به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: بعد از اظهارات رییس شورای مرکزی جبهه پایداری درباره رای دهندگان به مسعود پزشکیان، به بررسی این دیدگاه و مرور چهرههایی با این ادبیات و تفکر پرداختهایم.
مرتضی آقاتهرانی، رییس شورای مرکزی جبهه پایداری و از اصلیترین شاگردان محمدتقی مصباحیزدی با بیان جملهای گلایهآمیز از مردم به خاطر رای دادن به رییسجمهوری که قانون حجاب را اجرا نمیکند، یکبار دیگر مساله دیدگاهها مصباحیزدی درباره رای مردم را مورد توجه قرار داده است.
آقاتهرانی که از اصلیترین مدافعان اجرای قانون حجاب و عفاف است، صبح روز پنجشنبه در دومین روز چهاردهمین همایش سراسری مسوولان جامعه قرآنی عصر که در مشهد مقدس در حال برگزاری است، با انتقاد از بیعملی برخی مسوولان نسبت به قانون عفاف و حجاب گفت: پس از تصویب این قانون، در ماجرای فتنه موسوم به مهسا امینی، نام وی بیش از ۸۰۰ میلیون بار در فضای مجازی تکرار شد، در حالی که جمعیت کشور ما ۸۰ میلیون نفر است. این حجم از عملیات روانی نشاندهنده عزم جدی دشمن برای مقابله با حکم خداست؛ قانونی که با وجود تصویب در مجلس و تأیید شورای نگهبان هنوز برای اجرا به دستگاههای اجرایی ابلاغ نشده است.
رییس شورای مرکزی جبهه پایداری همچنین تاکید کرده است که « بزرگترین ضربهها را از خودمان خوردهایم؛ زمانی که مردم بدون دقت، افرادی را برای مجلس، ریاستجمهوری یا شوراها انتخاب میکنند که به اجرای قانون خدا پایبند نیستند، همین میشود.»
این نخستینبار نیست که مرتضی آقاتهرانی از عدم ابلاغ و اجرای قانون حجاب و عفاف انتقاد میکند. او که بر اساس شنیدههای «اعتماد» اصلیترین نقش در تغییرات بین لایحه ارسالی از دولت سیزدهم و مصوبه مجلس یازدهم در موضوع این قانون را داشت، از ابتدای روی کار آمدن دولت پزشکیان یکی از اصلیترین منتقدان عدم ابلاغ این قانون ذیل مصوبه شورای عالی امنیت ملی بود.
با این وجود اظهارات آقاتهرانی درباره گلایه از مردمی که از سر بیدقتی به پزشکیان رای دادهاند و اطلاق عنوان «کسانی که به اجرای قانون خدا پایبند نیستند» بار دیگر ریشههای مکتب فکری چهرههایی همچون آقاتهرانی را که از اساس برای مساله رای مردم در انتخابات حدود یا کیفیت تعیین میکنند، مورد توجه قرار داده است.
در طی چند دهه گذشته همواره مناقشهای فکری و حقوقی درباره اندیشههای محمدتقی مصباحیزدی درباره موضوع اهمیت رای مردم وجود داشته است. مناقشهای بر این عنوان کلی که آیا رای مردم مشروعیت نظام حکمرانی را تایید میکند یا در دیدگاههای دیگر ایدئولوژیک یک حکومت دینی بدون رای مردم نیز صاحب همیشگی مشروعیت است.
شاید همین مکتب فکری باعث شده است تا مرتضی آقاتهرانی شاگرد خلف محمدتقی مصباحیزدی ، این گونه زبان به گلایه از مردمی باز کند که به یکی از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری رای دادهاند و آنها را متهم به بیدقتی در انتخاب کسانی کنند که به باور آقاتهرانی «پایبند به اجرای قوانین خدا» نیستند.
