به گزارش ایسنا، امروز چهارمین سالگرد درگذشت پروین خلیلی همسر سید موسی صدر معروف به امام موسی صدر در سال ۱۴۰۰ است.
پروین کیست؟
پروین خلیلی دختر شیخ عزیزالله خلیلی از علمای شهر کازرون به واسطه شغل پدر، مقیمِ نجف شد و به واسطه پیوند ازدواج با یکی از مشهورترین و خوشنامترین روحانیهای ایرانی شیعه آن روزگار، شهرت یافت.
او در سال ۱۳۳۵ زمانی که سید موسی صدر طلبهِ سطوح عالی حوزه نجف اشرف بود به ازدواج او در آمد. حاصل این ازدواج دو پسر و دو دختر بود. سید صدرالدین در سال ۱۳۳۵، سید حمیدالدین در سال ۱۳۳۸، سیده حورا در سال ۱۳۴۱ و سیده ملیحه در سال ۱۳۵۰ به دنیا آمدند.
رابطه عاطفی و عاشقانه سید موسی و پروین به حدی نزدیک و صمیمی بود که سید موسوی ۹ سال بعد از ازدواجش و ۱۳ سال قبل از ربوده شدن در لیبی، غزلی ۱۰ بیتی تحت عنوان «مهتاب» سرود. ویژگی غزل مهتاب این بود که هر مصرع از آن با حروف اول نام و نام فامیل «پروین خلیلی» سرود.
آن غزل معروف عبارت بود از: «پردهای از پرند سیماندود، ماه بر دوش شام گسترده/ روشن و دلکش و خیالانگیز، وز نسیم شبانه افسرده/ واندر اعماق آشیانه خویش، سر خود مرغ حق فروبرده/ یاد بیداری و تلاش و سخن، از خیال زمانه بسپرده/ نیمی از شام هجر بگذشته، صحبت غم به جانم آورده/ خواب بگریخته ز دیده من، دامن از اشک چشم پر کرده/ لیک با رنج جانگداز فراق، روح باز از غمش نیازرده/ یاد مهر حیاتبخش «مه» ام، زنده میدارد این تن مرده/ لاله حاوی او چراغ شب است، نور بر شام هجر بسپرده/ یارب از جور دهر برهانش، تا که برهاند این سراپرده.»

یکی از مشهورترین ویژگیهای پروین خلیلی سعهصدر و صبوری بالای او بود. با این حال او هر وقت از همسرش یاد میکرد از ویژگیها و خصوصیات مثبت او سخن میگفت.
حبیبه جعفریان نویسنده کتاب «هفت روایت خصوصی از زندگی امام موسی صدر» در یکی از فصول این کتاب با اشاره به شخصیت صبور پروین خلیلی نوشت: «در تمام سالهای زندگیشان فکر نکرد آقا موسی را بابت چیزی سرزنش کند. حتی فکر نکرد که گاهی به او بگوید: «موسی». خیلی وقتها از خیلی چیزها خسته میشد، ولی حرفش را نمیزد.
ملیحه دختر کوچکش میپرسد: «یعنی هیچوقت به بابا نگفتی: این چه وضعی است؟ من نمیتوانم. خسته شدهام؟» نه ... یادش نمیآید چنین چیزی به آقا موسی گفته باشد. فقط یک بار، آن سالهایی که در «حازمیه» بودند و طبقه بالای ساختمان مجلس اعلای شیعیان لبنان زندگی میکردند، اینطوری شد.
پنجرههای ساختمان «حازمیه» طوری بود که هر وقت باران میآمد، آب راه میافتاد توی خانه و روی فرشها. لبنان هم که پر باران. یک بار که دوباره اینطوری شده بود به آقا موسی گفت دیگر نمیتواند در این ساختمان زندگی کند، گفت میخواهد برود خانه استیجاری، اما نرفت و تا همان روزهای آخری که آقا موسی خودش هم لبنان بود، در «حازمیه» ماندند. مردم و دوستانشان هم میگفتند که «حازمیه» جای امنتر و بهتری برای خانواده صدر است. هرچند به نظر او هیچ جایی در لبنان برای خانواده صدر امن نبود.

