برای من پیام اصلی این اجرا این است که نباید فقط منتظر بود؛ باید برخاست و پیش رفت. این را امیرحسین جوانی، کارگردان نمایش «در انتظار گودو» میگوید؛ نمایشی که پس از گذشت بیش از هفتاد سال از نگارش ساموئل بکت، همچنان برای مخاطبان ایرانی زنده و جذاب است.
نمایش «در انتظار گودو» نوشته ساموئل بکت این روزها با کارگردانی امیرحسین جوانی روی صحنه است؛ نمایشی که تاکنون بیش از ۴۰۰ اجرا در شهرهای مختلف ایران داشته است.
این کارگردان جوان در گفتوگو با ایسنا از وفاداری به متن بکت، ارتباط عمیق این نمایش با وضعیت امروز ایران و تجربه متفاوت مواجهه تماشاگران شهرهای گوناگون سخن گفت.
جوانی درباره انتخاب این متن نمایشی اظهار کرد: من از سالها پیش به این نمایشنامه علاقه داشتم. حتی در سال ۹۷ یک اجرای دانشجویی از آن داشتم، اما شرایط سالن باعث شد خیلی زود متوقف شود و همیشه در دلم مانده بود که یک اجرای مفصل و طولانی از این متن کار کنم. از ۱۴۰۳ با همکاری سجاد افشاریان بهعنوان تهیهکننده، اجرای تهران آغاز شد و نزدیک به یک سال روی صحنه بود. بعد هم تور سراسر ایران را شروع کردیم؛ از ساری و رشت تا تبریز و مشهد و حالا هم اصفهان. تاکنون نزدیک ۴۰۰ اجرا داشتهایم احساس میکنم این متن به وضعیت امروز ما در ایران نزدیک است؛ انگار همه ما در شرایطی تلخ و پر از انتظار برای روزی بهتر هستیم که نمیآید.
وی درباره تفسیرش از شخصیت گودو افزود: به نظرم بکت خودش هیچوقت نخواسته گودو را به یک برداشت مشخص محدود کند. من هم سعی کردم همین چندمعنایی بودن متن را حفظ کنم تا هر تماشاگر تفسیر شخصی خودش را داشته باشد؛ برای یکی شاید معشوق، برای دیگری آزادی یا حتی چیزی کوچک مثل ارتباط ازدسترفته با مادرش. هرکسی گودوی خودش را پیدا میکند.
این کارگردان ادامه داد: نمایشنامه بکت زاده فضای تلخ پس از جنگ جهانی دوم است. ما هم امروز در ایران، بعد از بحرانهای بزرگ مثل کرونا، مشکلات اقتصادی و شرایط اجتماعی خاص، در فضایی شبیه همان دوران زندگی میکنیم. همین باعث میشود تماشاگر ایرانی خیلی راحت خودش را در موقعیت استراگون و ولادیمیر ببیند.
جوانی با اشاره به وفاداریاش به متن اصلی تأکید کرد: من تلاش کردم هیچ اقتباسی از در انتظار گودو نداشته باشم. معتقدم بکت را باید همانطور که نوشته، اجرا کرد. جهان او آنقدر دقیق و کامل است که هر تغییری میتواند به متن آسیب بزند. ما هم تلاش کردیم این اصالت را حفظ کنیم.
وی درباره طراحی صحنه گفت: در طراحی صحنه با طراح حرفهای، کوشنا شاهرخی، سعی کردیم فضای کاملاً مینیمال خلق کنیم تا تخیل مخاطب فعال شود. مثلاً درختی که در صحنه داریم در نگاه اول شاید شبیه درخت نباشد، اما در جریان نمایش کمکم برای مخاطب روشن میشود. جز همین درخت هیچ عنصر دیگری روی صحنه نیست و فضا پر از خلأ است؛ همان خلأیی که مفهوم انتظار را برجسته میکند.
