محمد علایی در گفتوگو با ایسنا با انتقاد از سیاستهای گذشته در حوزه مدیریت منابع طبیعی، خواستار طراحی طرحی نوین و بنیادین برای نجات شرق کشور از بحرانهای ویرانگر آب، خاک و هوا شد و با یادآوری روندی که از دهه ۱۳۴۰ در ایران آغاز شد، اظهار کرد: از سال ۱۳۴۱ با اجرای اصلاحات ارضی، ملی شدن جنگلها و تصویب قوانین مربوط به منابع طبیعی، مسیری را طی کردیم که عملاً سه پایه تاریخی و موفق مدیریت کشور یعنی مالکیت و مدیریت مردمی بر آب، زمین و جنگل را از بین برد.
وی افزود: تا پیش از آن، آب، زمین و جنگل ملک مردم بود و با ساختارهای تعاونی قدیمی و بومی، مدیریت پایدار، کمهزینه و کارآمدی داشتند که هزاران سال دوام آورده بود اما از زمانی که دولت این منابع را دولتی کرد، مردم از صحنه مدیریت حذف شدند و پایههای حکمرانی منابع طبیعی سست شد. در حالی که در گذشته آب سرمایهای مردمی بود، از دهه ۴۰ به بعد، مالکیت و مدیریت آن به وزارتخانهها واگذار شد ابتدا به وزارت آب و برق در سال ۱۳۴۲ و سپس به وزارت نیرو در سال ۱۳۵۶ و نتیجه این تصمیمات حذف نقش مردم از بزرگترین رکن پایداری سرزمین بود.
رئیس کمیسیون آب و محیط زیست اتاق بازرگانی خراسان رضوی تأکید کرد: امروز با بحران همزمان آب، هوا و زمین مواجهایم. در مشهد طی بیش از دو ماه گذشته تنها هفت روز هوای پاک ثبت شده و بقیه روزها در شرایط خطرناک قرار داشته است. یعنی ما نه آب داریم، نه هوای سالم، نه زمینی که فرونشست در آن متوقف شده باشد.
وی با اشاره به تمایز بنیادین میان انرژی و آب خاطرنشان کرد: نباید آب را با انرژی یکی دانست. انرژی را میتوان تولید کرد، اما آب ظرفیتی طبیعی دارد که قابل ساخت نیست. مادامی که مدیران این واقعیت را درک نکنند، امکان دستیابی به پایداری وجود ندارد.
علایی در ادامه، سیاست تمرکز جمعیتی در شهرهای خشک و حاشیه کویر را «اشتباهی تکرار شده» دانست و ادامه داد: چرا باید شهری چهار میلیونی در کنار کویر ایجاد کنیم یا تهران ۱۳ میلیونی را بدون توجه به ظرفیت اکولوژیکی توسعه میدهیم؟ در حالیکه مناطق جنوبی کشور ظرفیت سکونت و توسعه بیشتری دارند. از سال ۱۳۵۲ و با ورود درآمدهای نفتی، میلیاردها تومان برای ساخت سدها، شبکههای انتقال و طرحهای آب هزینه شده است، اما چون بنیان فکری غلط است، نتیجه به بحران انجامیده است. تاکنون بیش از ۶۴۰ سد بزرگ ساختهایم، اما هنوز از بحران خارج نشدهایم، چون پایه برنامه غلط بوده است.
ساخت برج و اتوبان توسعه نیست؛ توسعه پایدار یعنی همسازی با طبیعت
رئیس کمیسیون آب و محیط زیست اتاق بازرگانی خراسان رضوی با انتقاد از برداشتهای سطحی از مفهوم توسعه، گفت: توسعه واقعی یعنی توسعه پایدار، اما متأسفانه در طرحهای کنونی توسعه شهری، هنوز درک درستی از مفهوم پایداری وجود ندارد. اگر امروز بازنگری نکنیم، فردا نه آبی خواهیم داشت، نه هوایی و نه زمینی که بتوان روی آن ایستاد. اینکه چند برج بسازیم، چند اتوبان جدید یا پارک بزرگ ایجاد کنیم، نامش توسعه نیست.
علایی ادامه داد: توسعه پایدار یعنی توسعهای که با محیطزیست همخوان و همساز باشد. اگر برخلاف این اصول رفتار کنیم، طبیعت آسیب میبیند و نتیجهاش همین وضعیتی است که امروز با آن مواجه هستیم. اکنون در شرایطی هستیم که شهر مشهد عملاً بیآب مانده است. چهار سدی که با هزینههای سنگین برای تأمین آب این شهر ساخته شده بود، امروز خشک شدهاند، با این حال بازهم شاهد آغاز ساخت سد پنجم، یعنی سد شوریچه هستیم. این تصمیم غیرکارشناسی است، زیرا پاییندست آن دشت سرخس قرار دارد و ساخت سد جدید قطعاً بر آن دشت اثرات منفی خواهد گذاشت.
وی با اشاره به سابقه مدیریتی خود در بخش آب افزود: زمانی که مدیرعامل بودم، همه این مسائل را با وزارت نیرو طرح کردیم و گفتیم که باید نگاهمان را به طبیعت تغییر دهیم. ما نمیتوانیم با خشکسالی بجنگیم، چون اساساً چیزی به نام مبارزه با خشکسالی معنی ندارد. همانطور که نمیشود گفت "خانه ضد زلزله" میسازیم؛ بلکه باید خانهای بسازیم که در هنگام زلزله فرو نریزد. با خشکسالی هم باید سازگار شد، نه اینکه با آن مبارزه کرد.
علایی با اشاره به جلسه اخیر با حضور استاندار خراسان رضوی تصریح کرد: در جلسهای که یکشنبه با استاندار داشتیم، نمایندگان کشاورزان، تشکلهای کشاورزی و استادان دانشگاه فردوسی حضور داشتند. کشاورزان ما آگاهترین قشر جامعهاند؛ نمایندگانشان در همان جلسه اعلام کردند که حاضرند بخشی از سهم چاههای کشاورزی خود را به شهر واگذار کنند تا کمبود آب مشهد جبران شود. اکنون بهترین فرصت برای اجرای این تصمیم است. اگر صبر کنیم تا کشاورز وارد فصل کاشت شود، دیگر امکان این واگذاری وجود ندارد.
رئیس کمیسیون آب با یادآوری ابتکار مشترک خود با مدیرعامل وقت آب و فاضلاب (مهندس اسماعیلیان) در سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷، گفت: در آن زمان طرحی به نام "مشهد بدون دوستی" تهیه کردیم؛ فرض ما این بود که چند سال خشکسالی پشتسرهم رخ دهد و سدها خشک شوند. این اتفاق اصلاً عجیب نیست؛ بلکه تاریخ ایران پر از چنین دورههایی است. از روزگار فردوسیها تا دورههای قباد و هرمز، تا حتی سالهای ۱۲۹۹ و ۱۳۵۰، خشکسالیهای چندساله آمده است.
علایی تاکید کرد: مثلاً در کتاب تاریخ یمینی، قطبی، حاکم نیشابور در زمان سلطان محمود غزنوی نوشته که چنان سرمایی آمد که همهچیز یخ زد و از قحطی، حتی مادران گوشت فرزندشان را خوردند. این یعنی ما همیشه با خشکسالی و بحران طبیعی روبهرو بودهایم؛ عجیب نیست، عجیب این است که امروز با وجود این همه دانش، هنوز شهری مثل مشهد را کنار کویر بزرگ و بیآب توسعه میدهیم و باز هم میخواهیم وسعتش دهیم.
وی سپس خطاب به مدیران شهری و استانی هشدار داد: در حالی سدهای ما خشک شدهاند، برخی مسئولان پیشنهاد حفر ۲۰۰ حلقه چاه جدید را مطرح کردهاند. این روش اشتباه است. وقتی بدنی زخمی و در حال خونریزی است، درمانش این نیست که چند میخ در آن بکوبید، بلکه باید زخم را پانسمان کرد. وضع آب دشت مشهد دقیقاً همین است. اکنون کشاورزان در دشت مشهد نزدیک به ۴۰۰ میلیون مترمکعب آب برداشت میکنند در حالی که کل نیاز آبی شهر مشهد ۲۶۰ میلیون مترمکعب است که از این مقدار ۲۱۸ میلیون آن دارای پروانه رسمی است و فقط حدود ۴۰ تا ۵۰ میلیون مترمکعب کمبود داریم.
علایی اظهار کرد: سادهترین راه این است که این کمبود را از طریق اجاره آب از کشاورزان جبران کنیم؛ سالهایی که بارندگی خوب است، این اجاره انجام نمیشود، اما در سالهای خشک، میتوان آب را با توافق و پرداخت بها از بخش کشاورزی تأمین کرد.
