آیتالله سید مجتبی نورمفیدی در نشست تخصصی «نسبت دین و حوزههای علمیه با موسیقی» که پنجشنبه سوم مهر، در دفتر تبلیغات اسلامی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: موسیقی در حال حاضر جنبه عمومی پیدا کرده و اهالی موسیقی فعالیتهای خود را گستردهتر کردهاند. دیگر نمیتوان نقش گسترده موسیقی را که در بطن زندگی و تار و پود حیات اجتماعی افراد جاری و ساری است، انکار کرد؛ لذا توجه به استنباط موسیقی توسط فقها امری ضروری به نظر میرسد.
وی با اشاره به تغییر شکل موسیقی در زمانه کنونی نسبت به دورههای قبلی افزود: در گذشته، آوازهخوانها و کسانی که اهل موسیقی بودند فعالیتهای خود را عمومیتر کرده و در محافل خاص جلساتی داشتند، اما امروزه موسیقی محدود به گوشهای از زندگی نیست و در تار و پود زندگی حضور یافته است و حتی در برخی محافل دینی و مذهبی هم وجود دارد و صرفنظر از ارزشگذاری، این یک واقعیت است. این تغییر جایگاه بسیار مهم است و نمیتوان نسبت به آن بیتوجه بود. وقتی حکم این مسئله را استنباط میکنیم، باید به این تغییر گسترده توجه داشته باشیم.
مدرس و محقق حوزه علمیه قم با بیان اینکه موسیقی از ضروریتهای زندگی امروز شده است، بیان کرد: امروزه تکنولوژیهای گسترده وارد موسیقی شده و گونههای جدیدی نیز پیدا کرده است. موسیقی دیگر صرفاً موضوعی برای ادله شرعی نیست و به گونهای جدید درآمده است. مسئله دیگر آن است که موسیقی پیوندهایی با سایر عرصههای زندگی یافته که هر یک مهم و قابل توجه هستند.
نورمفیدی ادامه داد: موسیقی پیوندهایی با سیاست، اقتصاد و اجتماع دارد؛ برای مثال در بعد اقتصادی باعث اشتغال شده و در حوزه فرهنگ، هویتسازی و روایتگری دارد و ماهیت موسیقی را متفاوت کرده است. بدون فهم این ابعاد نمیتوان درباره جایگاه موسیقی صحبت کرد. هویتسازی موسیقی امروز برای نسلهای جدید اتفاق افتاده و توانسته است در ایجاد شخصیت مثبت یا منفی اثرگذار باشد.
وی به مصادیق شخصیتسازی مثبت و منفی موسیقی اشاره و تصریح کرد: موسیقی میتواند اباحهگری و شهوتپرستی ایجاد و در عین حال وطنپرستی و همبستگی را تقویت کند. نمونه آن در جنگ ۱۲روزه و تجاوز اسرائیل به ایران دیده شد که برخی موسیقیها در میان قشر وسیعی از مردم اثر مثبت داشت و برای نسل جوان نیز هویتسازی کرد.
هدف از حکمرانی خوب و سالم، کارآمدی و تسهیل زندگی مؤمنانه است
این استاد حوزه و دانشگاه درباره حکمرانی موسیقی خاطرنشان کرد: در حال حاضر حکمرانی شکلهای مختلفی یافته است؛ هدف از حکمرانی خوب و سالم هر چه باشد، یکی از اهداف آن کارآمدی و تسهیل زندگی مؤمنانه برای مردم در مقابل سایر نظامهای ارزشی است.
نورمفیدی افزود: حکمرانی موسیقی به معنای فرآیند تنظیم، تصمیمگیری و سیاستگذاری درباره تولید، توزیع و مصرف موسیقی و قانونگذاری، اجرا و نظارت است، بهگونهای که با ارزشهای دینی و نظام الهی و احکام شرعی سازگار باشد. هدف این حکمرانی حفظ مصالح جامعه، دین و مسلمانان در ابعاد مادی و معنوی، جلوگیری از سوق به ابتذال و باز کردن مسیر تعالی انسان است.
مدرس و محقق حوزه علمیه قم با تاکید بر نقش حوزههای علمیه و بهویژه فقاهت در این مسئله گفت: فقاهت در حکمرانی موسیقی میتواند در چند سطح نقش داشته باشد؛ این سطوح متناسب با فرآیند حکمرانی است که اولین سطح آن، حکمرانی سیاستگذاری و تصمیمگیری است. اگر بخواهیم برای حوزههای علمیه مسئولیتی تعیین کنیم، آن سطح مربوط به استنباط است. سیاستگذاری حتماً باید مبتنی بر مبانی اساسی باشد؛ هسته اولیه هر تصمیمگیری احکام پیشینی و قوانین شرعی است و حوزههای علمیه این نقش بنیادین را در حکمرانی موسیقی دارند.
