مجید گودرزی در گفتوگو با ایسنا به بررسی وضعیت بازار بورس، اظهار کرد: علت ناکامیهای تلخ بازار سرمایه در سالهای اخیر، ارزش اسمی شرکتهای بورسی است. این امر به دلیل عدم تجدید ارزیابی بهموقع و کافی داراییها، فاصله معناداری با نرخ تورم عمومی کشور پیدا کرده است. این وضعیت، نارضایتی و انتقاد جدی سهامداران را به دنبال داشته است؛ انتقادی که متوجه مدیران و متولیان بازار سرمایه است که در بهروزرسانی ارزش دفتری داراییها کوتاهی کردهاند.
وی با اشاره به نمونههای عینی از این مشکل، افزود: در سالهای اخیر شاهد افزایش سرمایه تا ۸۱ هزار درصد در برخی تجدید ارزیابیها هستیم. این ارقام نجومی صرفاً نشاندهنده این است که ارزش واقعی داراییهای مردم برای سالهای متمادی با قیمتهای بسیار عقبمانده ثبت شده است.
هدایت سرمایه به سمت بازارهای کاذب
این کارشناس اقتصادی، نتیجه مستقیم این عقبماندگی در ارزشگذاری را، انحراف سرمایه از مسیر توسعه دانست و بیان کرد: سرمایهگذار منطقی، هنگامی که دریابد ارزش دارایی او در دفاتر شرکتهای بورسی بهروز نیست، بهطور طبیعی به سمت بازارهایی مانند طلا و ارز روی میآورد که قیمتگذاری آنها روزانه و بر اساس شرایط واقعی اقتصاد انجام میشود.
گودرزی این پدیده را یک ضعف مدیریتی بزرگ در بازار سرمایه خواند و افزود: عدم کفایت مدیران در اجرای مکانیزمهای بهروزرسانی داراییها، اعتماد عمومی را تضعیف کرده و با هدایت منابع مالی به سمت بازارهای غیرمولد، عملاً در فرآیند صحیح سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی کشور خلل ایجاد میکند و انحراف بزرگی در تخصیص منابع مالی به وجود میآورد.
این مدرس مدیریت مالی دولتی، درباره وضعیت فعلی بازار سهام، اظهار کرد: پس از کاهش تنشهای روانی و سیاسی، بازار سهام اکنون در یک موقعیت منحصربهفرد «ارزندگی بالا» قرار گرفته است؛ بهویژه اگر آن را با بازارهای طلا، ارز و به خصوص مسکن مقایسه کنیم. در حالی که بازار مسکن در سالهای قبل رشد نجومی و فراتر از تورم عمومی را تجربه کرد (رشد ۷۲۴ درصدی و پیشی گرفتن ۴۷۷ درصدی از تورم عمومی) و خود به عاملی تورمزا تبدیل شد اما بورس همچنان با وجود سوءمدیریتها، ارزندگی و نقدشوندگی بالایی دارد.
شکاف ارزشگذاری؛ بزرگترین نقیصه ساختاری
این کارشناس اقتصادی، مهمترین چالش ساختاری بازار را، عدم تمایل یا عدم اجازه به شرکتها برای بهروزرسانی ارزش داراییها دانست و بیان کرد: بزرگترین آسیب وارده بر اعتماد عمومی ناشی از این مدیریت ضعیف است که فاصلهای عمیق و شدید میان ارزش دفتری و ارزش بازاری داراییهای بورسی ایجاد کرده است. برای درک این نقیصه، کافی است به مثال خودروی پراید توجه کنیم؛ پرایدی که ۱۰ سال پیش با ارزش اسقاط نزدیک به ۱۷ میلیون تومان خریداری شده، امروز قیمت بازاری آن ۲۰۰ میلیون تومان است، اما ارزش دفتری آن در حسابهای شرکتها نزدیک به صفر یا بسیار ناچیز ثبت شده است. این اختلاف فاحش در تمام داراییهای شرکتهای بورسی به شکلی گستردهتر وجود دارد.
وی خاطرنشان کرد: این وضعیت که داراییهای واقعی شرکتها با ارزشهای بسیار قدیمی در دفاتر قفل شدهاند، سرمایهگذاران را دلزده کرده و سرمایههایی که باید در جهت توسعه مولد حرکت کنند، را به سمت بازارهای غیرمولد هدایت میکند. حفاظت از داراییهای مردم در بورس، نیازمند اصلاحات بنیادین در نحوه ارزشگذاری و بهروزرسانی مداوم دفاتر شرکتها بر اساس واقعیتهای اقتصادی کشور است.
چالش بورس ایران فراتر از ارزندگی است/ ساختار درگیر «عدم صداقت مالی» و «ناکارآمدی مجازات فرار مالیاتی»
این کارشناس اقتصادی، با اذعان به اینکه بورس پس از شوکهای روانی تا حدی مسیر صعودی ملایمی را در پیش گرفته است، تأکید کرد: تا زمانی که مشکلات ساختاری بورس حل نشود، پتانسیل واقعی بازار محقق نخواهد شد. بزرگترین چالش، غیرقابل اتکاء بودن صورتهای مالی شرکتهاست. این عدم صداقت تنها به عدم تجدید ارزیابی داراییها محدود نمیشود، بلکه در انعکاس درآمد حاصل از نوسانات نرخ ارز در شرکتهای صادراتمحور نیز نمود پیدا میکند.
