به گزاراش ایسنا، الله کرم مشتاقی در یادداشتی با این عنوان نوشت: طرح ترامپ اگر چه حاوی بندهای جدیدی است اما روح آن مانند طرح های قبلی و حتی خطرناک تر از آن هاست از سوی دیگر نقاط ابهام زیادی دارد. به تعبیری می توان گفت هر آنچه نقد و ملموس است برای رژیم صهیونیستی در نظر گرفته شده و هر آنچه در ابهام و تعلیق است برای فلسطینی ها!
ترکیبی از فریب و ابهام
تقریبا می توان گفت همه ۲۰ بند با شدت و ضعف گوناگون دارای ابهام هستند! برخی از بندها نیز آشکارا فریبکارانه بوده و چیزی فراتر از بازی با کلمات نیستند. به گونه ای که می توان این طرح را همچنان که به صراحت در بند نهم عنوان شده، متن به روز شده «معامله قرن ۲۰۲۰» دانست با این تفاوت که ابهامات طرح حاضر به دلیل پیچیدگی تحولات، بسیار بیشتر از طرح معامله قرن است.
در بند ۳ بیان شده: «اگر طرفین این طرح را بپذیرند، جنگ فوراً پایان خواهد یافت... در این مدت، تمام عملیات نظامی، از جمله بمباران هوایی و توپخانهای، تعلیق خواهد شد» به صراحت از واژه Suspend به معنای تعلیق استفاده شده است! واژه ای که ما ایرانی ها این روزها به شدت با آن آشنا هستیم و می دانیم چطور طرف های مقابل می توانند از آن سوء استفاده کنند. در بند ۹ به تعیین «کمیته تکنوکرات غیرسیاسی فلسطینی» اشاره دارد که با حضور «فلسطینی های واجد شرایط و کارشناسان بین المللی» تشکیل خواهد شد و ریاست آن با ترامپ خواهد بود! منظور از کارشناسان بین المللی چه کسانی هستند و ساز و کار انتخاب فلسطینی های واجد شرایط چیست؟ چه آن که محمد مصطفی و کابینه تکنوکرات او با اشاره آمریکا از مارس ۲۰۲۴ جانشین کابینه محمد اشتیه شد تا اصلاحات مد نظر آمریکا اعمال شود اما نه تنها از کابینه او استقبال نشد، بلکه او و محمود عباس را از حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل منع کردند. تنها بندی که در آن صحبت از تضمین شده بند ۱۴ است، آن هم نه تضمین اجرای تعهدات رژیم صهیونیستی، بلکه لزوم تضمین «شرکای منطقه ای برای اطمینان از پایبندی حماس و گروه های دیگر به تعهدات خود». در بند ۱۵ از نیرویی با عنوان نیروی ثبات بین المللی موقت (ISF) سخن به میان آمده که مسئولیت حفظ امنیت و آموزش های امنیتی به پلیس فلسطین را بر عهده خواهد گرفت. اگر چه این نیرو عنوان موقت دارد اما نه حدود و وظایفش به صورت روشن معلوم است و نه زمانی برای آن در نظر گرفته شده! تنها به عنوان «موقت» اکتفا شده است. این در حالی است که مصر از ماه های گذشته با موافقت آمریکا مشغول آموزش پلیس غزه است اما در این طرح صرفا عنوان شده از قاهره و امان برای آموزش پلیس جدید غزه مشورت گرفته خواهد شد. بدترین بند این توافق در کنار بند ۱۳ که به خلع سلاح حماس اشاره دارد، بند ۱۶ است که به خلع سلاح گروه های مقاومت غزه تاکید کرد اما در عوض عقب نشینی اسرائیل را با عبارات مبهم و گنگ بیان کرده و حتی در انتهای این بند تاکید کرده که «این اصل به استثنای یک منطقه امن خواهد بود که اسرائیلیها تا زمانی که غزه به طور کامل از هرگونه تهدید تروریستی جدید ایمن شود؛ باقی خواهند ماند.» این ابهامات حتی درباره دولت خودگردان و آینده دولت فلسطینی نیز وجود دارد، آن جا که بیان می کند که پس از بازسازی غزه و اجرای «صادقانه» اصلاحات در تشکیلات خودگردان فلسطینی «ممکن است سرانجام شرایط برای رسیدن به راهکاری جهت تشکیل دولت فلسطینی و تعیین سرنوشت مردم توسط خود آن ها ایجاد شود».
خالی کردن دل و دست مقاومت ناممکن است
ترامپ تهدید کرده که اگر حماس این طرح را نپذیرد، سرنوشت دردناکی در انتظار آن هاست! او پیش از این دو بار دیگر چنین تهدیداتی را متوجه مقاومت فلسطینی کرده بود؛ یک بار در اواخر بهمن ۱۴۰۳ و بار دیگر در اوایل مرداد ۱۴۰۴ در هر دو بار گفته بود درهای جهنم روی حماس باز خواهد شد! واقعیتی که از مرداد تاکنون شاهد آن هستیم، آن است که رژیم صهیونیستی تحت فشار بیشتری قرار گرفته است، فشارهای بین المللی و افکار عمومی به بیشترین حد خود رسیده است، حتی صدای دوستان اروپایی این رژیم نیز در آمده، تلفات ارتش صهیونیستی بیشتر شده، مقاومت به بازسازی خود دست زده، تعارضات و چالش های اجتماعی و سیاسی درونی رژیم صهیونیستی بیشتر شده و از سوی دیگر صهیونیست ها حتی نتوانسته اند یک اسیر خود را زنده آزاد کنند. بنابراین حماس با وجود آن که تحت فشار کشورهای عربی برای پذیرش طرح قرار خواهد گرفت اما با اعتماد به نفس و نگاه به واقعیات میدانی موجود تصمیم خواهد گرفت. واقعیاتی که خلاصه آن، این است «گذشت زمان به سود نتانیاهو نیست».
