مهدی فیضی در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه بنیاد نخبگان تسهیلات متنوعی برای نخبگان در سطوح مختلف، از جمله دانشگاهی و غیر دانشگاهی، فراهم میکند، اظهار کرد: این تسهیلات از طریق مرکز تهران به مراکز استانها اعلام میشود و این مراکز مسئول مدیریت فراخوانها و ارتباط میان نخبگان و کمکهای بنیاد هستند. با این حال، در بررسی کلی برنامهها به نظر میرسد که تعداد نخبگان تحت پوشش از دانشگاه فردوسی بیشتر از سایر دانشگاههاست؛ شاید به دلیل که رئیس بنیاد نخبگان معمولاً از دانشگاه فردوسی بوده و این امر به تمرکز بیشتر بر روی این دانشگاه منجر شده است.
وی با بیان اهداف خود در بنیاد نخبگان افزود: یکی از اهداف من این است که تسهیلات بهطور متعادلتری بین همه دانشگاههای استان و حتی نهادهای غیر دانشگاهی نیز برسد. همچنین، نسبت جنسیتی در نخبگان نیز نامتناسب است و تعداد آقایان بهطرز قابل توجهی بیشتر از خانمهاست. در برنامههای بنیاد نخبگان، حتی برای نخبگان غیر ایرانی نیز عدم تناسب وجود دارد و بیشتر برنامهها به نخبگان ایرانی اختصاص یافته است. هدف کلی من در دوره جدید کاهش این تبعیضها در زمینههای جنسیتی، ملیتی و همچنین بین دانشگاهی و غیر دانشگاهی است. این تغییرات نیازمند زمان و تلاش مستمر است، اما ما به دنبال ایجاد فضایی عادلانهتر برای همه نخبگان هستیم.
توسعه مفهوم نخبگی؛ نگاهی به آینده نخبگان
رئیس بنیاد نخبگان خراسان رضوی با بیان اینکه تغییرات در بنیاد نخبگان نیازمند زمان و برنامهریزی دقیق است و این فرآیند بهطور ناگهانی و در کوتاهمدت اتفاق نخواهد افتاد، تصریح کرد: یکی از نکات مهمی که باید به آن توجه کنیم، تمرکز ما بر روی نخبگان به معنای علمی آن بوده است. این تعریف، بهتنهایی جامع نیست و باید بهدنبال تکمیل آن باشیم. تاکنون، بیشتر نخبگان شناساییشده شامل اساتید پیشکسوت و افرادی از دانشگاهها بودهاند. اما در حال حاضر، ما به سمت شناسایی نخبگان غیردانشگاهی نیز حرکت کردهایم؛ نخبگانی که صرفاً به نوشتن مقالات خوب محدود نمیشوند، بلکه کارآفرینانی هستند که توانستهاند اشتغال ایجاد کرده و در حوزههای خود نوآوری داشته باشند. این افراد نیز باید بهعنوان نخبگان شناسایی شوند و مورد حمایت قرار گیرند.
فیضی تصریح کرد: در شرایط کنونی ایران مسائل اقتصادی و اشتغال از اهمیت بالایی برخوردارند و ما باید به این سمت حرکت کنیم که نخبگان را در تمامی سطوح و حوزهها شناسایی کنیم. این تغییر رویکرد به ما کمک خواهد کرد تا نخبگان غیردانشگاهی را نیز در فرآیند حمایت از نخبگان قرار دهیم و بهطور کلی مفهوم نخبگی را گسترش دهیم. بنابراین هدف ما این است که نخبگان را محدود به یک تعریف خاص نکنیم و بهدنبال شناسایی و حمایت از تمامی افرادی باشیم که در حوزههای مختلف توانستهاند تأثیرگذار باشند. این رویکرد به ما این امکان را میدهد که در راستای توسعه و پیشرفت کشور گام برداریم و به نیازهای جامعه پاسخ دهیم.