گودرزی ادامه داد: نوسانات شدید نرخ ارز از ۴۲۰۰ تومان تا ۱۱۶ هزار تومان باید به طور چشمگیری در درآمدهای ریالی شرکتهای صادراتمحور منعکس شود اما متأسفانه، شواهد نشان میدهد که این افزایش درآمد ناشی از تفاوت نرخ ارز، به میزان واقعی و درست در صورتهای مالی ثبت نمیشود که نشاندهنده یک مشکل جدی در شفافیت گزارشدهی است.
این کارشناس اقتصادی به ضعف نظام نظارتی و مالیاتی اشاره و عنوان کرد: مشکل اساسی دوم، ضعف در ساختار نظارتی مالیاتی است. با وجود اینکه شرکتها موظف به پرداخت مالیات بر سود هستند، شواهد حاکی از آن است که فرار مالیاتی در مقیاس وسیعی رخ میدهد و مجازاتهای فعلی نیز بازدارنده نیستند.
گودرزی با مقایسه وضعیت داخلی با استانداردهای بینالمللی، تصریح کرد: در کشورهای توسعهیافته، درصورتی که افراد اطلاعات نادرست ارائه و فرار مالیاتی داشته باشند، با مجازاتهای سنگینی همچون حبس روبهرو میشوند. در صورت ارائه اطلاعات غلط، سهام شرکت برای شفافسازی کامل تعلیق میشود. متأسفانه، در ایران، به نظر میرسد مجازاتهای مالی و اداری کارایی لازم را ندارند. همچنین دعاوی حقوقی متعددی که در این زمینه مطرح است، به وضوح نشاندهنده این واقعیت است که بخش قابلتوجهی از دفاتر و گزارشهای مالی شرکتها، بهویژه شرکتهای بزرگ، با واقعیت اقتصادی فاصله دارد و این معضل ساختاری، ریسک «عدم شفافیت» را حتی در ارزانترین قیمتهای بنیادی، به سرمایهگذاران خُرد تحمیل میکند.
تحلیل تطبیقی بازدهی داراییها و پتانسیل آتی بورس: فاصلهگیری از تورم و بازیابی اعتماد
وی با بیان اینکه عملکرد بازارهای دارایی در یکسال اخیر، تصویری متضاد از وضعیت سرمایهگذاری در ایران را نشان میدهد، افزود: در حالی که بازار طلا رشدی چشمگیر معادل ۱۶۰ درصد را تجربه کرده و همزمان ارزش دلار در مقابل طلا تضعیف شده است، بازار سهام (بورس) عملکردی به مراتب ضعیفتر از انتظارات داشته است.
گودرزی به عملکرد ضعیف بورس نسبت به تورم اشاره و بیان کرد: در بازه زمانی شهریور سال گذشته(۱۴۰۳) تا شهریور سالجاری(۱۴۰۴)، شاخص بورس تنها حدود ۲۵ درصد رشد داشته است. با در نظر گرفتن نرخ تورم عمومی حدود ۴۲ درصدی در همین دوره، میتوان نتیجه گرفت که بازدهی واقعی بورس منفی حدوداً ۱۷ درصدی بوده و در عمل، قدرت خرید سرمایهگذاران در این بازار کاهش یافته است.
این کارشناس اقتصادی ریشه اصلی این عملکرد ضعیف را نه در ضعف بنیادی شرکتها، بلکه در آسیب سنگین به اعتماد عمومی دانست و ابراز عقیده کرد: متأسفانه برخی دخالتهای دولت و حوادث سال ۱۳۹۹، منجر به از دست رفتن تا ۷۵ درصد سرمایه سهامداران شد و تبعات روانی و مالی بلندمدت بر بازار گذاشت و همچنان بر بیاعتمادی سرمایهگذاران سایه انداخت.
وی با نگاهی به آینده و بازارهای موازی، چشمانداز بورس را مثبت ارزیابی کرد و گفت: واقعیت فعلی این است که بورس اکنون در موقعیت ارزندگی بالایی قرار دارد و سهمهای بورسی به شدت زیر ارزش ذاتی خود معامله میشوند. علاوهبر این، به نظر میرسد رشد انفجاری بازارهای موازی مانند طلا و ارز به سقفهای قیمتی خود نزدیک شده است؛ مگر آنکه شوکهای کلان جدیدی رخ دهد.
گودرزی تاکید کرد: با توجه به عقبماندگی شدید بورس از نرخ تورم و ارزندگی ذاتی قیمتها، در صورت مدیریت صحیح، ارائه صورتهای مالی شفاف و بازیابی اعتماد عمومی، بازار سهام در دوران پیشرو شاهد جبران مافات خواهد بود. برآوردها نشان میدهد شاخص بورس پتانسیل رشد سه تا چهار برابری نسبت به سطح فعلی خود را دارد.
انتهای پیام
نظرات