• پنجشنبه / ۱۰ مهر ۱۴۰۴ / ۱۲:۳۰
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1404071006375
  • منبع : مطبوعات

جدایی خاکستری با انبوهی خاکستر

جدایی خاکستری با انبوهی خاکستر

اصطلاح طلاق خاکستری (Gray Divorce) اولین بار در ادبیات جامعه‌شناسی خانواده در آمریکا رواج یافت و به جدایی زوج‌هایی اشاره دارد که بیش از ۲۰ یا ۳۰ سال از زندگی مشترک‌شان گذشته و معمولاً در دهه‌های پنجم و ششم عمرشان هستند. رنگ خاکستری استعاره‌ای از موهای سپید و دوران میانسالی است. در ایران نیز با تغییر ساختار جمعیتی و افزایش طول عمر، این پدیده به سرعت در حال گسترش است.

به گزارش ایسنا، فهیمه نظری، جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه خانواده درباره طلاق خاکستری به «ایران» می‌گوید: « در گذشته‌های نه چندان دور، طلاق در ذهن بسیاری از مردم به عنوان پدیده‌ای مربوط به سال‌های اول زندگی مشترک شناخته می‌شد، جایی که شور و هیجان اولیه جای خود را به اختلافات واقعی می‌دهد و زوجین به دلیل نداشتن مهارت کافی، بار زندگی را تاب نمی‌آورند. اما در سال‌های اخیر در ایران پدیده‌ای نوظهور و نگران‌کننده به چشم می‌خورد. منظور از اصطلاح طلاق خاکستری، اشاره به طلاقی است که پس از چند دهه زندگی مشترک و در میانسالی یا حتی سالمندی رخ می‌دهد. این تغییر نشان می‌دهد که بحران طلاق نه تنها در جوانی، بلکه در نیمه دوم زندگی نیز گریبان خانواده ایرانی را گرفته است.»
به گفته او،اصطلاح طلاق خاکستری (Gray Divorce) اولین بار در ادبیات جامعه‌شناسی خانواده در آمریکا رواج یافت و به جدایی زوج‌هایی اشاره دارد که بیش از ۲۰ یا ۳۰ سال از زندگی مشترک‌شان گذشته و معمولاً در دهه‌های پنجم و ششم عمرشان هستند. رنگ خاکستری استعاره‌ای از موهای سپید و دوران میانسالی است. در ایران نیز با تغییر ساختار جمعیتی و افزایش طول عمر، این پدیده به سرعت در حال گسترش است. آمار رسمی در این زمینه اندک است، اما بررسی‌های میدانی و گزارش‌های مراکز مشاوره نشان می‌دهد که سهم قابل توجهی از طلاق‌ها مربوط به زوج‌های بالای ۴۵ یا حتی ۵۰ سال است.
چرا طلاق خاکستری افزایش یافت؟
دلیل جدایی در زوج‌های جوان بیشتر نبود شناخت و نداشتن تفاهم ذکر می‌شود، اما چه عاملی میانسالان و سالمندان را بعد از چند دهه زندگی به جدایی می‌کشاند؟ نظری درباره مهم‌ترین دلایل افزایش طلاق خاکستری در ایران می‌گوید:« جامعه ایران در دهه‌های اخیر با سرعتی بی‌سابقه به سمت فردگرایی حرکت کرده است. زنان و مردان میانسال امروز، برخلاف نسل‌های قبل، دیگر تحمل یک زندگی بدون رضایت عاطفی را فضیلت نمی‌دانند. ارزش‌های جدید، بر کیفیت زندگی تأکید دارد و این نگاه سبب می‌شود افراد حتی پس از نیم قرن زندگی مشترک، تصمیم به جدایی بگیرند. مورد دیگر این است که بسیاری از زوج‌ها پس از ازدواج بیشتر برای فرزندانشان زندگی می‌کنند، اما با بزرگ‌شدن فرزندان و خروج آنها از خانه، «لانه خالی» شکل می‌گیرد. بدین ترتیب ناگهان زن و شوهر درمی‌یابند که چیزی جز فرزندان آنها را کنار هم نگه نمی‌داشته است. این خلأ عاطفی و فقدان ارتباط واقعی، می‌تواند به طلاق خاکستری منجر شود.»