نورمفیدی با اشاره به اینکه برخی اعتقاد به رهاسازی این مسئله دارند، تصریح کرد: برخی فکر میکنند حوزه از باب محبوبیت باید خود را با جامعه سازگار کند، اما این دیدگاه غلط است. لازم است از حالت انفعال خارج شویم و مهمترین نقش حوزه همان مسئله استنباط است.
وی گفت: بسیاری موسیقی را مطلقاً حرام دانستهاند، اما برخی معتقدند روایات مطلق نیستند و مقید به شرایط خاص هستند. روایات مطلق، آموزش، اجرت گرفتن و هر کاری منتسب به موسیقی را حرام دانستهاند، در حالی که مقیدات روایاتی هستند که با شرایطی موسیقی را حرام میدانند؛ بنابراین موسیقی حرمت مطلقه ندارد.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: برخی مانند میرزای شیرازی از راه انصراف وارد شدند و میگویند روایات مطلقه منصرف از دسته غیرلهوی است؛ یعنی حرمت شامل موسیقیهای لهوی است. درباره فیض کاشانی نیز باید گفت که او بیشتر به حدیث تمایل داشت و در کتابهای خود (وَافی و مفاتیحالشرایع) عنوان میکند که حرمت غنا مختص زمانی است که در دوره امویان مجالس مختلط وجود داشت و اگر این شرایط نباشد، موسیقی اشکالی ندارد؛ اما موسیقی شایسته صاحبان مروت است مگر به غرض حق. در کتاب وَافی نیز آمده است که شنیدن آوازی که درباره اشعار جهنم، بهشت و احسان است و موجب ترغیب به احسان شود، جایز است.
نورمفیدی در خصوص برداشتهای مختلف از معنای لهوی بودن موسیقی خاطرنشان کرد: برخی لهوی بودن را به معنای کاری میدانند که انسان را از یاد خدا غافل میکند، اما بسیاری امور روزمره نیز سبب غفلت میشوند؛ بنابراین منظور از لهوی نمیتواند صرفاً این باشد. شیخ انصاری نیز تصریح میکند که بازی و سرگرمی حرام نیست، ولی ممکن است ترقی و تعالی انسان را متوقف کند و ریاضتهای بیشتر قدرت روحی انسان را تقویت میکند. برخی دیگر لهوی را به معنای فتنهانگیزی و از خود بیخودی و حالت مستی میدانند و آن را از شرایط حرمت میشمارند.
وی با بیان اینکه فقاهت میتواند اثرگذاری ریشهای در بحث موسیقی داشته باشد، افزود: مؤثرترین شکل ایفای نقش فقاهت، استنباط شیعه در حکمرانی نسبت به همه پدیدههای نوظهور و از جمله موسیقی، با توجه به شرایط زمان و مکان است. برخی معتقدند با توجه به نقش زمان و مکان باید همه چیز را حلال دانست تا محبوبیت فقها حفظ شود، اما این نیز نمیتواند گزاره درست باشد. توجه به شرایط تاریخی صدور روایت نیز اهمیت دارد؛ برای مثال در دوره امام صادق(ع) بحث موسیقی مطرح بود، اما در دوره پیامبر(ص) چنین نبود، زیرا موسیقی آن زمان ابزاری برای گناهان گسترده نبود.
مدرس و محقق حوزه علمیه قم با اشاره به نقش موسیقی در زمان امویان بیان کرد: در آن زمان موسیقی شایع بود و شامل محتوای باطل و مفسدهانگیز همراه با اختلاط زن و مرد میشد و این شرایط سبب حرمت موسیقی شد. از آنجا که این مسئله فراوان بود، امام صادق(ع) باید با آن مقابله میکرد.
نورمفیدی تصریح کرد: اگر این مسئله را لحاظ کنیم، استنباط میکنیم که اگر موسیقی همراه با آن شرایط حرام نباشد و هویتساز برای انسان الهی باشد، لازم است این بحث دوباره ارزیابی شود و این میتواند کمک شایانی به ایفای نقش حوزههای علمیه در بحث موسیقی کند.
انتهای پیام
نظرات