توجه به نخبگان دانشآموزی نیاز به حمایت و شناسایی بیشتری دارد
وی یکی از حوزههای مهمی که در بنیاد نخبگان نیاز به توجه بیشتری دارد را حمایت از نخبگان دانشآموزی برشمرد و افزود: این گروه در حال حاضر بهطور قابل توجهی مورد غفلت واقع شده و در سطح مرکز و استانها بهخوبی شناسایی نشدهاند. یکی از دلایل اصلی این موضوع، عدم همکاری و همراهی آموزش و پرورش بوده است. شناسایی و دیده شدن دانشآموزان نخبه اهمیت زیادی دارد، زیرا این افراد میتوانند آینده کشور را رقم بزنند. باید تلاش کنیم تا به آنها امید بدهیم و از بروز سرخوردگی اجتماعی جلوگیری کنیم. حمایت از نخبگان دانشآموزی میتواند شامل برگزاری کارگاهها، برنامههای آموزشی و فراهم کردن فرصتهای پژوهشی باشد. این اقدامات به آنها کمک میکند تا استعدادهای خود را شناسایی کرده و در مسیر رشد و پیشرفت قرار گیرند.
باید به سمت تولید امید در نخبگان برویم
وی به تشریح مشکلات این حوزه پرداخت و اظهار کرد: تعداد و مقدار تسهیلاتی که در سطوح مختلف داریم، به نسبت نخبگانی که شناسایی کردهایم، بسیار کم است. این کمبود نهتنها در سطح کشور، بلکه در سطح استانها نیز مشهود است. نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که نخبگان بهخاطر پول به خارج از کشور نمیروند، آنها بهدلیل عدم احساس امکان تأثیرگذاری و امید در کشور خود، این تصمیم را میگیرند. بنابراین، جهتگیری ما باید به سمت امیدبخشی باشد، نه صرفاً تأمین مالی. این کار به مراتب دشوارتر از پرداخت پول است، زیرا بحث مالی بهراحتی قابل مشاهده است و آسانترین راه، ارائه کمکهای مالی است. اما کارهای غیرمالی، ریشهدارتر و ماندگارتر هستند و باید به سمت این نوع حمایتها حرکت کنیم.
رئیس بنیاد نخبگان خراسان رضوی ادامه داد: ما باید به این واقعیت توجه کنیم که حتی اگر بخواهیم به سمت کمکهای مالی برویم، بهدلیل محدودیتهای مالی دولت، این مسیر بهسادگی قابل اجرا نیست. بنابراین، ناگزیر هستیم که به سمت کمکهای غیرمادی و ایجاد امید در نخبگان برویم. این رویکرد نهتنها بهدلیل کمبود منابع مالی، بلکه بهخاطر این است که حتی اگر منابع مالی هم وجود داشته باشد، این نوع حمایتها بهتنهایی مؤثر نخواهند بود. در نهایت، ما باید بهدنبال ایجاد فضایی باشیم که نخبگان احساس کنند میتوانند در کشور خود تأثیرگذار باشند و این کار نیازمند تلاش مستمر و برنامهریزی دقیق است.
وی در پاسخ به این سوال که چرا عمده تمرکز نهادهای حمایتی بر روی رشتههای مهندسی بوده و به رشتههای علوم انسانی کمتر توجه میشود، بیان کرد: واقعیت این است که این وضعیت بهطور ناخودآگاه به وجود آمده است و فکر نمیکنم این موضوع عمدی باشد. رشتههای مهندسی به دلیل پتانسیل بیشتری که دارند، قادرند در برخی از طرحها پروپوزالهای قویتری ارائه دهند. در حالی که رشتههای علوم انسانی به دلیل ماهیت خود، خروجیهای عینی و ملموس کمتری دارند و به همین دلیل کمتر دیده میشوند. این عدم توجه به رشتههای علوم انسانی بهطور طبیعی اتفاق افتاده و عمدی نیست. همچنین ممکن است برخی از دانشآموزان در رشتههای ریاضی به دلیل هوش بالاتر به سمت رشتههای مهندسی گرایش پیدا کرده باشند و این نیز میتواند در توزیع نخبگان تأثیرگذار باشد، بنابراین نمیتوان گفت که عمدی در تخصیص سهمیهها برای رشتههای مهندسی وجود دارد.
