دكتر ابراهيم متقي: ـ راست جديد اعادهكنندهي نگاه پدرسالار خواهد بود ـ ناسيوناليسم در راست جديد موج خواهد زد ـ راست جديد وفادارترين نيروها براي مخاطبينش است
دكتر «ابراهيم متقي» گفت: برخي اعتقاد دارند كه اصلاح طلبي ايران داراي زير ساختهاي فكري و انديشهيي است. جنبشها و رفتارهاي سياسي انقلاب و اصلاح طلبي همواره در اين كشور وجود داشته بنابراين جنبش دموكراتيك و جبنش اصلاح طلبي در ايران اصالت دارد.
به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، اين استاد دانشگاه كه در فستيوال تابستاني «روشنفكري، بيمها و اميدها» در دانشكدهي علوم پايهي دانشگاه تهران با عنوان «شناخت راست جديد» سخنراني ميكرد، افزود: برخي ديگر نگاهشان اينگونه است كه يك موج دموكراسي فراگير در سطح بينالمللي ايجاد شده و جنبش دموكراتيك در ايران هم بخشي از جبنش دموكراتيك در سطح بينالمللي است.
متقي گفت: رويكرد ديگري هم وجود دارد كه بيشتر الهام گرفته از آراي هانتينگتون است. هانتينگتون تاكيد ميكند كه موجهاي اقتدارگرا و همچنين موجهاي دموكراتيكگرا به نوبت در كشورهاي جهان سوم حضور پيدا ميكند؛ هر كدام كارويژهي خودشان را به انجام ميرسانند، فضاي اجتماعي را تحت تاثير قرار ميدهند و قبل از اينكه بتوانند نهادهاي دموكراتيك را ايجاد كنند جاي خود را به موج ديگري ميدهند.
اين استاد دانشگاه افزود: شرايط در ايران هم بيانگر اين است كه از دههي 1370 به بعد دو موج به موازات همديگر پيدا كردهاند، اما موج اصلاح طلبي از شتاب بيشتري برخوردار بود و هيجان بيشتري را به وجود آورد اما به خاطر همان شتاب و هيجاني كه داشت خيلي زود در فضاي موجهاي برگشت قرار گرفت.
متقي با تاكيد بر اينكه «آنچه كه امروز با عنوان راست جديد از آن يا ميشود مربوط به فضاي دوران اصلاح طلبي نيست» اظهار داشت: بنيانهاي فكري و نهادي راست جديد در اوايل دههي 1370 شكل گرفت و به طور كلي قالبهاي راست جديد با قالبهاي نئوليبراليسم باهم همخواني دارند و از بستر يك جامعه ظهور پيدا ميكنند. جامعهاي كه داراي شكل بنديهاي ليبرال باشد و در آن انديشههاي ليبرال ظهور پيدا كرده باشند و يا اينكه جامعهاي كه داراي قالبهاي سنتي باشد هم از درونش نگاه نئوليبرال ظهور پيدا ميكند و هم از درونش نگاه نئو محافظهكار ظهور پيدا ميكند.
متقي بافت جديد را داراي قالبهاي نئومحافظهكار دانست و افزود: راست جديد واكنشي است به قالبهاي سنتي. اما در فضايي كه راست جديد مطرح شد دو قالب و زيرساخت وجود دارد. از يك سو مجموعههاي مربوط به روشنگري، اصلاح طلبي و جنبش روشنفكري را داريم و از سويي ديگر با قالبهاي سنتي روبروييم كه راست جديد ميخواهد از هر دو عبور كند.
اين استاد دانشگاه تهران گفت: ويژگيهاي راست جديد در ايران با شاخصهاي عمومي راست جديد در كشورهاي اروپايي داراي همگوني و همخواني است.
