حجتالاسلام محمد حائری شیرازی، استاد حوزه و دانشگاه، در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده است، نوشت: در پهنه تاریخ اسلام، شخصیتهایی همچون حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) همچون ستارگان درخشانی میدرخشند که نه تنها با علم و عمل خود، بلکه با نقش واسطهگری در انتقال معارف اهل بیت (ع) به نسلهای آینده، میراثی ماندگار بر جای گذاشتهاند.
این یادداشت، بر آن است تا با تمرکز بر نامهای که شیخ مفید در کتاب «اختصاص» (صفحه ۲۴۱) از امام رضا (ع) نقل کرده و حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) ناقل آن بوده، به بررسی ابعاد اخلاقی، اجتماعی و معنوی این پیام بپردازد. این حدیث، که همچون منشوری اخلاقی برای شیعیان تدوین شده، در برههای از تاریخ اسلام که تفرقه و اختلافات درونی امت اسلامی رو به فزونی بود، ابلاغ شد. امام رضا (ع)، هشتمین امام شیعیان، که دوران امامتشان مصادف با حکومت عباسیان و فشارهای سیاسی بود، این پیام را خطاب به دوستان و شیعیان خود فرستادند تا آنان را به سوی وحدت، اخلاق نیکو و پرهیز از تفرقه هدایت کنند. در دنیای امروز، که جوامع اسلامی با چالشهای متعددی همچون اختلافات فرقهای، جدالهای حقیقی و مجازی و تضعیف پیوندهای برادری روبرو هستند، بازخوانی این حدیث بیش از پیش ضروری به نظر میرسد.
حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)، به عنوان یکی از اصحاب برجسته امام رضا (ع) و امام جواد (ع)، نقش کلیدی در حفظ و انتقال احادیث داشت. ایشان نه تنها محدثی بزرگ بودند، بلکه با مهاجرت به ایران، معارف شیعی را در این سرزمین گسترش دادند. روایت است که امام هادی (ع) نزدیک به این مضمون را فرمودند که زیارت عبدالعظیم نزد ما همچون زیارت امام حسین (ع) است، که این سخن نشاندهنده مقام والای ایشان است. حدیث مورد بحث، که در کتاب «اختصاص» شیخ مفید آمده، نمونهای از این نقش واسطهگری است. شیخ مفید، عالم بزرگ شیعه در قرن چهارم هجری، این روایت را با سند معتبر نقل کرده و آن را به عنوان پیامی جامع برای شیعیان توصیف میکند. متن حدیث به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«یا عبدالعظیم! أبلغْ عنّی أولیائی السلامَ وقل لهم: أن لا یجعلوا للشیطان علی أنفسهم سبیلاً، ومُرْهم بالصدق فی الحدیث وأداء الأمانة، ومُرْهم بالسکوت وترک الجدال فیما لا یَعْنیهم، وإقبالِ بعضهم علی بعض والمُزاوَرة، فإنّ ذلک قربة إلیّ. ولا یشغلوا أنفسهم بتمزیق بعضهم بعضاً، فإنّی آلیتُ علی نفسی أنّه مَن فعل ذلک وأسخط ولیّاً من أولیائی دعوتُ الله لِیعذّبه فی الدنیا أشدّ العذاب، وکان فی الآخرة من الخاسرین. وعرِّفْهم أنّ الله قد غفر لمحسنهم، وتجاوز عن مسیئهم، إلاّ مَن أشرک به أو آذی ولیّاً من أولیائی أو أضمر له سوءً، فإنّ الله لا یغفر له حتّی یرجع عنه، فإنْ رجع وإلاّ نُزع رُوح الإیمان عن قلبه، وخرج عن ولایتی، ولم یکن له نصیب فی ولایتنا، وأعوذ بالله من ذلک.
ترجمه فارسی آن نیز چنین است:
ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند. و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان. و به صله رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیاء اوست. دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کردهام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سختترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود.
به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را جز، آنهایی که بدو شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، همه را مورد عفو قرار خواهد داد اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد. جز اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت(ع) نیز بی بهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه میبرم.»
این حدیث را میتوان به سه بخش عمده تقسیم کرد: بخش اول، دعوت به اخلاق فردی و پرهیز از نفوذ شیطان؛ بخش دوم، تأکید بر روابط اجتماعی و وحدت؛ و بخش سوم، هشدارهای الهی و شرایط بخشش. در ادامه، به تفسیر هر بخش میپردازیم.
