عروسیها در گذشته، به عنوان یک جشن چند روزه شناخته میشدند که شامل مراحل مختلفی بود و خانوادهها و اقوام در آن به طور گستردهای مشارکت میکردند. این مراسم، از خواستگاری و بلهبرون شروع میشد و با جشنهای متنوعی مانند حنابندان و عروسبردن ادامه مییافت. هر مرحله از این مراسم با نمادها و باورهای فرهنگی خاصی همراه بود که نشان دهنده ارزشهای اجتماعی و مذهبی مردم خراسان بود.
مراسم عروسی به خصوص در روستاها و به تناسب آن منطقه عروس و داماد با لباسهای سنتی آراسته میشدند و هر جزئی از لباس و آرایش آنها نماد خاصی داشت. لباس عروس که معمولاً شامل دامنهای پرچین و جلیقههای گلدوزی شده بود، نشانی از زیبایی و شکوه زندگی جدید بود. داماد نیز با پوشیدن لباسهای محلی، به سنتها و هویت خود احترام میگذاشت.
یک پژوهشگر فرهنگ عامه با بیان اینکه عروسیهای قدیم در روستاهای خراسان رضوی تنها یک شب نبود، بلکه جشنی چند روزه محسوب میشد که تمام محله و فامیل در آن مشارکت داشتند، گفت: خانه داماد و اطراف آن، به ویژه کوچه و خیابان، با چراغانی و پارچههای رنگی تزئین میشد تا هم شادی کند و هم مسیر را برای مهمانان نورانی سازد.

جواد روشندل در گفت و گو با ایسنا با اشاره به اینکه از زمان خواستگاری تا وقتی عروس به خانه جدید میرفت با فرهنگ خاصی همراه بود، افزود: مرحله اول خواستگاری بود؛ مراسم ازدواج در خانوادههای سنتی خراسان، نه با حضور مستقیم داماد که با فرستادن زنان خردمند و باتجربه فامیل (مانند خاله، عمه یا خواهر بزرگتر داماد) آغاز میشد.
وی افزود: این بانوان با بهانهای مانند اجاره خانه یا بازدید به منزل عروس میرفتند. مادر عروس با زیرکی متوجه هدف میشد و دخترش را برای آوردن چای و قلیان صدا میزد تا مهمانان از نزدیک او را ببینند.
روشندل اظهار کرد: مادر داماد پس از دیدن دختر، با گفتن «ماشاءالله» و بوسیدن گونههایش، شروع به پرسیدن از مهارتهای خانهداری، آشپزی و هنرهای او میکرد تا میزان آمادگیاش برای زندگی مشترک را بسنجد.
وی خاطرنشان کرد: در پایان، اگر از دختر خوششان میآمد، با عبارت «آمدیم ببینیم پسر ما را به غلامی قبول میکنید یا نه؟» قصد خود را بیان میکردند. مادر عروس نیز در صورت تمایل با احترام پاسخ میداد: «البته به آقایی میپذیریم، قدمش به روی چشم».
بلهبرون یا «جواب استنی»
این پژوهشگر فرهنگ عامه اظهار کرد: پس از موافقت اولیه، نوبت به مراسم رسمی بلهبرون میرسید که در خراسان به آن «جواب استَنی» یا «کفش پاکِنی» نیز میگویند. این مجلس معمولاً در خانه پدر عروس و با حضور بزرگان دو خانواده برگزار میشد تا درباره جزئیات ازدواج توافق شود.
در این مراسم رسمی، آداب و رسوم نمادین زیبایی اجرا میشد؛ جلسه رسمی توافق بر سر مهریه، شیر بهاء و دیگر شروط، حلقه نامزدی (کلیکی)، یک جفت کفش، نقل و نبات، قند، چای، حنا، چند سکه نقره از آن جمله بود. همچنین پس از توافق، مشتی پول و سکه در کفشها ریخته و در میان هلهله به پای عروس میکردند. یکی از مهمترین رسوم هم شکستن کله قند برای شیرین شدن دهان و تبرک بود. این کار با آیین خاصی توسط بزرگان انجام میشد.
روشندل با بیان اینکه شب حنابندان (حنا بندون) یکی از صمیمیترین مراحل پیش از عروسی بود و معمولاً در خانه عروس برگزار میشد، خاطرنشان کرد: این مراسم غالباً ویژه زنان فامیل و دوستان نزدیک بود. حنا که نماد عشق، محافظت و باروری است، با آیین خاصی آماده میشد.