مرتضی آقاتهرانی البته به خاطر سبقه سیاسی و حوزوی خود میتواند با صدای بلند جملات و دیدگاههایی را بگوید که با ادبیات دیگری نیز از جانب چهرههای دیگر تکرار میشود. چهرههایی که شاید همچون آقاتهرانی مکتب مصباحیزدی را در زمان حیاتش درک نکرده باشند اما تکثیر شده همین جریان فکری هستند.
بهطور مثال همین گفتههای آقاتهرانی کمتر از یک سال پیش از زبان امیرحسین ثابتی نماینده مجلس دوازدهم و از اصلیترین چهرههای حلقه سعید جلیلی شنیده شد. ۹ دیماه سال گذشته سعید جلیلی با ادبیاتی کنایهآمیز از حضور خود در جمع مردم قرچک نوشت و روایت خود در پاسخ به برخی سوالات را این گونه منتشر کرد: « در پایان هم در پاسخ به چند سوال درباره وضع بد معیشتی و عملکرد ضعیف دولت و اینکه چرا رییسجمهور استیضاح نمیشود؟ گفتم که همه ما باید به دولت کمک کنیم تا موفق شود و طرح استیضاح پزشکیان به فاصله ۵ ماه از شروع به کارش جز بیثباتی کشور دستاورد دیگری ندارد و بالاخره شرایط امروز حاصل انتخاب ۲۰۰ روز قبل خود مردم است.» امیرحسین ثابتی همچون بسیاری از چهرههای دیگر این جریان با تکرار این ادبیات تلویحا میگوید چون به گزینه مورد تایید جریان سیاسی ما در انتخابات رای کافی داده نشده بنابراین انتخاب غلطی صورت گرفته و مردم نیز باید تاوان آن را بپردازند!
در مورد موضوع مصوبه و قانون حجاب و عفاف اما مشخصا رایدهندگان به پزشکیان دقیقا نتیجه مورد نظر خود برای رای به او را دریافت کردند. فارغ از ارزیابی از میزان کارایی دولت پزشکیان در حوزههای مختلف در ادبیات این طیف سیاسی یک تعارض جدی هویدا است؛ اگر مردم به پزشکیان رای دادند و او منتخب مردم در انتخابات شد آنها بیدقتی کردند چون قانون مدنظر این جریان متوقف شده است. در این تحلیل که مشخصا در اینجا در روز پنجشنبه توسط آقاتهرانی نقل شده است موضوع تحقق یک مطالبه اجتماعی درباره عدم ابلاغ قانون حجاب و عفاف نه دستاورد رایدهندگان به پزشکیان که بیدقتی آنها در انتخاب است اما در موضوعات همچون مشکلات اقتصادی به روایت امیرحسین ثابتی «رای مردم» این وضعیت را به وجود آورده و وضعیت منفی فعلی نتیجه انتخاب مردم است!
ثابتی و آقاتهرانی البته چهرههای برجستهتر از دایره مردانی هستند که یا از اساس موضوع رای مردم را تفسیر به رای میکنند یا رای مردم را تنهایی در شرایطی درست میدانند که به کاندیدای آنها رای داده باشد یا از اساس رای مردم را چندان مهم نمیپندارند. مردانی که شاید مشخصا عنوان «شاگرد مصباحیزدی» را در رزومه خود ندارند یا از اساس هرگز عضو تشکیلاتی جبهه پایداری نبودند یا دیگر امروز عضو این تشکل نیستند، اما هنوز هم در عرصه سیاست داخلی ایران در پیگیری بسیاری از دیدگاهها- از رای مردم تا اقتصاد و سیاست و فرهنگ- میتوان آن را در طبقهبندی «مردان مصباحیزدی» قرار داد. تنها بررسی یک مورد در موضوع «انتقاد از رایدهندگان به پزشکیان» میتواند این چهرههای مختلف را نمایان کرده و تبارسیاسی آنها را نیز عیان کند.