فیضی در ادامه با اشاره به سازوکار ورود نخبگان به بنیاد نخبگان گفت: یکی از ضعفهای بنیاد نخبگان، عدم اطلاعرسانی مناسب در این حوزه بوده است. در حوزه نخبگان، عضویت دقیقی وجود ندارد و کسی نمیتواند خود را بهعنوان عضو بنیاد نخبگان معرفی کند. بنیاد نخبگان طرحهای مختلفی دارد که شامل دانشگاهی و غیردانشگاهی است و افرادی که در این طرحها شرکت میکنند، باید درخواست دهند و فرمهای خاصی را پر کنند. این درخواستها با دقت داوری و ارزیابی و در نهایت نخبگان برگزیده میشوند. در واقع، این افراد اصطلاحاً بهعنوان عضو بنیاد نخبگان شناخته میشوند، اما عضویت رسمی وجود ندارد.
وی با بیان اینکه شرکتهای دانشبنیان بهطور مشخص در حوزه بنیاد نخبگان قرار ندارند، افزود: بسیاری از مخاطبان ما در این بخشها فعال هستند. بنیاد نخبگان بهطور کیفی به این موضوعات میپردازد و طرحهایی که ارسال میشوند، از نظر کیفی و علمی ارزیابی میشوند. بهعنوان مثال، این شرکتها میتوانند در طرحهای احمدی روشن شرکت کنند، حتی اگر طرحی در شرکت خود داشته باشند. اگر شرایط لازم محیا باشد، میتوانند از کمکهای مالی بنیاد بهرهمند شوند. در اینجا، موضوع بهطور کامل کیفی است و هیچ سهمیه عددی خاصی برای برگزیدگان وجود ندارد.
فیضی با بیان اینکه در کل کشور، این طرحها در یک فرآیند رقابتی ارزیابی شده و بهترینها انتخاب میشوند، عنوان کرد: بنابراین، رویکرد ما بهطور عمده کیفی است و رویکرد کمی وجود ندارد. با این حال، در نگاه کلی، شاهد بودیم که در فضای پژوهش، بهویژه در مقالات، این موضوع به سمتی رفته که ممکن است نیت بدی در آن نبوده باشد، اما شاخصهای ارزیابی پژوهشها افراد را به سمت مقالهسازی و مقالهبازی سوق داده است، بدون اینکه پژوهشهای اصیلی انجام شود.
فیضی در خصوص آسیبها و مزایای صحبتهای وزیر علوم مبنی بر اینکه دوره لیسانس به سه سال کاهش یابد، افزود: بیشتر از اینکه تعداد سالهای تحصیلی مهم باشد، محتوای دروس و واحدهایی که تدریس میشود اهمیت دارد. درست است که در همه کشورها دوره لیسانس چهار ساله و هشت ترم است، اما تفاوت اصلی در محتوای واحدهایی است که ارائه میشود. متأسفانه، بخش عمدهای از دروس دانشگاهی که در حال حاضر تدریس میشود، همان درسهایی است که در دهه ۶۰ تصویب شده است. زمانی که خودم دانشجو بودم، این دروس عمومی همینگونه بودند و اکنون نیز تغییر چندانی نکردهاند. نسل جدیدی که من برایشان تدریس میکنم، نه تنها در محتوا بلکه در شیوه آموزش نیز با چالشهایی مواجهاند. این نسل به دلیل تأثیر شبکههای اجتماعی، کمحوصلهتر و بیقرارتر شدهاند و توان پذیرش ذهنیشان برای نشستن در کلاس و شنیدن حرفهای تکراری دهه ۶۰ محدود است.
وی افزود: به نظر من، یک بازبینی اساسی باید در تعداد واحدهای درسی که منجر به کاهش سال تحصیلی میشود و همچنین در محتوای دروس عمومی انجام گیرد. بسیاری از این دروس قدیمی و بیتأثیر هستند و با دغدغهها و نیازهای امروز جامعه ما همخوانی ندارند. در نظام آموزشی ما، دروس مهمی که باید وجود داشته باشند، غایب هستند. مهارتهایی مانند تفکر انتقادی، مذاکره، مدیریت زمان و بودجه، سواد مالی و سواد رسانهای برای دانشجویان ضروری است و متأسفانه در نظام آموزشی ما به آنها توجه کافی نشده است. بنابراین، مهم نیست که سال تحصیلی سه سال باشد یا چهار سال، بلکه آنچه اهمیت دارد، تحقق این تغییرات و بهروزرسانی محتوای آموزشی است.
وی در ادامه صحبتهای خود با تأکید بر این نکته که مسأله واقعاً تنها به یک سال تحصیلی محدود نمیشود، گفت: برای کسی که وارد دانشگاه میشود، مثلاً در سن ۲۱ یا ۲۲ سالگی، این تغییرات چندان تأثیری در بازار کار نخواهد داشت. آنچه واقعاً اهمیت دارد، مهارتهای فردی است که باید بهسرعت وارد بازار کار شوند. متأسفانه، دروس تخصصی که به دانشجویان آموزش داده میشود، غالباً قدیمی و نامتناسب با نیازهای روز جامعه و صنعت هستند. دغدغه اصلی باید بر محتوای آموزشی متمرکز باشد، نه تعداد ترمها یا واحدها. محتوای آموزشی باید بهروز و متناسب با نیازهای جامعه و کسبوکار باشد. نسل جدید دانشجویان با نسل ما تفاوتهای زیادی دارند؛ آنها به اینترنت و هوش مصنوعی دسترسی دارند و میتوانند بهراحتی محتوای آموزشی را بهصورت رایگان و به وفور پیدا کنند. بنابراین اساتید باید محتوای متفاوت و جذابتری را ارائه دهند و از روشهای جدید و بومیتر برای تدریس استفاده کنند.
وی در ادامه به اقدامات خوبی که برای نخبگان انجام شده اشاره کرد و گفت: ایجاد شرایطی که نخبگانی که در خارج از کشور هستند، بتوانند در داخل کشور صحبت کنند و ارتباط خود را با داخل حفظ نمایند، یکی از این اقدامات است. دانشگاهها و نخبگان میتوانند درخواستهایی را برای این ارتباط ارسال کنند. ما اینجا آمادگی داریم که پلی باشیم برای ایرانیهایی که دغدغه وطن دارند و میخواهند به کشورشان کمک کنند و از تخصص خود بهرهبرداری نمایند.
رئیس بنیاد نخبگان خراسان رضوی با اشاره به مسأله مسکن نخبگان گفت: این موضوع بهطور جدی پیگیری میشود. برای آنهایی که در داخل کشور هستند یا آنهایی که از خارج میخواهند به کشور برگردند، چالش مسکن بسیار جدی است. متأسفانه، حقوق هیئت علمی به حدی کاهش یافته که کفاف یک زندگی معمولی را نمیدهد و حتی دانشجویان ما در شرکتهای خصوصی بیشتر از اساتید حقوق میگیرند. این موضوع بهخصوص برای اساتید جوان و نخبهای که تازه میخواهند زندگی خود را آغاز کنند، چالشبرانگیز است.
وی گفت: ما در حال همکاری با دانشگاه فردوسی مشهد برای کاهش این دغدغهها هستیم و صحبتهای اولیه در حال انجام است. امیدواریم که قولهایی که از جانب دانشگاه و بنیاد ملی نخبگان داده شده، محقق شود تا بتوانیم به نخبگان کمک کنیم. نگهداشتن نخبگان در داخل کشور، گام بزرگی است و اخیراً با همکاری دانشگاه فردوسی بر این موضوع تأکید داریم که نه تنها باید به جذب نخبگان توجه کنیم، بلکه باید به ماندگاری آنها نیز اهمیت دهیم؛ این مسألهای است که معمولاً مغفول مانده است.
انتهای پیام
نظرات