وی افزود: دست و پای عروس را با نقشهای زیبای سنتی مانند گل و بوته، محراب و نقوش انتزاعی حنا میبستند. گاهی این نقشها آنقدر ظریف بودند که روزها روی دستان عروس میماند.
این پژوهشگر فرهنگ عامه با اشاره به اینکه در برخی مناطق، کمی حنا نیز پنهانی برای داماد میفرستادند یا مراسم کوچکتری برای او برگزار میکردند، اظهار کرد: فضای مراسم با خواندن ترانههای محلی مخصوص حنابندان(که معمولاً در توصیف زیبایی عروس و آرزوی خوشبختی برای او بود) و گاهی نواختن دف و دایره، همراه میشد.
این سه آیین که مراحل نهایی پیش از جشن اصلی بودند، علاوه بر جنبه تشریفاتی، کارکرد اجتماعی مهمی در ایجاد پیوند عمیقتر بین دو خانواده و آمادهسازی روحی عروس و داماد برای آغاز زندگی مشترک داشتند.
آیینهای پرشور پیش از عقد
روشندل ادامه داد: مراسم عقد در خراسان قدیم، مرحلهای رسمی و آیینی بود که مملو از باورها و نمادهای عمیق فرهنگی بود. آیین «نخه کردن» یا بنداندازی که به نوعی نخستین مرحله عروسی محسوب میشد، صبح روز عقد و در خانه عروس انجام میگرفت. در این آیین، یک آرایشگر سنتی (بندانداز) برای آراستن صورت عروس حاضر میشد.
وی افزود: بر اساس اعتقاد خراسانیها مادر عروس و مادر داماد هر دو باید در این لحظه حضور میداشتند. هر یک از آنان مویی از پیشانی عروس میکَندند و به جای آن یک سکه طلا یا نقره میچسباندند. این سکهها در پایان کار، به عنوان «دهنشیرینی» و انعام به بندانداز داده میشد.
این پژوهشگر فرهنگ عامه بیان کرد: در حین بند انداختن، زنان دیگر دایره میزدند و اسپند دود میکردند و فضایی شاد و پرشور ایجاد میکردند. باورهای جالبی نیز درباره این مراسم وجود داشت؛ مثلاً اگر نخِ بندانداز پاره میشد، میگفتند «داماد دلش برای عروس میسوزد».

وی گفت: پس از نخه کردن، عروس را به حمام میبردند و پس از آن مشاطه (آرایشگر) موهای او را به سبک سنتی (معمولاً با بستن حلقههایی از مو کنار گوش و چسباندن آن با صمغ مخصوص) میآراست.
روشندل ادامه داد: یکی از پرشورترین لحظات، پس از خواندن خطبه عقد بود. در این آیین، سکهها یا نقل و شیرینیهایی به سمت عروس و داماد پرتاب میشد. بچهها با شادی و هیاهو برای جمع کردن شاباش به میان میآمدند. این کار نه تنها برای شگون، بلکه نمادی از آوردن برکت و فراوانی به زندگی جدید عروس و داماد بود.
وی گفت: روز اصلی عروسی، اوج برنامهها بود. در بسیاری از مناطق، اجرای موسیقی و رقصهای محلی بخش جداییناپذیر جشن بود. نوای دوتار و دهل فضایی شاد و حماسی ایجاد میکرد و مردان و زنان در لباسهای سنتی زیبا به پایکوبی میپرداختند. برنامههای فرهنگی دیگری مانند کشتی محلی و سایر مسابقات نیز برای مردان ترتیب داده میشد که هیجان و نشاط خاصی به مراسم میبخشید.
این پژوهشگر فرهنگ عامه تصریح کرد: در قدیم عروس با لباس محلی بسیار مفصلی آراسته میشد. این لباس شامل دامنهای پرچین، جلیقههای گلدوزی شده، روسریهای منقش (چارقد) و کمربندهای ظریف بود. آرایش و جواهرات نیز از اهمیت زیادی برخوردار بود. داماد هم معمولاً پیراهن و شلواری محلی به تن میکرد.
اشعار و ترانهها در مراسم خراسانی
روشندل ادامه داد: در مراسم عروسی خراسان، شعر و ترانه نقش پررنگی داشت و در مراحل مختلف اجرا میشد. محتوای این اشعار به زمان حنابندان، ترانههای حمایتی و شادی و ترانههای ویژه عروسبرون تقسیم میشد.
وی در خصوص اشعاری که در زمان حنابندان خوانده میشد، گفت: این اشعار به طور ویژه در مراسم حنابندان خوانده میشدند. بیت ترجیعبند رایج در این مراسم چنین بود:
«حنا حنا میبندیم / به دست و پا میبندیم / اگر حنا نباشد، آب طلا میبندیم»
مضامین این ترانهها معمولاً غنیمت شمردن وقت، توصیف جمال عروس و داماد و آرزوی خوشبختی برای آنان بود. در مراسم حنابندان، بانوان هنرمند فامیل، این اشعار را همراه با دف و دایره میخواندند.
این پژوهشگر فرهنگ عامه در خصوص ترانههای حمایتی و شادی گفت: این ترانهها در حین کارهای گروهی برای عروسی خوانده میشد. به عنوان مثال؛ هنگام آوردن هیزم برای پختوپز عروسی، مردم با دف و دایره به استقبال کارگران میرفتند و با خواندن ترانه از آنان تشکر میکردند. همچنین در زمان پاک کردن برنج یا دیگر مقدمات، زنان فامیل با خواندن ترانههایی خاطرهای به یادماندنی میساختند.
وی همچنین به ترانههای ویژه عروسبرون اشاره و اظهار کرد: این اشعار هنگام حرکت کاروان عروس از خانه پدر به سمت خانه داماد خوانده میشد. محتوای آنها معمولاً شامل توصیف زیبایی عروس، آرزوی برکت و خوشبختی برای زندگی جدید و گاهی در قالب چهار بیتی یا دوبیتی با لهجه محلی بود.

روشندل ادامه داد: سفره عقد در خراسان نمادها و اجزای خاصی داشت. این سفره معمولاً شامل آینه و شمعدان (لاله) نماد روشنایی و نیکبختی؛ کلامالله مجید برای فضیلت مجلس؛ تخممرغ نشانه باروری و فرزند آوری؛ عسل برای شیرینکامی و تندرستی؛ نقل و نبات و شیرینی نماد شیرینکامی، گردو اعتقاد بر اینکه باعث میشود فرزند اول عروس پسر باشد، سینی عاطل و باطل برای دفع چشمزخم و جادو و نان و سبزی و پنیر به نشانه برکت و برای دفع هوو بود.
وی افزود: در برخی مناطق خراسان، به ویژه مشهد، رسم بر این بود که ابتدا یک عقد ساده و بیتجمل در حرم امام رضا (ع) گرفته میشد تا زندگی مشترک با برکت ایشان آغاز شود. سپس مراسم اصلی با حضور مهمانان برگزار میشد.
یکی از آیینهای حین خواندن خطبه عقد، مراسم «زبانبندی» بود. چند زن سفیدبخت پارچهای سفید را بالای سر عروس و داماد نگه میداشتند. یک زن دو کله قند را روی پارچه به هم میسایید و زن دیگری با سوزن و نخ هفترنگ بر روی پارچه کوک میزد و میخواند: «میبندم و میبندم...» و دیگران پاسخ میدادند: «چی رو؟» و او میگفت: «زبان مادر شوهر را...» و به ترتیب زبان خواهر شوهر و دیگر اقوام داماد را «میبستند» تا عروس در زندگی جدید از آزار آنان در امان باشد.
مراسم پاگشا (باز شدن پای عروس و داماد به خانه اقوام)
پاگشا آیینی پس از عروسی است که به منظور آشنایی بیشتر و رسمیت یافتن رفتوآمدها انجام میشد. در این مراسم، اقوام نزدیک (مانند خواهرها و برادرهای عروس و داماد) زوج تازه ازدواج کرده را برای اولین بار به خانه خود دعوت میکنند. از آن پس «پای عروس و داماد به آن خانه باز» محسوب میشود.
این پژوهشگر فرهنگ عامه اظهار کرد: اگرچه در مورد زمان دقیق برگزاری پاگشا (بعد از عقد یا بعد از عروسی) اختلاف نظر وجود دارد، اما در فرهنگ خراسان و عموم ایران، منطق بر این است که این دعوت پس از آغاز رسمی زندگی مشترک (پس از عروسی) معنا پیدا میکند.

وی گفت: معمولاً بستگان درجهیک عروس یا داماد میزبان این مجلس بودند. در مهمانی علاوه بر زوج جدید، خانواده درجهیک میزبان (مثلاً پدر و مادر داماد اگر خانه برادر داماد باشد) نیز حضور داشتند.
روشندل افزود: بخش مهم این مراسم، اهدای هدیهای به عنوان رونما به عروس و داماد است. ارزش مادی هدیه چندان مهم نبود، بلکه کاربردی بودن و نشانه محبت اهمیت داشت. این هدایا اغلب شامل لوازم خانه، ظروف، پارچه، یا حتی پول میشد.
آیین پاگشا، در حقیقت گام نهایی در فرآیند طولانی و پرمعنی ازدواج سنتی بود که با هدف استحکام پیوندهای خانوادگی و اجتماعی و خوشامدگویی رسمی به عروس و داماد در حلقه گستردهتر فامیل انجام میشد.
انتهای پیام


نظرات