متقي اولين شاخص راست جديد را بدبيني نسبت به روشنفكري دانست و افزود: به همان گونه كه بدبيني نسبت به سنت گرايي را هم در قالبهاي فكري در دستور كار خودش قرار ميدهد، اين گروه روشنفكري را به عنوان يك موج پويا تلقي نميكند، براي روشنفكران اصالت قائل نيست، روشنفكران را عامل پراكندگي در جامعه ميداند، به اين امر تاكيد ميكند كه هرگاه روشنفكران نقش اجتماعي ايفا ميكنند جامعه به جاي اينكه به همبستگي و انسجام و هماهنگي دست پيدا كند در فضاي ريزش قرار ميگيرد، نيروهاي اجتماعي در برابر همديگر قرار ميگيرند، اتهام گرايي ظهور پيدا ميكند، فضايي ايجاد ميشود كه همخواني، هماهنگي و همبستگي و همگوني را در جامعه از بين ميبرد.
وي با رد اين اعتقاد كه اين فضا فقط منحصر به ايران است گفت: واقعيت اين است كه در بسياري از فضاهاي روشنفكري به ويژه فضاهاي ورشنفكري كه داراي قالبهاي هيجاني است شاهد اين هستيم كه بعد از هيجانات روشنفكري زمينه براي ظهور راست جديد فراهم ميشود.
متقي با اشاره به رمان قطره اشكي در اقيانوس نوشته اشپربر و فضاي روشنفكري سوسياليستي آلمان بعد از جنگ جهاني اول، گفت: موجهاي برگشت پذيري كه روشنفكري را براي خودش ديگر مطلوب نميداند، از زماني كه روشنفكري گسترش پيدا ميكند انشعابهايي را ميبيند كه در آن شرايط ايدهآل ذهني خودش را تخريب ميكند. گروههاي اجتماعي عموما بعد از جنگ، انقلاب و موجهاي جدال در صدد يك نوع آرامش هستند. روشنفكري و اصلاح طلبي آرامش ذهني مجموعههايي كه در صدد يك نوع هويت همبسته هستند را تخريب ميكند. به اين دليل كه در صدد است تا عقل گرايي را دست مايهي رفتار سياسي اجتماعي خود كند. به همين دليل است كه در ايران راست جديد از يك سو داراي نگاه كاملا بدبينانهاي نسبت به مطبوعات روشنفكري، نسبت به گروههاي روشنفكري و ساختها و نهادهاي روشنفكري است.
وي افزود: از سوي ديگر، راست جديد نگاهي كه در چارچوب علم گرايي پوزتيويستي مطرح ميشود را با انتقادات شديد همراه ميكند و علم گرايي را پاسخگوي تمام نيازهاي فرد نميداند. اين فضا را در انگليس و فرانسهي قرن 19 ديدهايم. دوراني كه انقلابهاي اجتماعي شكل گرفته فرآيندهاي مربوط به انقلاب فرانسه، انگلستان، آمريكا سپري شده و در قرن 19 شاهد هستيم كه اولين موجهاي راست جديد در اروپا ظهور پيدا ميكند.
متقي ادامه داد: راست جديد فقط مربوط به دورهي نئوكانسرواتيسمهاي جهوريخواه در آمريكا نيست . در آلمان، فرانسه و انگلستان راست جديد موجهاي گستردهاي را در جامعه به وجود آورده است و امروز در جامعهي ايران راست جديد از هر دوران ديگري در فضاي سازمان يافتهتري قرار دارد. به اين دليل است كه جنبش سنت گرا و جنبش اصلاح طلب را سپري كرد، از اين دو جنبش عبور كرده و در شرايطي قرار دارد كه ميخواهد هويت خود را براي جامعه به نمايش گذارد.
وي ضمن بيان اين نكته كه «هويت راست جديد مبتني بر امنيت گرايي است» گفت: اين هويت بر اين اعتقاد است كه جنبش روشنفكري امنيت گرايي را از بين برده و جامعه در فضاي اجتماعي و اقتصادي امني قرار ندارد. امنيت سياسي و امنيت بينالملل از بين رفته و موجهاي بينالملل در فضاهاي حركت خزنده و رو به رشد خودشان آمدهاند و با جنبش دروني جامعهي ايران مقابله كردهاند.
اين استاد دانشگاه گفت: گروههاي مربوط به راست جديد، تبارگرايي سنتي خودشان را به فضاي موجود تحميل ميكنند. در اين شرايط است كه جنبش راست جديد ميخواهد از فضاهاي عقل پوزيتويستي عبور كند، داراي نگاه كاملا احساسي و غريزي است، در رفتار احساسي عظمت ميبيند، عظمت گرايي را در برابر عقل گرايي قرار ميدهد، احساس ميكند كه انقلاب با تمام فراز و نشيبهايي كه داشته داراي عظمت مربوط به خودش است. اصول گرايي ديني با تمام فراز و نشيبش، داراي يك شاخص عظمتي است.
وي افزود: ناسيوناليسم در راست جديد موج خواهد زد.
متقي در مقايسهي موجهاي اجتماعي سياسي ايران با غرب گفت: در غرب موجها، موجها طولانيتري است؛ حدود 15 ساله. به همين دليل كه فضاي لازم را براي ايجاد زيرساختها و نهادها پيدا ميكنند در حالي كه موجهاي ايراني موجهاي گذرا هستند، موج عملگرايي هاشمي چهار سال طول كشيد. موج اصلاحطلبي خاتمي چهار سال طول كشيد و موج ترديد چهار سال طول كشيد. امروز موج راست جديد در شرايطي كه به قدرت رسيده حداكثر در يك فضاي 3-4 ساله جامعهي ايران را مخاطب خودش قرار خواهد داد.
وي ادامه داد: طبيعي است كه موجهاي ديگري ظهور پيدا خواهند كرد. موج سنتي با موج روشنفكري هركدام بر اساس قالبها و نهادهاي خاص خودشان حركت خواهند كرد. سنتگرايان ايراني، روحانيت سنتي، نهادهاي سنتي، قالبها و انديشهها و جنبشهاي سنتي به موازات نهادهاي روشنفكري، نهادهاي اصلاحطلب هريك حركت خاص خودش را ادامه خواهد داد. البته فراز و نشيب هم خواهد داشت و هر دو اينها در جدال با راست جديد در يك تفاهم ناگفته قرار ميگيرند.
متقي با اعتقاد به اينكه «موجي كه در ايران ايجاد شد مبتني بر حركتهاي ضد عقلگرايي بود» ادامه داد: جنبش راست جديد مبتني بر حركتهايي كه در درونش عظمتگرايي را مورد كاوش قرار داد، كاوش عظمت از طريق مقابله با جنبشهاي فكري و جنبشهاي اجتماعي كه نگاه علمي و نگاه رفتاري و نگاه اصلاحي داشتند به وجود آمد. به اين ترتيب مجموعهي راست جديد در صدد اين است كه موجهايي را به وجود بياورد و نهادهايي را ايجاد كند كه بسترهاي همگرايي را فراهم كند.
وي با طرح اين پرسش كه «مخاطب راست جديد، چه كساني خواهند بود؟» گفت: سنتيها به هيچ وجه مخاطب راست جديد نخواهند بود. راست جديد در عين حال كه در صدد همگرايي در جامعه است، به هيچ وجه مجموعههاي اصلاحطلبي و روشنفكري را در درون خودش جمع نخواهد كرد. راست جديد بيش از مجموعههاي گذشته به قالبهاي مربوط به مرزبندياي كه به وجود ميآورند وفادارند. اما راست جديد اين ويژگي را دارد كه خودش به خودش نگاه نميكند و خودش با مجموعههاي مربوط به خودش ارتباط برقرار نميكند، بلكه يك پشتوانه براي خودش ايجاد كرده است و اين پشتوانه را مورد خطاب قرار خواهند داد.
متقي اين پشتوانه را نيروهاي اجتماعي دانست و توضيح داد: تودههايي كه هركدام به صورتي و به دلايل مختلف نسبت به فضاي گذشته نارضايتي خودشان را نشان دادند، تودههايي كه نسبت به كاركرد مديران اجرايي، بوروكراتها، روشنفكران و نوانديشان تماما بدبين هستند و ميگويند كه تمامي اين ايسمها چه مطلوبيتي براي من دارد؟ آيا نان سر سفرهي من بيشتر خواهد شد؟ در چنين شرايطي است كه راست جديد نه تودههاي خفته را بلكه تودههاي ناراضي را فراخواند. اين تودههاي ناراضي صرفا مجموعههاي ايدئولوژيك و اعتقادي نيستند. اما به عنوان ذخيرهي راست جديد مورد استفاده قرار گرفتند. به ياد داشته باشيد همواره ذخاير اجتماعي در كشورهايي مثل ايران طيف گستردهاي را شامل ميشود. ذخاير اجتماعي وجود دارند، مسالهي مهم اين است كه كدامين آوانگارد چنين نيروهايي را به عنوان پشتوانهي خودش مورد خطاب قرار دهد. امروز فضايي وجود دارد كه راست جديد نيروهاي اجتماعي ناراضي را با ادبيات خاص خودش وارد صحنه كرد. قالبهايي كه به كار گرفت، قالبهاي ساختاري بود، بنابراين راست جديد در صدد خواهد بود تا از يك سو ساختار موجود را حفظ كند و در سوي ديگر از درون ساختار موجهاي تغيير را به نوعي به وجود بياورد. راست جديد به گونهاي اجتنابناپذير در صدد تغيير است.
اين استاد دانشگاه با اشاره به ادبيات راست جديد در انتخابات رياست جمهوري گفت: اين گروه به تمامي قالبهاي كهن نگاه ترديدآميز دارد، معتقد است تمامي قالبهاي سنتي و قالبهاي اصلاحطلبي ناكارآمد است، به اين ترتيب مجموعههايي را مخاطب خود قرار داده كه گروه انكاركنندگان هستند. سوالي كه وجود دارد اين است كه اين انكاركنندگان در چه مقطع زماني راست جديد را باز هم انكار خواهند كرد؟ اما نكتهاي كه وجود دارد اين است كه جنبش اجتماعي راست جديد در ايران اين قابليتها را دارد كه خودش را و مخاطبان خود را بر اساس آموزههاي تهييجي كه به كار گرفته كاملا بازسازي و بازتوليد ميكند. طبيعي است كه در شرايط موجود زمينه براي ظهور موجها و تهديدات بيروني وجود دارد و تهديدات بيروني فضاي اجتماعي ايران را در شرايط مطلوب براي راست جديد قرار خواهد داد. به همين دليل است كه راست جديد هيچ نگراني براي رويارويي با تهديدات خارجي ندارد.
وي افزود: راست جديد براي مقابله با تهديدهاي خارجي به خاطر امنيتيابي و عظمتيابي ادبيات مربوط به خودش را دارد و همچنين اين ادبيات را تبديل به Policy ميكند. زماني كه Polity بتواند سياست و ادبيات را تبديل به Policy كند در آن شرايط است كه زمينه براي گسترش حداقل مرحلهي جنبش راست جديد در ايران فراهم خواهد شد.
متقي ادامه داد: نكتهي بعدي تاكيد بر قالبهاي آرماني است. قالبهاي آرماني راست جديد چه در مقايسه با گروههاي سنتي و چه در مقايسه با عملگرايان و در مقايسه با مجموعههاي اصلاحطلبي بر اساس قالبهاي عيني و مشخصتر بنا شدهاند. از يك سو به ساختار حكومتي تاكيد ميكند و از سوي ديگر در قالب ساختار حكومتي به مرحلهي بازسازي اقتصادي تاكيد ميكند.
بنابر گزارش ايسنا، دكتر متقي در بخشي ديگر گفت: دولت رفاه در غرب در دوراني كه شاهد بحرانهاي اقتصادي 1929 تا 1932 بوديم در آمريكا به وجود آمد. در شرايطي كه بحرانهاي اقتصادي بعد از جنگ جهاني اول در آلمان، انگلستان در فرانسه در اوايل سالهاي 1920 شكل گرفته بود در چنين فضايي كه جلوهاي از دولت رفاه ملي دموكراتيك در آمريكا ايجاد شد، يك جلوهاي از دولت رفاه ملي فاشيستي در آلمان شكل گرفت. نكتهي جالب توجه اينجاست كه هيتلر و روزولت هر دو در سال 1933 به قدرت رسيدند. هيتلر دولت رفاه ملي پدرسالار را با نگرش فاشيستي و در قالب يك بافت جديد با آلمان ايجاد كرد و مجموعههاي ناراضي و تحقير شده را فراخواند.
وي افزود: زماني كه جامعه احساس تحقير ميكند، نسبت به ساختار نااميد ميشود و از درون به نهادهايي كه در درونش قرار دارد بياعتماد است. وقتي كه فضا، فضاي پراكنده است طبيعي است كه اين گروههاي پراكنده دور نقطهي انتقادي از گذشته گرد هم خواهند آمد. روزولت اين اقدام را در آمريكا انجام داد، انديشههاي روزولت مبتني بر اشتغالگرايي كنزي بود. درست اين اقدام را ناسيوناليستهاي افراطي و مجموعههايي كه راست جديد را در آلمان و ايتاليا ايجاد كردند در ساير كشورهاي اروپايي نيز آن را پيگيري كردند.
متقي گفت: آنچه كه در جامعهي ما شكل گرفته فضاي بيبديل و غير قابل پيشبيني و بدون بنيان نيست، داراي اصالت است. مشابه راست جديد را ما در گذشتهي دنيا و ايران داشتهايم، قالبهاي فكري راست جديد پوياييهاي لازم را براي تداوم اين حركت خواهد داشت. شوراي شهر را راست جديد توانست در قالب ساختاري تسخير كند، بعد از آن مجلس هفتم را و سپس نوبت به رياست جمهوري رسيد. فضا پايان پيدا نكرده است. تضادهاي اجتماعي و سياسي در ايران ادامه خواهد داشت، هنوز راست جديد قالبهاي پويا و توفندهي خود را ادامه خواهد داد. در مورد مجلس خبرگان نيز راست جديد پيروز خواهد شد. بنابراين اين كه بازسازي راست سنتي يا بازسازي مجموعههاي روشنفكري در فرآيندهاي انتخاباتي آينده مورد تاكيد قرار ميگيرد، صرفا يك اوهام خواهد بود و بنيهي عملي و قالب اجرايي نخواهد داشت.
وي شاخص ديگر راست سنتي را تاكيد بر مذهبگرايي دانست و گفت: مذهبگرايي در زمان روزولت، در شرايط موجود جرج بوش در آمريكا در دوران ريگان، آلمان، ايتاليا به وفور گسترش پيدا كرد. مذهبگرايي در قالب آموزههايي كه يك جامعه به آن اعتقاد دارد. روح مذهبگرايي در قالبهاي راست، چه در ايران و چه در كشورهاي ديگر يك واقعيت است. همانگونه كه ريگان عبادت روزانه را در مدارس آمريكايي اجباري كرد، احتمال اينكه موجهاي مربوط به رفتارهاي اجرايي راست جديد در ايران قالبهاي اجباري از مذهب را در ايران ايجاد كند كاملا امكانپذير است. راست جديد به اين دليل كه بر اساس ساختار به قدرت رسيده سعي ميكند فرامينش بر اساس قانون باشد و از درون ساختار به حركت دربيايد. به همين دليل است كه راست جديد در دوران آينده دستورات و سياستها و قالبهايي را در چارچوب قانون اعمال خواهد كرد كه مبتني بر موج مذهبگرايي خواهد بود اما اين مذهبگرايي راست جديد به خاطر اينكه با مذهب سنتي تفاوت دارد به زيرساختها توجه چنداني نميكند، بيشتر قالبهاي فرماليسم دارد. طبيعي است كه در اين شرايط هر قالبهايي را توليد خواهد كرد كه بتواند نهادهاي لازم را براي گسترش هنجارهاي مذهبي به وجود بياورد.
وي ادامه داد: راست جديد فاقد بنيانهاي قوي تئوريك همانند مجموعههاي راست سنتي يا روشنفكري است، اما عملگراست؛ عملگرا به معناي اهل حركت و رفتار و اجرا، نگاهش اجرايي است، در ارتباط با فرآيندهاي اجرايي انعطافپذيري است، بينهايت محدود خواهد بود. البته روشنفكري را به مقابله و جدال فيزيكي نميخواند؛ چرا اكه از اين مرحله عبور كرده است. راست سنتي را هم به چنين قالبي فرا نميخواند بلكه به دليل موجهايي كه ايجاد كرده و قابليتهايي كه به وجود آورده آنها را در يك فضاي انزوا و انفعال قرار ميدهد. تا زماني كه اصلاحطلبي و روشنفكري پوست بيندازد و دوباره خود را و ادبيات و قالبهاي رفتاري و مخاطبينش را بازسازي كند.
دكتر متقي افزود: راست جديد در ايران به قالبهاي قرارداد اجتماعي هيچ توجهي ندارد و نگاهش مبتني بر فرآيندهاي پوپوليستي خواهد بود، موجهاي تغيير به خاطر ايجد اين دغدغه كه آنچه كه گفته شد در مرحلهي اجرا گذاشته شده به نمايش درميآيد، حتي اگر جلوهي واقعي از وقعيتها نباشد و جلوهاي شبه واقعي باشد، ولي اين كار ايجاد خواند شد چون حركتها مبتني بر موجهاي پوپوليستي است به همين دليل است كه موجهاي مربوط به راهپيماييهاي اجتماعي گسترده در مقابله و مخالفت با يكسري از نمادهاي مبتني بر قراردادهاي اجتماعي در چارچوب حركتهاي پوپوليستي به وجود خواهد آمد. دوران آينده يعني از مهر و آبان ماه يك دوران بينهايت توفنده است، دوراني است كه از يك سو تهديدات خارجي و از سوي ديگر ادبيات مبتني بر جدالهاي خارجي ظهور پيدا ميكند و از سوي ديگر فضاي مربوط به امنيتگرايي در داخل كشور خود را در چارچوب ادبيات سياسي و قانون ساختاري، در چارچوب موجهاي اجتماعي كه در خيابانها به حركت در خواهند آمد، خود را نشان خواهد داد.
وي گفت: راست جديد اعادهكنندهي نگاه پدرسالار خواهد بود. نگاه پدرسالاري كه ميتواند كاري را انجام دهد و قادر است كه براي گروههاي اجتماعي كه قالبهاي اسطورهاي پدرسالاري و نهادهاي تقديس شدهي پدرسالاري را مورد توجه قرار ميدهند حركتهاي لازم را انجام دهد. مجموعههاي راست جديد وفادارترين نيروها براي مخاطبين خودش است؛ چرا كه راست جديد ميخواهد كالاي اقتصادي بدهد، ادبيات روشنفكري توليد نميكند، درآمدهاي موجود در جامعه را هزينه خواهد كرد، به همين دليل است كه فضاي موجود در فرآيندهاي تودهگرايانه و تهييجگرايانه تداوم پيدا ميكند. راست جديد تبارگرايي گذشته را از بين خواهد برد، ادبيات روزنامهي كيهان را ببينيد كه چقدر در ارتباط با آقازادهها و تبارگرايي دولتهاي گذشته مطلب نوشته است. اما در عين حال خودش هم به نوعي از تبارگرايي اعتقاد دارد، تبارگرايي راست جديد قالب ايدئولوژيك خواهد داشت. بعد از آن تبارگرايي ماهيت اجتماعي پيدا ميكند و در نهايت تبارگرايي ماهيت نخبگي پيدا ميكند و زماني كه تبارگرايي از فضاي ايدئولوژيك به فضاي پختگي و اجرايي و بوروكراتيك برسد زمينه براي ركود راست جديد فراهم خواهد شد.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات