به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری در گزارشی نوشت: این روزها که سخنرانی رؤسای جمهور کشورهای مختلف در تریبون سازمان ملل -حتی برای چند لحظه- مهمان چشم جهانیان شده است، یک راز قدیمی دوباره مطرح شد؛ این سنگهای سبز تریبون سخنرانی، کار ایرانیهاست. همنشینی سنگهای مرمر ایرانی در مهمترین ساختمان این سازمان جهانی، نهتنها جلوه بصری این ساختمان را دوچندان کرده است، بلکه نشان میدهد چه گوهرهایی از دل معادن ایران خارج و راهی مهمترین نقاط جهان شدهاند. ماجرای فاششدن این هنر ایرانی در چنین عرصه جهانیای با روایت یکی از مشهورترین صادرکنندگان سنگ ایران که برخی لقب «پدر سنگ ایران» را به او نسبت دادهاند، گره خورده است. مرحوم ابوالقاسم سرتیپی روایتهایی از سنگهایی گفته است که روزگاری از مبدأ ایران به مقصدهای معروفی مانند سازمان ملل، کاخ کرملین در مسکو و موزه لوور ارسال شدند.
مرمر سبز سازمان ملل
«مدارک تمامش موجوده.» این جملهای است که سرتیپی به جملههایش در مورد سنگهایی که در ساختمانهای خاص کار کرده است، منگنه میکند تا کسی یادش نرود که سنگهای ایرانی چطور در نقاطی همچون صحن عمومی سازمان ملل جای گرفتهاند. محبوبیت سنگهای مرمر به رنگ سبز سازمان ملل تا جایی پیش رفته است که برخی فعالان صنف امور معادن از این سنگ و رنگ بهعنوان «سبز سازمان مللی» یاد میکنند؛ سنگی که آن را در معادن استانهای مختلف همچون اصفهان و خراسان جنوبی میتوان یافت. استفاده از این سنگ سبز در سازمان ملل جلوهای ویژه به صحن عمومی بخشیده است؛ جایی که رئیسانجمهور کشورهای جهان در ادوار مختلف پشت تریبون آن قرار گرفته و سخنرانی کردهاند. این رنگ، مفاهیمی همچون صلح را در ذهن مخاطب ثبت میکند.
از کاخ کرملین تا موزه لوور
در کنار سازمان ملل، اسامی دیگر همچون کاخ کرملین و موزه لوور هم بهگفته مرحوم سرتیپی معروفترین صادرکننده سنگ کشور، میزبان سنگهای ایرانی در مسیر بازسازی ساختمانهایشان بودهاند. او در توضیح لیست بلندبالای ساختمانهایی که با گوهرهای نهفته در معادن ایران، تزئین شدهاند، گفته بود: «عین کوهنورد که فتح قله برایش اهمیت داشت، برای من فتح آن شهر اهمیت داشت. من ۲۵۶ سفر خارج از کشور در راستای صادرات سنگ داشتم.» برای درک بهتر میراثی که مرحوم سرتیپی از خود به یادگار گذاشت، شاید بهتر باشد که نیمنگاهی به جایگاه این دو بنا یعنی ساختمان موزه لوور و کاخ کرملین داشته باشیم. در مسکو، کاخ کرملین با دیوارها و برجهای استوار خود، نمادی از قدرت و تاریخ روسیه است؛ نماهایی که با سنگهای سفید و مرمر پوشاندهشده و هر گوشهاش انعکاسی از شکوه معماری کلاسیک و تزئینات سلطنتی را به نمایش میگذارد. در پاریس هم موزه لوور با نمای عظیم شیشه و سنگهای مرمرین، هنر و تاریخ جهان را در دل خود جای داده است. لوور پاریس دارای ۴طبقه است که بدنه آن از سنگ تراشخورده ساخته شده است اما دقیق نمیتوانیم بگوییم که کدام سنگ نامی از ایران را در بازسازیهای دورهای استفاده کرده است.
استفاده از سنگ ایرانی در مسیر بازسازی
البته قدمت موزه لوور یا کاخ کرملین بالای ۱۰۰سال است و قطعا در بناهای اولیه و اصلی این ساختمانها از سنگ ایرانی استفاده نشده و در ادامه مسیر در جاهایی که نیاز به بازسازی بوده از سنگهای ایرانی بهطور محدود استفاده کردهاند. ابوالقاسم سرتیپی در مصاحبهای با اتاق بازرگانی اصفهان این موضوع را مطرح کرد که چگونه سنگهای ایرانی در اغلب ساختمانهای دنیا ازجمله این ساختمانهای معروف استفاده شده است. تکرار روایت ناب مرحوم ابوالقاسم سرتیپی از سنگهای ارسالی او در سازمان ملل، بهانه خوبی است تا بدانیم یک ایرانی چطور به این جایگاه رسیده است. سرتیپی سال۱۳۲۵ در خمینیشهر اصفهان متولد و در دهه۵۰ وارد صنعت سنگ شد. او توانست به یکی از چهرههای بیرقیب این صنعت تبدیل شود. سرتیپی نخستین کسی بود که سنگ را در بستهبندیهای استاندارد صادر و محصولاتش را به بیش از ۲۳کشور جهان ازجمله آمریکا، فرانسه و روسیه، ارسال کرد.
انتهای پیام
نظرات