به گزارش ایسنا، از بین ۲۰۲ برنده جایزه نوبل در رشتههای فیزیک، شیمی و پزشکی در این قرن، کمتر از ۷۰ درصد اهل کشوری هستند که جایزه خود را در آن دریافت کردهاند. آنها پیش از برنده شدن جایزه نوبل، کشور محل تولد خود را ترک کردهاند و گاهی اوقات بیش از یک بار از مرزهای بینالمللی عبور کردهاند.
به نقل از نیچر، در میان برندگان جایزه نوبل که به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند، دو نفر از سه برنده جایزه شیمی که روز چهارشنبه اعلام شدند، حضور دارند. ریچارد رابسون در بریتانیا متولد شده، اما اکنون در استرالیا زندگی میکند. و عمر یاغی، که اکنون ساکن ایالات متحده است، اولین برنده جایزه نوبل علوم در اردن شد. دو نفر از سه برنده جایزه فیزیک برای سال ۲۰۲۵ نیز مهاجر هستند: میشل دوورت در فرانسه و جان کلارک در بریتانیا متولد شدهاند، اما هر دو ساکن ایالات متحده هستند.
مهاجران مدتهاست که نقش مهمی در صحنه نوبل ایفا کردهاند، از جمله دانشمندان برجستهای مانند آلبرت اینشتین که از زادگاهش در آلمان به سوئیس و بعدا به ایالات متحده نقل مکان کرد و ماری کوری که زادگاهش لهستان را برای کار در فرانسه ترک کرد. دلیل این امر این است که پربارترین فرصتهای علمی یعنی بهترین آموزش، تجهیزات و جوامع تحقیقاتی در سراسر جهان پراکنده هستند. اینا گانگولی، اقتصاددان دانشگاه ماساچوست امهرست، میگوید: استعداد میتواند در هر جایی متولد شود، اما فرصتها نه. من فکر میکنم به همین دلیل است که ما شاهد تعداد زیادی از برندگان جایزه نوبل خارجی هستیم.
این تحلیل جدید در حالی منتشر میشود که جریان بینالمللی دانشمندان و دانشجویان با موانع فزایندهای روبرو است. به عنوان مثال در ایالات متحده، کاهش شدید کمکهای مالی و سیاستهای سختگیرانهتر مهاجرتی که امسال توسط دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا اجرا شده است، تهدیدی برای «فرار مغزها» در آینده نزدیک است. کارولین واگنر، متخصص سیاست علم و فناوری در دانشگاه ایالتی اوهایو در کلمبوس، میگوید: چنین محدودیتهایی «نرخ تحقیقات بسیار جدید را کند میکند، همین». کاخ سفید به درخواست اظهار نظر در مورد اثرات سیاستهای ترامپ پاسخی نداد. در همین حال، استرالیا تعداد دانشجویان بینالمللی را که مؤسساتش میتوانند هر ساله ثبت نام کنند، محدود کرده است و ژاپن پیشنهاد کاهش حمایت مالی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی از کشورهای دیگر را داده است.
مقصد مشترک
از جمله کسانی که پیش از این از مرزها عبور کردهاند، آندره گیم، فیزیکدان دانشگاه منچستر انگلستان و برنده جایزه فیزیک در سال ۲۰۱۰ است. گیم که در روسیه و از والدینی آلمانی متولد شده است، میگوید در طول دوران تحقیقاتی خود «مثل یک پینبال بالا و پایین میپریده» و در روسیه، دانمارک، انگلستان و هلند سمتهایی داشته است. او میگوید: اگر تمام عمرتان را یک جا بمانید، نیمی از بازی را از دست میدهید.
از ۶۳ برنده جایزه نوبل که پس از مهاجرت از کشورهای محل تولد خود، برنده جایزه نوبل شدند، ۴۱ نفر در زمان اعطای جایزه در ایالات متحده زندگی میکردند. گانگولی میگوید پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده به یک قطب جهانی برای علم تبدیل شد. محققان بینالمللی به دلیل کمکهای مالی سخاوتمندانه و دانشگاههای برتر آن به آنجا هجوم آوردند. آنچه ما در ایالات متحده داریم، بینظیر است. این کشور مقصدی برای دانشجویان و دانشمندان برتر است. دومین مقصد محبوب برای ورود، بریتانیا بود که محل اقامت هفت نفر از برندگان جایزه نوبل بود که تا زمان دریافت تماس تلفنی سرنوشتساز از استکهلم، مهاجرت کرده بودند.
اما بریتانیا نیز شاهد خروج برندگان آینده جایزه نوبل بوده است. واگنر میگوید سیزده برنده جایزه نوبل که در آنجا متولد شده بودند، در حالی که در جای دیگری زندگی میکردند، این جایزه را دریافت کردند، شاید به دلیل حقوق بالاتر و موقعیتهای معتبرتر. تعداد قابل توجهی از برندگان آینده جایزه نوبل نیز آلمان را ترک کردند که ۶ نفر از آنها مهاجر بودند و همچنین ژاپن، فرانسه و روسیه، هر کدام با چهار برنده مهاجر.
