وسواس فکری عملی یکی از پیچیدهترین اختلالات روانی است که میتواند با افکار مزاحم و رفتارهای تکراری، آرامش روان و کیفیت زندگی فرد را بهطور جدی مختل کند.
سارا آقابابایی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، در گفتوگو با ایسنا از ماهیت وسواس، علائم، عوامل بروز و راههای مؤثر درمان این اختلال سخن گفت و بر نقش خانواده در بهبود یا تشدید آن تأکید کرد.
به گفتهی سارا آقابابایی، وسواس فکری ـ عملی یا OCD نوعی اختلال اضطرابی است که در آن فرد گرفتار افکار، تصاویر ذهنی یا تکانههای ناخواسته و آزاردهنده میشود و برای کاهش اضطراب ناشی از این افکار، دست به رفتارهای تکراری و اجباری میزند. این رفتارها، هرچند فرد از غیرمنطقی بودن آنها آگاه است، اما بهسختی قابل کنترلاند و در نهایت عملکرد روزمره و روابط اجتماعی بیمار را تحت تأثیر قرار میدهند.
آقابابایی با تأکید بر تفاوت میان دقت زیاد و وسواس گفت: دقت و حساسیت، ویژگی شخصیتی سالم و آگاهانه است که موجب بهبود عملکرد فرد میشود، اما در وسواس، افکار مزاحم با اضطراب همراه هستند و فرد را به رفتارهای تکراری وادار میکنند؛ این امر خستگی روانی و اختلال در زندگی روزانه را در پی دارد.
این روانشناس بالینی، وسواس را محدود به شستن و نظم ندانست و افزود: انواع مختلفی از وسواس وجود دارد؛ از وسواس آلودگی و چک کردن گرفته تا وسواس مذهبی، شمارش، جمع کردن وسایل غیرضروری و حتی تمرکز افراطی بر بدن و تنفس.
وی دربارهی مرز میان رفتار طبیعی و بیماری وسواس افزود : وقتی افکار و رفتارهای تکراری بیش از یک ساعت در روز زمان بگیرد، اضطراب ایجاد کند یا مانع انجام کارهای روزانه شود، از حالت طبیعی خارج شده و به عنوان اختلال وسواس شناخته میشود.
آقابابایی با بیان اینکه عوامل ژنتیکی و محیطی هر دو در بروز وسواس نقش دارند، بیان کرد: ژن زمینهساز است، اما محیط آن را فعال میکند. استرسهای شدید، فشارهای روانی، تربیت سختگیرانه یا احساس گناه مداوم در کودکی میتواند در بروز وسواس نقشآفرین باشد. به بیان ساده، ژن زمین را آماده میکند و محیط بذر را میکارد.
او دربارهی روشهای درمان نیز اظهار کرد: درمان وسواس معمولاً ترکیبی از رواندرمانی و دارودرمانی است. خط اول درمان، درمان شناختی ـ رفتاری (CBT) و بهویژه روش مواجهه و جلوگیری از تشریفات (ERP) است که بیمار به تدریج با موقعیتهای اضطرابآور روبهرو میشود بدون آنکه رفتار وسواسی را انجام دهد، در موارد شدیدتر، دارو درمانی به کاهش اضطراب و تسهیل فرایند رواندرمانی کمک میکند.
آقابابایی با تأکید بر نقش خانواده در مسیر درمان گفت: خانوادهها گاهی از سر دلسوزی یا ناآگاهی، رفتارهای وسواسی فرد را تقویت میکنند؛ مثلاً کارهای او را بهجای او انجام میدهند یا او را سرزنش میکنند. این رفتارها نهتنها کمکی به درمان نمیکند، بلکه علائم را تشدید میکند. خانواده باید نقش حامی و آگاه را ایفا کند، نه منتقد و کنترلگر.
او در پایان تصریح کرد: وسواس قابل درمان است، اما نیاز به صبر، تداوم درمان و حمایت اطرافیان دارد. حتی اگر وسواس شدید باشد، ترکیب رواندرمانی و دارودرمانی در بیشتر بیماران بهبود قابلتوجهی ایجاد میکند. مهمترین نکته، مراجعهی بهموقع به متخصص و پرهیز از بیتوجهی به علائم است.
انتهای پیام


نظرات