سید حسین عظیمینیا در گفتوگو با ایسنا، ضمن بیان این که از دیرباز تاکنون، دستساختههای بشر بازتابی از عقاید، نیازها و شرایط دوران زندگی آنها را در خود نهفته داشته است، اظهار کرد: با این حال در میان ساختههای دست انسان، مجسمهها همواره جایگاه ویژهای داشته و با توجه به این که در دسترس انسانها بوده، شکل و شمایل گوناگونی به خود گرفتهاند.
وی افزود: لُعبتکها یا عروسکها نیز گونهای از مجسمهها هستند که لزوماً بیانگر عقاید و باور انسانها نیستند و عموماً برای سرگرمی ساخته میشدند.
عظیمینیا عروسکهای پارچهای را گونهای از عروسکها دانست که امروزه با توجه به رشد صنعت نساجی و تولید آسانتر انواع پارچهها نسبت به شیوه سنتی و دستی گذشته، میتواند از دسترسترین انواع عروسک باشند.
وی در همین رابطه متذکر شد: هرچند امروز پارچهها عمدتاً به عنوان یک محصول مصرفی مورد توجه هستند ولی در دوره انقلاب صنعتی، پارچهها براساس مواد اولیه، نوع بافت و شیوه رنگ آمیزی و دیگر شاخصهها، درجه بندی میشدند و از ارش بالایی در میان انسانها برخوردار بودند.
وی فعالیتهایی از جمله تامین مخارج جنگهای فراوان دولت عثمانی در دوران صفوی با داد و ستد پارچههای ابریشمی، اهدای پارچه از سوی پادشاهان به سران سایر ممالک، وجود پارچههایی نظیر ترمه در جهیزیه نوعروسان و عهدنامههای تاریخی و ضرب سکه هم تراز با بافت پارچههای تاریخی را همه بیانگر جایگاه والا و ارزشمند پارچه در فرهنگ این دیار دانست.
این پژوهشگر نساجی سنتی که اقدام به بازتولید گونهای از عروسکهای پارچهای قدیمی مربوط به دوره قاجار در شهر تاریخی ابرکوه واقع در فلات مرکزی ایران در استان یزد کرده است، ابراز کرد: این دو عروسک با نامهای «اعلا و رعنا» در واقع زن و مردی با چهرهای برخوردار از ویژگیهایی که در آن دوران به عنوان زیبایی محسوب میشده مانند پیوستگی اَبروان، لبهای غنچهای، بینی قلمی و چشمهای خمار هستند که در نهایت ظرافت بافته شدهاند.

عظیمینیا در این خصوص افزود: در بافت این عروسکها، با وسواس و دقت خاصی از لباسها و پارچههای قجری ایرانی و اروپایی به شیوهای که گویی سازندگانش، آن را بر روی انسان حقیقی میدوزند، استفاده و برش زده شده است.
وی با بیان این که در ساخت و بافت این دو عروسک، مجموعهای از هنرهای دوخته از جمله مکرومه بافی، درویش دوزی، چشمه دوزی، شیرازی دوزی و بخیه دوزی و غیره مورد استفاده قرار گرفته است، گفت: آنچه مسلم است هر صاحب ذوقی با دیدن این سطح دوخت و ظرافت در ساخت این عروسکها به میزان احترامی که گذشتگان بر نوع بشر داشتهاند، صحه خواهد گذاشت.

این مرمتگر حوزه نساجی سنتی از علاقه خود برای بازتولید تعدادی از این عروسکها با نگاه به اصول رعایت شده در ساخت دو عروسک اعلا و رعنا گفت: این اقدام گامی در جهت معرفی بیشتر این هنر به نسل امروز و به تعبیری از رباعی حکیم عمرخیام، تلاشی بود تا این لُعبتکهای مجازی را از صندوق عدم بیرون کشیده و جانی دوباره بخشم.
وی در ادامه با اشاره به سنت جهیزیه دادن پارچههای تاریخی به نوعروسان که هنوز هم در خانوادههای دوستدار فرهنگ یزد ادامه دارد، گفت: همین باعث آشنایی من با پارچههای تاریخی و در ادامه علاقهمندی به حوزه نساجی سنتی و سپس انجام تحقیقات زیادی در حوزه انواع دستبافتهها، دوختها و حاشیهها شد.
وی گفت: براساس این آشنایی نیز در بازتولید این عروسکها سعی کردم از پارچههای تاریخی که دیگر قابلیت نمایش را نداشتند، استفاده و حتی الامکان در دوخت این عروسکها به جز نخ از هیچ وسیله صنعتی امروزی بهره نگیرم بلکه آنها را به صورت سنتی و با دست ببافم.

عظیمینیا ضمن اشاره به این که کلیه دوختهای عروسکهای مذکور با توجه به نمونههای تاریخی انجام و در بازتولید آنها از پارچههای دوره قاجار استفاده شده است، گفت: ظاهر سازی این عروسکها نیز مبتنی بر رفتار و باورهای مردم ابرکوه در دوره قاجار انجام گرفته است.
وی از لحاظ کردن برخی جزئیات به این عروسکهای بازتولیدی مانند چادر زنان ابرکوهی در دوره قاجار، بند تنبان مردان، دوخت گیوههایی مشابه آنچه در واقعیت این پاپوشها دیده میشود و نیز پولکها برنجی و سایر تزئینات آنها نیز اشاره و توضیحاتی در این خصوص ارائه کرد.
این فعال حوزه مرمت نساجی سنتی افزود: مسنترها با دیدن این عروسکها شاید به یاد گذشتگان خود بیافتند و اما کوچکترها نیز به راحتی میتوانند با این عروسکها به عنوان اسباببازی ارتباط برقرار کنند.
عظیمی نیا در پایان نیز ابراز امیدواری کرد: نظر به این که عروسکهای یاد شده ریشه در فرهنگ بومی ما دارند، جایگاه مناسبی به عنوان جایگزین عروسکهای وراداتی کسب کنند و این ادقام گامی در جهت حفظ ریشههای فرهنگی و تاریخی کشورمان ایران بوده باشد.

البته لازم به ذکر است که اولین بار چند سال قبل، حامد اکرمی از هنرمندان و پژوهشگران جوان ابرکوهی با همکاری مادرش «عشرت سابقی» موفق به احیای عروسکهای «اعلا و رعنا» از روی نمونه قدیمی آن مربوط به سال ۱۲۵۰ شمسی اثر «بیبی سلطان صحافی» شده بود.
به گفته این هنرمند ابرکوهی، با توجه به افسانهی «اعلا و رعنا» که داستان عشق دو خانزاده در ابرکوه را روایت میکند، پوشش این نوع عروسک نیز معرف نوع پوشش خوانین ابرکوه در سالهای دور است و احیا آن به نوعی احیا فرهنگ کهن این منطقهی باستانی است.
به گفته این پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی، شاید هدف از احیای این عروسکها در وهله اول زنده کردن یک افسانه کهن به نظر آید ولی سازندگان آن، به فرهنگ و پوشش بومی منطقه خود علاقهمندتر شده و هنگام ساخت آن، لالاییها، شعرها و دیگر ارزشهای محلی را یادآور میشوند.
اکرمی، عروسک را یکی از وسایل انتقال فرهنگ بین اقوام و همچنین از طریق بزرگسالان به کودکان دانست و خاطرنشان کرد: عروسکها میتوانند فرهنگ یک جامعه را با خود در تاریخ جابهجا کنند اما زمانی که شیوه ساخت آنها فراموش شود و حتی در خانههای مردم همان جامعه هم جایی نداشته باشند؛ یعنی مردم در پی تغییر فرهنگ خود هستند.
انتهای پیام


نظرات