نسل جوان مردان خشمگین از رای مردم
از ثابتی تا جمشیدی
تیرماه سال گذشته یکی از حامیان تقریبا شناختهشده سعید جلیلی، در اظهارنظری عجیب آنهایی که به مسعود پزشکیان رای دادند را نادان و کودکصفتان نابالغ خطاب کرد. این اظهارنظر درباره حدود ۱۶ و نیم میلیون نفر از مردمی که با سختی و تلاش فراوان پای صندوق رای آمدند با واکنشهایی مواجه شد.
برخی چهرههای جوان که در زمره مشاوران یا حامیان سعید جلیلی تعریف میشوند، در جریان این انتخابات و برخی تحولاتی که پیش از این در کشور اتفاق افتاد، نظریات عجیبی ابراز میکردند. نگاهی به سن و سابقه آنها نشان میدهد اغلب از نسل سوم و چهارم پس از انقلاب هستند و مشخصا نمیتوان آنها را شاگردان مصباحیزدی دانست اما همه این چهرهها از یک نحله فکری خاص تغذیه میشوند. آنها تلاش میکنند نقش تئوریزه کردن افکار این نحله خاص برای نیروهای پایینتر به قول خودشان جبهه انقلاب را بر عهده بگیرند. چهرههایی مثل مهدی جمشیدی و امیرحسین ثابتی که درس خوانده هستند، اما دیدگاههای فکری مصباحیزدی را تبیین میکنند.به نظر میرسد این چهرههای جوانتر در انتهای طیف آرمانگرایی قرار دارند و همچون نسل قبلی این مکتب فکری معتقدند که از جانب حق صحبت میکنند و صحبتها و نظریاتشان در حلقه خودشان پذیرفته و مرجع است اما خارج از این نحله فکری و بین نیروهای موسوم به راست سنتی یا دیگر طیفهای اصولگرا مقبولیت چندانی ندارند.
مهدی جمشیدی، یکی از حامیان سعید جلیلی که به گفته خودش به اشتباه مشاور این نامزد انتخابات خطاب شده بوده، یکی از تئوریپردازان این طیف است. اظهارنظر او مبنی بر نادان خطاب کردن آنهایی که به پزشکیان رای دادند جنجالی و واکنشبرانگیز شد. این فرد در کانال ایتا نوشت: «جامعه نابالغ و کودکصفت که گرفتار تلاطمهاست. این ۱۷ میلیون نفر، هزینه گزاف نادانی سیاسی خویش را بر بخش دیگر جامعه تحمیل کردند. فقط نادان میتواند به نادان دیگر رای بدهد. این نوع مردمسالاری، شایسته کودکصفتان بیبهره از تعقل است.» پیش از این یک بار نام جمشیدی به خاطر توهین به آیتا... صافی گلپایگانی در سایت رجانیوز سر زبانها افتاد. جمشیدی ۴ آبان ۱۴۰۰ نوشته بود: «آیتالله صافیگلپایگانی گفتهاند: گرانی برای مردم طاقتفرسا شده و اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم، به ضرر مردم است... جالب است که این حرف را حسن روحانی«هشت سال پیش» مطرح کرد و به واسطه آن، عوام ظاهربین و بیتحلیل و سطحینگر را فریفت و از آنها رأی گرفت. البته غلطبودن این تحلیل در «عمل» ثابت شد، و هشت سال مذاکره و بازی با سند ننگین برجام، هیچ حاصلی برای سفره مردم نداشت.» مهدی جمشیدی یکی از اعضای شبکه اعزام سخنران عمار نیز هست. اما شناخته شدن جمشیدی به دلیل این نوشتهها و عناوین کاریاش نیست، بلکه به خاطر اظهارنظرهایش در شبکه ویراستی (مشابه داخلی توییتر)، یادداشتهایش در رجانیوز (متعلق به میثم نیلی، مرد سایه فرهنگ و هنر)، هفتهنامه ۹ دی (متعلق به حمید رسایی نماینده تهران در مجلس) و صحبتهایی است که در بعضی مناظرهها و برنامههای تلویزیونی مطرح میکند. مرور نظریات پیشین او در دوره انتخابات تصویر دقیقتری از ذهنی به ما میدهد که حدود ۱۶ میلیون از جمعیت کشور که به پزشکیان رای دادهاند کودک صفت و نابالغ میخواند.
