به گزارش ایسنا، تیم برنرز لی، خالق وب جهانگستر، پایههای اینترنت را آنطور که ما میشناسیم در سال ۱۹۸۹ بنا نهاد. برنرز لی، مغز متفکر ایدههای پیشگامی مانند HTTP و URL، تصمیم گرفت کد منبع را بدون هیچ گونه هزینه حق امتیازی به صورت رایگان در دسترس قرار دهد.
به نقل از گاردین،اکنون او جزئیات بیشتری از تصمیم خود برای انجام این کار ارائه داده و عنوان کرده است که من وقتی اولین بار ایده وب جهانی به ذهنم رسید، ۳۴ ساله بودم. از هر فرصتی برای صحبت در مورد آن استفاده میکردم: مطرح کردن آن در جلسات، طرح زدن آن روی تخته سفید برای هر کسی که علاقهمند بود، حتی کشیدن طرح وب روی برف با چوب اسکی برای دوستم در جایی که قرار بود یک روز آرام باشد. من بیوقفه به رؤسای سازمان اروپایی تحقیقات هستهای (سرن)، جایی که در آن زمان کار میکردم، درخواست دادم. آنها در ابتدا این ایده را «کمی عجیب» میدانستند، اما در نهایت تسلیم شدند و اجازه دادند روی آن کار کنم. ایده ترکیب دو فناوری رایانهای از پیش موجود، یعنی اینترنت و ابرمتن، که یک سند معمولی را میگیرد و با اضافه کردن «لینک» به آن جان میبخشد، مرا مجذوب خود کرد.
خالق شبکه جهانی وب تاکید دارد: ارائه چنین روش سادهای برای گشت و گذار در اینترنت به کاربران، خلاقیت و همکاری را در مقیاس جهانی ممکن میکند. اگر میتوانستید هر چیزی روی آن قرار دهید، پس از مدتی، همه چیز روی آن قرار میگرفت.
تصویر بزرگ
او ادامه داد: برای اینکه وب همه چیز را در خود داشته باشد، همه باید بتوانند از آن استفاده کنند و بخواهند این کار را انجام دهند. این خودش درخواست زیادی بود. من نمیتوانستم از آنها بخواهم که برای هر جستجو یا بارگذاری که انجام میدهند، هزینهای بپردازند. بنابراین، برای موفقیت، باید رایگان میبود.
برنرز لی اضافه کرد که او میخواست وب جهانگستر برای همه کار کند و برای این منظور، ضروری بود که دسترسی به آن آزادانه باشد. او پیش از این در مصاحبهای توضیح داده بود که اگر این فناوری در انحصار او باقی میماند، هرگز به موفقیت نمیرسید.
او استدلال کرد: شما نمیتوانید پیشنهاد دهید که چیزی یک فضای جهانی باشد و در عین حال کنترل آن را در دست داشته باشید. تصمیم نهایی برای در دسترس قرار دادن رایگان همه چیز توسط موسسه سرن گرفته شد، جایی که برنرز-لی قبلا در آن کار میکرد، قبل از اینکه کنسرسیوم وب جهانگستر (W۳C) را در موسسه فناوری ماساچوست در سال ۱۹۹۴ تاسیس کند.
پشیمانی
برنرز-لی در آخرین مقاله خود خاطرنشان کرد که قرار بود اینترنت آزاد، خلاقیت و همکاری را در بستری جهانی برانگیزد. اما این چشمانداز به چیز دیگری تبدیل شده است. او مینویسد: امروز، به اختراع خود نگاه میکنم و مجبورم بپرسم: آیا وب هنوز هم رایگان است؟ پاسخ این است: نه، نه همه آن.
