میلاد بگی در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه در سال ۱۳۹۱ بحث شهر دوستدار سالمند و کودک در همدان مطرح شد و وعدههایی درباره اجرای برنامههای گسترده داده شد، اظهار کرد: اما امروز، بعد از بیش از یک دهه، تازه صحبت از طراحی ساختار شهر دوستدار سالمند در همدان به میان آمده است. این نشان میدهد که اگر هم برنامههایی وجود داشته، به مرحله اجرا نرسیده یا با ایدهآلهای مورد انتظار فاصله زیادی داشته است.
استادیار جمعیتشناسی دانشگاه بوعلیسینا همدان با بیان اینکه همدان بهعنوان یکی از شهرهای بزرگ کشور و همچنین شهری تاریخی که توریستها و گردشگران داخلی و خارجی زیادی را میزبانی میکند، هنوز در زمینه مناسبسازی شهری برای سالمندان با چالشهای جدی روبهروست، گفت: همانند بیشتر شهرهای ایران، بیشتر اقدامات در حد احداث پارک یا ارائه تخفیف در بلیتهای حملونقل عمومی خلاصه شده است؛ در حالیکه مشکلات بسیار بنیادیتر هستند.
میلاد بگی با اشاره به اینکه احداث پارک مجهز و مناسب برای سالمندان و درنظرگرفتن تخفیفهایی نیز در بلیت حملونقل عمومی برای آنان در نگاه اول ارزشمند به نظر میرسند، بیان کرد: مشکل از جایی آغاز میشود که سالمند باید از منزل خود خارج شود. بسیاری از واحدهای مسکونی فاقد آسانسور یا مسیرهای دسترسی ویژه برای سالمندان هستند و همین امر نخستین مانع جدی در بهرهمندی از خدمات شهری محسوب میشود.
وی افزود: پس از خروج از منزل نیز مشکلات دیگری بروز میکند. پیادهروهای شهر در بسیاری از نقاط ناهموار و پر از پستی و بلندی هستند و عبور افراد سالمند با عصا، واکر یا ویلچر را دشوار و گاه ناممکن میسازند. علاوه بر این، پیادهروها اغلب با خطوط عابر پیاده همتراز نیستند و جداول مرتفع مانع عبور ایمن سالمندان میشود.
بگی به حوزه حملونقل عمومی نیز اشاره و اظهار کرد: چالشها همچنان جدیاند. بخش عمدهای از ناوگان اتوبوسرانی فرسوده و فاقد جایگاه ویژه برای سالمندان یا افراد دارای ویلچر است. هیچیک از اتوبوسها امکان کاهش ارتفاع برای ورود و خروج آسان را ندارند و رانندگان نیز موظفند حرکت وسیله را تا زمان نشستن سالمند به تأخیر بیندازند که در بسیاری از مواقع توجهی به این مساله نمیشود.
جایگاه اجتماعی سالمندان در شرایط امروز
استادیار جمعیتشناسی دانشگاه بوعلیسینا همدان با بیان اینکه با وجود پدیده مهاجرفرستی و از دستدادن هرساله بخشی از جمعیت جوان استان در سالهای آینده با شتاب بیشتر روند سالمندی جمعیت در استان مواجه میشویم، بیان کرد: در سطح استانی آمارها تصویر روشنی از وضعیت همدان به دست میدهند. بر اساس دادههای اخیر، ۹.۱۳ درصد جمعیت استان را سالمندان تشکیل میدهند و همدان از این نظر در رتبه هفتم کشور قرار دارد. نرخ باروری کل در این استان تنها ۵۵.۱ فرزند به ازای هر زن است که یکی از پایینترین سطوح کشور به شمار میرود که برنامهریزی در این زمینهها باید با حساسیت بیشتری دنبال شود.
بگی با اشاره به اینکه جامعه در حال گذار است اما یکی از ویژگیهای بارز جامعه ایرانی همچنان «خانوادهگرایی» است و همزمان ترکیبی از ارزشهای سنتی و مدرن در آن جریان دارد، بیان کرد: خانواده در ایران هنوز کانون اصلی حمایتهای عاطفی و اقتصادی به شمار میآید و سالمندان در درون خانوادهها معمولاً جایگاه محترم و ارزشمندی دارند. این امر باعث شده است که در مقایسه با بسیاری از جوامع غربی، سالمندان در ایران کمتر با انزوای کامل اجتماعی مواجه شوند.