در میان دستهبندیهای علمی جوایز نوبل، فیزیک تاکنون در این قرن بالاترین نسبت برندگان خارجی را دارد: فیزیک ۳۷ درصد، شیمی با ۳۳ درصد و در نهایت پزشکی با ۲۳ درصد در رتبههای بعدی قرار دارند. به گفته واگنر، فیزیک احتمالا به دلیل ماهیت تجهیزات-محور خود، پیشتاز است. برخورددهندهها، راکتورها، لیزرها، آشکارسازها و تلسکوپهای گرانقیمتی که برای تحقیقات فیزیک درجه یک مورد نیاز هستند، عمدتا در چند کشور پیشرو قرار دارند. واگنر میگوید: بنابراین، استعدادهای برتر تحقیقاتی احتمالا به مکانهایی با تجهیزات برتر خواهند رفت. پزشکی یک حوزه تجهیزات-محور نیست، بنابراین ماندن در خانه آسانتر است.
ادامه دادن
آینده تعامل مهاجرت با جوایز نوبل مبهم است. استرالیا، کانادا و بریتانیا همگی محدودیتهایی را وضع کردهاند که تعداد دانشجویان دانشگاههای خارجی را کاهش داده است. دولت ترامپ تاکنون در سال جاری میلیاردها دلار از کمکهای مالی به تحقیقات علمی را کاهش داده است و یک سیاست جدید ایالات متحده، ۱۰۰ هزار دلار آمریکا برای هر درخواست ویزای H-1B دریافت میکند که برخی از محققان متولد خارج از کشور برای کار در ایالات متحده به آن متکی هستند.
در حال حاضر، محققان بینالمللی در حال اقدام برای ترک ایالات متحده هستند و کشورهای دیگر آمادهاند تا آنها را جذب کنند. به عنوان مثال، فرانسه، کره جنوبی و کانادا برنامههایی را برای جذب محققان آمریکایی با جوایز و بورسیهها راهاندازی کردهاند. شورای تحقیقات اروپا که بودجه تحقیقات در اتحادیه اروپا را تأمین میکند، تا سقف ۲ میلیون یورو به دانشمندانی که آزمایشگاههای خود را به اتحادیه اروپا منتقل کنند، با هدف کمک به کسانی که از ایالات متحده نقل مکان میکنند، پیشنهاد میدهد.
گانگولی میگوید نتیجه ممکن است مهاجرت دستهجمعی مشابه سیل دانشمندانی باشد که پس از جنگ جهانی دوم از آلمان و پس از فروپاشی رسمی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ از روسیه گریختند. گانگولی میگوید: شما با این فقدان بزرگ سرمایه انسانی مواجه هستید و مردم به کشور دیگری خواهند رفت، اگرچه هنوز مطمئن نیستند که آن کشور دیگر چه میتواند باشد. او میافزاید اگرچه کشورهایی از جمله بلژیک و فرانسه در حال انجام اقداماتی برای جذب دانشمندان آمریکایی هستند، اما حقوق آنها احتمالا به اندازه کافی بالا نیست که بسیاری از محققان را متقاعد به ترک کشور کند.
واگنر موافق است که نمیتوان گفت مرکز بعدی نوبل کجا میتواند باشد، عمدتا به دلیل شبکهای از عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که در ایجاد یک محیط تحقیقاتی مناسب نقش دارند. افراد باهوش پراکنده میشوند. اما آیا آنها نوعی جادو را دوباره خلق خواهند کرد؟ این یک سؤال بیپاسخ است.
همچنین پیشبینی اینکه چه زمانی تغییرات سیاستهای امروزی میتواند منجر به تغییر قابل توجه در فهرست برندگان جایزه نوبل شود، دشوار است. دانشمندان در تمام مقاطع شغلی خود برنده جایزه نوبل میشوند و محققان احتمالا در حال حاضر روی موج بعدی اکتشافات شایسته دریافت جایزه نوبل کار میکنند. واگنر میگوید، تاثیرات کامل یک گردش مالی علمی احتمالا فقط در «مدت زمان بسیار طولانی» احساس خواهد شد.
در حال حاضر، گیم، فیزیکدان دانشگاه منچستر انگلستان از کشورها میخواهد که مرزهای خود را به روی استعدادهای جدید نبندند. او میگوید: جابجایی به نفع همه است. هر تازهوارد ایدههای تازه، تکنیکهای جدید و روشهای متفاوتی برای نگاه به مشکلات قدیمی با خود میآورد. کشورهایی که از این ترکیب استقبال میکنند، هوشیار باقی میمانند.
انتهای پیام
نظرات