جمشیدی روز انتخابات مرحله اول (۸تیر) در ویراستی نوشت: «در این انتخابات، یک رقابت تمامعیار میان «سه گفتمان سیاسی» شکل گرفته. گفتمان «اسلام لیبرال» در یک سو است و گفتمان «اسلام انقلابی» در سوی دیگر. گفتمان «اسلام بینابینی» نیز در میانه نشسته. دوتکهگی جبهه انقلاب، یک دهه قدمت دارد و اینک به اوج رسیده؛ تفاوت گفتمانی این دو، انتخاب سیاسیشان را جدا کرد.»پس از پیروزی پزشکیان، او صحبتی درباره اینکه آیا اسلام به تعبیر او لیبرال پیروز شده یا نه، ارائه نداد.
او در روز ۱۰ تیر که تکلیف مرحله اول انتخابات مشخص و معلوم شد که سعید جلیلی و مسعود پزشکیان به دور دوم راه پیدا کردند، نوشت: «پزشکیان «تجربهشده» است؛ او روی دیگر سکه سیاه حسن روحانی است. زبانش میگوید نیست، اما ستادش میگوید هست. سرمایهسالاران و تصمیمگیران دولت روحانی، یاران او هستند. صداقت ندارد که اعتراف کند. او میخواهد آن «گذشته تلخ» را بازسازی کند و دوباره سفره مردم را به آتش بکشد. آزموده را آزمودن خطاست.»
جمشیدی بعد از پیروزی پزشکیان (۱۶ تیرسال گذشته) در کانال ایتا و در تکمیل این نظر خود نوشت: «ما در دهه نود و به واسطه دولت حسن روحانی، یک «برهه انحطاطی» را پشت سر گذاشتیم و میرفت که با گشایشهای رییسی، وارد مقطع تاریخی جدیدی بشویم. بهواقع، یک دوره جدید در حال شکلگیری بود و قدرت ایران، احیا و بازسازی شده بود و گرهها نیز در مسیر گشودن. با شهادت رییسی و اینک، قدرتیابی پزشکیان، باید به صراحت گفت که دوباره به آن «گذشته سیاه» بازگشتهایم و دولت روحانی، بازتولید شده است.» البته جمشیدی مصداقی از گشایشها و گرهها ارائه نکرد. یادداشت ۱۶ تیرماه سال گذشته جمشیدی با تیتر «آغاز دوباره دوره افول ایران» است که پیش از آن نیز بخشی از آن درباره دوران سیاه روحانی را بازخوانی کرده بود در زمره همین دیدگاهها درباره رای مردم قرار دارد. نوشت: «در دوره انتخابات، حقایق آشکار شدند و بهروشنی، دو نوع نگاه در کنار یکدیگر قرار گرفتند و رقابت کردند. انتظار میرفت که جامعه ایران، به حدی از «بلوغ فکری» و «رشد سیاسی» دست یافته باشد که انحطاط و تعالی را از یکدیگر بازشناسد و طعم تلخ آزموده را دوباره و چندباره، نچشد؛ ولی بیش از ۱۷ میلیون نفر، اینچنین انتخاب کردند. جامعه نابالغ و کودکصفت که گرفتار تلاطمها و تذبذبهاست و یک مسیر را تا پایان طی نمیکند و از آنچه که بر او گذشته، درس نمیگیرد، رشد و پیشرفت نخواهد کرد و همچنان، سرگرم تکرار خطاهای تاریخی خویش است. این هفده میلیون نفر، ایرانی را که «نزدیک قله» بود بر «لبه پرتگاه» نشاندند و هزینه گزاف نادانی سیاسی خویش را بر بخش دیگر جامعه، تحمیل کردند.» مشخصا در این سطور ۱۶ میلیون و ۳۸۴ هزار و ۴۰۳ نفر که به مسعود پزشکیان رای دادند، نادان سیاسی، کودک صفتان بیبهره از تعقل، نابالغ و اکثریت جاهل سادهدل نامیده شدند.
