حجتالاسلام محمد حائری شیرازی، استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر قرآن و حدیث در یادداشتی که به مناسبت شهادت امام رضا(ع) در اختیار ایسنا قرار داده است، نوشت: امامت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) همزمان با یکی از حساسترین دورههای تاریخ اسلام بود؛ دورانی که دستگاه خلافت عباسی در اوج بحران مشروعیت به سر میبرد و مأمون عباسی برای تثبیت قدرت خود، چارهای جز توسل به جایگاه معنوی و اجتماعی امام رضا(ع) نداشت. اما آنچه این مقطع را متمایز میکند، نوع مواجهه سیاسی امام هشتم با این فضای پیچیده است؛ مواجههای که الگویی جاودان برای مسلمانان در برخورد با قدرتهای سلطهگر به شمار میآید.
نخستین پیام سیاسی امام رضا(ع) تأکید بر اصل «عدم مشروعیت حاکمان جور» بود. در حالی که مأمون تلاش میکرد با پیشنهاد ولایتعهدی، چهرهای مشروع از خود به نمایش بگذارد، امام با پذیرش مشروط و همراه با اعلام برائت از دخالت در امور حکومت، نشان داد که هیچ شراکتی با ساختار قدرت عباسی ندارد.
شرطهای صریح امام مبنی بر عدم مداخله در اداره سیاسی، اقتصادی و نظامی حکومت، عملاً توطئه مأمون برای کسب مشروعیت را خنثی ساخت. این رفتار پیام روشنی برای همه زمانها دارد؛ همکاری اجباری با قدرتهای ظالم تنها در صورتی پذیرفتنی است که به افشای چهره آنان و بیاثر کردن ترفندشان بینجامد، نه تثبیت موقعیتشان.
از سوی دیگر، امام رضا(ع) در روایات متعدد پیروان خویش را از هرگونه دوستی، همراهی و یا حتی میل قلبی به سوی سلاطین جور برحذر داشت. ایشان صراحتاً فرمودند که ورود به دستگاه حکومت ظالم و کمک به آنها همسنگ کفر است. این خطکشی اعتقادی و سیاسی، مرزبندی دقیق جامعه مؤمنان با قدرتهای ستمگر را تضمین میکرد. در عین حال، امام با هوشمندی بیان داشتند که اگر حضور محدود فردی در دستگاه، تنها به نفع مؤمنان و رفع نیاز شیعیان باشد، میتواند استثنائاً مجاز تلقی شود؛ اما معیار اصلی همچنان «ایستادگی در برابر سلطه» باقی میماند.
مقاومت امام رضا(ع) نه یک مقاومت منفعلانه، بلکه «مقاومت هوشمندانه» بود. از یک سو، با خطبهها، مناظرات و حدیث سلسله الذهب، حقیقت امامت و ولایت الهی را به مردم گوشزد میکرد و بدین ترتیب، بنیان فکری حکومت مأمون را به چالش میکشید. از سوی دیگر، با سازماندهی شبکه وکالت و ارتباطدهی شیعیان در نقاط مختلف، پایههای اجتماعی مقاومت را تقویت میکرد. این الگوی جامع نشان میدهد که مقاومت در برابر سلطه، صرفاً به نفی سیاسی محدود نمیشود، بلکه نیازمند تبیین فکری، روشنگری فرهنگی و ساماندهی اجتماعی است.
امروز، در جهانی که قدرتهای سلطهگر مانند آمریکا و اسرائیل جنایتکار همچنان در پی تحمیل اراده خود بر ملتها هستند، سیره سیاسی امام رضا(ع) به ما میآموزد که مرزبندی اعتقادی با سلطهطلبان، نفوذناپذیری در برابر تطمیع و تهدید، و هوشمندی در استفاده از فرصتها برای افشای چهره باطل آنان، سه رکن اصلی مبارزه با نظامهای ستمگر است. همانگونه که امام رضا(ع) در برابر مأمون عباسی مشروعیتبخشی نکرد و نقشههای او را به شکست کشاند، ملتهای امروز نیز میتوانند با الهام از این سیره، راه مقاومت و عزت را برگزینند.
انتهای پیام
نظرات