اعظم خطیبی در نشست «نقش خانواده در بازتولید فرهنگ عمومی؛ از تربیت نسلی تا مشارکت» که به همت معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی همدان برگزار شد، با اشاره به اینکه انسان دارای دو بُعد فردی و اجتماعی است، تصریح کرد: بُعد فردی انسان بیشتر مبتنی بر غرایز طبیعی است و فرد از طریق فرآیندهای جامعهپذیری یاد میگیرد که چگونه در یک جامعه زندگی کند.
وی بیان کرد: وقتی یک نوزاد به دنیا میآید، ابتدا به صورت فردی و غریزی عمل میکند، ولی به مرور زمان، از طریق تعامل با اعضای خانواده، مانند والدین و دیگر نزدیکان، نحوههای صحیح رفتار اجتماعی، از جمله غذا خوردن، صحبت کردن، رعایت نظافت، و رفتارهای اجتماعی را میآموزد.
او تأکید کرد: نوع ارتباطات و روابط درون خانواده میتواند بر فرآیند جامعهپذیری و در نتیجه شکلگیری شخصیت فرد تأثیرات زیادی بگذارد.
وی با اشاره به نظریههای روانشناسی و جامعهشناسی درباره شخصیت و هویت انسانی، خاطرنشان کرد: «خود» در واقع ترکیب دو بعد فردی و اجتماعی است که در تعامل با محیط اجتماعی شکل میگیرد. این فرایند بر اساس هنجارها و ارزشهایی که فرد از جامعه خود میآموزد، تکامل مییابد و در نهایت به هویت اجتماعی فرد منجر میشود.
خطیبی همچنین به مسئله فرهنگ و مصرف فرهنگی اشاره کرد و گفت: فرهنگ انسان به دو بخش مادی و نامادی تقسیم میشود. بخش مادی فرهنگ شامل ساختههای بشر مانند تکنولوژی، ابزارها و کالاهایی است که به طور ملموس در زندگی روزمره استفاده میشود. اما فرهنگ نامادی شامل ایدهها، ارزشها، باورها و تصورات ذهنی است که در جامعه شکل میگیرد و تأثیر زیادی بر رفتار فردی و اجتماعی افراد دارد.
این جامعهشناس ادامه داد: تکنولوژی و سایر کالاهای فرهنگی به ما اجازه میدهند که ایدههای خود را در قالبهای مادی و ملموس تجلی بدهیم. به عنوان مثال، زمانی که یک ایده یا اختراع در ذهن یک فرد شکل میگیرد، و سپس به یک کالای فرهنگی مادی تبدیل میشود، این تبدیل به یکی از جلوههای عینی فرهنگ محسوب میشود.
خطیبی در ادامه تأکید کرد: در عصر دیجیتال، رسانهها و فضای مجازی تأثیرات بسیار زیادی بر مصرف فرهنگی مردم، به ویژه نسل جوان، دارند. در دنیای امروز، مصرف فرهنگی فقط به کتابها، سینما، و تئاتر محدود نمیشود، بلکه فضای مجازی، شبکههای اجتماعی و رسانههای ماهوارهای نیز به شکلهای جدیدی از مصرف فرهنگی تبدیل شدهاند که به صورت گستردهای در شکلگیری هویت افراد و همچنین تغییرات اجتماعی تأثیر میگذارند.
وی همچنین با اشاره به نحوه تأثیر رسانهها و فضای مجازی بر سبک زندگی و هویت اجتماعی افراد، به تأثیرات منفی برخی رسانهها و برنامهها اشاره کرد و گفت: ما در حال مشاهده تغییرات نگرشی و فرهنگی در جامعه هستیم که ناشی از مصرف بیرویه رسانههای فرامرزی است. این تغییرات، به ویژه در مسائل مربوط به زیبایی، استانداردهای بدن و نوع زندگی فردی تأثیرات عمیقی گذاشتهاند.
