سیدمحمد بهشتی شیرازی امروز پنجشنبه هشتم آبان، در دومین همایش «فرهنگ و اقتصاد ؛پیوند میراث تمدنی و میراث طبیعی ایران» که در اتاق بازرگانی خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: ما درباره موضوعات مرتبط با فرهنگ، تنها زمانی که مشکلی پیش میآید، متمرکز میشویم و عبارت «باید فرهنگسازی شود» را به کار میبریم. این موضوع مانند زخم معده یا دنداندرد است که فقط در لحظه درد سراغ آن میرویم.
او به سه تلقی از فرهنگ در نظام مدیریت و برنامهریزی کشور اشاره و اظهار کرد: اولین مورد «فرهنگ بخشی» است و در واقع، همه اموری است که به حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مربوط میشود؛ این عرصه از فرهنگ، حتی زمانی که اقتصاد و سرمایهگذاری مستقیم وجود ندارد نیز نیازمند تعاملات مالی، فروشنده، خریدار و چرخش اقتصادی است.
وی افزود: در طول سالهای پس از انقلاب، با این بخش از فرهنگ در نظام حکومتی مانند بچه ناخوانده همسایه رفتار شده است و اکثر مواقع بودجهای ناچیز و با اکراه و اوقات تلخی به آن اختصاص داده میشد؛ چراکه گمان میکردند به نان و آب مردم ربطی ندارد. با این وجود، این بخش از فرهنگ همچنان زنده است و اگر همین برخورد با صنعت میشد، صنعت از ابتدا نابود بود. اما فرهنگ ما همچنان پایدار و مقاوم باقی مانده است، اگرچه ضعف اقتصادی در آن به شدت احساس میشود.
جامعه ایران به سرعت در حال مدنی شدن است
عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری ایران، شأن دوم فرهنگ را «فرهنگ بینبخشی» خواند و توضیح داد: این شأن در نظام مدیریتی تحت عنوان مسائل فرهنگی-اجتماعی مطرح میشود. در این حوزه، جامعه ایران به سرعت، با وسعت و به شکلی عمیق در حال مدنی شدن است. مدنیت در مقابل نامدنیت قرار دارد که مظهر رذایل فرهنگی جامعه است. تمام عیبهایی که درباره ایرانیان میشناسیم، در واقع بیماریهای فرهنگی هستند که جامعه ایرانی مستعد آنهاست. در شرایطی که نامدنیت غلبه کند، فرصت بروز برای این گونه بیماریها فراهم میشود اما خوشبختانه با سرعتی بسیار زیاد، جامعه در حال مدنی شدن است.
بهشتی شیرازی ادامه داد: فرقی نمیکند در کجای جهان باشیم، انسان برای زندگی در یک محیط، ناگزیر از تعامل است. این تعامل، داناییای پدید میآورد که همان فرهنگ است. داناییای که درباره چگونگی زندگی کردن به صورتی امن، پایدار و مطمئن است. این دانایی است که به ما اجازه داده تا تداوم زیست داشته باشیم.
ایران سرزمینی خاص و تافتهای جدابافته است
وی افزود: ایران سرزمینی خاص و تافتهای جدابافته است، همانطور که هر کشوری منحصربهفرد است. یکی از ویژگیهای خاص ایران، استعداد ذاتی آن است. برای مثال، آب در این سرزمین وجود دارد، اما حجاب زمین آن را پوشانده؛ پس هم محجوب و هم مستعد است. در بسیاری از کشورهای دیگر، منابع و حتی موانع زیستی به صورت بالفعل آشکار هستند، اما در ایران، همه چیز در حالت نهفته و محجوب است.
عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری ایران، بیان کرد: اگر تأمل کنیم، جای تعجب نیست که نخستین جایگاه اهلی کردن گیاهان، ایران بود. یعنی در آن گیاه، استعدادی نهفته بود و ما ایرانیان آن استعداد را دیدیم و از قوه به فعل درآوردیم. همچنین، اولین مکان برای اهلی کردن حیوانات، ساخت سفال، پخت نان و هر دستاورد دیگری که در جهان به صورت بالقوه وجود داشت، توسط ایرانیان به مرحله فعلیت رسیده است.