اظهارات جمشیدی همان زمان هم با واکنشهای تندی مواجه شد. روزنامه اصولگرای فرهیختگان، تندترین واکنش را به مهدی جمشیدی نشان داد. فرهیختگان با بازنشر این بخش از یادداشت جمشیدی، نوشت: «ما از بازنشر این جملات شرمساریم، اما ظاهرا برخی اطرافیان کاندیداها نمیخواهند قبول کنند که انتخابات پایان یافته است. نمیخواهند بپذیرند که در جامعهای با درجه تکثر بالا نباید در آتش اختلافات دمید و لاجرم باید سراغ انسجام ملی رفت. آیا آقایان تصوری از ۳۰ میلیون رایدهنده دارند؟ آیا آنها را مردم میپندارند یا صرفا ابزاری برای کسب قدرت؟ آیا اساسا فکر میکنند؟ آقایان حداقل شما فرمان را از دست رادیکالها بگیرید و با دستفرمان آنها طی طریق نکنید.»
سایت عصرایران در واکنش به این توهین و چند مورد مشابه دیگر از سوی طرفداران جلیلی، نوشت: «این که بازندگان هر انتخاباتی ناراحت و حتی عصبانی باشند، امری قابل درک است، ولی نوع توهینهای آنها به همه، از مردمی که به پزشکیان رأی دادند تا دوستان خودشان در شورای نگهبان [اشاره به اعتراض نماینده قم در مجلس به شورای نگهبان برای تایید صلاحیت پزشکیان] یک تصویر واحد از این جریان فکری و سیاسی ترسیم میکند که زبان حالشان این است: این کشور و این حکومت، مال ماست و حق ماست و بقیه یا تاییدکنندگان و تابعین ما هستند یا نادانهایی که باید سر عقل بیاوریمشان و کنترلشان کنیم.»
مورد عجیب نماینده قم
تقصیر شورای نگهبان است!
اظهارات مشابه دیگری نیز در این زمینه قابل توجه است. محمدمنان رییسی، نماینده مردم قم در مجلس و از چهرههای مشخصا نزدیک به جریان پایداری و البته حامی پروپا قرص سعید جلیلی در قبل و بعد از انتخابات است. اتفاقا او نیز از منتقدان جدی عدم ابلاغ قانون حجاب و عفاف است و حتی در گفتوگویی در اسفندماه سال گذشته تلویحا تهدید کرد که اگر مطالبات هسته سخت نظام محقق نشود، این گروه رویه دیگری در پیش خواهد گرفت. بعد از اعلام نتایج انتخابات سال گذشته، محمد منان رییسی، نماینده قم در مجلس شورای اسلامی در یادداشتی که در فضای مجازی منتشر کرده، به تندی از شورای نگهبان انتقاد کرد و نوشت: «تاکنون مردد بودم که این چند سطر را بنویسم اما حالا که این ویدیو از فرمایشات امروز رهبر انقلاب را دیدم و مشاهده کردم که ایشان چطور از صراحت کلام شهید رییسی تمجید میفرمایند تصمیم گرفتم من هم باصراحت، این چند سطر را بنویسم... خدمت شورای محترم نگهبان عرض میکنم که نتیجه به دست آمده را بیش و پیش از همه، نتیجه اشتباه عجیب این دوستان در چینش سیاسی نامزدها میدانم! از قبل مشخص بود که اگر از یک طیف سیاسی فقط یک نفر را تایید بفرمایند و عمدا یا سهوا، همه رایهای آن طیف را بر روی آن یک نفر متمرکز کنند (آن هم کسی که دارای رایهای قابل توجه قومیتی است) و صلاحیت همه نفرات دیگر آن طیف، حتی افراد به مراتب بابرنامهتر و متشخصتر را تایید نفرمایند چه نتیجهای حاصل خواهد شد! اینکه به راحتی و بدون عاقبتاندیشی، طی پنج، شش روز، پشت میز و زیر باد کولر بنشینند و بدون