خطیبی در ادامه به نقش خانواده در این زمینه اشاره کرد و بیان کرد: خانواده همچنان نقش محوری در جامعهپذیری دارد. نحوه تعامل اعضای خانواده با یکدیگر، به ویژه والدین با فرزندان، در شکلگیری هویت فردی و اجتماعی آنها تأثیر زیادی دارد. برای مثال، اگر والدین به گونهای رفتار کنند که فرزندان را به استفاده مسئولانه و آگاهانه از رسانهها و فناوریهای نوین ترغیب کنند، میتوانند از تأثیرات منفی آنها جلوگیری کنند.
او اضافه کرد: مفهوم جامعهپذیری نه تنها به معنای آموزش قواعد اجتماعی و فرهنگی به فرزندان است، بلکه این فرآیند میتواند به شکلگیری هویت ملی و اجتماعی نیز کمک کند. اگر خانوادهها نسبت به رسانهها و فرهنگ مصرفی آگاهی نداشته باشند، ممکن است فرزندان در معرض آسیبهای اجتماعی و فرهنگی قرار گیرند.
این جامعهشناس در ادامه به رابطه بین مصرف فرهنگی و هویت فردی و اجتماعی اشاره کرد و گفت: پژوهشها نشان دادهاند که مصرف فرهنگی میتواند رابطه مستقیمی با هویت فردی و ملی داشته باشد. به طور مثال، سبکهای موسیقیایی، نوع سبک زندگی، منابع هویتی، و سرمایههای اجتماعی، همه اینها میتوانند بر نوع مصرف فرهنگی افراد تأثیر بگذارند.
خطیبی با تأکید بر اهمیت برنامهریزی صحیح در عرصه فرهنگی، افزود: ما باید عواملی که بر مصرف فرهنگی در جامعه ما تأثیر میگذارند، شناسایی کنیم و این مسائل را به درستی در برنامههای فرهنگی کشور لحاظ کنیم تا هم هویت اجتماعی و هم توسعه فرهنگی به شکل سالمی پیش بروند.
او همچنین در مورد تأثیر وضعیت اقتصادی بر مصرف فرهنگی، تأکید کرد: یک نکته مهم در این زمینه، تأثیر وضعیت اقتصادی افراد بر نوع مصرف فرهنگی آنهاست. افرادی که وضعیت اقتصادی بهتری دارند، دسترسی بیشتری به کالاهای فرهنگی دارند و این خود میتواند به نابرابریهای اجتماعی منجر شود.
وی گفت: در نهایت، باید به اهمیت مدیریت مصرف فرهنگی در جامعه پی ببریم و این مسئله نیاز به آموزش مستمر و برنامهریزی دقیق در خانوادهها، مدارس، دانشگاهها و رسانهها دارد. این آگاهی میتواند به شکلگیری جامعهای سالمتر، متعادلتر و همافزایندهتر کمک کند.
این جامعهشناس، در سخنان خود به اهمیت سیره رضوی در ایجاد یک جامعه سالم و خانوادههای پایدار اشاره کرد و گفت: سیره امام رضا (ع) برای ما مدلهای دقیق و عملی در زمینه مصرف فرهنگی و تربیت خانوادگی ارائه میدهد. آموزههای ایشان، به ویژه در بحث خانواده و روابط درونخانوادگی، به ما یاد میدهد که چگونه از منابع فرهنگی دینی به بهترین شکل بهرهبرداری کنیم.
وی افزود: در جامعهای که به دنبال اصلاح ساختار خانواده و تربیت نسلهای آینده است، باید به اصولی چون انصاف، گذشت، و مهرورزی توجه ویژه داشت. امام رضا (ع) همواره بر این نکات تأکید داشتهاند که جوهره زندگی خانوادگی بر اساس محبت و احترام متقابل بین اعضای خانواده است.
خطیبی همچنین تأکید کرد: اسلام، به عنوان دینی واقعیگرا، هیچگاه از موضوع تشکیل خانواده غافل نبوده است. اما متأسفانه در حال حاضر بسیاری از جوانان ما با این مسئله دچار مشکل هستند، و این نیازمند توجه و تدبیر دقیق مسئولان و دولتمردان است.