از سوی دیگر اما این طرح به صورت آشکار درصدد خالی کردن دست مقاومت از دو ابزار اصلی حماس در نبرد، یعنی «سلاح و اسرا» است. در بندهای متعدد به واگذاری سلاح از سوی حماس تاکید شده. در بند چهارم به صراحت بیان می کند که: «ظرف ۷۲ ساعت پس از پذیرش علنی این توافق توسط اسرائیل، تمام اسرای اسرائیلی چه زنده و چه مرده، بازگردانده خواهند شد».
حماس چه خواهد کرد؟
تبارشناسی کنش و واکنش های حماس در دو سال گذشته نشان می دهد که اگر چه در برهه هایی از خود انعطاف نشان داده اما این انعطاف تا جایی است که منجر به عبور از خطوط قرمز نشود. از جمله مهم ترین مسائل برای حماس عبارت اند از: «باقی ماندن سلاح مقاومت، تضمین قابل آزمایش عدم آغاز دوباره حمله از سوی رژیم صهیونیستی، آزادی مشروط و مرحله به مرحله اسرا و حاکمیت فلسطینی در غزه». برخلاف تصور معمول، ساختار سیاسی و تصمیم گیر حماس در طول جنگ آسیب جدی ندیده است. چنان که هم اکنون از جمع ۱۹ عضو دفتر سیاسی این جنبش تنها پنج نفر به شهادت رسیده اند (سامح سراج، صلاح بردویل، اسماعیل هنیه، یحیی سنوار و صالح عاروری)، شورای مشورتی حماس که ریاست آن بر عهده محمد اسماعیل درویش است در ترکیه مستقر است و چهره های متنفذی مانند الحیه، جبارین، مشعل، ابومرزوق، نصرالدین، نوء نوء، حمد، نزال و... همچنان به مدیریت امور می پردازند. از نگاه حماس، گذر زمان به ضرر نتانیاهو است و او در شرایطی نیست که شرایط خود را بر حماس تحمیل کند.
قدرت حماس، اعتراف ضمنی طرح ترامپ
طرح ۲۰ ماده ای ترامپ اگرچه حاوی موضوعات مبهم و ناعادلانه ای است که آشکارا وزن آن به طرف رژیم صهیونیستی سنگینی می کند و بندهای آن نمی تواند برآورده کننده حتی حداقلی از منافع ملت فلسطین باشد اما در دل خود اعترافاتی را در بر دارد. اول این که حماس قابل حذف نیست و لاجرم باید طرف گفت وگو قرار گیرد. حماسی که رژیم صهیونیستی در ماه های اولیه جز به ریشه کن کردن آن قانع نبود اکنون صرفا به اخراج آن از غزه تن داده اند که البته همین را نیز حماس نمی پذیرد. دوم عدول ترامپ و نتانیاهو از طرح اخراج فلسطینیان از غزه است. در بند ۱۲ طرح به صراحت آمده که : «هیچکس مجبور به ترک غزه نخواهد شد و هر کس که مایل به ترک آن باشد، آزاد خواهد بود و آزادی بازگشت خواهد داشت. ما مردم را تشویق خواهیم کرد که بمانند و به آن ها فرصت ساختن غزهای بهتر را خواهیم داد». سوم ناتوانی تامین امنیت مناطق پیرامونی غزه، چه آن که در طرح اشاره شده که غزه باید به مرحله ای برسد که تهدیدی برای شهرک های اطراف نباشد، این بدان معنی است که غزه همچنان تهدیدی بالقوه برای ساکنان شهرک های اشغالی اطراف این باریکه است و کوهی از آتش و بمب و کشتار علیه فلسطینی ها نتوانسته این تهدید را برطرف کند. اعتراف به ظالمانه بودن و ناکارایی سیستم توزیع کمک ها در غزه نیز اعتراف چهارم طرح ترامپ است که در بند ۸ به آن اشاره شده است. این بند می گوید که در صورت اجرا شدن این طرح « کمک ها از طریق سازمان ملل و آژانس های آن، هلال احمر و نهادهای بین المللی توزیع خواهد شد». اعتراف پنجم ناکامی دولت خودگردان است. به این معنی که با وجود اطاعت بی چون و چرای دولت خودگردان از آمریکا و همکاری مستمر دستگاه امنیتی رام ا... با رژیم صهیونیستی اما همچنان آمریکا و تل الربیع (تل آویو اشغالی) برای محمود عباس و زیرمجموعه های او کوچک ترین اعتماد و احترامی قائل نیست. بی اعتمادی به دنیای عرب نیز از دیگر اعتراف های ضمنی این طرح است، بدین معنی که در طرح، هیچ کجا کشورهای عربی مورد خطاب قرار نگرفته اند و نقش درخوری به آن ها عطا نشده است. اما بزرگ ترین اعتراف طرح ترامپ، حیات و ظرفیت شگفت انگیز مقاومت است. چه آن که بعد از دو سال که رژیم صهیونیستی انواع و اقسام جنایات را علیه آن ها اعمال کرده، نتوانسته از پس آن ها برآید و حالا دست به خدعه زده تا بلکه در سایه آن، هرآنچه را که نتوانسته در میدان نبرد کسب کند، در پشت میزهای مذاکره از فلسطینی ها بستاند.
انتهای پیام
نظرات