تحلیل لازم، ترکیبی را در فرآیندی غیرشفاف تحویل ما بدهند که هیچ جوره، حتی با خوندل خوردن و دوندگی مستمرِ جوانان و طلبههای انقلابی زیر گرمای چهل پنجاه درجه هم نتوان درستش کرد انصاف نیست. به ما که قاعدتا پاسخگو نیستند اما امیدوارم لااقل نزد خود بیندیشند که انصافا اگر قرار بر مهندسی انتخابات (گرچه سهوا) به نفع دوستان اصلاحطلب بود آیا میشد چینش نامزدها را بهتر از این اعلام نمود؟! قطعا خیر! انشاءالله درس عبرتی بشود برای موارد آتی.» او به فاصله اندکی مجددا در مطلب دیگری نوشت: « مطلع شدم که یادداشت حقیر در گلایه از عملکرد شورای محترم نگهبان در انتخابات اخیر سبب سوءاستفاده برخی افراد و گروههای معلومالحال برای حمله، هم به شخص بنده و هم به اصل شورای نگهبان شده است. در خصوص حمله به شخص خودم سکوت میکنم، اما در خصوص حمله به اصل شورای نگهبان، خطاب به آنهایی که این نقد بنده را فرصتی برای ماهی گرفتن از آب گلآلود و حمله به اساس شورای نگهبان میدانند عرض میکنم حقیر آنقدر جسارت دارم که اگر قصد حمله به اصل و اساس شورای نگهبان داشتم خودم با صراحت بیان کنم» او در پایان نیز چنین نوشت: امید آنکه شورای محترم نگهبان نیز ضمن شنیدن صدای دلسوزان، خود را از نقد مبرّا نداند و نسبت به اصلاح برخی فرآیندهای اشتباه خود و تسریع در عملیاتی شدن «سیاستهای کلی انتخابات» به ویژه بند ذیل (که در تاریخ ۲۴/۷/۱۳۹۵ توسط رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده است) اقدام عاجل، اطمینانبخش و قانعکننده نماید تا انشاءالله بیش از این، به خاطر تاخیر در عملیاتی کردن این فرمایش ولی جامعه، متضرر نشویم» نکته قابل توجه اینکه منان رییسی برخلاف چهرههای دیگر از جمله ثابتی و آقاتهرانی حتی اندکی بعد از انتخابات زبان به نقد نگشوده. مهمتر اینکه از اساس این نماینده مجلس از حوزه انتخابیه قم نهاد نظارتی را زیر ضرب برده که چرا پزشکیان را تایید صلاحیت کردید که از اساس رای بیاورد؟!
صحبتهای این نماینده مجلس با واکنشی از سوی محمدتقی رهبر، عضو جامعه روحانیت مبارز تهران روبهرو شد و خطاب به طرفداران جلیل، با بیان اینکه «پزشکیان، رییسجمهور شما هم هست، چرا تقصیر را به گردن شورای نگهبان میاندازید» تاکید کرد: «این اخلاق اصلا درست نیست که هرگاه یک نامزد انتخابات پیروز میشود، هواداران آن نامزد همهچیز را گل و بلبل بدانند و وقتی نامزد مدنظرشان بازنده میشود، تقصیر را به گردن شورای نگهبان میاندازند.»
دامنه این اظهارات در واکنشهای تند به رای مردم به پزشکیان به اندازهای وسیع شد که ۲۱ تیرماه سال گذشته سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده سابق نیروی هوافضای سپاه که خود نیز از حامیان کاندیداهایی غیر از پزشکیان در مرحله اول و دوم بود، صراحتا تاکید کرد که همه باید «از هر گونه اظهارنظر درباره انتخابات و حرفی که معنایش خدشهدار کردن رای پزشکیان باشد، پرهیز کنند.»او همچنین تاکید کرد که حمایت از یک کاندیدای خاص و رقابت، مربوط به قبل از انتخابات است.
حمید رسایی و در نوردیدن مرزهای اظهارات عجیب در نقد پزشکیان و حامیانش
چهره دیگری که عموما با کنایه از رایدهندگان به پزشکیان یاد میکند حمید رسایی است. او که در دهه ۹۰ عضو رسمی جبهه پایداری بود و حالا با جدا شدن تشکیلاتی از این تشکل، از اعضای اصلی حزب شریان محسوب میشود . دی ماه سال گذشته رسایی با انتشار یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس پزشکیان را فردی بیدانش و تجربه خواند که مسوولیتی کلیدی را در دست گرفته است.مهمترین بخش این یادداشت کوتاه و با مدل گفت و شنود روزنامه کیهان عبارت پایانی آن بود. رسایی نوشته بود: «پزشکیان در همایش کارگزاران کشور: چطورممکن است فردی بدون هیچ تجریهای ناگهان به مدیرکلی برسد؟جواب: مدیرکلی که چیزی نیست، طرف رییسجمهور شده!پزشکیان: مگر میشود کسی که دانش و تجربه آن را ندارد، مسوولیتهای کلیدی را در دست بگیرد؟ جواب: چرا نمیشه، خود شما این کار را کردی!»
رسایی پیش از این نیز در سال ۱۳۹۸ در گفتوگو با برنامه تاریخ شفاهی گفتههایی را بیان کرد که بازتاب زیادی داشت. در آن زمان ویدیویی از این گفتههای رسایی منتشر شد. «مشارکت وقتی بالا میرود، خروجی صندوق از دست ما خارج میشود. اگر ما مشارکت را معمولی نگه داریم و تنها متدینین و حزباللهیها که معمولا با گوشه چشم اشاره کنیم به چه کسی رای بدهند، مشارکت داشته باشند؛ ما هم دموکراسی را داریم که واقعا دموکراسی است و تقلبی در آن نیست و هم اینکه صندوق مدیریت میشود و کشور دست کسی میافتد که فکر میکنیم بهتر میتواند کشور را اداره کند. مشارکت اگر بالا برود از صندوق چیزی در میآید که ما نمیخواهیم؛ پس باید تلاش کنیم مشارکت پایین باشد. مشارکت که پایین باشد ما برنده هستیم.»
البته ساعاتی پس از انتشار این خبر مشخص شد، فیلم سخنان حمید رسایی مربوط به گفتوگو با حسین دهباشی است که رسایی تلاش برای کاهش مشارکت مردم در انتخابات را از قول مرحوم آیتالله هاشمی بیان میکند؛ و اینکه اصولگرایان هم بعدا به همین تئوری معتقد شدند. حمید رسایی البته حالا مرزهای اظهارات عجیب را جابهجا کرده است. اظهارات او در گفتوگو با علی علیزاده درباره ادامه انتقادات تندش و طرح مساله عدم کفایت سیاسی پزشکیان بعد از صحبتهای رهبری در حمایت از پزشکیان و تاکید رسایی بر اینکه «ضبط صوت رهبری نیستم» با انتقاد چهرهها و رسانههای اصولگرا مواجه شد.
مرور چهرههای حامی جلیلی در نقد مساله رای دادن به پزشکیان فراتر از این چهرهها است. طیفی که رای به کاندیدای رقیب را بیدقتی میداند و تنها زمانی برای رای مردم ارزش قائل است که کاندیدای مدنظر آنها را تایید کند. مردان و فرزندان معنوی مصباحیزدی اگرچه در مناقشات تاریخی سالهای اخیر سعی کردند اتهام «بیتوجهی به رای مردم در دیدگاههای مصباحیزدی » را از افکار عمومی و عرصه سیاسی پاک کنند، اما با رفتارهای خود در عمل مهر تاییدی بر این ادعا میزنند.
انتهای پیام
نظرات