مهدی نایهدر گفت وگو با ایسنا اظهار کرد: واژه توسعه، واژهای پویا است و ممکن است دستخوش تحول شود. به همین دلیل، پویایی و پایانناپذیری توسعه وجود دارد؛ لذا اگر بخواهیم یک معنای ساده و همهفهم ارائه کنیم، توسعه به معنای تغییر خوب یا مثبت است. البته تعریف توسعه روستایی از دو مفهوم توسعه کشاورزی و عمران روستایی متمایز است. درعینحال که شاید همپوشانیهایی با توسعه کشاورزی و عمران روستایی داشته باشد، لذا در یک تعریف کلی، توسعه روستایی یعنی رسیدگی به وضع مردم روستایی و بهبود شرایط زندگی روستاییان است.
نایهدر به اهداف توسعه روستایی اشاره کرد و گفت: اهداف توسعه روستایی در ذیل تعریف فوق، ارتقای کیفیت زندگی روستاییان، کاهش فقر، برابری و عدالت به معنای توزیع عادلانه تولیدات و ثروتها، تأمین امکانات بهداشتی و آموزشی برای همه اقشار، برقراری عدالت در توزیع مکانی و فضایی امکانات، گسترش مشارکت مؤثر روستاییان، افزایش فرصتهای برابر و دامنه انتخاب بهویژه برای زنان و جوانان روستایی، ارتقای بهرهوری در کشاورزی، استحکام رشد اقتصادی و تنوع سازی در اقتصاد روستایی، همچنین توجه به گروههای آسیبپذیر مانند زنان، کودکان، سالخوردگان و فقرا و یکپارچگی و پیوند موزون به جوامع و فضاهای روستایی با کلیت سرزمین است.
چالش مهم توسعه روستایی
وی در ادامه با اشاره به چالشهای مهم توسعه روستایی و برنامههای توسعه روستایی کشور اشاره کرد و گفت: روستا امروز، متولی مشخصی ندارد. به تعبیری، بعد از اصلاحات ارضی، مدیریت یکپارچه روستاها به هم خورد. پس از انقلاب، نهادهای مختلف و متعددی در حوزه توزیع و توسعه روستایی تشکیل شدند و این خود یکی از مشکلات است. ما مدیریت یکپارچه نه در سطح محلی و نه در سطح ملی در حوزه توسعه روستایی نداریم.
نایهدر افزود: نهادهای مختلفی چون دهیاریها بهعنوان یکنهاد عمومی غیردولتی، شورای اسلامی، بنیاد مسکن، بهداشت و درمان، جهاد کشاورزی، منابع طبیعی و آب منطقهای امروز در روستاها حضور دارند و این نهادها هرکدام دارای وظایفی هستند و برنامههایی انجام میدهند بدون اینکه ما یک برنامه منسجم و یکپارچهای در سطح روستا داشته باشیم. وجود نهادهای متعدد و بازیگران مختلف در زمینهٔ توسعه روستایی یکی از چالشهای مهم به نظر میرسد.
این دکترای جامعهشناسی اقتصادی و توسعه ادامه داد: چالش دیگر این است که در دو یا سه دهه اخیر، تمرکز بر دهیاریها و نهاد شورای اسلامی بوده و متأسفانه کپیبرداری از قوانین مدیریت شهری به روستاها نفوذ کرده است. این کپیبرداری در قوانین و مقررات اداره شهر در روستاها بهوضوح دیده میشود و در حوزه عمران روستایی این مسائل دیده میشود. بهعنوانمثال، در دهیاریها، شاهد هستیم که برای ساخت پارک روستایی به تقلید از شهرداریها اقدام میشود و این منجر بهصرف منابع بسیار زیادی در روستاها برای پروژههایی میشود که ممکن است ضرورتی نداشته باشند.
نایهدر همچنین به نابرابریها در برنامههای توسعه اشاره کرد و گفت: چالش دیگر کوری برنامههای ما نسبت به برخی گروهها، ازجمله زنان و دختران روستایی و فقرا است. این به معنای آن است که ما به این گروهها توجه کافی نمیکنیم. اگر امروز آمار بگیرید، نرخ ترک تحصیل در بین دختران روستایی بهمراتب بالاتر از پسران است. همچنین باید توجه کنیم؛ سطح تحصیلات دختران روستایی تا چه مرحلهای ادامه پیدا میکنند لذا در همین امکانات موجود، برخی گروهها به دلایل مختلف نادیده گرفته میشوند. و این نابرابریها قابلبحث است.
لزوم تنوع سازی فعالیتهای اقتصادی روستاییان
وی درباره اهمیت اقتصاد در توسعه روستایی خاطرنشان کرد: این نکته را باید مدنظر داشته باشیم که روستاها چه درگذشته و چه امروز یکی از ویژگیهای مهم آنها، نقش اقتصادی است که روستاها با تولیدات خود ایفا میکردند. روستاها بهعنوان واحدهای اقتصادی خودبسنده، تا قبل از گسترش روابطشان با محیط اطراف، بهویژه شهرها، یک مجموعه خودکفا بودند که از نوعی اقتصاد معیشتی برخوردار بودند. اما به دلایل مختلف، ازجمله افزایش جمعیت، این ویژگی خودبسندگی و اقتصاد معیشتی امروز آنها ازدسترفته است.
