شهریار شاعری بود که با واژهها نفس میکشید و با کلمات، عشق میورزید. زبانی داشت ساده چون آب روان، و دلی پر از شوق و درد و شور زندگی. او همزمان با دو زبانِ غزلآفرینِ فارسی و ترکی، دنیایی از عاطفه، هویت، دین، عشق، غربت، مادر، روستا و رنج انسان را به تصویر کشید.
در دل هیاهوی جهان مدرن، شهریار کسی بود که صدای قلب مردم شد؛ در شعر فارسی، وارثِ غزل حافظ و در شعر ترکی، پدر شعر نوینِ آذربایجان. اگر حافظ با غزلهای عرفانیاش جان را جلا میداد، شهریار با ترکیب عاطفه و واقعیت، غزل را از طاق کاخها به ایوان خانههای مردم آورد.
از «علی ای همای رحمت» که زبان حال عاشقان اهل بیت است، تا «حیدربابایه سلام» که بازتاب عمیقترین لایههای فرهنگ و خاطره مردم آذربایجان است، شهریار آیینهای شد از روح ملت، گذشته باشکوه و آیندهای که با فرهنگ و احساس ساخته میشود.
زندگی او، همچون اشعارش، پر از فراز و فرود، غم و شادی، غربت و آشتی بود. مردی از میان مردم، با دلی بزرگتر از کلمات.
امروز، در این گفتوگو، به دنبال آنیم که نهفقط شعر شهریار، بلکه حقیقت وجود او را مرور کنیم؛ مردی که شعر را نه در کاغذ، که در جانِ مردم نوشت.
ابوالفضل علیمحمدی، استاد دانشگاه و یکی از شاگردان استاد شهریار، در گفتوگو با ایسنا، جایگاه ویژه و منحصر به فرد اشعار استاد شهریار را اینگونه توصیف میکند: شهریار، شاعری است که زبان را به خدمت مردم و زندگی درآورده است؛ زبانی ساده اما پر از عمق، زبانی که دلها را لمس میکند و هر واژهاش حامل بار سنگین احساس و فرهنگ است. زبان شعر او، زبانی است که گویی در گوش جان مردم آذربایجان و ایران زمزمه میشود، و این سادهگی و مردمی بودن زبان، کلید ورود شهریار به دلهاست.
وی میافزاید: یکی از بزرگترین افتخارات شهریار، خلق مکتبی نوین در شعر ترکی است که به مدد شاهکارهایی همچون «حیدربابایه سلام» شکل گرفت. این اثر، نه تنها نمایانگر توانایی شهریار در زبان ترکی است، بلکه پنجرهای است به دنیای مردم آذربایجان؛ بازتابی دقیق از فولکلور، آداب و رسوم، زندگی روزمره، شادیها و رنجهای آنان. «حیدربابایه سلام» همچون قصهای حکمتآمیز است که در قالب شعر، فرهنگ و هویت یک ملت را به تصویر میکشد. مکتبی که شهریار بنا نهاد، در دل ترکزبانان ایران، آذربایجان و حتی فراتر از مرزها، پذیرای هواداران زیادی شد و به شاخهای نوین و برجسته در شعر ترکی تبدیل گشت.
این استاد دانشگاه تاکید میکند: شهریار مکتبی در شعر فارسی گشود که ترکیبی شگرف است از نوآوریهای شعر نیمایی و زبان شعر کلاسیک استاد ایرج میرزا، آمیخته با محتوای عمیق اجتماعی، مذهبی و عاطفی. این مکتب که از آن به «مکتب شهریار» یاد میشود، در کنار محتوا، به تابلو سازی ادبی اهمیت ویژهای میدهد. هر بیت، هر مصرع، همچون یک تابلو نقاشی زنده و پویا، تصاویری ناب از زندگی و انسان را در ذهن مخاطب حک میکند.
راز ماندگاری؛ از زبان ساده تا انعکاس روح انسانی
علیمحمدی درباره علت ماندگاری اشعار شهریار توضیح میدهد: راز ماندگاری شهریار در صداقت عاطفی و زبان ساده و مردمی اوست؛ زبانی که بیواسطه و مستقیم به دل مخاطب راه مییابد. شهریار شاعر نیازهای روحی انسان را بازتاب میدهد؛ دغدغههای اجتماعی، امیدها، رنجها، ایمان و عشق را به زبان ساده اما تأثیرگذار بیان میکند. این ویژگیها باعث شده است که اشعار او نه تنها در میان مردم عادی بلکه در میان اهل فرهنگ و ادب نیز جایگاهی رفیع داشته باشد.
یکی از تفاوتهای برجسته شهریار با سایر شاعران معاصر، نحوه نگرش او به زندگی و جهان اطراف است. علیمحمدی میگوید: شهریار با ظرافتی خاص و دقتی مثالزدنی، موضوعات ملموس و روزمره را با زبانی آمیخته به تصویرسازیهای زیبا و احساسات ناب به شعر میکشاند. او نه تنها از کلمات استفاده میکند، بلکه کلمات را زنده میکند، رنگ میبخشد و با هنر خود تابلوهای شگفتآوری از زندگی انسانها میسازد. این توانایی در خلق تصاویر ذهنی قوی، باعث شده است که اشعار او تا سالها در خاطر مخاطبان باقی بماند و همواره تازگی و طراوت خود را حفظ کند.
وی با بیان اینکه شعر شهریار فراتر از یک هنر صرف است؛ او نماینده فرهنگ، زبان و هویت مردم آذربایجان و ایران است، خاطر نشان کرد: استاد شهریار با زبان شعر، پل ارتباطی میان فرهنگهای ایرانی و ترکی بنا کرده است. او نه فقط شاعر، بلکه یک مروج فرهنگ، یک تاریخنگار احساسات و یک ستاره راهنمای هویت ملی و فرهنگی است. جایگاه او در ادبیات معاصر، به دلیل این توانایی بینظیر است که از دریچه شعر، روح و فرهنگ یک ملت را بازتاب میدهد و با کلمات خود، دلهای فراوانی را به هم پیوند میزند.
انتهای پیام
نظرات