وی تاکید کرد: پژوهشها نشان میدهد که در نسلهای جدید گرایش به خانوادهگرایی کاهش یافته و ارزشها و نگرشها در حال تغییر است که امری طبیعی در فرآیند تحولات نسلی است، اما در عمل به آن معناست که حمایتهای سنتی از سالمندان ممکن است در آینده کاهش یابد. بنابراین، در کنار اتکای سالمندان به خانواده، لازم است سیاستها و برنامههای حمایتی جامعه و دولت نیز تقویت شوند تا جایگاه اجتماعی سالمندان حفظ و ارتقا پیدا کند.
نقش سالمندان در گذشته و امروز در ثبات خانواده
بگی با بیان اینکه در گذشته سالمندان نقش محوری و مرکزی در حفظ ثبات و انسجام خانوادگی ایفا میکردند و کارکردهای متنوعی برای خانواده داشتند، ادامه داد: تجربیات سالمندان در تصمیمگیریهای خانوادگی مورد احترام بود و همه اعضای خانواده بر آن تأکید داشتند. در ساختار خانوادههای سنتی، چه خانوادههای گسترده و چه سایر انواع، سالمندان اغلب بهعنوان سرپرست خانواده در نظر گرفته میشدند و تصمیمات مهم توسط آنها اتخاذ میگردید یا دستکم با مشورت آنان صورت گرفتس. علاوه بر این، مسئولیتهایی همچون تربیت نوهها نیز بر عهده آنان بود. چنین نقشی به حفظ ارزشهای فرهنگی کمک میکرد، زیرا در ارتباط میان نوهها و پدربزرگها و مادربزرگها، انتقال سنتها و ارزشها به نسلهای جدید شکل میگرفت و این امر به ثبات عاطفی و اجتماعی خانواده یاری میکرد.
استادیار جمعیتشناسی دانشگاه بوعلیسینا همدان به تغییر و کاهش نقش سالمندان در خانواده با تغییرات اجتماعی از جمله کاهش اندازه خانوادهها و افزایش شهرنشینی، اشاره کرد و گفت: البته باید توجه داشت که ساختارهای فرهنگی جامعه هنوز هم بهگونهای است که اگر فرد سالمندی در خانوار حضور داشته باشد، بهعنوان سرپرست خانوار شناخته میشود، حتی اگر در عمل چنین نقشی نداشته باشد. با این حال، واقعیت این است که جایگاه سالمندان در مقایسه با گذشته کمرنگتر شده و مشارکت آنان در تصمیمگیریها کاهش یافته است، هرچند در برخی خانوادهها همچنان نقش حمایتی دارند.
وی افزود: امروزه، نقش سالمندان بیشتر به نگهداری از نوهها محدود شده است، هرچند این مسئولیت نیز بیش از پیش به مهدکودکها واگذار میشود. بخشی از این وضعیت را میتوان ناشی از ترتیبات زندگی سالمندان دانست، چراکه بسیاری از آنان امروزه بیش از گذشته به تنهایی یا تنها با همسر خود زندگی میکنند. این تغییر سبک زندگی بهطور طبیعی بر ثبات خانوادگی اثر گذاشته و کاهش حضور مستقیم سالمندان در واحدهای خانوادگی، موجب شده است که نقش آنان در تصمیمگیریهای کلیدی نیز کمرنگتر شود.
وضعیت اقتصادی و چالشهای سالمندان
بگی با بیان اینکه با مشکلات جدی اقتصادی و تورم بالا مواجه هستیم و این شرایط تمامی اقشار جامعه و سالمندان را تحت تاثیر قرار داده، گفت: تغییر در الگوی همسکنایی سالمندان نیز این وضعیت را پیچیدهتر کرده است. در گذشته، بسیاری از سالمندان در خانوادههای گسترده یا هستهای زندگی میکردند و حمایتهای عاطفی و بهویژه اقتصادی سایر اعضای خانواده برای آنان فراهم بود. اما امروز، با توجه به اینکه بخش بزرگی از سالمندان در خانوارهای کوچکتر و یا به صورت مستقل زندگی میکنند، این حمایتها کاهش یافته است.
