به گزارش ایسنا، «آوی شلایم»، مورخ بریتانیایی-اسرائیلی، به میدل ایست آی میگوید: «این یک طرح استعماری کلاسیک است که حقوق و آرمانهای مردم بومی را کاملاً نادیده میگیرد. از این نظر، با قیمومیت بریتانیا بر فلسطین قابل مقایسه است.»
«هلنا کوبان»، نویسنده کتاب «درک حماس: و چرا مهم است»، معتقد است که از یک نظر، «قیمومت» فقط یک اصطلاح فنی است.
او به میدل ایست آی گفت: «اما برای همه در سراسر غرب آسیا، قیمومیت بار تاریخی سنگینی را به همراه دارد. احکام پس از جنگ جهانی اول که به بریتانیا و فرانسه در مناطق سابقاً عثمانی اعطا شد، بر این فرض ذاتاً استعماری مبتنی بود که مردم آن مناطق به نوعی برای خودگردانی «آماده» نیستند.تقریباً ۱۰۰ سال بعد، قدرتهای جهانی بار دیگر مسئولیت سرزمین فلسطین را برای آنچه که به عنوان یک دوره «گذار» توصیف میشود، بر عهده میگیرند.»
قطعنامه ۲۸۰۳ که روز دوشنبه با رأی ۱۳ به ۰ و دو رأی ممتنع تصویب شد، طرحی را برای یک «هیئت صلح» برای نظارت بر نیروهای چندملیتی، تکنوکراتهای فلسطینی و یک نیروی پلیس محلی به مدت ۲ سال ترسیم کرد. این قطعنامه توسط حماس و چندین جناح دیگر فلسطینی رد شده است، اما به طور قابل توجهی مورد حمایت تشکیلات خودگردان فلسطین است.
در این قطعنامه، در صورت برآورده شدن تعدادی از شرایط، اشارهای مبهم و غیرتعهدی به «حق تعیین سرنوشت و تشکیل کشور فلسطین» شده است.
«دنیل لوی»، تحلیلگر بریتانیایی-اسرائیلی و مذاکرهکننده سابق صلح، به میدل ایست آی گفت: «این طرح، چیزی را که یک حق است، مشروط میکند: حق تعیین سرنوشت. این طرح، سازمان ملل ، حامی قوانین بینالمللی را به نهادی تبدیل کرده است که آن را تضعیف میکند.»
علاوه بر ۱۳ عضو شورای امنیت سازمان ملل، این متن توسط تعدادی از کشورهای با اکثریت مسلمان و عرب، از جمله مصر، امارات متحده عربی، قطر، عربستان سعودی، ترکیه و اندونزی تأیید شد. روسیه و چین از رأی دادن خودداری کردند. اگرچه روسیه این قطعنامه را «استعماری» خواند، اما مهم این است که این دو کشور از حق وتوی خود استفاده نکردند.
لوی گفت که حمایت تشکیلات خودگردان فلسطین از این طرح، پوششی برای حمایت کشورهای با اکثریت مسلمان و عرب از آن فراهم کرد که به نوبه خود پوششی برای عدم وتوی روسیه و چین ایجاد کرد.
بیمیلی برای استقرار
حماس این قطعنامه را رد کرد و اظهار داشت که مفهوم خلع سلاح را نمیپذیرد و متن آن نتوانسته حقوق و خواستههای فلسطینیان را برآورده کند.
احتمال استقرار نیروهای حافظ صلح بینالمللی در غزه برای شرکت در نابودی زیرساختهای «ترور»، همانطور که قطعنامه مطرح میکند، در حالی که حماس هنوز حضور دارد، کم است.
شلیم خاطرنشان کرد که ارتش اسرائیل «پس از ۲ سال بمباران بیوقفه، در خلع سلاح حماس شکست خورده است».
او میپرسد: «پس یک نهاد بینالمللی چگونه این کار را انجام خواهد داد؟ و کدام کشور عربی میخواهد کار کثیف اسرائیل را برای آن انجام دهد؟ این طرحی برای کنترل نامحدود اسرائیل بر غزه است.»
کوبان اعتراف میکند که بازیگران منطقهای تمایلی به این کار نخواهند داشت.
او میگوید: «اگر ارتش اسرائیل که مدتها از آن تعریف و تمجید میشد، قادر به شکست مقاومت فلسطین در غزه نشد، هیچ برنامهریز در ستاد کل هیچ یک از ارتشهای عرب یا مسلمان که به فکر پیوستن به نیروهای امنیتی اسرائیل هستند، نمیخواهد ارتش آنها برای انجام این کار تلاش کند.»
با بنبست فعلی بر سر خلع سلاح، اجرای قطعنامه همچنان نامشخص است.
اما در هر صورت، این واقعیت که شورای امنیت سازمان ملل متحد با موافقت نسبی اسرائیل، طرح ترامپ را تأیید کرد، بسیار قابل توجه است.
کوبان می پرسد «چرا بسیاری از اعضای شورای امنیت «کاملاً تسلیم شدند» و چرا روسیه و چین از حق وتوی خود استفاده نکردند؟» آنچه دیروز در شورای امنیت سازمان ملل اتفاق افتاد، خود سازمان ملل را بدنام کرد. این سازمان و هر آنچه که نماینده آن است، اکنون در نقطه بحرانی قرار دارد که ممکن است مدت زیادی طول بکشد تا از آن بهبود یابد، اگر واقعاً بتواند این کار را انجام دهد.»
انتهای پیام


نظرات