برنرز-لی با اشاره به پلتفرمهای بزرگ فناوری که اکنون حجم عظیمی از دادههای شخصی کاربران را جمعآوری کرده و سپس آن را به دلالان آنلاین و دولتها میفروشند و درها را برای نظارت و سرکوب باز میکنند، ظهور الگوریتمها، به ویژه الگوریتمهای رسانههای اجتماعی را که انواع آسیبها را به ذهن جوانان وارد میکنند، مقصر میداند و میگوید: در بسیاری از پلتفرمها، ما دیگر مشتری نیستیم، بلکه به محصول تبدیل شدهایم. دادههای ما، حتی اگر ناشناس باشند، به بازیگرانی فروخته میشوند که هرگز قصد دسترسی به آنها را نداشتیم، و سپس میتوانند ما را با محتوا و تبلیغات هدف قرار دهند. این شامل محتوای عمدا مضر است که منجر به خشونت در دنیای واقعی میشود، اطلاعات نادرست را منتشر میکند، سلامت روانی ما را به خطر میاندازد و به دنبال تضعیف انسجام اجتماعی است.
او اضافه کرد: معامله دادههای شخصی برای استفاده، قطعا با دیدگاه من برای یک وب رایگان مطابقت ندارد. برنرز-لی همچنین استدلال میکند که در جایی بین اولین ظهور اینترنت و تولد دوباره آن در عصر رسانههای اجتماعی، ما مسیر اشتباهی را در پیش گرفتیم.
اکنون در یک دوراهی جدید هستیم، دوراهیای که باید تصمیم بگیریم آیا هوش مصنوعی برای بهبود جامعه استفاده خواهد شد یا به ضرر آن. چگونه میتوانیم از اشتباهات گذشته درس بگیریم؟ اول از همه، باید مطمئن شویم که سیاستگذاران در نهایت همان بازی جبران عقبماندگی یک دههای را که در مورد رسانههای اجتماعی انجام دادهاند، انجام ندهند. زمان تصمیمگیری در مورد مدل حکمرانی برای هوش مصنوعی گذشته است، بنابراین باید با فوریت اقدام کنیم.
چگونه میتوانیم به جلو حرکت کنیم؟ بخشی از ناامیدی از دموکراسی در قرن بیست و یکم این است که دولتها در برآوردن خواستههای شهروندان دیجیتال بسیار کُند بودهاند. چشمانداز صنعت هوش مصنوعی به شدت رقابتی است و توسعه و حاکمیت توسط شرکتها دیکته میشود. درسی که از رسانههای اجتماعی میتوان گرفت این است که این امر برای فرد ارزشی ایجاد نمیکند.
برنرز-لی تاکید کرد که من وب جهانگستر را روی یک کامپیوتر در یک اتاق کوچک کدگذاری کردم. اما آن اتاق کوچک متعلق به من نبود، بلکه در سرن بود. سرن پس از جنگ جهانی دوم توسط سازمان ملل و دولتهای اروپایی ایجاد شد که یک نقطه عطف تاریخی و علمی را شناسایی کردند که نیاز به همکاری بینالمللی داشت. تصور اینکه یک شرکت بزرگ فناوری موافقت کند وب جهانگستر را بدون هیچ پاداش تجاری مانند سرن که به من اجازه داد، به اشتراک بگذارد، دشوار است. به همین دلیل است که ما به یک نهاد غیرانتفاعی شبیه سرن نیاز داریم که تحقیقات بینالمللی هوش مصنوعی را پیش ببرد.
خالق شبکه جهانی وب در پایان اعلام کرد: من وب جهانگستر را رایگان در اختیار دیگران قرار دادم، چون فکر میکردم فقط در صورتی کار میکند که برای همه مفید باشد. امروز، بیش از هر زمان دیگری معتقدم که این حرف درست است. وضع مقررات و حکومت جهانی از نظر فنی امکانپذیر است، اما به اراده سیاسی وابسته است. اگر بتوانیم آن را به دست آوریم، این شانس را داریم که وب را به عنوان ابزاری برای همکاری و خلاقیت در مرزهای فرهنگی احیا کنیم. میتوانیم افراد را دوباره توانمند کنیم و وب را پس بگیریم. هنوز خیلی دیر نشده است.
انتهای پیام
نظرات