بخش اول: پرهیز از راه شیطان و اخلاق فردی
امام رضا (ع) با جمله «لا یجعلوا للشیطان علی أنفسهم سبیلاً» آغاز میکنند، که به معنای نگشودن راه برای شیطان بر نفس خویش است. این عبارت، ریشه در قرآن کریم دارد، جایی که خداوند میفرماید: «إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَعَلَیٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ» (نحل/۹۹). شیطان تنها از طریق ضعفهای درونی ما نفوذ میکند، و امام (ع) با این هشدار، شیعیان را به تقویت بنیانهای اخلاقی فرا میخوانند. سپس، به راستگویی در گفتار (صدق فی الحدیث) و ادای امانت اشاره میشود. راستگویی، پایه اعتماد اجتماعی است و در احادیث متعدد، همچون حدیث پیامبر (ص) که فرمودند: «الصدق نجاة»، به عنوان نجاتبخش توصیف شده. ادای امانت نیز، که شامل امانتهای مادی و معنوی میشود، در قرآن (مؤمنون/۸) از ویژگیهای مؤمنان شمرده شده.
علاوه بر این، امام (ع) به «سکوت پرمعنا» و «ترک جدال در امور بیهوده» توصیه میکنند. سکوت پرمعنا، به معنای سکوت آگاهانه است که از سخن بیفایده جلوگیری میکند. در دنیای امروز، که شبکههای اجتماعی پر از جدالهای بیثمر است، این توصیه همچون نگینی میدرخشد. بسیاری از اختلافات مدرن، ریشه در گفتگوی بیفایده دارند که وقت گرانبها را تلف میکند. تفسیر این بخش نشان میدهد که اخلاق فردی، پایه و اساس جامعه سالم است.
بخش دوم: دعوت به وحدت و روابط دوستانه
قلب این حدیث در دعوت به «إقبالِ بعضهم علی بعض والمُزاوَرة» نهفته است، یعنی روی آوردن به یکدیگر و بازدید و صله رحم. امام (ع) تأکید میکنند که این اعمال، موجب تقرب به خدا و اولیاء است. صله رحم، در اسلام جایگاه ویژهای دارد و پیامبر (ص) فرمودند: «صِلَةُ الرَّحِمِ تَزِیدُ فِی الْعُمُرِ». در دوران امام رضا (ع)، شیعیان تحت فشار بودند و تفرقه میتوانست آنان را نابود کند. امام با هشدار «لا یشغلوا أنفسهم بتمزیق بعضهم بعضاً»، یعنی مشغول نشوند به پارهپاره کردن یکدیگر، عهد میبندند که برای چنین افرادی، دعا کنند تا در دنیا و آخرت مجازات شوند.
این بخش، منشوری برای برادری اسلامی است. در تفاسیر معاصر، همچون آنچه در منابع شیعی آمده، این حدیث به عنوان «منشور برادری» توصیف شده. در جامعه امروز، که اختلافات سیاسی و قومی امت اسلامی را تهدید میکند، این پیام یادآوری میکند که دشمنی داخلی، بزرگترین خدمت به دشمنان خارجی است. تصور کنید اگر شیعیان در کشورهای مختلف، به جای جدال، به تقویت پیوندها بپردازند، چه قدرتی ایجاد میشود.
بخش سوم: بخشش الهی و هشدارهای جدی
در پایان، امام (ع) به عفو الهی اشاره میکنند: خداوند نیکوکاران را میبخشد و از بدکاران میگذرد، جز سه گروه: مشرکان، آزاردهندگان دوستان اهل بیت، و کسانی که کینه آنان را در دل پرورند. این هشدار، نشاندهنده اهمیت ولایت است. بازگشت از خطا (توبه) راه نجات است، اما پافشاری بر کینه، روح ایمان را از دل میبرد. این بخش، با استناد به اصول عقیدتی شیعه، تأکید میکند که ولایت اهل بیت، شرط ایمان کامل است.
در نتیجه، این حدیث نه تنها یک پیام تاریخی، بلکه راهنمایی برای زندگی معاصر است. بیایید تعهد کنیم که این آموزهها را در زندگی پیاده کنیم. پرهیز از تفرقه، تقویت برادری و اخلاق نیکو، کلید سعادت دنیوی و اخروی است. همانطور که امام رضا (ع) پناه به خدا بردند از لغزشها، ما نیز بگوییم: أعوذ بالله من ذلک. این یادداشت، دعوتی است به بازخوانی میراث اهل بیت (ع) برای ساختن جامعهای متحد و اخلاقمدار.
انتهای پیام
نظرات