این دکترای اقتصاد روستایی افزود: اهمیت روستاها در اقتصاد از دو نظر قابلتوجه است؛ یکی نقش آنها در اقتصاد منطقهای و ملی است و دیگری این است که چگونه میتوان وضعیت اقتصادی روستاییان را بهبود بخشید دارای اهمیت است بنابراین، تقویت اقتصاد روستایی امری حیاتی است.
وی به چالشهای فعلی اقتصاد روستاها اشاره کرد و گفت: امروز روستاهای ما با دو چالش اساسی مواجه هستند یکی بحران آب و دیگری زمینهای حاصلخیز است. به همین دلیل، لازم است که به سمت تنوع سازی فعالیتهای اقتصادی روستاییان برای افزایش درآمد اقدام کنیم لذا برنامه توسعه روستایی موفق است که باید بتواند تنوع سازی فعالیتهای اقتصادی روستاییان را مدنظر قرار دهد.
وی ادامه داد: وقتی از اقتصاد غیر زراعی صحبت میکنیم، منظور ما ترکیب چندبعدی و طیفی از فعالیتهای مختلف در روستاها است که ویژگی آن عدم وابستگی به زمین و آب است. این فعالیتها میتوانند شامل پرورش دام، طیور، زنبورعسل، صنایعدستی، گیاهان دارویی، گردشگری روستایی و حتی مشاغل دوم مانند کارگری در معدن یا بخشهای مختلف اقتصادی باشند؛ این موارد باید در تقویت اقتصاد روستایی مدنظر قرار گیرند.
نایهدر همچنین به روند برنامههای دولت پس از انقلاب در روستاها اشاره کرد و گفت: دولتها در این سالها بیشتر بر دو برنامه عمران روستایی و محرومیتزدایی تمرکز کردهاند. در این راستا، ما شاهد اقداماتی در حوزه جادهسازی، برقرسانی، گازرسانی، مخابرات و تأمین آب شرب بودهایم. اما باید توجه داشت وضعیت این برنامهها در سطح ملی متفاوت است و برخی استانها وضعیت بهتری نسبت به دیگر استانها دارند؛ بهعنوانمثال، در خصوص احداث مدارس هنوز در بسیاری از روستاها، مدارس در کپرها یا کانکسها قرار دارند و وضعیت نابرابر آموزشی حاکم است. همچنین، بسیاری از مدارس فرسوده و نیازمند بازسازی هستند. بهطورکلی، برنامههای عمران روستایی و محرومیتزدایی به میزان زیادی در کشور اجراشده، اما هنوز چالشهای متعددی باقیمانده که نیاز به توجه دارد.
نقش دولت بهعنوان یک کاتالیزور در توسعه برنامههای محلی
این دکترای اقتصاد روستایی افزود: تاریخچه زندگی روستاییان و عشایر نشان میدهد این افراد بهطور خودجوش و با بهرهگیری از نظامهای مدیریتی و مشارکتی، بسیاری از نیازهای خود را برطرف کردهاند. مدیریت قناتها، آبانبارها، غسالخانهها و مساجد موجود در روستاها، نشاندهنده برنامههای محلی هستند که به دست خود روستاییان شکلگرفتهاند و از دل جامعه محلی برآمدهاند.
وی خاطرنشان کرد: در کنار تلاشهای محلی، نقش دولت نیز بسیار حائز اهمیت است. در این راستا، نمونههای موفقی وجود دارد که دولت توانسته بهعنوان یک کاتالیزور در توسعه برنامههای محلی عمل کند؛ بهعنوانمثال، در دوران استاندار اسبق خراسان رضوی، برنامهای به نام معینهای اقتصادی راهاندازی شد که هدف آن ایجاد ارتباط بین بنگاههای اقتصادی و مسئولیت اجتماعی آنها در مناطق مختلف بود که موفقیتهایی به دست آمد و شاهد بودیم یک کارخانه نساجی در منطقهای فعال شد و با تولید نخ، به احیای صنایعدستی زنان روستایی که در حال فراموشی بودند، کمک کرد. این کارخانه با برگزاری کلاسهای آموزشی درزمینهٔ تولید نخ و بازار رسانی، به بازگشت این صنایع به زندگی روزمره روستاییان کمک کرد.
نایهدر همچنین بر اهمیت بهبود کیفیت زندگی روستاییان تأکید کرد و گفت: اگر توسعه روستایی را به معنای بهبود شرایط زندگی روستاییان تعریف کنیم، تحقق این هدف مستلزم فراهم کردن زیرساختهای لازم در حوزههای مختلف است. درزمینهٔ بهداشت، کشور ما پیشرفتهای قابلتوجهی داشته و با تأسیس خانههای بهداشت و مراکز جامع خدمات روستایی، وضعیت بهتری نسبت به گذشته پیداکردهایم.