وی به نقش خانواده در تربیت نسلهای آینده اشاره کرد و گفت: مدیریت خانواده، همانطور که امام رضا (ع) میفرمایند، باید بر اساس دو اصل اساسی یعنی تصمیمگیری و اجرای تصمیمات باشد. این دو عنصر در کنار هم، انسانهایی را تربیت میکنند که به کمال میرسند و در مسیر سعادت قرار میگیرند. اما مسئله این است که آیا خانوادهها هنوز از این آموزهها در زندگی خود استفاده میکنند؟ آیا فرهنگ و تربیتی که از امام رضا (ع) به یادگار مانده، در رفتار و مناسبات خانوادگی امروز ما حضور دارد؟
این استاد دانشگاه همچنین به نقش رسانهها در مصرف فرهنگی اشاره کرد و افزود: ما باید از ابزارهایی چون رسانهها، کتابها و همایشها به درستی استفاده کنیم. رسانهها و برنامههای فرهنگی میتوانند بستری برای آگاهیبخشی به خانوادهها و جامعه در خصوص آموزههای دینی و اخلاقی باشند.
وی ادامه داد: یادآوری این نکته نیز ضروری است که برای مدیریت صحیح خانواده، نیاز به تعهد دینی و تخصص علمی داریم. خانوادهها نمیتوانند بدون آموزشهای لازم، تربیت صحیحی برای فرزندان خود به ارمغان آورند.
این جامعه شناس در خصوص نوع مدیریت درونخانوادگی، تأکید کرد: مدیریت در خانواده باید به صورت مشارکتی باشد، یعنی تمامی اعضای خانواده باید در تصمیمات مهم مشارکت کنند و این مشارکت باید بر اساس اصول علمی و دینی باشد. این بدان معناست که خانواده باید به مثابه یک واحد اجتماعی عمل کند که در آن تمامی اعضا نقشهای خود را به درستی ایفا کنند.
خطیبی همچنین به نقش امام رضا (ع) در شکلگیری جامعهای با انسجام وعدالت اجتماعی اشاره کرد و افزود: اگر تربیت در خانوادهها بر اساس آموزههای دینی، به ویژه سیره رضوی، انجام گیرد، این موضوع به رشد و شکوفایی جامعه منجر خواهد شد. امام رضا (ع) میفرماید که "دوستی با مردم نصف عقل است"، و این آموزه میتواند راهی برای همزیستی مسالمتآمیز و همافزایی در جوامع بشری باشد.
وی به اهمیت رفتارهای مثبت و همیاری در خانوادهها اشاره کرد و افزود: در محیط خانواده، باید بهجای همکاری، به همیاری توجه شود. همیاری به معنای یاری دادن به یکدیگر است و باید در کنار احترام متقابل انجام گیرد. این اصل، که امام رضا (ع) نیز بر آن تأکید داشتند، میتواند در روابط خانوادگی، به ویژه میان زن و شوهر، موجب تقویت محبت و اعتماد شود.
خطیبی با اشاره به نهادینهشدن این آموزهها در زندگی خانوادهها، گفت: تربیت فرزندان بر اساس این اصول میتواند موجب شکوفایی شخصیت آنها در جامعه شود و از سوی دیگر، موجب تقویت سلامت روانی و اجتماعی آنان نیز خواهد شد.
به گفته وی، در حالی که بسیاری از جوامع به دنبال تحول فرهنگی از طریق ابزارهای مختلف هستند، سیره رضوی به عنوان یک الگوی فرهنگی میتواند در مسیر ایجاد جامعهای سالم و اخلاقی نقش اساسی ایفا کند. در این راستا، خانوادهها باید بهطور جدی به اهمیت آموزههای دینی و مصرف فرهنگی توجه داشته باشند.
انتهای پیام


نظرات