الهه نوری در گفتوگو با ایسنا با اشاره به اینکه تیم کاخ سفید به شدت در صدد ایجاد تصویر امنیتیسازی شده از ونزوئلا است، اظهار کرد: قرار است ونزوئلا به عنوان تهدید علیه نظم بینالمللی و نظم منطقه معرفی شود. به همین دلیل ترامپ تمام استراتژیهای مختلف از تهدید نظامی و بستن حریم هوایی گرفته تا حمایت از ماچادو (از چهرههای اپوزیسیون ونزوئلا) و دعوت به مذاکره با مادورو را یکجا اعمال میکند. الان اصلا جای تعجب ندارد که تمام گزینهها درخصوص ونزوئلا روی میز است. زیرا جهان ما در حال ورود به نظم جدید بوده و سیاست ترامپ این است که از این تغییر جلوگیری کند.
وی با اشاره به ریشه تاریخی خصومت آمریکاییها با ونزوئلا، اظهار کرد: از سال ۱۹۹۸، یعنی زمانی که نبردها برای انقلاب بولیواری آغاز شد، کمپانیهای نفت ایالات متحده یکی از مهمترین منبع درآمدهای نفتیشان را از دست دادند و از آن زمان به بعد هر رئیسجمهوری که در کاخ سفید روی کار آمد، به نوعی در تلاش بود جلوی فعالیتهای ونزوئلا را بگیرد. در سالهای اول قرن ۲۱ آمریکا موفق عمل نکرد. ما در این زمان موج صورتی (دوره ظهور دولتهای چپ در آمریکای لاتین) را داشتیم و چهرههای شاخصی مانند چاوز، فیدل کاسترو، لولا داسیلوا، اوو مورالس در ونزوئلا، کوبا، برزیل، بولیوی بر سر کار بودند.
این تحلیلگر مسائل آمریکای لاتین افزود: اما یک اتحاد از کشورهای سوسیالیستی چپ در منطقه شکل گرفته بود و این باعث میشد سیاستهای ایالات متحده در خصوص ونزوئلا مثمرثمر نباشد. برای مثال، در کودتای ۲۰۰۱، راهکار حمایت از اپوزیسیون قوی و ایجاد جامعه دوقطبی در ونزوئلا و رئیسجمهور خودخوانده به کار گرفته شد، اما ونزوئلا تا حد امکان مقاومت کرد. حتی پیش از دوران همهگیری کرونا شاهد افول موج صورتی بودیم. بعد از مرگ چاوز آمریکا روی بازار نفت ونزوئلا دست گذاشت. در برزیل و آرژانتین به خاطر اثرات تورمی کرونا و وام از صندوق بینالمللی پول، رهبران به طور مداوم تغییر کردند، اما با تمام تحولات کشورهای مختلف منطقه، ونزوئلا همچنان سیستم خودش را حفظ و در برابر حوادث مقاومت کرد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه ونزوئلا نشان داد روحیه مقاومت و بسیج عمومی را پی گرفته و حتی خودش را محور امپریالیسم منطقه میداند، اظهار کرد: الان که به سطحی از قدرتنمایی ابرقدرتها رسیدهایم، رئیسجمهور ایالات متحده چهره عریان قدرت را در همه جا به عرصه نمایش گذاشت. تیم جنگطلب و وزیر امور خارجه بازمانده از مهاجرین کوبایی که علیه منطقه عمل میکند، نشان میدهد آمریکا چه خواب و خیال هوایی برای این منطقه دیده است. حالا ایالات متحده در چنگال زوال هژمونی گیر افتاده است. از منظر فرهنگی با ایدئولوژیهای مقاومتی و به لحاظ اقتصادی با ظهور چین. آن هم چینی که در آغاز موج صورتی سیاستگذاریهای محدود در آمریکای لاتین داشت ولی الان بالای ۵۰۰ میلیارد دلار در این منطقه سرمایهگذاری کرده است. ۲۲ درصد از واردات کشورهای منطقه را تشکیل میدهد و موسسات کنفسیوسی آن فعال هستند.
نوری ادامه داد: از نظر نظامی قدرت روسیه حتی پس از جنگ سرد همواره نیروی معاند در مقابل قدرتطلبیهای ایالات متحده بوده است. ما هنوز هم وقتی میگوییم ایالات متحده ناوهایش را در کارائیب مستقر کرده میبینیم پای قدرت نظامی روسیه به آبهای کارائیب باز شده و گفته است اگر آمریکا تجاوز خاکی و سرزمینی داشته باشد، ناوهای روسیه هم وارد عمل خواهند شد. یعنی در حیات خلوت قرن بیستمی ایالات متحده، روسیه به لحاظ نظامی نفوذ کرده است. لذا با اینکه ترامپ به دنبال زوال سایر قدرتها در سایر نقاط جهان است اما زوال برای خودش از دروازه ونزوئلا در حال ورود است.
وی با اشاره به سیاستهای ترامپ در منطقه آمریکای لاتین، اظهار کرد: سیاستی که ایالات متحده از زمان زمامداری ترامپ در قبال ونزوئلا و کشورهای منطقه در پیش گرفته به طوری است که اول، تغییر نام «خلیج مکزیک» به نام «خلیج آمریکا». دوم، به دست گرفتن کنترل کانال پاناما که از همان ابتدا دست نیافتنی بود. سوم، رضایت دادن به تخفیفات تعرفهای برای شرکتهای آمریکایی و پس از آن بحث مهاجران را پیش کشید. بنابراین الان این هژمون در تمام دنیا از تمامی ابعاد در حال کاهش قدرت است. پس حداقل سعی میکند در منطقه خودش قدرت خودش را حفظ کند. به همین دلیل روی ونزوئلا دست میگذارد و برای اینکه تهدیداتش را توجیه کند به مواد مخدر متوسل میشود. در حالی که ونزوئلا به هیچ وجه در صدر جداول مباحث مواد مخدر قرار نمیگیرد. اگر از منظر تولیدات کوکائین به ونزوئلا نگاه کنیم کشورهایی مثل کلمبیا، بولیوی و پرو جایگاهشان بالاتر از کلمبیا است. از منظر کارتلها، کارتل «ترن دی آراگوا» در خود گزارشات ایالات متحده ذکر شده که فعالیتش اخاذی و آدمربایی است و نه مواد مخدر. کارتل خورشیدها هم مربوط به نظامیان ونزوئلا در آبهای کارائیب بوده که آمریکا آنها را به سبب نشان روی لباسهایشان کارتل مواد مخدر معرفی کرده است. پس همه چیز صرفا رسانهای است.
بستن حریم هوایی ونزوئلا یک فرض محال است
این تحلیلگر مسائل آمریکای لاتین با اشاره به جایزههای ۲۵ و ۵۰ میلیون دلاری ترامپ برای تحویل مادورو و بسته شدن حریم هوایی ونزوئلا، گفت: تمام این سناریوها چیده شد تا ونزوئلا به عنوان یک خطر در ادبیات سیاسی شناخته شود. حالا که این بستر تعریف تهدید شکل گرفته ایالات متحده در هر برههای از ابتدای شهریور ماه که پروژه جنگ و تنش نظامی را مطرح کرد گزینههای نظامی شدن منطقه، حمله (زمینی، هوایی و دریایی)، دعوت به مذاکره و تشدید تحریمها را به شدت تشدید کرد. ما برای اولین بار پس از سال ۱۹۸۹، شاهد نظامی شدن منطقه کارائیب هستیم و ناوها، اف-۳۵ها و پایگاهها با نیروهای آمریکا مجهز شدند. اما الان که از بستن حریم هوایی ونزوئلا صحبت میشود باید گفت که ونزوئلا محصور نیست که بتوان راحت حریم هواییاش را بست. ونزوئلا ۲۰۰۰ کیلومتر مرز با کلمبیا و مرز طولانی با برزیل دارد. بیش از ۷۲۰ جزیره در کارائیب وجود دارد که مالکان خصوصی متعددی دارد و هیچ کدام از این کشورهای مالک به جنگ علیه ونزوئلا چراغ سبز نشان ندادند. پس بستن حریم هوایی همه جغرافیای گفته شده را در بر میگیرد و کار راحتی نیست.
نوری اضافه کرد: از سوی دیگر اولین ذی نفعان این منطقه خود شرکتهای آمریکایی هستند. از زمانیکه آمریکا پروژه حمله به کارائیب را کلید زد عمدهترین آسیب متوجه همین شرکتها بودهاند چون تمام فعالیتها و سرمایهگذاری آنها تحت الشعاع تنشها قرار گرفته است. ما همچنین جنگ اطاعاتی را داشتیم. تیم ترامپ وقتی به کاخ سفید پا گذاشتند گفتند قاچاقچیان مواد مخدر را به عنوان گروههای تروریستی خارجی معرفی میکنیم و اجازه کشتن آنها را داریم. ولی واقعیت این است که کلا قاچاقچیان مواد مخدر غیرنظامی هستند و اگر کسی آنها را به قتل برساند قتل فراقضایی رخ داده است. اینجا انگلیس و آمریکا دچار مناقشه اطلاعاتی شدند. همه این موارد یعنی با توجه به جو بینالمللی، منطقهای و موقعیت داخلی و خارجی ایالات متحده، شرایط برای یک جنگ تمام عیار آماده نیست. درواقع هرگونه تعرض و جنگ علیه ونزوئلا هزینههای بسیار زیادی برای آمریکا به بار خواهد آورد.
وی ادامه داد: حتی اگر عملیاتی انجام شود از همان ابتدا موردمحور، صاعقهای و ضربتی خواهد بود و با این سناریویی که ایالات متحده در پیش گرفته نمیتوان انتظار داشت بدون امتیاز و دستاوردی از منطقه خارج شود. ما حصل تمام این شرایط هم امنیتی شدن ونزوئلا است. اینکه به شدت محدود و به عنوان یک خطر معرفی شود. الان باید دید پیامهایی که از کاخ سفید به گوش میرسد در نهایت به جنگ منتهی میشود یا خیر. فعلا این درگیری در حد ادبیات رسانهای، فشارهای جنگهای شناختی و اجبار ونزوئلا به تغییر وضع موجود محدود شده است بدون آنکه برای آمریکا هزینهای داشته باشد. به هر حال ونزوئلا برای آمریکا خواستنی است. چون در کنار تمام عوامل گفته شده که پای ترامپ را به این کشور باز کرده، به لحاظ اقتصادی به شدت نیازمند نفت ونزوئلا است. چون نفت به آمریکاییها در جهان از جمله خاورمیانه قدرت مانور میدهد طبیعی است در این معادلات خواستار دستیابی به نفت و مزایای نسبی ونزوئلا باشد.
ونزوئلا، ویتنام دیگر آمریکا خواهد شد
این تحلیلگر مسائل آمریکای لاتین با اشاره به اینکه اقلیم ونزوئلا اقلیم جنگلهای آمازون است، اظهار کرد: وقتی از ورود ایالات متحده به ونزوئلا صحبت میشود منظور زمین صاف و بدون مانع نیست بلکه پوششی از جنگلهاست. در قسمتهایی از این مسیرها قاچاقچیان مواد مخدر وجود دارند که ذی نفع محسوب میشوند. جالب اینکه منبع ارتزاق تمام آنها ایالات متحده است. مصرف کننده و تقاضا در آمریکا زیاد است و این قاچاقچیان عرضهکننده هستند. بنابراین هرگونه ورود سربازان آمریکایی به لحاظ اقلیمی و فعالیت شبهنظامیان مسلح ماجرای عظیمی است که در نهایت خود آمریکا متضرر میشود.
نوری در پاسخ به سوال «در چه شرایطی آمریکا از این میزان تندروی عقب مینشیند؟»، اظهار کرد: در دوران بسیار پویا از تحولات جهانی به سر میبریم. در هر ثانیه یک اتفاق جدید کل معادلات ژئوپلوتیک را بر هم میزند. ما نمیدانیم گام بعد چه خواهد بود که بر اساس آن تحلیل کنیم جهان چند قطبی میشود؟ یا ترامپ از این میزان زیادهخواهی دست بر میدارد یا خیر؟ اصولاً در این جهان سیاه چشمانداز نشان میدهد جهان در حال حرکت به سمت چند قطبی شدن است و ایالات متحده یا آن را میپذیرد و یا اگر نپذیرد هزینههای گزاف نظامی خواهد پرداخت. به نظر من به سمت چند قطبی شدن در حال حرکت هستیم و بالاخره توسط آمریکا پذیرفته میشود اما با چه هزینهای مشخص نیست. که امیدوارم به زودی و به راحتی پذیرفته شود گرچه آمریکا به سادگی عقب نمینشیند و هزینهها را متحمل خواهد شد.
وی با اشاره به نقش چین و روسیه در این معادلات، گفت: این دو کشور با واکنشی که تا الان داشتند به خودی خود پیامشان را به کاخ سفید رساندند. این پیام که هرگونه نظامیگری توسط آمریکا هزینهبر است و باید با احتیاط پیش رود. به همین دلیل هم تصمیمگیریهای ترامپ درخصوص ونزوئلا عجولانه نیست و با احتیاط است. پس طبیعی است هرگونه اقدام و واکنش روسیه و چین اقدامات کاخ سفید را تحت تاثیر قرار دهد و حتی به جلوگیری از گزینه نظامی منجر شود. اما از طرف دیگر در کاخ سفید تیم جنگطلبی وجود دارد که باید دید تا چه حد میپذیرد هزینه نظامی متقبل شود. به نظر من فعلا تنش حداکثری را نمیتوان دید فقط دندان نشان دادن هژمون در حال زوال دیده میشود که همچنان قصد دارد بدون هزینه به اهدافش دست یابد.
انتهای پیام


نظرات