تمدن ایران با وجود چالشهای فراوان، همچنان پایدار مانده است
بهشتی شیرازی افزود: ایران همواره با بیقراریها و بحرانهایی روبرو بوده است. به عنوان مثال، در سال ۹۸، ستاد بحران کشور آمار داد که ۵۸۰۰ رویداد مخرب طبیعی در ایران رخ داده است، در حالی که در کل قاره اروپا، این تعداد رویداد طبیعی مخرب ثبت نشده بود. در مرتبه انسانی نیز این سرزمین بیقرار بوده است. دکتر پیران ۱۲۰۰ جنگ را در تاریخ ایران شناسایی کرده که چنین آماری در هیچ جای دیگری از جهان وجود ندارد. ایران بارها به طور کامل تصرف شده اما بر خلاف دیگر تمدنهای کهن که با تصرف، پروندهشان برای همیشه بسته شد، این فرهنگ و تمدن همچنان پایدار مانده است.
عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری ایران ضمن تشریح اینکه ما چگونه توانستهایم پایدار بمانیم، گفت: در عرصه اقتصاد، در یک منحنی سینوسیِ خشکسالی و آبسالی حرکت کردهایم. علاوه بر این تقریباً همه ایران، زلزلهخیز است. هرجا که زلزلهخیز است، سیلخیزتر نیز هست و هر جا این نقاط وجود دارد، جمعیت بیشتری هم در آنجا زندگی میکند. البته ما هنر تدبیر بیقراری را فرا گرفتهایم و با این تدبیر، توانستهایم استعدادهای نهفته و درونقوهای را به فعلیت درآوریم و آنقدر در این زمینه مهارت یافتهایم که حتی «بیقراریهای تدبیرشده» ابداع کردهایم.
وی با بیان اینکه بیقراری تدبیرشده، استعداد درونی و نهفته را بیرون میکشد، خاطرنشان کرد: دانایی برآمده از تاریخ ما و محیط، این امکان را به ما داده که استعدادهای سرزمینی را با تدبیر بیقراری، از قوه به فعل تبدیل کنیم. هر آنچه که در جهان از قوه به فعل درآمده، برای ایرانیان بوده است.این دانایی به ما اجازه داده است که نقشی چنین پررنگ در تاریخ بشر ایفا کنیم. از نخستین زیستگاههای تمدن بشری باشیم و رازهای هستی را واکاوی کنیم، بیآنکه صرفاً به جنبه مادی آن محدود شویم.
وی با طرح این پرسش که «چرا ما این اندازه شاعر داریم؟» توضیح داد: ما آنقدر سرشت شاعرانه داشتهایم که شعر را تنها در قالب کلام نمیسرودیم؛ بلکه با نفسِ سخن گفتن، شعر میسرودیم. در همه کشورهای اسلامی مسجد یافت میشود، اما «شعر مسجد» را ایرانیان آفریدند. شعر خانه، شعر شهر و حتی شعر کفپوش را نیز ایرانیان سرودند. هیچ فرهنگی نمیتوانست در برابر فرهنگ ایرانی تاب مقاومت بیاورد.
بهشتی شیرازی دوره قبل از سال ۱۳۳۵ را نقطهعطفی تاریخی خواند و افزود: تا پیش از ۱۳۳۵، ما اهل سرزمین بودیم. اهل سرزمین بودن به معنای برخورداری و بهرهمندی از این دانایی اصیل بود. اما از آن سال به بعد، اگرچه همچنان برخورداریم، اما دیگر بهرهمند نیستیم. همانگونه که ثروتی از پدر به پسر میرسد، اما پسر راه بهرهبرداری از آن را نمیداند.
وی با انتقاد از روند کنونی، خاطرنشان کرد: تا سال ۱۳۳۵، صادرات هرگونه ماده خام، کاری ناپسند و قبیح شمرده میشد. اما اکنون حتی تولیدات ما نیز بهصورت خام عرضه میشوند. حتی نیروی انسانی ما، دانشجویان و نخبگان دانشگاههای شریف. ما تنها سهم خود از پول نفت را دریافت میکنیم و این روند، دیگر قابل تداوم نیست، نخستین هشدار این وضعیت، طبیعت ما است, باید بار دیگر اهل سرزمین خود شویم.
مهمترین سرمایه ما ایرانی بودنی ماست
عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری ایران، گفت: امروز نفت، گاز، معادن، سواحل و موقعیت ژئوپلیتیک داریم اما تا سال ۱۳۳۵ هیچیک از اینها را نداشتیم. پس چگونه زندگی میکردیم؟ وقتی میپرسند چه دارید که میخواهید رشد کنید؟ باید گفت: مهمترین سرمایه ما، «ایران بودن ایران» و «ایرانی بودن ایرانی» است و تا زمانی که ما این جمله را بر زبان داشته باشیم، رشد خواهیم کرد.
در ادامه این همایش، محمد درویش، کنشگر محیط زیست و عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، گفت: وحشی بافقی محیطزیستیترین شاعر ایران است. وقتی میگوید «ما درخت افکن نهایم آنها گروهی دیگرند/ با وجود صد تبر، یک شاخ بی بر نشکنیم»، در واقع از احترام به حیات و پایداری حرف میزند. نیاکان ما درک کرده بودند که حتی شاخه خشک هم بخشی از چرخه حیات است.
هیچ تمدنی در جهان به اندازه تمدن ایران قدمت ندارد
وی در رابطه با وضعیت اقلیمی ایران و شکلگیری تمدنهای بزرگ در این سرزمین، اظهار کرد: برای شکل گرفتن یک سانتی متر خاک در این سرزمین ۸۰۰ سال باید صبر کنیم که این زمان، دوبرابر میانگین جهانی است. ما کمتر از یک چهارم رویشگاههای جنگلی میانگین جهان را دارا هستیم و بارشها نیز یک چهارم میانگین جهانی و تبخیر دو برابر است. بهرغم اینها هیچ تمدنی در جهان نمیتواند ادعا کند که به اندازه تمدن ایران قدمت دارد.
درویش با تاکید بر اینکه باید درایت بومشناختی را به مردم و نسل جدید این سرزمین انتقال دهیم، ادامه داد: متاسفانه حلقه اتصال گذشته و حال، آسیب دیده است و باید کار کنیم تا نسل امروز به ایرانی بودن خود افتخار کند البته به شرطی که بدون رویافروشی در مورد ایران صحبت کنیم.

وی با انتقاد از سدسازیهای غیر اصولی در دهههای اخیر، گفت: بخش زیادی از بحرانهای زیستمحیطی امروز، نتیجه ساخت سدهای غیراصولی و غیرفنی بوده و تنها با نگاه عمرانی اجرا شدهاند. سدهایی مانند کرخه و کارون که با تغییر مسیر طبیعی رودخانهها، موجب شوری خاک، از بین رفتن پوشش گیاهی و نابودی زیستبومهای پاییندست شدند؛ درحالیکه نیاکان ما در همین سرزمین سدهایی چون کریت در طبس و عباسآباد در خراسان ساخته بودند که با وجود قدمتی چندصد ساله، هنوز پابرجا بوده و با محیط زیست همزیستی داشتهاند.
این کنشگر محیطزیست کشور، افزود: اگر چنین ریشه عمیقی در تاریخ ایران نبود، میتوانستیم بگوییم مجالی برای رشد فرهنگ ایرانیان نبوده که این چنین اتفاقاتی افتاده است. مدرنترین محافل حقوق بشری در ایران ریشهای چند هزار ساله دارد. این ارزشها و فرهنگها کجا رفته است؟ پایداری واقعی زمانی محقق میشود که همه مردم احساس کنند صدایشان شنیده، حرمتشان حفظ میشود و جامعه میان خودی و غیرخودی تمایز قائل نیست. اگر بیاموزیم به سلایق و عقاید گوناگون احترام بگذاریم و انتقادپذیر باشیم، میتوانیم دوباره به مسیر رشد برگردیم.
درویش با اشاره به مهاجرت گسترده نخبگان ایرانی افزود: حدود ۸ میلیون نفر از کشور مهاجرت کردهاند که بخش بزرگی از آنان کارآفرینان برجستهای بودند. اگر این نیروهای خلاق در کشور میماندند، امروز گرفتار بحرانهای آبی، ناترازی انرژی و امثال آن نبودیم.
ما وظیفه داریم ادامه دهنده افتخارات ایران باشیم
وی ادامه داد: ایران وطن ماست، نه هتلی که هر زمان ستارههایش کم شد، آن را ترک کنیم. باید برای ارتقای ستارههای وطن بجنگیم و آن را بسازیم. این عشق زمانی در نسل جوان تقویت میشود که به آنان بیاموزیم این سرزمین که فردوسی، سعدی، حافظ، عطار، نظامی و مولانا در آن زیستهاند، موهبتی بزرگ است و ما وظیفه داریم ادامهدهنده بهانههای افتخار به ایران باشیم.
عضور هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور با بیان اینکه مزیت این کشور در انحصار خورشید، ابر و باد است، تصریح کرد: برای تولید بیشتر برق آب سدها را خالی کردند و بحران اجتماعی آفریدند. میگویند یا باید خشکسالی نخلستانهای خوزستان را بپذیریم یا دچار خاموشیهای بیشتری شویم. اگر به دنبال راه سوم یعنی استحصال انرژی خورشیدی و بادی میرفتیم، هرگز مجبور نبودیم تا سدهای خود را به بهانه کاهش ناترازی خالی کنیم.
وی با اشاره به اینکه میتوانیم ۱۸۰۰ تا ۲۲۰۰ کیلووات در مترمربع انرژی خورشیدی در کشور تولید کنیم، افزود: ما چنین مزیت شگفتانگیزی داریم که با آن نه تنها میتوانیم تمام ناترازیها را تامین کنیم بلکه میتوانیم به صادرکننده انرژی تبدیل شویم. در این صورت است که میتوانیم به فردوسی بگوییم ما میتوانیم فریدون زمانه تو باشیم.
نهضتهای محیط زیستی باید پرتوان به مسیر خود ادامه دهند
درویش با اشاره به توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در کشور گفت: اخیرا نیروگاه بادی در خواف و خوزستان در حال ساخت است . چنین اقداماتی نشاندهنده بازگشت درایت در سیاستگذاری محیط زیست است. پس از ۳۰ سال فریاد فعالان محیط زیست، بالاخره این صداها شنیده میشود، هرچند هنوز مقاومتهایی از سوی مافیای سدسازی و نیروگاههای آبشیرینکن وجود دارد و تلاش میکنند مسیر انرژی پاک را مختل کنند. این نهضت که امیدوارکنندهترین جریان محیطزیستی پس از انقلاب است، نباید متوقف شود و اجازه ندهیم این دستاوردهای محیط زیستی با موانع روبرو شود.
در ادامه این همایش، محمدحسین پاپلی یزدی، جغرافیدان، نویسنده و استاد مدعو دانشگاه سوربن فرانسه، گفت: یکی از میراثهای طبیعی کشور، مناطق کویری و بیابانی است که امنیت و مدیریت آن اهمیت بسیاری دارد، به همین دلیل باید به مسائل فرهنگی این مناطق توجه ویژه کرد.
وی در رابطه با ویژگیهای مناطق کویری کشور، خاطرنشان کرد: حدود ۵۰۰ کیلومتر مناطق بیابانی در کشور وجود دارد که در عین کوچکی بسیار زیبا هستند. کمتر مناطق بیابانی در دنیا داریم که مردم در آن اسکان پیدا کرده باشند، اکثریت آنها عشایر جنگجو پرورش دادهاند، اما مناطق صحرایی ما با آنکه به سمت شهرسازی، روستاسازی و تولیدات شهری نیز رفتهاند، در عین حال آرامش و زیباییشان در صلح کامل است.
این جغرافیدان با اشاره به اینکه مناطق بیابانی ما یک الگوی جهانی است، افزود: ما با یک منطقه رو به رو هستیم که پژوهشگران بزرگ جهان بر روی آن کار کردهاند. آنها در پی این بودهاند که دریابند چرا در این مناطق به دنبال تمدن و تجارت رفتهاند در حالی که سایر مناطق کویری جهان به سمت سوارکاری و تسلط بر دنیا گرایش داشتهاند. در کنار رودخانهها در غرب، تمدنهای بزرگ شکل گرفتند و بر اساس مسائل سیاسی به سمت کوچنشینی رفتند، اما در مناطق بیابانی ما کوچ نشینی رواج پیدا نکرد. ما با تمدنی رو به رو هستیم که به دنبال این است که چگونه میشود با چیزهای کوچک، زندگی پایدار و تاباوری بنا کرد.
سطح بالای مسئولیت اجتماعی در مناطق بیابانی کشور
وی در رابطه با فرهنگ مناطق بیابانی، مطرح کرد: در بسیاری از شهرهای این مناطق، کانونهای مذهبی مانند مسجد با فاصله کمتر از ۵۰ متر از هم وجود دارند. مساجد را نیز خود مردم، تجار و خیرین ساختهاند درحالی که در مناطق دیگر، حکومت به سمت ساخت مساجد رفته است. این مسئله به معنای وجود مسئولیت اجتماعی بالا در این مناطق است. علاوه بر این موارد، پوشش گیاهی و حیوانی مناطق بیابانی نیز دارای اهمیت فراوان است و باید به آن توجه کرد. آسیبهای مختلفی به این پوشش گیاهی و حیوانی وارد شده است. جاده سازی و حمل و نقل و خرید و فروش حیوانات از آسیبهای آن است که باید برای آن چارهاندیشی کرد.
انتهای پیام


نظرات