجب کوتاهتر شدن چرخه زندگی حشرات شده است، بهگونهای که برخی از آنها نسلهای بیشتری در طول سال تولید میکنند. شته سبز هلو که در گذشته پنج تا شش نسل در سال داشت، اکنون در برخی مناطق تا هشت نسل تولید میکند. کرم سیب در استانهای البرز و تهران با ایجاد یک نسل اضافی در فصل پاییز، چرخه خسارت را گسترش داده است. مطالعات صورتگرفته در باغهای سیب دماوند نشان داده که با افزایش دما، زمان ظهور نسل اول این آفت حدود دو هفته زودتر از دهههای گذشته اتفاق میافتد.
در شرایطی که تنشهای محیطی مانند خشکسالی و گرمای شدید، مقاومت طبیعی درختان را کاهش میدهند، فرصت برای ظهور آفات و بیماریهای جدید فراهم میشود. بهعنوان نمونه، بیماری پوسیدگی ریشه فیتوفترایی در باغهای پسته کرمان که با آبیاری آب شور و گرمای بالا تشدید میشود، بهصورت گستردهتری در حال شیوع است. مگس میوه مدیترانهای که زمانی محدود به مناطق جنوبی کشور بود، اکنون تا استانهایی چون اصفهان گسترش یافته و خطر بالقوهای برای تولیدکنندگان محسوب میشود، همچنین گزارشهای سازمان حفظ نباتات ایران از مشاهده آفات گرمادوستی چون کنه تارعنکبوتی در مناطقی خبر میدهد که پیشتر به دلیل سرمای شدید، زیستگاه آنها محسوب نمیشدند.
رفتار زیستی آفات نیز دستخوش تغییر شده است. برخی از آنها مانند کرم خراط، دیگر وارد خواب زمستانی عمیق نمیشوند و بدین ترتیب، جمعیت آنها در آغاز فصل بهار با شتاب بیشتری افزایش مییابد، همچنین افزایش دما با بالا بردن نرخ متابولیسم حشرات، موجب تسریع روند مقاومت آنها نسبت به سموم شده است. این مسئله بهویژه در مورد آفت سنک پسته در استان کرمان گزارش شده است که با افزایش مقاومت به حشرهکشها، کنترل آن با دشواری بیشتری مواجه شده است.
در میان بیماریهای ویروسی و باکتریایی نیز تغییراتی جدی مشاهده شده است. با گرمتر شدن اقلیم، فعالیت ناقلهایی مانند شتهها و زنجرهها که ویروسهایی چون ویروس تریستزا را منتقل میکنند، افزایش یافته است. برای نمونه، شیوع بیماری زوال مرکبات در مناطق جنوبی کشور ارتباط مستقیمی با افزایش دمای هوا دارد، همچنین بارندگیهای نامنظم و رطوبت بالا در فصل بهار، موجب تشدید بیماریهای باکتریایی نظیر آتشک در درختان دانهدار همچون سیب و گلابی شده است.
در سطح منطقهای، نمودهای مختلفی از این پدیده مشاهده میشود. در استان کرمان، طغیان پسیل پسته بهعنوان یکی از پیامدهای کاهش بارش و افزایش دمای تابستان گزارش شده است. در مازندران، شیوع بیماری جارویی شدن لیموترش از دیگر پیامدهای تغییر رطوبت و دمای هواست. در استان فارس نیز خسارت ناشی از کرم گلوگاه انار در سالهای اخیر افزایش یافته که علت آن زمستانهای ملایم و بدون یخبندانهای مؤثر است.
در مواجهه با این تهدید رو به گسترش، راهکارهای مدیریتی چندگانهای پیشنهاد میشود. نخست، پایش و پیشآگاهی دقیق با استفاده از مدلهای پیشبینی مانند مدلهای درجهروز، میتواند به زمانبندی بهینه برای مبارزه با آفات کمک کند. دوم، بهکارگیری اصول مدیریت تلفیقی آفات با تکیه بر دشمنان طبیعی نظیر کفشدوزکها و کاهش وابستگی به سموم شیمیایی، نقشی کلیدی در حفظ تعادل اکولوژیک ایفا میکند، همچنین اصلاح روشهای کشت از جمله انتخاب ارقام مقاوم به بیماریها، بهویژه پایههایی که نسبت به بیماریهای قارچی مانند فیتوفترا مقاوم هستند، از جمله اقدامات مؤثر در کاهش خسارتهاست. تنظیم زمان کاشت و برداشت نیز، با هدف فرار از اوج فعالیت آفات، میتواند به کاهش اثرپذیری محصولات کمک کند.
تغییرات اقلیمی چه تأثیری بر کیفیت ظاهری، طعم و ارزش غذایی میوههای ایران گذاشته و چه راهکارهایی برای مقابله با آن وجود دارد؟
تغییرات اقلیمی و تنشهای محیطی همچون افزایش دما، کمآبی، تابش فرابنفش و شوری خاک، تأثیراتی ملموس و عمیق بر کیفیت میوههای تولیدی در ایران گذاشتهاند؛ تأثیراتی که هم در نمای بیرونی محصول، هم در ویژگیهای طعمی و هم در ارزش تغذیهای آن به چشم میخورند.
در گام نخست، این تغییرات باعث افت کیفیت ظاهری میوهها شدهاند. کاهش اندازه و وزن میوهها بهواسطه کاهش فعالیت فتوسنتزی و مختل شدن تقسیم سلولی در شرایط گرما و خشکی اتفاق میافتد. برای نمونه، سیبهای تولیدی در استان آذربایجان یا انارهای ساوه در سالهایی که با خشکسالی همراه بودهاند، بهطور محسوسی کوچکتر از حد معمول شدهاند. مطالعهای روی انگورهای بیدانه سفید در استان فارس نشان داده است که تنش دمایی منجر به کاهش قطر حبهها تا حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد شده است. افزون بر این، رنگدهی طبیعی میوهها نیز دچار اختلال شده است؛ گرمای بیش از اندازه فرآیند سنتز آنتوسیانین را مختل کرده و در نتیجه، رنگ سیبهای رقم گلاب در مناطق گرمتر، کمرنگتر و کمجلوهتر از نمونههای مناطق خنکتر به نظر میرسد. تابش شدید اشعه ماوراء بنفش نیز موجب سوختگی سطحی در میوههای حساس مانند سیب و انجیر شده است. ناهنجاریهایی چون ترکیدگی پوست انار، که اغلب پس از بارشهای ناگهانی و شدید در پی خشکسالیهای طولانی پدیدار میشود، یا شکلگیری ناقص مغز بادام در اثر گرمای دوران گردهافشانی، از دیگر نمودهای این اثرات هستند.
از منظر طعم و حسچشایی، تغییر اقلیم موجب کاهش کیفیت درونی میوهها شده است. در مرکبات، بهویژه پرتقال، تنش خشکی با افزایش اسیدیته و کاهش نسبت شاخص طعم شیرین (TSS/TA) همراه است. در خرمای مضافتی، کمآبی مستقیماً به کاهش محتوای قند کل منجر میشود. در میوههایی همچون انگور و انجیر، گرمای شدید، از تراکم ترکیبات عطری کاسته و طعم طبیعی را کمرنگ میسازد، همچنین در پژوهشی درباره پستههای رفسنجان، مشخص شد که افزایش دمای محیط، باعث افت سطح ترکیبات آلدهیدی شده که مسئول رایحهی خوش این محصول هستند. در برخی موارد نیز، مزههای نامطلوب در اثر تنش شوری بروز مییابد؛ برای مثال در خیار و هندوانه، چنین شرایطی موجب تجمع ترکیبات تلخی چون کوکوربیتاسین میشود که بر مقبولیت طعم تأثیر منفی میگذارد.
ارزش غذایی میوهها نیز از تغییرات اقلیمی بینصیب نمانده است. گرمای شدید تابستان موجب کاهش سنتز ویتامین C در محصولاتی نظیر کیوی و توتفرنگی میشود. در انار، کمآبی میتواند تا ۲۰ تا ۳۰ درصد از میزان پلیفنولهای آنتیاکسیدانی بکاهد. در مواردی که خاک شور باشد، جذب عناصر معدنی همچون پتاسیم و کلسیم دچار اختلال شده و این مسئله به نرمی بافت میوه یا بروز عوارضی چون لکهگیاهی در سیب میانجامد. در محصولی مانند پسته، گرمای بالا نهتنها درصد پوکی را افزایش میدهد، بلکه محتوای پروتئین مغز پسته را نیز کاهش میدهد. حتی در برخی موارد حاد، شرایط تنش میتواند به تجمع ترکیبات مضر منجر شود؛ همانگونه که در سیبزمینی، تولید گلیکوآلکالوئیدهای سمی تحت شرایط نامناسب اقلیمی گزارش شده است.
نمونههای عینی از تأثیر تغییر اقلیم در نقاط مختلف ایران گویای شدت این بحران هستند. در رفسنجان، گرمای طاقتفرسا و کمآبی موجب کاهش اندازه مغز پسته و افزایش درصد پوکی شده است. در ساوه، انارها به دلیل بارشهای نامنظم دچار ترکیدگی پوست و کاهش طراوت داخلی شدهاند. در دماوند، افزایش دما موجب رنگپریدگی سیبها و افت ماندگاری آنها پس از برداشت شده است.
در برابر این چالش، راهکارهایی علمی و عملی پیشنهاد شده است. نخست، مدیریت بهینهی آبیاری با استفاده از سیستمهایی مانند آبیاری قطرهای با حجم کم و تکرار بیشتر میتواند از وقوع تنشهای رطوبتی ناگهانی جلوگیری کند. دوم، انتخاب ارقام مقاوم به شرایط نامساعد اقلیمی، نظیر سیب گلدن دلیشز مقاوم به گرما یا انار ملس ساوه که به شوری خاک تحمل بیشتری دارد، میتواند بخشی از خسارتها را کاهش دهد، همچنین تغذیه بهینه با استفاده از عناصری مانند سلنیوم و سیلیسیم موجب افزایش مقاومت گیاهان به تنشهای اکسیداتیو خواهد شد. از دیگر روشهای مؤثر، بهکارگیری سایبانهای شبکهای برای کاهش شدت تابش آفتاب است که بهویژه در مناطق گرمسیر نتایج مثبتی داشته است.
در مجموع، تغییرات اقلیمی در ایران تأثیراتی محسوس و گسترده بر کیفیت میوهها داشته که در قالب کاهش بازارپسندی، افت ارزش اقتصادی و کاهش سلامت تغذیهای نمود یافته است. با این حال، بهرهگیری از رویکردهای علمی، اصلاح الگوهای کشت، انتخاب ژنوتیپهای مقاوم و بهکارگیری فناوریهای نوین میتواند مسیر سازگاری و تطابق با این شرایط را هموارتر کند و به پایداری تولید در بخش باغبانی کشور یاری رساند.
در مواجهه با تغییرات اقلیمی، چه راهکارهایی برای حفظ پایداری و افزایش تابآوری تولید میوه در ایران پیشنهاد میشود؟
در شرایطی که تغییرات اقلیمی به یکی از تهدیدهای اصلی برای امنیت غذایی و کشاورزی ایران تبدیل شدهاند، حفظ پایداری و افزایش تابآوری تولید میوه به یک ضرورت راهبردی بدل شده است. افزایش دما، کاهش بارندگی، تنشهای خشکی و شوری و بروز پدیدههایی نظیر سرمازدگی دیررس یا تگرگهای ناگهانی، کشاورزان و سیاستگذاران را با چالشهای جدی مواجه کردهاند. با تکیه بر یافتههای علمی و تجربیات موفق داخلی و بینالمللی، مجموعهای از راهکارهای کلنگر برای مقابله با این بحرانها پیشنهاد میشود.
یکی از بنیادیترین اقدامات، استفاده از ارقام و پایههای متحمل به تنشهای اقلیمی است. برای نمونه، بهرهگیری از ارقام دیرگل مانند برخی انواع بادام و زردآلو، خطر سرمازدگی بهاره را بهطور محسوسی کاهش میدهد. در مناطق خشک و شور، کشت گونههایی که پایههای مقاومتری دارند، مانند پسته روی پایههای Pistacia atlantica یا انار روی پایه GN میتواند از آسیبپذیری باغات بکاهد، همچنین برنامههای بهنژادی در جهت انتخاب ژنوتیپهایی با مقاومت بالاتر به گرما و کمآبی، بهویژه در محصولاتی مانند انجیر، در دست اجراست. این مسیر با اتکا به پژوهشهای مراکز علمی، همچون مؤسسه تحقیقات علوم باغبانی ایران، تقویت میشود.
مدیریت بهینه منابع آب و خاک نیز نقشی کلیدی در تابآوری باغها ایفا میکند. استفاده از سیستمهای آبیاری با راندمان بالا مانند آبیاری زیرسطحی برای انار یا روشهای قطرهای نواری در باغات پسته میتواند مصرف آب را تا ۳۰ درصد کاهش دهد، همانگونه که در برخی باغهای استان کرمان مشاهده شده است. بهکارگیری روشهایی مانند مالچپاشی برای کاهش تبخیر یا حفظ پوشش گیاهی بین ردیفها برای کنترل فرسایش، از دیگر اقدامات مؤثر در این حوزه بهشمار میآید.
از منظر کلان، تغییر الگوی کشت و تنوعبخشی به تولید نیز از ابزارهای مهم در مواجهه با تغییرات اقلیمی است. جایگزینی گونههای کمآببر مانند انار، زیتون و پسته بهجای محصولات پرآبخواهی چون سیب و هلو، میتواند به صرفهجویی در منابع آب و کاهش ریسک تولید کمک کند. توسعه کشت میوههای گرمسیری نظیر انبه و پاپایا در مناطق جنوبی کشور که با افزایش دما سازگارترند، یکی از پیشنهادهای عملی است، همچنین نظامهای کشتی مانند کشتمخلوط یا Agroforestry (مثلاً ترکیب بادام با گیاهان دارویی)، هم باعث افزایش بهرهوری منابع میشوند و هم تابآوری اقتصادی کشاورزان را در برابر نوسانات اقلیمی بالا میبرند.
در کنار این راهکارها، بهرهگیری از فناوریهای نوین کشاورزی میتواند به مدیریت دقیقتر شرایط بحرانی کمک کند. کاربرد کشاورزی دقیق با استفاده از حسگرهای رطوبت خاک و پهپادها برای پایش سلامت گیاه و سامانههای پیشآگاهی برای پیشبینی سرمازدگی یا شیوع آفات، امکان واکنش سریع و هدفمند را فراهم میسازند. بهعنوان مثال، در برخی باغهای سیب آذربایجان، از شبکههای هواشناسی خودکار برای پیشبینی یخبندان بهره گرفته شده است، همچنین در سطح تحقیقاتی، تلاشهایی برای تولید گیاهان تراریخته مقاوم به خشکی، نظیر انگورهای مقاوم به کمآبی، در حال انجام است.
مدیریت تغذیه و کوددهی نیز در بهبود عملکرد و کاهش آسیبپذیری میوهها نقش بسزایی دارد. استفاده از کودهای آلی و زیستی مانند ورمیکمپوست یا باکتریهای محرک رشد ریشه، به جذب بهتر آب و افزایش مقاومت به تنشهای محیطی کمک میکند. تغذیه براساس آزمون خاک و برگ، بهجای روشهای سنتی، موجب کارایی بیشتر و کاهش مصرف بیرویه کودها میشود، همچنین نانوکودها بهعنوان نسل جدیدی از نهادههای کشاورزی، در بهبود جذب عناصر در شرایط دشوار، بهویژه در تحقیقات انجامشده در دانشگاه تربیت مدرس، نتایج امیدبخشی نشان دادهاند.
ابعاد اقتصادی نیز نباید نادیده گرفته شود. گسترش بیمه محصولات کشاورزی، بهویژه در برابر سرمازدگی و خشکسالی، میتواند فشار اقتصادی بر تولیدکنندگان را در سالهای بحرانی کاهش دهد، همچنین اجرای سیاستهای حمایتی همچون ارائه یارانه برای نصب سیستمهای آبیاری قطرهای، کشاورزان را به سمت استفاده از روشهای تابآور سوق میدهد.
در نهایت، توسعه پژوهشهای کاربردی و جلب مشارکت کشاورزان در فرایند انتقال فناوری و دانش، گامی اساسی در افزایش تابآوری باغات به شمار میآید. ایجاد بانکهای ژن برای حفظ ذخایر ژنتیکی گونههای بومی مقاوم مانند انار ساوه یا پستههای وحشی ایران، بستر مناسبی برای آیندهنگری در برنامههای بهنژادی فراهم میآورد. آموزش کشاورزان درباره روشهای سازگاری، مانند هرس مناسب برای کاهش تبخیر، از دیگر اقداماتی است که میتواند بهرهوری را در شرایط سخت اقلیمی افزایش دهد.
برای آنکه تولید میوه در ایران بتواند در برابر تغییرات اقلیمی پایدار بماند، لازم است مجموعهای از اقدامات فنی، مدیریتی و سیاستی در کنار یکدیگر و بهصورت هماهنگ اجرا شوند. موفقیت این مسیر، بیش از هر چیز، به همکاری فعال کشاورزان، تداوم تحقیقات علمی و سرمایهگذاری هدفمند در فناوریهای نوین وابسته است.
انتهای پیام
نظرات