امام موسی صدر هیچ محافظت خاصی از خودش نمیکرد. با خودش نه محافظ داشت، نه اسلحه. تقریبا در تمام هفت سالی که در «حازمیه» بودند، آخرین کار پری بعد از اینکه همه خوابیده بودند و خانه آرام بود و همهچیز سر جایش بود و ساعت از دوازده شب گذشته بود، این بود که بیاید توی ایوان طبقه سوم که خیابان از تویش پیدا بود و چشم بگرداند ببیند سر ماشین آقای صدر آیا از پیچ میدان پیداست؟ آیا امشب هم اتفاقی نمیافتد و او سالم برمیگردد یا نه؟
تنها محافظتی که آقا موسی از خودش میکرد این بود که وقتی میخواست جایی برود، ساعت قبلی معلوم نمیکرد. نمیگفت کی کجا میرود. اگر آدمی بود که اهل محافظت از خودش بود، نباید این سفر را میرفت. نباید پیش قذافی میرفت. خیلیها هم به او گفتند. پری خانم هم ته دلش راضی نبود. نگران بود، ولی اگر قرار بود یک جوری زندگی کنند که او نگران نباشد که اصلا نباید میآمدند لبنان. نباید خانوادهشان را در قم رها میکردند. اصلا نباید با هم عروسی میکردند.»
سید موسی کیست؟
سید موسی در ۱۴ خرداد ۱۳۰۷ از سید صدرالدین صدر و صفیه طباطبایی قمی به دنیا آمد. خانه آنان در محله چهارمردان قم بود. جد پدریش سید اسماعیل صدر جانشین آیت الله سیدمحمدحسن میرزای شیرازی معروف به میرزای بزرگ، صاحب فتوای تحریم تنباکو بود. مادرش دختر سیدحسین طباطبایی قمی جانشین سید ابوالحسن اصفهانی، رهبر قیام مردم مشهد علیه رضاخان بود.
بعد از رسیدن به سن مدرسه به دبستان حیات قم رفت و پس از آن وارد دبیرستان سنایی قم شد. او در دوره دبیرستان به آموختن علوم اسلامی در حوزه علمیه قم علاقمند شد و پس از تمام شدن دوره راهنمایی و پشت سر گذاشتن مقدمات علوم حوزوی، در سن ۱۵ سالگی در خرداد ۱۳۲۲ رسما طلبه علوم دینی در حوزه علمیه قم شد و در مدتی کوتاه، دروس دوره سطح را خواند و از بهار ۱۳۲۶ دوره درس خارج را شروع کرد و تا سال ۱۳۳۲ به تحصیل و تدریس در حوزه علمیه قم ادامه داد.

اساتید سیدموسی جوان در دروس سطح و خارج عبارت بودند از سیدمحمد باقر سلطانی طباطبایی، عبدالجواد جبل عاملی، سید روح الله موسوی خمینی، سیدمحمد محقق داماد، سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدصدرالدین صدر و سید محمد حجت .
دوستان اصلیِ هم بحث سید موسی صدر در قم، حضرات آیات سید موسی شبیری زنجانی، سید مهدی روحانی، سید محمد بهشتی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و ناصر مکارم شیرازی بودند.
همدرس اصلی او در نجف اشرف نیز آیت الله شهید سید محمدباقر صدر پسرعمو و دوست صمیمش بود. سید محمدعلی موحد ابطحی نیز از دوستان نزدیکش در این شهر بود.
پس از درگذشت پدرش سید صدرالدین صدر در سال ۱۳۳۲ برای تکمیل آموزشهای حوزوی به نجف اشرف رفت و تا سال ۱۳۳۷ در آنجا ماند.
اساتید دروس خارج سید موسی جوان در نجف اشرف نیز آیات عظام سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، شیخ حسین حلی و شیخ مرتضی آل یاسین بودند.
او دروس فلسفی را هم نزد آیتالله سید رضا صدر و علامه محمدحسین طباطبایی در قم و شیخ صدرا بادکوبه ای در نجف اشرف خواند.
با دعوت رسمی معمر قذافی، رهبر معدوم لیبی از امام موسی صدر، شیخ محمد یعقوب و استاد عباس بدرالدین از دوستان و همراهان نزدیک امام موسی در تاریخ سوم شهریور سال ۱۳۵۷ آنان به لیبی سفر کردند. دعوت شدگان تا ساعت یک بعدازظهر ۸ شهریور همان سال هم در انظار عمومی دیدند و به خبرنگاران از قصد خود برای رفتن به کاخ معمر قزافی خبر دادند اما از لحظهای که سوار بر خودروی دولت لیبی، راهی این ملاقات شدند، از چشم همگان ناپدید شدند.