به گفته این کارشناس، در حوزه آموزش نیاز به توجه بیشتری وجود دارد. بسیاری از دانشآموزان در روستاها، بهویژه دختران، در مراحل مختلف تحصیل به دلیل عدم دسترسی به آموزش ادامهدار، ترک تحصیل میکنند. بنابراین، لازم است الگوهایی که در حوزه بهداشت موفق بودهاند، در آموزش نیز پیادهسازی شود.
وی تأکید کرد: برای تحقق توسعه پایدار در مناطق روستایی، ضروری است دولت و جامعه محلی بهطور مشترک به تقویت زیرساختهای آموزشی و بهداشتی بپردازند و از تجارب موفق گذشته بهرهبرداری کنند.
رابطه دوطرفه توسعه روستا و محیطزیست
این دکترای اقتصاد روستایی بابیان اینکه روستاها بهعنوان واحدهای طبیعی در درجه اول، عمدتاً در مکانهایی شکلگرفتهاند که شرایط طبیعی مطلوبی برای تولید کشاورزی وجود داشته، بهویژه در حوزه آب، تأکید کرد: رابطه توسعه و محیطزیست یک رابطه دوطرفه است و غفلت از محیطزیست مانع دستیابی به اهداف توسعه محسوب میشود. محیطزیست و منابع طبیعی ما سرمایه عظیمی برای حیات انسانها هستند و به همین دلیل نیازمند محافظت و مراقبت دائمی هستند.
وی به اهمیت توسعه پایدار اشاره کرد و افزود: محافظت از محیطزیست، بخشی از توسعه پایدار روستایی است، اما باید توجه داشت توسعه باید همهجانبه باشد. به عبارتی، توسعه باید ویژگیهایی داشته باشد که شامل برنامههای توسعه ازنظر زیستمحیطی غیر مخرب، ازنظر فنی مناسب، ازنظر اقتصادی ماندگار و ازنظر اجتماعی قابلپذیرش باشد. این امر زمانی محقق میشود که ما توسعه همهجانبه را مدنظر قرار دهیم.
لزوم سرمایهگذاری در زیرساختهای فناوری اطلاعات در جوامع روستایی
نایهدر به اهمیت فناوریهای اطلاعاتی در توسعه روستایی اشاره کرد و گفت: استفاده از فناوریهای اطلاعاتی میتواند به بهبود شرایط معیشتی و اقتصادی در روستاها کمک کند و در تحقق اهداف توسعه پایدار مؤثر باشد. تأثیر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی (ICT) در رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی در سطح جهانی و محلی بهوضوح قابلمشاهده است.
این کارشناس با بیان اینکه مزایای استفاده از این فناوریها در کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه شناختهشده است، اظهار کرد: دسترسی به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی میتواند مجموعهای از منابع و ابزارها را برای حیات اجتماعی و فردی فراهم کند. فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی بهعنوان ابزاری کلیدی در راستای آموزش و توانمندسازی زنان، جوانان و نوجوانان عمل میکنند و در این زمینه تأثیر بسزایی دارند بهویژه آنکه یکی از مشکلات عمده در جوامع روستایی، تله محرومیت و فقر ناشی از کمبود اطلاعات و دانش است که فناوریهای اطلاعاتی میتوانند در حل این معضل نقش مهمی ایفا کنند.
وی با اشاره به چالشهای موجود در دسترسی به امکانات بهداشتی و دولتی یادآورشد: فاصلههای جغرافیایی یکی از مسائل اساسی در جوامع روستایی است و فناوریهای اطلاعاتی میتوانند به تسهیل دسترسی به خدمات عمومی کمک کنند. این فناوریها میتوانند در انجام امور اداری محلی و دسترسی به امکانات بهداشتی مؤثر باشند. فناوریهای اطلاعاتی در فعالیتهای کشاورزی نیز تأثیر دارد؛ دسترسی به اطلاعات در زمینهٔ قیمت محصولات، وضعیت آبوهوا و دیگر عوامل مؤثر بر کشاورزی میتواند به کشاورزان کمک کند تا تصمیمات بهتری اتخاذ کنند؛ بهعنوانمثال، اطلاعات دقیق درباره تغییرات آبوهوایی میتواند به کشاورزان کمک کند تا از سرمازدگی محصولات خود جلوگیری کنند.
نایهدر بر اهمیت آگاهیهای جنسیتی و تقویت شبکههای محلی تأکید و بیان کرد: امروزه شبکههای اجتماعی، ازجمله کانالهای تلگرامی، به روستاها این امکان را میدهند که اطلاعات مهم را بهسرعت منتشر کنند؛ این ارتباطات میتوانند به کاهش فقر و خروج از تله محرومیت کمک کنند.
وی تصریح کرد: فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی میتوانند بهعنوان ابزاری مؤثر برای افزایش آموزش، توانمندسازی و دسترسی به اطلاعات در فعالیتهای کشاورزی عمل کنند. با توجه به این مزایا، سرمایهگذاری در زیرساختهای فناوری اطلاعات در جوامع روستایی میتواند به بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی این مناطق کمک شایانی کند.
انتهای پیام
نظرات