به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: مرگ زودهنگام او نه تنها خانوادهاش را داغدار کرد، بلکه جامعه والیبال و میلیونها هوادار را در بهت و اندوهی عمیق فرو برد. پرواز این ستاره چپ دست ناتمام ماند.
داستان صابر کاظمی، داستانی است از شور و اشتیاق که از یک شهر کوچک آغاز شد. او از همان دوران دبستان عشق به والیبال را در دل پروراند. مسیر حرفهای او از تیم زیر گروه میدان آققلا شروع شد، جایی که استعداد ذاتی و قدرت انفجاریاش در پست پشت خطزنی خیلی زود او را از سایرین متمایز ساخت و مسیر پیشرفت را برایش هموار کرد.
او با تکیه بر تواناییهایش به سرعت پلههای ترقی را طی کرد، اما نقطه عطف زندگی حرفهای کاظمی ورود به تیم ملی بزرگسالان بود.
او با تایید محمد وکیلی فرصت پوشیدن پیراهن پرافتخار ایران را به دست آورد. نخستین حضور ملی او در سال ۲۰۱۸ و در چارچوب لیگ ملتهای والیبال مردان مقابل ایتالیا رقم خورد، اما درخشش واقعی او در همین سال و در هشتمین بازی ملیاش مقابل برزیل نمایان شد، جایی که با کسب ۱۵ امتیاز به عنوان امتیازآورترین بازیکن ایران در آن دیدار سخت شناخته شد، هر چند ایران درنهایت با نتیجهای نزدیک ۳ بر ۲ شکست خورد.
حضور در بازیهای آسیایی ۲۰۱۸ و قهرمانی مردان جهان ۲۰۱۸ مهر تاییدی بر جایگاه او به عنوان یکی از مهرههای کلیدی آینده والیبال ایران بود. بدن ترکهای، پروازهای بلند، قوسهایی که به بدنش میداد و ضرب دست چپ وحشتناکش نشان داد صابر یک استعداد ذاتی در والیبال است. آنقدر درخشان که چشم هر مربیای که روی نیمکت ایران مینشست را میگرفت.
صابر کاظمی تنها به تیم ملی محدود نشد. او با کولهباری از افتخارات ملی و باشگاهی یکی از جوانترین لژیونرهای ایرانی بود که تجربه حضور در زراعت بانک آنکارای ترکیه را کسب کرد. موفقیتهای او در سطح باشگاهی هم ادامه یافت؛ قهرمانی با فولاد سیرجان در مسابقات قهرمانی باشگاههای آسیا ۲۰۲۱ یکی از نقاط درخشان کارنامه او بود، اما اوج افتخارات بینالمللیاش در سال ۲۰۲۱ رقم خورد؛ جایی که در رقابتهای قهرمانی آسیا با درخشش خیرهکننده عنوان ارزشمندترین بازیکن (MVP) مسابقات را از آن خود کرد و نقش محوری در قهرمانی ایران ایفا نمود.
صابر کاظمی بعد از این راهی کویت و سپس اندونزی شد و درحالی که حاشیههای زیادی پیرامون محرومیت دو سالهاش توسط فدراسیون والیبال شکل گرفته بود (که در اعتماد مورخ ۱۲ آبان) مفصل به آن پرداختیم، به الریان قطر رفت، آنهم درحالی که چند تیم لیگ برتری به شدت مشتاق همکاری با این سروقامت ۲۰۷ سانتیمتری تیم ملی بودند.
این ستاره جوان، قرار بود فصل جدیدی را در تیم الریان قطر آغاز کند اما سرنوشت مسیر دیگری را برایش رقم زد. روز جمعه ۲۵ مهر ماه، زمانی که مردم ایران چشم گشودند با خبری وحشتناک و باور نکردنی مواجه شدند؛ صابر کاظمی به کما رفته است.
بعد کمکم اخبار ضد و نقیضی در این رابطه مطرح شد. ازجمله اینکه او حین ریکاوری در استخر، دچار عارضه مغزی حاد شده و به کما رفته است. برقگرفتگی در استخر، پاره شدن شریان مغزی، سکته قلبی و... در اخبار به گوش میرسید اما هیچ کدام مورد تایید قرار نمیگرفت تا راز حادثه همچنان برملا نشود.
تلاشهای فدراسیون والیبال و خانواده صابر برای انتقال او از دوحه به تهران در پنجم آبان ماه تلاشی بود برای امیدواری؛ تلاشی که متاسفانه با مرگ مغزی و سپس اعلام رسمی درگذشت او در صبح چهارشنبه به پایان رسید. صابر کاظمی، با آن لبخند همیشگی و روحیه جنگنده، از آققلا تا سکوهای قهرمانی آسیا مسیری پرفروغ را پیمود. او یکی از چهرههای شاخص و دوستداشتنی بود که پروازش در آسمان والیبال ایران زودتر از آنچه تصور میشد به پایان رسید و یاد او به عنوان بازیکنی بااستعداد و بااخلاق جاودانه خواهد ماند.
شاید بهترین تصویری که بتوان در مورد این پسر دوستداشتنی والیبال کشورمان ترسیم کرد بیتی است از حضرت حافظ که انگار برای صابر کاظمی سراییده شده: به روز واقعه تابوت ما ز سرو کنید/ که میرویم به داغ بلندبالایی
بله! مردم ایران و اهالی ورزش و مخصوصا والیبال از روز گذشته رفتهاند به داغ جوان بلندبالایی که هیچ مدافع روی توری یارای مقابله با او را نداشت. هیچ مدافع روی توری جز...
بهروز عطایی: صابر با بینی شکسته التماس میکرد برای ایران بازی کند
جامعه ورزش ایران در سوگی عمیق فرو رفت. صابر کاظمی، والیبالیست ملیپوش و چهره محبوب و دوستداشتنی پس از روزهایی پر از نگرانی چشم از جهان فروبست. این خبر تلخ، کشور را در بهت و حیرت فرو برد. صابر کاظمی تنها ۲۷ سال سن داشت اما حدود دو هفته پیش بود که دچار حادثه شد و به کما رفت. با تأیید مرگ مغزی او، میلیونها هموطن در انتظار معجزهای بودند که متأسفانه به وقوع نپیوست و این ستاره جوان برای همیشه خاموش شد. فقدان او ضایعهای جبران ناپذیر برای والیبال ایران محسوب می شود. برای ما هم پیگیری و پوشش اخبار در این خصوص بسیار دشوار و ناراحت کننده است اما برای پیگیری بیشتر و انتقال اخبار حال و روز والیبالیها پای صحبتهای بهروز عطایی نشستیم. عطایی در سالهایی که سرمربی تیم ملی بود از صابر به عنوان یکی از مهرههای کلیدی استفاده میکرد. عطایی در غم از دست دادن شاگردش در شرایط روحی خوبی قرار نداشت اما به احترام خوانندگان «اعتماد» و مردم پاسخگوی سوالات ما شد که در ادامه ماحصل این گپ و گفت را میخوانید.
صابر چند سال شاگرد شما بود؟
اول بگویم این یک خبر تلخ بود. ۱۵ -۱۰ روز است که این خبر در جامعه والیبال منتشر می شود با اطلاعرسانیهای صورت گرفته از وخامت اوضاع همه باخبر بودند و میدانستیم چه حادثهای برای صابر عزیز رقم خورده که جای تاسف دارد. انشاءالله روحش قرین رحمت باشد. من در تمام دورانی که سرمربی تیم ملی بودم صابر در تمام مسابقات مختلف حضور داشت. در سال ۲۰۲۱ مسابقات قهرمانی آسیا با هم بودیم که قهرمان شدیم، در سال ۲۰۲۲ در مسابقات لیگ ملتها باز هم با هم بودیم، در مسابقات قهرمانی جهانی دوباره با هم بودیم. همین طور در مسابقات جام واگنر و در قهرمانی آسیا در ارومیه و بازیهای آسیایی و انتخابی المپیک همه اینها با هم بودیم. فقط در سال ۲۰۲۳ در یک دوره از مسابقات با او صحبت کردم و چون آماده نبود در مسابقات شرکت نکرد اما بلافاصله و یک ماه بعد در مسابقات قهرمانی آسیا برای ما بازی کرد. او یک بازیکن موثر و باکیفیت بود که خاطرات تلخ و شیرین زیادی با هم داشتیم.
از نقاط قوت او در بعد اخلاقی و فنی بگویید.
اصولا بچههای ترکمنسرا بچههای با اخلاقی هستند. بچههای آرام و خویشتندار و با ادب و باوقار و بسیار والیبال بلد و فنی، صابر هم از این قاعده مستثنا نبود. بازیکنی که والیبال را خوب بلد بود، فنی با ویژگیهای منحصر به فرد. او کیفیت بسیار بالایی از خودش ارائه میداد و به لحاظ اخلاقی هم بچه آرام و خویشتندار و مأخوذ به حیایی بود. تمام کسانی که با او کار کردند خاطرات خوشی از او دارند.
رابطه شما با صابر چطور بود؟
استاد و شاگردی بود. اتفاقا سال گذشته هم در یک مقطعی صحبت شد که به تیم ما ملحق شود اما گفت با تیم اندونزیایی قرارداد دارم. رابطه خیلی خوبی داشتیم. اصولا با شاگردانم رابطه خوبی منطبق با منطق و عقل دارم و با صابر هم همین طور بود.
آخرین بار کی با او صحبت کردید؟
فکر میکنم پارسال قبل از شروع لیگ بود که با سرپرست تیم هم صحبت کرده بودیم تا صابر هم به تیم ما ملحق شود و خودش هم تمایل داشت اما متاسفانه قرارداد داشت و نمیتوانست بیاید. پارسال از دو تا تیم دیگر لیگ ما هم پیشنهاد داشت اما متاسفانه نشد بیاید در ایران بازی کند!
چه نکته یا رفتار خاصی از صابر در ذهن شما نقش بسته است؟
بسیار پرتلاش و جنگنده بود. در مسابقات قهرمانی آسیا و در بازی نیمه نهایی بود که بازیها در ژاپن برگزار می شد. حریف ما چین بود و در لحظه گرم کردن سر مهدی جلوه به بینی صابر میخورد و بینی صابر میشکند. خونریزی شدیدی بود که دکتر تیم گفت به دلیل خونریزی شدید دچار افت فشار خون و افت قند شده که باعث شد ست اول از او استفاده نکنیم، بازی در ست شماری یک - یک بود که صابر التماس کرد از من که اجازه بده تا بازی کنم و بازی را ببریم. با اصرار خودش او را بازی دادم و او با بینی بانداژ شده و پر از خون، فداکاری کرد و یک بازی استثنایی انجام داد و بازی را بردیم و فینال هم بردیم و صابر به عنوان بهترین بازیکن آسیا شناخته شد. او یک بازیکن جنگنده و پرتلاش بود. تمام خاطراتم با او خوب است.
اهداف ویژه یا نگرانی خاصی در زندگی صابر بود که به شما بگوید؟
نه؛ خیلی جوان بود و نگاه امیدوارانه ای به آینده داشت. دوست داشت هم بازیکن بزرگی شود و هم به جایگاه بزرگتری در والیبال برسد. اما به نظرم در یکی ، دو سال گذشته مشاوران خوبی نداشت و خیلیها مشاوران خوبی برای او نبودند. حق صابر بود در لیگهای معتبرتری بازی کند اما ایجنتها و دلالها مسیر تصمیماتش را عوض کردند و او را در کشورهای قطر و اندونزی و کویت محدود کردند. صابر توانایی بازی در لیگ های ایتالیا و لهستان و ترکیه را داشت و میتوانست در سطح بالا بازی کند اما متاسفانه این انتخاب را نداشت.
برسیم به آن روزی که شنیدید صابر به کما رفته؛ واکنش شما چی بود؟
باورکردنی نبود؛ من و همکارانم در تیم سیرجان با هم بودیم که از شنیدن خبر شوکه شدیم. قابل تصور نبود که این اتفاق رخ داده است.
فقدان صابر تا چه حد روی هم تیمیهایش تاثیر میگذارد؟
ورزش یک فرآیند چند وجهی است و باید با تمام موضوعاتش کنار بیاییم. به هر حال این اتفاق ممکن است برای هر انسانی رخ بدهد و نمیشود کسی را مقصر دانست. اگر اطلاعرسانی شفافتر بود جامعه راحتتر میپذیرفت که یک ورزشکار دچار نارسایی قبلی شده است. نمیدانم همتیمیهای قطری صابر چه ویژگیهایی دارند. آنها را نمیشناسم اما قطعا آنها هم دچار سرخوردگی و ناراحتی و شوک شدهاند.
شما اطلاع خاصی از دلیل مرگ صابر دارید؟
مشکل همین بود که واضح در این باره حرف نزدند. اما از صحبتهای پزشکان مشخص بود که ایشان دچار نارسایی قلبی شد و سکته کرد و زمان احیایش حدود نیم ساعت طول کشید و خونرسانی به مغز بهموقع انجام نشد که دچار مرگ مغزی شد. چیز عجیب و غریبی نیست و برای همه ممکن است رخ بدهد.
شما و همتیمیهای سابق صابر به فکر برگزاری مراسم برای او هستید؟
حتما فدراسیون این کار را خواهد کرد.
صحبت پایانی؟
آرزوی صبر برای خانواده اش. انشاءالله روحش قرین رحمت شود و خدا بهترینها را برایش در آن دنیا بسازد.
انتهای پیام


نظرات