تقی اکبری، عضو هیات علمی دانشگاه محقق اردبیلی و عضو شورای مرکزی کانون دانشگاهیان استان اردبیل در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) قرار داده، نوشته است: جهان امروز در حال عبور از یک تغییر بنیادین است؛ قدرت اقتصادی، فناورانه و امنیتی از غرب به سمت شرق در حرکت است.
چین، روسیه، هند و بلوکهای نوظهور مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای ستونهای نظم نوین جهانی را شکل میدهند. در این روند، ایران نه یک بازیگر حاشیهای بلکه مکمل پازل قدرت شرقی است و این جایگاه در پرتو هدایتهای راهبردی رهبری جمهوری اسلامی ایران، روزبهروز پررنگتر میشود.
رشد اقتصادی آسیا، جهش فناوریهای دیجیتال و هوش مصنوعی و افزایش توان نظامی قدرتهای آسیایی، همگی نشاندهنده افول تدریجی هژمونی غرب و آغاز عصر شرقمحور است.
آمریکا و متحدانش با جنگ اقتصادی، تحریمهای گسترده و ایجاد ائتلافهای امنیتی تلاش دارند این روند را کند کنند، اما مسیر کلی برگشتناپذیر است.
آنچه ایران را در این مسیر مصمم نگه داشته، نگاه آیندهنگر و تاکید رهبری بر «چرخش به شرق» و بهرهگیری از ظرفیتهای آن برای تقویت استقلال ملی است.
ایران در این میان جایگاهی راهبردی دارد. از یکسو با دارا بودن ذخایر عظیم انرژی به عنوان حلقهای کلیدی در امنیت انرژی شرق محسوب میشود و از سوی دیگر پروژههای ترانزیتی همچون کریدور شمال–جنوب و توسعه بندر چابهار و خطوط ریلی، ایران را به شاهراهی میان خلیج فارس، قفقاز، روسیه، هند و آسیای مرکزی تبدیل میکند.
عضویت رسمی در سازمان همکاری شانگهای و بریکس پیوند نهادی کشور با نظم نوین شرق را تثبیت کرده و ایران را به پلی ژئوستراتژیک میان خاورمیانه و اوراسیا بدل ساخته است. بدون ایران، معماری نظم نوین شرقی ناقص خواهد بود. این همان جایگاهی است که رهبری بارها بر اهمیت آن تأکید داشتهاند؛ یعنی تبدیل ایران به «نقطه اتصال» در نظم جدید جهانی.
غرب این موقعیت را بهخوبی درک کرده و برای به تأخیر انداختن آن، ایران را در مرکز فشارهای خود قرار داده است. تحریمهای اقتصادی گسترده، جنگ شناختی و رسانهای برای القای ناکارآمدی، بحرانسازی در پیرامون کشور و تلاش برای کمرنگ جلوهدادن عضویت ایران در پیمانهای شرقی، همه بخشی از این راهبرد هستند. اما این اقدامات نهایتاً تنها موجب کند شدن حرکت میشوند، نه متوقفکردن آن. مقاومت ملت ایران در برابر این فشارها، به پشتوانه رهبری و نگاه بلندمدت ایشان به آینده جهانی، عامل اصلی عبور از موانع است.
در مقابل، ایران باید سیاستهای خود را بهگونهای تنظیم کند که این مسیر را هموارتر سازد. تعمیق استفاده از ظرفیتهای شانگهای و بریکس برای گسترش همکاریهای مالی و انرژی، تکمیل زیرساختهای حیاتی همچون ریل رشت–آستارا و چابهار–زاهدان، دیپلماسی موازنهگرا با چین، روسیه و هند، طراحی سازوکارهای جدید مالی برای کاهش ریسک تحریمی و حفظ بازدارندگی منطقهای از جمله ضرورتهای این راهبرد است. رهبری جمهوری اسلامی بارها بر این نکته تأکید کردهاند که «کلید پیشرفت در نگاه به درون و تعامل عزتمند با بیرون است»؛ به همین دلیل سیاست «اقتصاد مقاومتی» و «چرخش به شرق» مکمل یکدیگر در تحقق این چشمانداز هستند.
انتقال وجه قدرت از غرب به شرق واقعیتی برگشتناپذیر است. همه تلاشهای غرب صرفاً برای به تأخیر انداختن این روند است و نه متوقف ساختن آن. آینده جهان به سمت شرق در حرکت است و ایران، با موقعیت ژئوپلیتیک، منابع انرژی و پیوندهای نهادی خود، و با هدایتهای راهبردی رهبری، پلی حیاتی در این معماری نوین جهانی خواهد بود.
انتهای پیام
نظرات