وی با انتقاد تند از عملکرد شورای شهر مشهد نیز گفت: من به عنوان شهروند سؤال میکنم؛ چرا شورای شهر در این رابطه تصمیم نمیگیرد؟ چون از انجام اصلاحات ساختاری در نظام مصرف آب ناتوان است. نخست باید الگوی تعرفه آب اصلاح شود. چرا باید من شهروند همان مبلغی را برای قبض آب بپردازم که سالهایی میدادم که بارندگی فراوان بود؟ دولت باید حداقل مصرف حیاتی را برای هر فرد در حدود ۵۰ تا ۶۰ لیتر در شبانهروز تأمین کند، اما مصرف بیشتر از این مقدار باید با پرداخت بهای واقعی آب تأمین شود؛ همان آبی که از کشاورز با قرارداد اجاره خریداری میشود.
علایی ادامه داد: اگر کسی در بلوار سجاد یا هرجای دیگر جکوزی و سونا دارد، باید آب مازاد را بخرد و هزینهاش را بپردازد. منابع حاصل از فروش این آب یا سایر هزینههای بیربط شهری باید صرف توسعه و تکمیل تصفیهخانههای مشهد شود. فاضلاب جمعآوریشده باید تصفیه و دوباره به زمین تزریق شود تا آبخوانهای زیرزمینی از بین نروند. این تنها راه پایداری منابع آب در بلندمدت است. ادامه این مسیر یعنی نابودی مشهد. اگر امروز تصمیم نگیریم، فردا دیر است. توسعه پایدار شعار نیست؛ یعنی تصمیم سخت، مدیریت علمی، و همسویی واقعی با طبیعت و محدودیتهایش.
سه راهبرد برای نجات ایران و شرق کشور / مشهد باید خط قرمز توسعه باشد
رئیس کمیسیون آب و محیط زیست اتاق بازرگانی خراسان رضوی با انتقاد از نابسامانی مدیریت منابع آب، زمین و هوا، تأکید کرد: تنها با تغییر مسیر حکمرانی و اجرای سه راهبرد جدی میتوان مشهد، شرق کشور و حتی پایتخت را از بحرانهای ویرانگر نجات داد. همه مسئولان پذیرفتهاند که ۳۰ درصد محصولات کشاورزی در ایران به دلیل نبود روشهای علمی در برداشت، انتقال و ذخیرهسازی، نابود میشود؛ این در حالی است که در آمریکا این رقم کمتر از یک درصد و در اسرائیل کمتر از نیم درصد است. برای مشهد این میزان اتلاف، معادل ۱۲۰ میلیون متر مکعب آب در سال است. چرا هیچ کاری نمیکنیم؟ چرا به جای بازچرخانی و تصفیه آب، به سراغ انتقال آبهای میلیاردی میرویم؟
علایی اولین راهبرد را «تغییر آرایش جمعیت ایران به سمت سواحل» دانست و افزود: باید از چابهار تا خرمشهر و جزایر خود را به تمدن دریایی برسانیم و سکونت پایدار ایجاد کنیم. ۵۰۰ سال است که این مناطق رها شدهاند. حتی طالبان امروز به فکر استفاده از بندر چابهار افتاده، اما ما هنوز یک جاده یا راهآهن مناسب بین چابهار و خرمشهر نداریم. جمعیت سواحل دریای عمان و خلیج فارس مجموعاً حدود دو میلیون نفر است، یعنی کمتر از نصف مشهد. باید حداقل ۵۰ تا ۶۰ درصد جمعیت را به سواحل ببریم، وگرنه در کویر با بحران آب و هوای آلوده و بیماریها ادامه زندگی ممکن نیست.
وی اظهار کرد: بیشتر چاههای مشهد متعلق به آستان قدس است. این نهاد و کسانی که توان مالی دارند باید به سواحل دریای عمان بروند و شهرکهای گلخانهای هزار هکتاری با آب شیرینشده ایجاد کنند، محصولات پرآب را همانجا تولید کنند و چاههای دشت مشهد را آزاد کنند تا خطر نابودی آن دشت رفع شود.
راهبرد دوم: سند توسعه پایدار دشتهای شرقی
علایی دومین راهبرد را تدوین و اجرای سند توسعه پایدار دشت مشهد، کشفرود و هرات دانست و گفت: این سند باید عملیاتی شود، نه فقط در جلسات باقی بماند. توسعه کشاورزی پرآب در مناطق خشک مثل مشهد باید متوقف شود. والی هرات و اتاق بازرگانی آنجا در تابستان اعلام آمادگی کردند که سالانه یک میلیون تن چغندر قند به ما بدهند؛ چه نیازی است خودمان محصولات پرآب تولید کنیم؟ این همکاری میتواند فشار عظیمی را از منابع آبی مشهد بردارد و جلوی نابودی دشتها را بگیرد.