وی افزود: حتی در خانوادههای سهنسلی که امکان حمایت اقتصادی از سالمندان وجود دارد، پدیدهای موسوم به نسلهای ساندویچی شکل گرفته است. در چنین خانوادههایی والدین میان دو مسئولیت اقتصادی گرفتار میشوند که از یک سو باید منابع محدود خود را صرف فرزندان کنند و از سوی دیگر از والدین سالمندشان نیز حمایت کنند. این وضعیت فشار مضاعفی را بر نسل میانی وارد کرده و در عمل، پایداری حمایت از سالمندان را با چالش روبهرو ساخته است.
بگی با اشاره به اینکه این شرایط برای زنان سالمند دشوارتر است، بیان کرد: نخست اینکه بخش قابلتوجهی از زنان سالمند بهتنهایی زندگی میکنند. دوم آنکه در کشور ما مشارکت اقتصادی زنان در دهههای گذشته پایین بوده و بسیاری از آنان فاقد سابقه اشتغال و به تبع آن، مستمری بازنشستگی هستند. از سوی دیگر، امید زندگی زنان بالاتر است و همین امر احتمال از دست دادن همسر و زندگی در تنهایی را برای آنان افزایش میدهد. ترکیب این عوامل باعث شده زنان سالمند با فشار اقتصادی بیشتری مواجه شوند. در این شرایط، حمایتهای سازمانهایی مانند بهزیستی و کمیته امداد نیز محدود است و پاسخگوی نیازهای واقعی این قشر نیست.
استادیار جمعیتشناسی دانشگاه بوعلیسینا همدان با اشاره به دغدغههای سالمندان بازنشسته و وضعیت صندوقهای بازنشستگی، گفت: آمارها نشان میدهد از میان حدود ۱۷ صندوق بازنشستگی فعال در کشور، ۱۵ صندوق با بحران مالی و عملاً ورشکستگی مواجه هستند و تنها صندوق تأمین اجتماعی و صندوق نیروهای مسلح وضعیت نسبتاً پایدارتری دارند. این در حالیست که نسل پرشمار متولدین دهه ۱۳۶۰ هنوز به سنین سالمندی نرسیدهاند و با ورود این جمعیت انبوه به سن بازنشستگی، فشار مضاعفی بر صندوقهای بازنشستگی وارد خواهد شد.
بگی افزود: فرزندان به دلیل مشکلات مالی، اشتغال و طولانی شدن دوره تحصیل و تاخیر در ازدواج همچنان با والدین زندگی میکنند و سالمندان به جای تجربه آرامش دوران بازنشستگی، همچنان مجبورند هزینههای فرزندان بیکار یا در حال تحصیل خود را تأمین کنند که این شرایط فشار اقتصادی و روانی مضاعفی بر آنان وارد میسازد.
وی با اشاره به افزایش هزینههای جاری زندگی، بیان کرد: دادههای هزینه و درآمد خانوار نشان میدهد که سهم هزینههای مرتبط با سالمندان در خانوادهها با سرعت در حال افزایش است و این امر بار مراقبتی بر خانوادهها را بیشتر کرده است.خانوادههای کوچکتر، خانوارهای تکوالد، سالمندان تنها و زوجهای سالخوردهای که هیچ فرزندی با آنان زندگی نمیکند، بیش از دیگران با این مشکلات مواجهاند و بار مراقبتی و اقتصادی سنگینتری را بر دوش دارند.
این استاد جمعیت شناسی با تأکید براینکه بررسی وضعیت سالمندان در استان نشان میدهد که ما هنوز فاصله زیادی با استانداردهای «شهر دوستدار سالمند» داریم، تصریح کرد: اگرچه برخی اقدامات محدود انجام شده است، اما تا رسیدن به شرایط مطلوب نیازمند یک رویکرد جامع، میانبخشی و الزامآور در حوزه مسکن، حملونقل، فضاهای عمومی و خدمات اجتماعی هستیم. تنها با چنین نگاهی میتوان امید داشت که سالمندان بتوانند همچون سایر گروههای جامعه، به شکلی ایمن، فعال و محترمانه در فضای شهری حضور داشته باشند.
انتهای پیام
نظرات