امام موسی صدر و همراهانش جلوی هتل الشاطی در پاسخ به پرسش روزنامهنگارانی که از او پرسیدند: «شما کجا می روید؟» امام موسی صدر در حالی که سوار بر خودروی تشریفات دولتی می شد، پاسخ داد: «به ملاقات سرهنگ معمر قذافی میرویم.»
بعد از منتشر شدن خبر مفقود شدن امام موسی صدر، دولت قزافی با دستپاچگی اعلام کرد امام موسی صدر و همراهانش بعد از دیدار با معمر قذافی به ایتالیا سفر کردند. این گزافهگویی دولت قزافی به سرعت توسط دستگاههای قضایی لبنان و ایتالیا و تحقیقات انجام شده توسط واتیکان، تکذیب شد.
آنان هرگونه خروج صدر از لیبی و ورود او به رم را رسما تکذیب کردند. علاوه بر این تحقیقات، مجموعه اطلاعاتی که تا سالها بعد به دست آمد، هرگز خروج امام موسی صدر و همراهانش از خاک لیبی را تایید نکرد.
و اینگونه بود که ۱۶۹ روز قبل از به ثمر رسیدن جوانترین انقلاب سیاسی قرن بیستم به رهبری آیتالله العظمی سید روحالله موسوی خمینی، خلیلی پروین در حالی از همسرش خداحافظی کرد که معمر قزافی رهبر مخلوع لیبی شوهرش را به این کشور دعوت کرد. امام موسی صدر و دو دوستش پنج روز بعد از ورود به لیبی برای همیشه مفقود شدند.
پیگیریهای سید روحالله
با اطلاع امام خمینی از موضوع ناپدید شدن امام موسی صدر در لیبی، ایشان در تاریخ اول مهر سال ۱۳۵۷ در نامهای خطاب به حافظ اسد رئیس جمهور وقت سوریه از وی خواست تا پیگیر سرنوشت امام موسی صدر شود.
رهبر فقید انقلاب اسلامی در این نامه نوشتند: «حضرت آقای حافظ اسد، رئیس جمهوری سوریه و رئیس کنگره جبهه صمود و رفض «۱» پس از اهدای سلام؛ این جانب از غیبت جناب حجت الاسلام آقای سید موسی صدر نگران و متأثرم. از جنابعالی تقاضا دارم که این موضوع را با سران کشورهایی که در قضیه فلسطین اجتماع کرده اند در میان گذارید و اهتمام آنان را جلب نمایید. ما و ملت ایران، در این عصر، گرفتار رژیمی هستیم که با اتکا به پشتیبانی امریکا ملت را در آتش دیکتاتوری و کشتارهای دسته جمعی و سلب همه آزادی ها می سوزاند. ما از شما سران دولت های اسلامی برای رهایی ملت بی پناه ایران کمک می خواهیم. برادران مسلمان شما در زیر چکمه دژخیمان شاه خرد شده اند و حکومت نظامی که در اکثر شهرستانهای مهم ایران برپاست ملت را به جان آورده. از پیامبر اسلام - صلی اللَّه علیه و آله و سلم - نقل میشود: کُلُّکم راعٍ و کُلُّکم مَسئولٌ عن رَعِیَّته؛ همه افراد و از جمله شما سران دولتهای اسلامی که قدرت دفاع از ملت مظلوم ما را دارید مسئول هستید.»
رهبر فرزانه ایران در تاریخ ۲۶ مهر ۱۳۵۷ نیز در نامهای دیگر به معمر قذافی پیگیر سرنوست امام موسی صدر شدند.
امام خمینی در این نامه خطاب به قذافی نوشتند: «قضیۀ جناب حجتالاسلام آقای صدر به شکل معمایی مرموز درآمده است. بستگان ایشان پس از بررسی میگویند در لیبی هستند. چون جناب ایشان مورد احترام و محبت روحانیون و دیگر جناحها هستند و این امر موجب نگرانی آنهاست، مقتضی است در آن اهتمام نمایید و از دولت خودتان بخواهید ما را از سلامت ایشان و محل اقامت شان مطلع نموده، نگرانی ها را رفع کنند.»