راهبرد سوم: توقف توسعه مشهد و بازیافت کامل فاضلاب
رئیس کمیسیون آب و محیط زیست اتاق بازرگانی خراسان رضوی، سومین راهبرد را «توقف کامل توسعه جمعیتی و صنعتی مشهد» دانست و تأکید کرد: مشهد باید خط قرمز باشد. توسعههای جدید شهری و صنعتی هیچ توجیهی ندارد. جمعیت باید کاهش یابد و صنایع پرآب از این منطقه خارج شوند. کل فاضلاب دشت مشهد باید جمعآوری، تصفیه کامل و برای تغذیه مصنوعی آبخوانها استفاده شود. این کار باید با دقت انجام شود تا خطر نشست زمین کنترل شود. همین الان کشاورزان در کشفرود با استفاده از پساب خام، محصولات سیفی میکارند که تهدید جدی سلامت مردم است، در حالی که میتوان همین آب را با هزینه حدود ۲۰ هزار تومان در هر متر مکعب تصفیه و به چرخه بازگرداند.
علایی در بخش دیگری از سخنانش به بهرهوری آب اشاره و اظهار کرد: جهاد کشاورزی هنوز با شاخصهای قدیمی کار میکند و عملکرد را بر اساس تن در هکتار میسنجد، در حالی که معیار باید تولید به ازای هر متر مکعب آب، و فراتر از آن، ارزش ریالی محصول به ازای هر متر مکعب مصرف باشد. تا این تغییر رخ ندهد، کشاورزی ما از بحران خارج نمیشود. اگر این سه راهبرد اجرا نشود، مشهد و شرق ایران به سرنوشت قطعی نابودی میرسند. وقت تصمیمگیری سخت و اجرای علمی رسیده است؛ تعلل یعنی پایان پایداری سرزمین.
رئیس کمیسیون آب و محیط زیست اتاق بازرگانی خراسان رضوی با هشدار نسبت به تداوم مدیریت نادرست منابع، گفت: مدیران کشور باید بپذیرند که آب نیست و بدون تغییر الگوی مصرف، حتی انتقال آب از اقیانوس آرام هم مشکلی را حل نمیکند.
علایی در جلسه ستاد سازگاری با کمآبی، با اشاره به بازدید اخیر استاندار از غرب مشهد، توضیح داد: چاههایی با EC ۵۰۰ و ۶۰۰ بهترین کیفیت آب کشاورزی داریم که کشاورز در هر هکتار فقط سه تا چهار تن گندم تولید میکند. این کشاورزی نیست، این نابودی منابع است. از دوران قاجار تا امروز، برداشت ما به ازای یک متر مکعب آب فقط یک و نیم کیلوگرم ماده خشک است؛ دنیا چهار کیلوگرم تولید میکند. این تفاوت فاجعه است و نمیشود کشور را با چنین بهرهوری اداره کرد.
شبکه آب شرب و ضرورت کاهش هدررفت
وی با اشاره به کیفیت نسبی شبکه آب شرب مشهد نسبت به دیگر شهرها، گفت: با همه مشکلات، مشهد بهترین شبکه آب شرب کشور را دارد و هدررفتش نسبت به دیگر شهرها کمتر است، اما عدد فعلی باید به پنج تا شش درصد برسد، همانند هلند و فرانسه. مشکل اینجاست که اجازه نمیدهیم شرکت آب و فاضلاب آب را به قیمت واقعی بفروشد؛ وقتی به ورشکستگی رسید، توان ارائه خدمات هم ندارد. مدیران فعلی با همه محدودیتها عملکرد خوبی داشتهاند، اما این کافی نیست. مردم باید بپذیرند که آب نیست و باید کم مصرف کنند؛ باید بدانند که آب شیرینشده دریای عمان برای انتقال به مشهد هر متر مکعب پنج تا شش یورو، یعنی ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان هزینه دارد.
علایی تأکید کرد: قانون برنامه هفتم صراحتاً میگوید صنایع غیرکشاورزی، بستهبندی و نوشابهسازی باید از پساب تصفیهشده استفاده کنند. شهرداری مشهد هم موظف به این کار است. اجرای این قانون ۹۰ میلیون متر مکعب آب در سال آزاد میکند. پساب در مشهد وجود دارد و باید مستقیم به مصرف صنعتی برسد، نه اینکه وارد کشفرود و منجر به تولید محصولات آلوده شود.
