رضا فردوسی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: به چند دلیل تصمیم گرفتم نمایشگاه «زیبای فر خداوند است» را برگزار کنم. نخست، برگزاری چنین برنامههایی در حوزه فرهنگ میتواند به تقویت همبستگی اجتماعی کمک کند، امری که امروز جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارد. علاوه بر این، روز اول مهر، مصادف با تولد استاد کلاهی، قدیمیترین و بهترین دوست من و انسانی بسیار با ارزش و فرهنگی است. همین مناسبت انگیزهای شد تا این نمایشگاه را به احترام ایشان برگزار کنیم.
وی در خصوص علت انتخاب این عنوان برای نمایشگاه گفت: عنوان نمایشگاه برگرفته از یکی از اشعار استاد کلاهی است که در ابتدای کتاب «معتاد شویم» چاپ شده و به همین دلیل انتخاب شد. در شعر و نگاه ایشان، همانند افلاطون که میگوید «زیبایی شکوه حقیقت است»، حقیقت با جلوه الهی فاصلهای دارد، هرچند این دو با هم سازگارند. انتخاب این عنوان، علاوه بر جنبه زیباییشناسانه، نوعی خیرمقدم به مناسبت تولد استاد بود و مفهومی گسترده دارد؛ نشان دادن رنگارنگی و تنوع عالم خلقت که در زره سبز طاووس تجسم یافته است.
این نقاش و خوشنویس بیان کرد: آثار نمایشگاه متنوع هستند و از دورههای مختلف کاری من انتخاب شدهاند. تعدادی تابلوهای رنگ روغن، چند اثر چاپ دستی و همچنین نقاشیهای خط در میان آنها دیده میشوند. برخی از این آثار، علاوه بر جنبه بصری، شامل شعرهای استاد کلاهی نیز هستند و ترکیب شعر و نقاشی، جلوهای چندبعدی و معناگرا به آثار بخشیده است. این تنوع در سبک و اجرا، تلاش دارد همان رنگارنگی و شکوه طاووس وجود را که در عنوان نمایشگاه مطرح شده، در آثار هنری نیز بازتاب دهد. در مجموع، ۲۱ تابلو در نمایشگاه حضور دارند.
فردوسی افزود: برخی از آثار برای من ارزش ویژهای دارند. برای مثال، چند اثر چاپ دستی که در سالهایی که با استاد کلاهی مشغول چاپ کتاب بودیم، خلق شدند و شیوه اجرایی خاص خود من را دارند و نوعی ابداع محسوب میشوند. همچنین یک تابلو که امسال خلق کردم، نمایشی از استاد را در شمایل یک قدیس نشان میدهد و بخشی از محبت و عشقی است که به ایشان دارم.
وی اظهار کرد: در خلق آثار همیشه سعی کردهام با مهربانی و دعوت به مسالمت و دوستی همراه باشند. هدفم این بوده که مخاطب با دیدن آثار، آرامش، محبت، دوستی و پیوند را احساس کند. این حال و هوا در زمان تولید آثار و همچنین در انتخاب آنها برای نمایشگاه رعایت شده است.
این نقاش در خصوص جایگاه نقاشی و هنرهای تجسمی در جامعه امروز، بیان کرد: به طور کلی میتوان گفت که در برخی زمینهها کمی آشفتگی و سستی دیده میشود، اما تلاشهای بسیاری توسط دوستان و هنرمندان در جریان است تا این فعالیتها به ثمر برسند و امیدوارم بتوانیم موقعیتهای بهتری در ایران ایجاد کنیم.
در ادامه کلاهی اهری، شاعر به ایسنا گفت: ایده نمایشگاه و پیوند شعر و تصویرسازی از سالها پیش شکل گرفت. دوستی من با رضا فردوسی به سال ۱۳۵۸ بازمیگردد و واسطه این دوستی، شعر بود. در آن زمان، جمعی از دوستان با سابقه در شعر کلاسیک، به شعر نو ورود کرده بودیم و من نیز در سال ۱۳۵۵ نخستین دفتر شعر خود را چاپ کرده بودم. دوستانی همچون زندهیاد تقی خاوری، روانشاد رضا افضلی، آقای دبیری جوان و آقای علیاصغر موسوی در کنار یکدیگر جمع شدیم و تصمیم گرفتیم کانونی ادبی برای شعر نو در مشهد ایجاد کنیم، زیرا فضای سنتی موجود امکان گردهمایی علاقهمندان به شعر نو را محدود میکرد.
وی ادامه داد: آقای رضا فردوسی که چند سالی از ما جوانتر بودند، به مرور به جمع ما پیوستند. هرچند جلسات کانون به تدریج کاهش یافت و نهایتاً تعطیل شد، دوستی ما با ایشان ادامه یافت و ایشان همواره کارهای شعری مرا دنبال میکردند. در سال ۱۳۷۳، دفتر مشترکی با عنوان «از نو تازه شویم» منتشر شد که شامل تعدادی از طرحهای ایشان در کنار شعرهای من بود و حاصل همکاری نزدیک ما دو نفر به شمار میآمد. در نشستهای هفتگی، آثار من بررسی میشد و آقای فردوسی اشراف کامل بر فضای شعری من داشتند.
این شاعر بیان کرد: پیوند شعر و تصویر در آثار ما، علاوه بر همکاری طولانی، ناشی از ذهنهای مشترک و تخیل همزمان ما بود. ما ایدهها، خیالورزیها و آرکتایپها را با هم دنبال میکردیم و این فضاهای ذهنی از ذهن ایشان به صورت تصویر و در آثار من به شکل شعر تجلی یافت. توجه ما به لایههای روانکاوانه شعر، ادبیات کهن و نقاشی مینیاتور، امکان ایجاد ارتباطی چندبعدی میان شعر و تصویر را فراهم کرد. بسیاری از آثار، ابتدا از شعر شکل گرفته و سپس تصویرسازی شدهاند و یا به عبارت دیگر، شعر من در ذهن ایشان به تصویر درآمده و در اثر هنری بازتاب یافته است.
کلاهی اهری در خصوص پیام آثار نمایشگاه گفت: در سال ۱۳۷۳، هنگام چاپ دفتر مشترک، ناشر از طریق آقای فردوسی خواست یادداشتی برای آغاز کتاب بنویسم. در آن یادداشت تأکید کردم که هدف بازتاب دادن تخیل، تصور و تفکر شخصی در طول زندگی بود. انسانها در جهان معاصر سرچشمههای خود را گم کردهاند و در میان اشیایی که روزانه تولید میشود، سرگرداناند. موفقیت و رفاه، به شکل مصرف بیشتر از طریق تبلیغات و تصاویر صنعتی القا میشود.
وی تصریح کرد: بر این اساس، به نظر من بازگشت به ایدهها و سرچشمههای اولیه انسانها میتواند نوعی واکسیناسیون در برابر این فشارها باشد. اگرچه هیچگاه قصد انتقال پیام مشخصی نداشتهام، اما ذهن من بازتاب طبیعت، گلها، درختان و سایر جلوههای ناتورالیستی را در آثارم نشان داده است. به باور من، بازگشت به آنچه در اصل بودیم، میتواند انسان را از سرگردانی و وابستگی به تولیدات صنعتی رها سازد و آرامش و تعادل بیشتری به زندگی ببخشد.
این نمایشگاه از روز سهشنبه آغاز و تا جمعه چهارم مهر ماه، در «نگارخانه سفید» دانشجوی یک، ساعت ۱۷ تا ۱۹:۳۰ ادامه دارد.
انتهای پیام
نظرات