کارگردان این نمایش در مورد تجربه همکاری با بازیگران توضیح داد: بزرگترین راهنمایی برای کارکردن آثار بکت و یونسکو همان توضیح صحنههای نمایشنامه است؛ ما هم در پروسه تمرین به تک، تک جزئیات خود نمایشنامه دقت کردیم و به دنبال یافتن همان ریتم و زبان ابزورد بودیم. تلاش برای رسیدن به لحنی که هم طنز باشد و هم تلخ، همان چیزی که خود بکت در مورد این متن میگوید؛ یک کمدی تراژیک در دو پرده. اینکه چقدر موفق بودیم را نمیدانم، آن را مخاطب باید بگوید.
جوانی بزرگترین دستاورد این اجراها را چنین بیان کرد: بیش از همه کارکردن با گروهی بود که یک سال و نیم در کنار هم ماندند و هر شب انگار واقعاً منتظر گودو بودند، ولی ناامید نشدند و دوباره فردا به زیر تک درخت نمایش آمدند تا با جانودل برای مخاطبین نقشآفرینی کنند، همچنین دیدن تماشاگران مختلف از شهرهای گوناگون و گفتوگو با آنها هم تجربهای ارزشمند بود.
وی درباره تفاوت بازخورد مخاطبان توضیح داد: در برخی شهرها تماشاگران خیلی سریع با صحنههای تعاملی نمایش همراه میشدند، درحالیکه در بعضی دیگر این همراهی کمتر بود، اما در اصفهان برخورد مخاطبان بسیار حرفهای بود؛ سکوت، خاموشکردن تلفن همراه و رعایت قواعد تئاتر نشان داد با تماشاگرانی فرهیخته روبهرو هستیم.
این کارگردان درباره جهانی بودن مضامین نمایشنامه خاطرنشان کرد: این متن نامیراست چون درباره مضامین فلسفی حرف میزند. انسان همیشه پرسشگر است و همیشه میان امید و ناامیدی زندگی میکند. همین باعث میشود بعد از هفتاد سال همچنان تازه و قابلدرک باشد. «در انتظار گودو» حتی امروز در برادوی نیویورک با بازی کیانو ریوز هم روی صحنه است.
جوانی با بیان اینکه برداشت شخصیاش از این متن وجود روزنهای از امید است، گفت: برای من پیام اصلی این اجرا این است که نباید فقط منتظر بود؛ باید برخاست و پیش رفت. پسربچهای که هر شب میآید و میگوید گودو امروز نمیآید، درعینحال نوید فردایی دیگر را هم میدهد.
وی درباره آینده کاری خود اظهار کرد: در حال حاضر پیشتولید کار بعدی را آغاز کردهام. نمایشنامهای از آلبر کامو را انتخاب کردهام که امیدوارم با رویکرد خاص و متفاوتی که برای اجرای آن در سر دارم، جریان جدیدی را در تئاتر آغاز کند.
کارگردان این نمایش در پایان تأکید کرد: تجربه اجرا در اصفهان بسیار خوشایند بود. این شهر را خیلی دوست دارم و تماشاگرانش بسیار آگاه و همراه بودند. از زحمات گروه، بچههای تئاتر اصفهان، تهیه کننده و مدیریت پلتفرم گیشه ۸ و گروهشان صمیمانه سپاسگزارم و امیدوارم به زودی با این اجرا یا اجراهای دیگری به اصفهان بازگردم.
به گزارش ایسنا، «در انتظار گودو» داستان دو مرد، ولادیمیر و استراگون است که در مکانی خالی و زیر درختی خشک منتظر آمدن گودو هستند. آنها روزها را با گفتوگوهای طنزآمیز و فلسفی، پرسش درباره زندگی، امید و ناامیدی میگذرانند. گودو هرگز نمیآید، اما همین انتظار بیپایان، نمادی از شرایط انسان معاصر و تلاش برای یافتن معناست.
انتهای پیام
نظرات