وی راهکارهای خود را در قالب «بسته» اعلام و اظهار کرد: فعالسازی تمدن دریایی و انتقال جمعیت به سواحل دریای عمان، همکاریهای کشاورزی با هرات و توقف تولید محصولات پرآببر در مشهد، مدیریت پایدار منابع داخل دشت مشهد، کاهش هدررفت و استفاده کامل از پساب انتقال آب بینحوزهای از جمله راهکارهایی است که منجر به مدیریت منابع آب خواهد شد.
علایی با هشدار نسبت به اتکای بیرویه بر پروژههای انتقال آب، گفت: انتقال آب بینحوزهای در هیچ جای جهان در بلندمدت موفق نبوده. نمونه روشنش اصفهان است؛ میانگین آورد زایندهرود ۸۰۰ میلیون متر مکعب بوده، اما دولت از سال ۱۳۲۵ با تونلهای کوهرنگ یک میلیارد و دویست میلیون متر مکعب آب از کارون به زایندهرود برده یعنی ۱۶۰ درصد بیشتر از آورد طبیعی رودخانه. نتیجه چه شد؟ مشکلشان بیشتر شد: آلودگی هوا، فرونشست زمین، تخریب آثار باستانی. حتی مدیران آب کشور که ۲۵ تا ۳۰ سال عمدتاً اصفهانی بودند، با تمام تمرکز بر اصفهان، کارون و اصفهان را نابود کردند. هر کس شک دارد، به اصفهان نگاه کند. وقتی مدیریت شهر، جمعیت و صنعت بلد نباشی، هر آبی که بیاوری خشک میشود. مشهد هم همین مسیر را میرود اگر جلوی توسعه و مصرف بیرویه گرفته نشود.
رئیس کمیسیون آب و محیط زیست اتاق بازرگانی خراسان رضوی در واکنش به بحثهای بیپایان پیرامون راهکارهای تأمین آب، باروری ابرها را در شرایط فعلی مشهد غیرعلمی و هزینهتراشی بیفایده خواند و آن را با شکست چاههای عمیق مقایسه و اظهار کرد: برخی فکر میکنند باروری ابرها یک معجزه است؛ در حالی که این یک فرآیند علمی در مقیاس کوچک با بازدهی بسیار کم است. شرط لازم برای این کار، وجود ابر با دانسیته بالای آب است، اما مهمتر از آن، شرط کافی این است که هستههای لازم برای تشکیل ذرات باران در اتمسفر وجود داشته باشد.
وی ادامه داد: این فرآیند در مناطقی جواب میدهد که هوا پاک باشد و ذرات معلق کمی وجود داشته باشد. حالا بنده از عزیزان سؤالم این است: مگر مشهد هر روز با آلودگی هوا دست و پنجه نرم نمیکند؟ هوای ما مملو از ذرات معلق است. در چنین هوایی، شما بخواهید عملیات باروری ابرها انجام دهید؟ این به سادگی مضحک است و باید به آن خندید. مثل پروژههایی است که برای چاههای ژرف اجرا کردند.
علایی به تجربه ناموفق پروژههای مشابه، اشاره کرد: من از یکی از همان چاههای چند هزار میلیاردی بازدید کردم؛ در عمق ۲۴۰۰ متری، تنها ۱۲ لیتر آب در دقیقه با حرارتی بسیار بالا و شوری شدید خارج میشد. این یعنی هدررفت سرمایههای ملی بدون در نظر گرفتن پارامترهای اولیه زمینشناسی.
وی با تأکید بر تمرکز حل مشکلات بنیادی باشد، نه راهحلهای نمایشی، عنوان کرد: باید بهرهوری کشاورزی را حل کنیم. دنیا به ازای یک متر مکعب آب، چهار کیلوگرم ماده خشک برداشت میکند، در حالی که ما هنوز روی ۱.۵ کیلوگرم گیر کردهایم. این یعنی مدیریت منابع آب در بخش کشاورزی یک فاجعه است. تا زمانی که مدیران ما از شاخصهای بهرهوری واقعی استفاده نکنند و فقط دنبال پروژههای پرهزینه و اثباتنشده باشند، نه تنها مشهد، بلکه کل کشور با بحرانهای شدیدتری روبرو خواهد شد.
انتهای پیام


نظرات