بنیانگذاری جمهوری اسلامی ایران کمتر از یک ماه بعد یعنی در تاریخ ۲۰ آبان ۱۳۵۷ در بخشی از مصاحبه خود با خبرنگار روزنامه لبنانی النهار در پاسخ به این پرسش که به نظر حضرت آیت الله چه کسانی در اخفای امام موسی صدر نقش داشته اند؟ آیا به نظر حضرتعالی، امام موسی صدر هنوز زنده اند؟ آیا تصور می فرمایید که ایشان به لبنان برگردند یا خیر؟ بین شما و مجلس اعلای شیعه در لبنان، چه ارتباطی وجود دارد، گفتند: «راجع به اینکه ایشان را چه کسی مخفی کرده است، من اطلاعی ندارم اما راجع به اینکه ایشان زندهاند و برگردند، امیدوارم که زنده باشند و برگردند. من به ایشان علاقه دارم و امیدوارم که به سلامت برگردند و کار خودشان را ادامه دهند.»
اسفند ۱۳۵۷ عبدالسلام جلّود معاون معمر قذافی و اعضای شورای انقلاب لیبی به ایران سفر کردند تا پیام تبریک معمر قذافی، رهبر لیبی را به امام ابلاغ کنند. جلّود هفتم اسفند به دیدار امام خمینی رفت.
ماجرای ربوده شدن امام موسی صدر مهمترین موضوع مذاکرات هیات لیبیایی در ایران بود. امام در این دیدار تاکید کردند: «ما نگران سرنوشت امام موسی صدر هستیم و میخواهیم به محض بازگشت به لیبی به سرهنگ قذافی بگویید هرچه زودتر در مورد سرنوشت امام موسی صدر رسیدگی کند.»
سید موسی صدر در شهر نجفاشرف با خانواده خلیلی که اصالت شیرازی و کازرونی داشت آشنا شد و در سال ۱۳۳۵ با پروین ازدواج کرد و حاصل این پیوند چهار فرزند پسر و دختر بود.
فرجام نامیمون
زندگی مشترک و زیر یک سقفِ پروین خلیلی با امام موسی صدر ۲۲ سال طول کشید اما از زمان ناپدید شدن سید موسی در لیبی تا زمان وفات پروین، ۲۱ سال هم در چشم انتظاری سپری شد. او در طول ۴۳ سالی که از مفقود شدن امام موسی صدر گذشت، خاک لبنان را به امید بازگشت همسرش ترک نکرد.

مدت زمان زندگی پروین خلیلی با امام موسی صدر از سال ۱۳۳۵ آغاز شد و تا لحظه درگذشتش در سال ۱۴۰۰ بیش از ۶۵ سال طول کشید.
چشم پروین خلیلی به در خشک شد، اما خبری از یارش نشد که نشد و او در حسرت دیدار یار، سر به تیرهِ تراب گذاشت.
پیکر مرحومه پروین خلیلی صبح شنبه هشتم مهر سال ۱۴۰۰ از مقابل مؤسسات امام موسی صدر در شهر صور لبنان تشییع و در حسینیه الزهرای این شهر به خاک سپرده شد.
در پایان چهل و سومین سالگرد ربوده شدن امام موسی صدر در کشور لیبی، گذشت بیش از 36 سال از درگذشت امام خمینی و گذشت چهار سال از درگذشت پروین خلیلی پرونده ربوده شدن ایشان همچنان باز است اما نه امام خمینی در قید حیات است تا پرونده ایشان را دنبال کند و نه پروین خلیلی زنده است تا چشم به راه شوهرش باشد.
بعد از سقوط رژیم بشار اسد و آزادی زندانیان اخباری از زندان صیدنایا سوریه شایعاتی مبنی بر قرار داشتن نام امام موسی صدر در لیست زندانیان صیدنایا منتشر شد ولی هیچ منبع رسمی این شایعات را تایید نکرد.
منابع:
پایگاه اطلاع رسانی امام موسی صدر
حبیبه جعفریان، «هفت روایت خصوصی از زندگی امام موسی صدر»
غلامرضا گلی زواره، مشعل درخشان دانش و اندیشه، تهیهکننده و ناشر: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، چاپ اول، ۱۳۹۰
انتهای پیام
نظرات