به اعتقاد این جامعه‌شناس، زنان ایرانی در دهه‌های اخیر وارد دانشگاه، بازار کار و عرصه‌های اجتماعی شده‌اند. بنابراین استقلال اقتصادی و آگاهی اجتماعی زنان، قبح طلاق را در این گروه کاهش داده است. زنی که درآمد دارد و هویت اجتماعی مستقل برای خود تعریف کرده، در برابر رابطه‌ای فرسایشی و بدون عشق، کمتر احساس اجبار به ماندن دارد. افزایش امید به زندگی نیز از موارد دیگر است. میانگین امید به زندگی در ایران از حدود ۵۰ سال در دهه ۱۳۵۰ به بیش از ۷۵ سال در دهه ۱۴۰۰ رسیده است. بدین معنا که یک فرد ۵۵ ساله می‌تواند همچنان دو دهه دیگر عمر فعال پیش‌رو داشته باشد. همین چشم‌انداز باعث می‌شود که افراد به جای «تحمل برای پایان عمر»، تصمیم به آغاز دوباره بگیرند. او می‌گوید:« متأسفانه در سال‌های اخیر از طلاق قبح‌زدایی شده است؛ این در حالی است که در فرهنگ سنتی ایران، طلاق با انگ اجتماعی شدیدی همراه بود. اما در دو دهه اخیر با افزایش نرخ طلاق در میان جوانان، این تابو بشدت تضعیف شده است. رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و روایت‌های روزمره از زندگی طلاق‌گرفته‌ها، این پیام را منتقل می‌کند که جدایی امری غیرعادی نیست.»
نظری به فشارهای اقتصادی، بیکاری، کاهش درآمدها و هزینه‌های سنگین زندگی و تنش میان زوج‌های میانسال نیز اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: «در شرایطی ممکن است یکی از طرفین بازنشسته یا بیکار شده باشد، در این حالت نارضایتی‌های قدیمی دوباره سر باز می‌کند و مسیر جدایی هموارتر می‌شود. فقدان مهارت‌های ارتباطی و مشاوره تخصصی نیز دلیل دیگر است؛ نسل فعلی زوج‌های میانسال، برخلاف جوانان امروز، کمتر از آموزش‌های مهارت زندگی، کارگاه‌های مشاوره و رسانه‌های آموزشی بهره‌مند بوده‌اند. اختلافات حل‌نشده، دهه‌ها در سکوت انباشته شده و در نهایت در میانسالی به شکل انفجار بروز می‌یابد.»
به گفته این جامعه‌شناس، مطابق با رویکردهای جامعه‌شناسی، طلاق در ایران از «انحراف» به «انتخاب» تغییر معنا داده است. در واقع با تغییر ارزش‌های اجتماعی، هنجارهای سنتی کارکرد پیشین خود را از دست داده‌اند. او می‌گوید:« قبح طلاق که زمانی نظم اجتماعی خانواده را حفظ می‌کرد، در بستر ارزش‌های جدید فردگرایانه و استقلال‌طلبانه رنگ باخته است. همین‌طور، نشانه‌ها و معانی طلاق نیز تغییر یافته است. طلاق دیگر شکست نیست، بلکه برای بسیاری آزادی، شروع دوباره و انتخاب عقلانی معنا می‌شود. همین تغییر معنایی، راه را برای طلاق خاکستری هموارتر کرده است. باید یادآوری کرد طلاق خاکستری برای کسانی که در میانه راه زندگی هستند شاید در ظاهر دارای پیامدهایی از جمله احساس آزادی و رهایی است، اما در عین حال باعث تنهایی، افسردگی و کاهش حمایت اجتماعی، شوک عاطفی برای فرزندان بزرگسال، کاهش انسجام خویشاوندی و ایجاد شکاف میان نسل‌ها، افزایش بار اقتصادی بر دولت و نهادهای حمایتی، رشد خانواده‌های تک‌نفره در سنین بالا و تغییر الگوی سالمندی می‌شود.»
اما در این شرایط چه باید کرد؟ نظری توصیه می‌کند: « تقویت مشاوره‌های خانواده برای میانسالان و آموزش مهارت‌های ارتباطی در طول زندگی تأثیر مهمی در تحکیم زندگی مشترک دارند؛ همچنین رسانه‌ها هم در زمینه قبح طلاق باید کار کنند و با نگاه واقع‌گرایانه و نه صرفاً عادی‌سازی افراطی، موضوع را بازنمایی کنند. از سویی دیگر از آنجایی که بحران طلاق به میانسالی کشیده شده، سیاست‌گذاران اجتماعی نیز باید با نگاهی تازه، خانواده را نه فقط در آغاز، بلکه در میانه و پایان مسیر زندگی حمایت کنند.»

خشونت‌های جسمی و کلامی دلیل اصلی طلاق خاکستری
محمدرضا ایمانی روان‌شناس و رفتارشناس اجتماعی نیز با بیان اینکه نرخ طلاق در دوره سالمندی همانند بسیاری از کشورهای دنیا افزایش داشته است، می‌گوید:« جمعیت سالمندی کشور در سال ۱۴۰۴ به ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر می‌رسد، اما در همین جمعیت، نزدیک به ۷ میلیون نفر به دلیل فوت همسر، طلاق یا ازدواج نکردن تنها مانده‌اند. مسائل و مشکلات فراوانی در این زمینه وجود دارد و می‌توان بر اساس اهمیت آنها را تحلیل کرد. اما کاهش تاب‌آوری عاطفی، اجتماعی و اقتصادی را می‌توان از مهم‌ترین عوامل مؤثر در طلاق سنین سالمندی دانست، به این معنی که افراد در شرایط سخت، سواد رابطه و درک متقابل از یکدیگر را ندارند و نحوه برخورد و ارتباط عاطفی با همسر را نمی‌دانند و پس از حتی ۳۰ سال زندگی مشترک با بزرگ شدن فرزندان مسائل به انحای مختلف خود را بروز می‌دهد.»
به گفته ایمانی، بخشی از عوامل اجتماعی هم در طلاق خاکستری دخیل است. یعنی فرآیندهای زندگی به نوعی تعبیر می‌شود که افراد می‌توانند جدا شوند و به صورت مستقل برای زندگی خود تصمیم بگیرند. او می‌گوید: « در حال حاضر مردان به عنوان جریان محرک و حامی در مسائل اقتصادی خانواده نقش بزرگی دارند. دو سوی این قضیه مسأله ایجاد می‌کند، یکی اینکه فشار اقتصادی بر مردان به عنوان نان‌آور خانواده بسیار سخت و سنگین است و با بزرگ شدن فرزندان حمایت‌های اقتصادی از آنها دشوارتر می‌شود. از سویی دیگر هم استقلال مالی است که خانم‌ها پیدا کرده‌اند و به مدد آن جدایی را راحت‌تر می‌پذیرند و مبنای آنها بر این است که با جدایی می‌توانند زندگی مستقلی را ایجاد کنند که این خود یک مسأله و چالش بزرگ است.»
ایراد گرفتن، غر زدن و متلک‌پرانی بین زوجین زیاد است، اما در شهرهای کوچکترخشونت‌های جسمی نیز وجود دارد. ایمانی می‌گوید:« نکته‌ای که باید به صورت جدی به آن توجه شود، اعتیاد پدر یا مادر یا هر دو به فرزندان است که این اعتیاد باعث می‌شود، پیوستگی عاطفی با فرزندان به نزاع‌های زوجین دامن بزند.»

سندروم آشیانه خالی
این روان‌شناس معتقد است، پذیرش طلاق در کشور بالا رفته و افراد به راحتی می‌پذیرند طلاق بگیرند، بدون اینکه به آسیب‌ها و تبعات بعد از آن فکر کنند. او می‌گوید:« در دوره سالمندی بسیاری به سندروم آشیانه خالی دچار می‌شوند که در آن از سمت خانواده و برخی مواقع جامعه طرد می‌شوند. در سنین بالا آستانه تحمل پایین می‌آید و متأسفانه افراد تصمیمات عجولانه‌ای می‌گیرند. زنان در دوره سالمندی و بازنشستگی نمی‌توانند با حضور مردان در ساعات طولانی در خانه کنار بیایند و از طرف دیگر وقتی مرد در طول زندگی مشترک نتوانسته باشد ارتباط عاطفی درستی با همسرش ایجاد کند، مشکلات و تعارضات بین آنها به میزان قابل توجهی افزایش می‌یابد. در بسیاری موارد بحران میانسالی در خانواده‌ها نادیده گرفته می‌شود. در کشور ما هم سرمایه‌گذاری درستی در این مقوله اتفاق نیفتاده است. از همان دوران کودکی باید آموزش‌های لازم در این حوزه ارائه شود تا افراد بدانند در بزرگسالی و پس از ازدواج چه مسئولیت‌ها و نقش‌هایی به عهده دارند و چگونه می‌توانند تعارضات را رفع کنند، همچنین حمایتگری را بیاموزند و در سالمندی هم عصای دست یکدیگر باشند.»

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha