• پنجشنبه / ۸ آبان ۱۴۰۴ / ۲۲:۰۴
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1404080804992
  • خبرنگار : 51061

عضو شورای عالی میراث‌فرهنگی و گردشگری:

فرهنگ ایرانی سرمایه‌ای برای بازسازی مدنیت و حیات شهری است

فرهنگ ایرانی سرمایه‌ای برای بازسازی مدنیت و حیات شهری است

ایسنا/خراسان رضوی عضو شورای عالی میراث‌فرهنگی و گردشگری گفت: از منظر غربی، ایران سرزمینی سخت برای زیستن است، اما در حقیقت، این سرزمین خاستگاه کهن شهرنشینی بشر است و فرهنگ آن، سرمایه‌ای برای بازسازی مدنیت و حیات شهری است.

سیدمحمد بهشتی ۸ آبان، در نشست رونمایی و گفت‌وگو درباره کتاب «شهر در ترازوی فرهنگ» که در پژوهشکده ثامن مشهد برگزار شد، اظهار کرد: برخی رخدادها ارزشمند هستند، چراکه ترازو را از سنگ‌خانه بیرون می‌آورند و شهر را در آن می‌سنجند. هرچند ممکن است در این کار ناشی باشیم، زیرا سال‌هاست اندازه‌گیری نکرده‌ایم و نمی‌دانیم چگونه از نتایج آن بهره ببریم. وقتی در سال ۱۴۰۴ رفتارهایی شبیه ۱۳۹۴ تکرار می‌شود، به یاد کسانی می‌افتم که سال ۵۷ به ساواک پیوستند؛ افرادی که جز بدنامی نصیبی نبردند.

وی افزود: کسانی که هنوز در مدار سال ۹۴ مانده‌اند، «آش نخورده و دهان سوخته» خواهند بود، زیرا جامعه امروز آگاه شده و دیگر کور و کر نیست و آگاهی جمعی افزایش پیدا کرده است.

بهشتی با اشاره به بحران مدنیت گفت: در این بحران، با پدیده «نامدنیت» یا بی‌بهرگی از فرهنگ شهرنشینی مواجهیم؛ در برخی شهرها، این وضعیت از حاشیه به متن آمده و همه چیز را به نازل‌ترین سطح رسانده است. زمانی شیر را در کیسه نایلونی می‌فروختند و خیابان‌ها بدون هویت ساخته می‌شدند، که نشانه‌ای از همین سقوط فرهنگی است.

عضو شورای عالی میراث‌فرهنگی و گردشگری ایران ادامه داد: بحران مدنیت از اواخر دهه ۶۰ رو به افول گذاشته، اما جامعه امروز دارای حاشیه مدنی نیرومند و متنی ضعیف از نظر مدنیت است. با این حال، همین حاشیه در حال رشد است و شهرها را به سمت «شهر شدن» واقعی هدایت می‌کند. بنابراین مشخص می‌شود که آینده شهرها روشن است، هرچند در کانتکست‌هایی که اراده ما محدود است، مانند تغییر فصل‌ها، نمی‌توانیم اراده داشته باشیم.

وی با تأکید بر ضرورت «باغبانی فرهنگی» بیان کرد: همان‌گونه که شکوفایی باغ به باغبانی آگاه نیاز دارد، رشد فرهنگی نیز به اراده و تدبیر نیازمند است. فرهنگ مفهومی ساده‌پنداشته‌شده اما پیچیده است که در نظام برنامه‌ریزی سه معنا دارد و شامل فرهنگ به مثابه بخش، فرهنگ در قالب هنر و رسانه و فرهنگ به‌عنوان شأن فرابخشی شامل مدنیت و تحولات اجتماعی است.

بهشتی با اشاره به تحول در مدیریت شهری افزود: روزگاری وظایف شهرداری‌ها به جمع‌آوری زباله و دفن مردگان محدود می‌شد، اما امروز زندگی دوباره به شهر بازگشته و فضاهای عمومی و کافی‌شاپ‌ها بستر این جریان شده‌اند.

عضو شورای عالی میراث‌فرهنگی و گردشگری ایران تصریح کرد: سنت‌های مدنی گذشته دیگر پاسخگو نیستند و نسل‌های جدید باید آداب تازه‌ای برای معاشرت شهری بیاموزند تا روابط اجتماعی بر پایه احترام متقابل شکل گیرد. امروزه کافی‌شاپ‌ها یکی از مهم‌ترین صحنه‌های ظهور این سنت‌های نوین‌ محسوب می‌شوند.

وی افزود: زندگی شهری عالی‌ترین مرتبه زیست انسانی است و نمی‌توان آن را با قوانین خشک تعریف کرد. تجربه ونیز نشان می‌دهد مدیریت شهری موفق، جریان زندگی را هدایت می‌کند نه صرفاً خیابان‌سازی و طراحی کالبدی. برخی فضاهای تجاری مانند کافی‌شاپ‌ها و سینماها به پویایی زندگی شهری کمک می‌کنند، اما بانک‌ها و مغازه‌های بسته این نقش را ندارند. نمونه موفق داخلی نیز خیابان سی‌تیر تهران است که با سنگ‌فرش شدن، به فضایی زنده و اجتماعی تبدیل شد.

بهشتی با تأکید بر شأن فرابخشی فرهنگ گفت: در نظام برنامه‌ریزی کشور، فرهنگ شامل میراث فرهنگی، تعاملات اجتماعی و تنوع قومی است. این تنوع، مانند حضور اقوام مختلف در تهران یا وجود حرم امام رضا(ع) در مشهد، از ثروت‌های پایدار و هویت‌بخش شهرها به شمار می‌رود.

عضو شورای عالی میراث‌فرهنگی و گردشگری ایران افزود: شهری که مردمش حال خوبی دارند، از نامدنیت فاصله می‌گیرد. در چنین شهری، مشارکت اجتماعی، خرید و فروش و حضور در فضاهای عمومی معنای مدنی پیدا می‌کند. در مشهد نیز زائران در حال تبدیل شدن به شهروندانی فعال‌ هستند.

وی ادامه داد: با رشد مدنیت، سوءاستفاده از مفاهیم مقدس کاهش می‌یابد و این روند در مشهد آغاز شده است. البته در مراحل ابتدایی تحول، ممکن است تنها زشتی‌ها و ناهنجاری‌ها دیده شوند، اما این حساسیت نشانه سلامت و بیداری جامعه است.

بهشتی تأکید کرد: گرانبهاترین سرمایه مشهد، تقدس حضرت ثامن‌الحجج(ع) است. رعایت ادب زیارت و شأن حضور در مکان مقدس، بخش مهمی از فرآیند مدنی‌شدن جامعه است و با آموزش و فرهنگ‌سازی دوباره احیا خواهد شد.

عضو شورای عالی میراث‌فرهنگی و گردشگری ایران با اشاره به نگاه غرب به ایران گفت: از منظر غربی، ایران سرزمینی سخت برای زیستن است، اما در حقیقت، این سرزمین خاستگاه کهن شهرنشینی بشر است و فرهنگ آن، سرمایه‌ای برای بازسازی مدنیت و حیات شهری است. درواقع ایران یک منظومه یکپارچه از شهر و روستاست و در صنایع دستی، تولید ثروت و پیوستگی اجتماعی جلوه دارد.

وی ادامه داد: خانه‌های مجلل در شهرهایی چون کاشان نشانگر تمرکز ثروت و کیفیت زندگی در ایران قدیم است. بازسازی سریع تبریز پس از زلزله نیز از سازمان‌یافتگی و توان فرهنگی ایرانیان حکایت دارد. بنابراین، شناخت درست از تاریخ و فرهنگ خود، پایه بازسازی مدنیت و حیات شهری است.

بهشتی بیان کرد: در دهه ۴۰، مشهد جامعه‌ای آرام و منعطف داشت. حاج حسین آقای ملک در وقف‌نامه‌اش تصریح کرده بود که زائران علاوه بر زیارت، به سرگرمی و نشاط فرهنگی نیز نیاز دارند. او با نگاهی جامع، بخشی از موقوفات خود را به برنامه‌های فرهنگی اختصاص داده بود.

عضو شورای عالی میراث‌فرهنگی و گردشگری ایران با بیان اینکه دین سه مرتبه دارد و شامل شریعت، اخلاق و معنویت است، گفت: در جامعه سالم، مرتبه معنوی برتر است، اما در دوران بحران، دین به شریعت تقلیل می‌یابد. پیمایش‌ها نشان می‌دهد ۷۲ درصد مردم ایران دین را امری شخصی می‌دانند؛ جامعه‌ای مؤمن، که بر اخلاق و معنویت بیش از ظواهر تأکید دارد.

وی بیان کرد: در گذشته، معماری مشهد با نیت زیارت و معنویت شکل گرفته بود. حضور موسیقی و هنر، حتی در قالب زیرزمینی، نشانه رشد فرهنگی است نه ضدیت با دین. امروز فرهنگ و مدنیت در حال غلبه‌اند و ترازوی فرهنگ سنگین‌تر شده است.

بهشتی درباره سرمایه اجتماعی ایران گفت: برخلاف پیمایش‌های بدبینانه، تجربه جنگ و بحران‌ها نشان داد ایرانیان سخاوتمند و همدل‌ هستند. در دوران کرونا، در حالی که در غرب غارت و کمبود رخ داد، ۴۰ درصد مردم ایران به یکدیگر کمک کردند. این تفاوت‌ها ثابت می‌کند که معیارهای سنجش باید با فرهنگ و تاریخ ایرانی تطبیق یابند.

عضو شورای عالی میراث‌فرهنگی و گردشگری ایران به تحولات فرهنگی ایران اشاره و اظهار کرد: در سال ۷۷، با مجوز موسیقی پاپ، ۵۰۰ گروه در جشنواره فجر شرکت کردند و چند سال بعد، ۱۴۰ هزار نفر در حال آموزش سه‌تار بودند؛ آماری بی‌سابقه که از علاقه مردم به موسیقی حکایت دارد. حتی در زمان محدودیت رسانه‌ای، هنر زیر پوست جامعه جریان داشت و امروز نشانه رشد مدنیت و پویایی فرهنگی است.

کتاب «شعر در ترازوی فرهنگ»؛ هفت سال پژوهش میان‌رشته‌ای در حوزه شهری

در ادامه صدرا میردامادی، نویسنده کتاب «شعر در ترازوی فرهنگ»، درباره این اثر گفت: این کتاب روایت تولد یک نهاد پژوهشی در مشهد است که از سال ۱۳۹۴ آغاز به کار کرد. پژوهش‌های اولیه حول توسعه کالبدی اطراف حرم متمرکز بود، اما به تدریج رویکردی انسانی و مبتنی بر علوم اجتماعی و فرهنگی اتخاذ شد. بارش‌های فکری و جلسات متعدد پژوهشکده، نتیجه تلاش گروه‌های مختلف در حوزه مطالعات فرهنگی و اجتماعی بود و برای نخستین‌بار تعامل میان‌رشته‌ای میان پژوهشگران شکل گرفت.

وی افزود: در این جلسات، آثار و اندیشه‌های متفکرانی مانند مارشال بررسی شد؛ از منظر او، شهر صرفاً فضا نیست، بلکه اقتصاد، سیاست و هنر خود را دارد و رابطه‌اش با روایت اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار است. پیش از این، رویکردها بیشتر معطوف به توسعه کالبدی بود، اما این جلسات مسیر را به سوی درک فرهنگی و اجتماعی شهر تغییر دادند.

میردامادی ادامه داد: با منسجم شدن جلسات، مستندسازی و انتشار یافته‌ها در دستور کار قرار گرفت و گروه‌های پژوهشی مختلف حول موضوع «شهر» شکل گرفتند. در تدوین کتاب، گفتارها با دقت گردآوری و نظام‌مند شدند و مفاهیم دشوار علوم اجتماعی، از جمله اقتصاد سیاسی و انسان‌شناسی شهری، ساده و قابل فهم برای عموم ارائه شدند. لازم به ذکر است چاپ کتاب پس از ۷ تا ۸ سال تلاش و با حمایت دکتر محروقی انجام شد و محتوای آن صادقانه و فاقد نکات حساس است.

مشهد، شهری دانش‌محور و زایشگر اندیشه است

در ادامه جبار رحمانی، پژوهشگر جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی، اظهار کرد: بلوغ فکری جامعه در تولید ایده‌ها و فعالیت‌های جمعی نمایان می‌شود و کتاب «شهر در ترازوی فرهنگ» نمونه‌ای از چنین فرآیندی است. مشهد از گذشته، شهری دانش‌محور و زایشگر اندیشه بوده و این پروژه نشان داد که تعامل دانشگاهیان، پژوهشگران و مدیران می‌تواند بسترهای تازه‌ای برای گفتگو و فعالیت انسانی فراهم کند.

وی بر اهمیت پیوند دین، فرهنگ و شهر تأکید کرد و گفت: زیارت بخشی از سازوکار آیینی است که ساختار اجتماعی و معنایی شهر را شکل می‌دهد، اما در علوم اجتماعی، جایگاه دین یا ستایش می‌شود و یا نادیده گرفته می‌شود.

این پژوهشگر جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی، تاکید کرد: جامعه ایرانی، حتی در بحران‌ها، توانسته است با نهادهایی چون روستا و محله سازوکارهای خلاقانه‌ای برای بقا و بازسازی ایجاد کند. این هوشمندی فرهنگی، اگر ادامه یابد، می‌تواند تمدن‌ساز باشد، اما در غیر این صورت، ویرانگر خواهد بود.

رحمانی ادامه داد: همان‌طور که شهر پویا نیازمند الهیات پویاست، جامعه متکثر نیز نیازمند الهیات متکثر است. ذهن ایرانی در دوره‌های انزوای فکری آسیب دیده، اما شبکه‌سازی‌های دانشگاهی و ارتباط میان متفکران نشان می‌دهد که حیات فکری جامعه زنده است.  

وی با اشاره به فراموش شدن بافت تاریخی مناطق ایران گفت: باید گفت که نسیان تنها محدود به بافت حرم مطهر نیست؛ این فراموشی سراسر سرزمین ما را در بر گرفته است. امروز بسیاری از ما نمی‌دانیم کجا زندگی می‌کنیم، که هستیم و چه باید بکنیم. این مشکل حتی به اطراف حرم امام رضا(ع)، مقدس‌ترین نقطه ایران، نیز رحم نکرده است. هر سال میلیون‌ها نفر به مشهد می‌آیند، اما به نظر می‌رسد کمتر کسی متوجه آنچه رخ می‌دهد می‌شود و اعتراضی نمی‌کند.

ابن پژوهشگر جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی تصریح کرد: این نسیان نه فقط در مدیریت شهری، بلکه در همه ما وجود دارد. زخم‌هایی بر پیکره مشهد و اطراف حرم وارد شده که هنوز التیام نیافته است. با این حال، تقدس این مکان همواره حفظ خواهد شد و تا قرن‌ها باقی خواهد ماند. تنها نگرانی این است که نسل ما از این غفلت اثر تلخی به یادگار داشته باشد.

انتهای پیام 

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha