« معمولا سخت میتوانید بازی بدی در کارنامه او پیدا کنید. با کارگردانان بزرگی کار کرده است که شاید کار کردن با آنها آرزوی خیلی از بازیگران باشد. برخلاف اغلب بازیگران برایش فرقی نمیکند ایفاگر نقش اول یک فیلم باشد یا یک نقش کوتاه. خودش می گوید کمیت مهم نیست و بلندی یک نقش برایش اغواکننده نیست.
او در سالی که گذشت یکی از بازیگران پرکار سینمای ایران بود و برای اثبات این ادعا همین بس که بدانید او در شش فیلم جشنواره سیام بازی کرده است؛ بازیگری که «تماشا» با او مصاحبه کرده؛ همایون ارشادی همان شهردار «نارنجیپوش» است.
به گزارش ايسنا به نقل از سايت جهان، البته اگر چند ماه به عقب برگردید او را با نقش سرهنگ در سریال «تا ثریا» هم به یاد خواهید آورد. او بازیگری است که تجربه بازی در چند فیلم آمریکایی را هم دارد و حالا از او دو فیلم «چک» و «نارنجی پوش» روی پرده سینماهاست.
همایون ارشادی خیلی کم حاضر به مصاحبه با نشریات میشود. پیشنهاد میکنیم حتما این مصاحبه را بخوانید؛ چون آقای ارشادی، مرد کمحرفی است.
*در فیلم نارنجیپوش، نقش خیلی کوتاهی داشتید، شما از آن دسته بازیگرانی هستید که دوست داشتید با مهرجویی همکاری کنید و بلندی و کوتاهی نقش برایتان در پروژههای ایشان فرقی نمیکرد؟
این دومین همکاری من با داریوش مهرجویی بود. البته یک تجربه دیگر هم قرار بود با هم داشته باشیم که متاسفانه نشد. من فکر میکنم هر بازیگری دوست دارد با کارگردانان بزرگ مثل داریوش مهرجویی کار کند و این فقط آرزوی من نیست. برای «نارنجی پوش»، رضا درمیشیان، مجری طرح این فیلم شب به من زنگ زدند و گفتند آقای مهرجویی در نارنجیپوش نقشی برای شما کنار گذاشتهاند. فردا بیایید سر کار!
من هم بدون اینکه بدانم چه نقشی را قرار است بازی کنم و زمانش چقدر است، با افتخار قبول کردم و این را هم به درمیشیان گفتم اگر هر کسی به من زنگ بزند که آقای ارشادی فردا بیایید سر کار حتما طور دیگری برخورد میکنم؛ اما آقای مهرجویی فرق میکند.
*یعنی اصلا برایتان فرق نمیکرد در این فیلم نقشی کوتاه دارید یا بلند؟ یا اصلا قرار است چه نقشی بازی کنید؟
من اصلا نمیدانستم نقش چه کسی را قرار است بازی کنم و به خاطر همین سر پروژه رفتم؛ اما اگر بخواهم در این باره کلی نظر بدهم باید بگویم که کوتاهی و بلندی نقش برای من فرقی نمیکند؛ کیفیت آن مهم است. ترجیح میدهم در یک سکانس خوب بازی کنم؛ سکانسی که دیده شود تا اینکه بروم و یک نقش اول بیخود را بازی کنم!
*شما یکی از بازیگران بینالمللی ما هستید و خیلی از بازیگران دوست دارند به اين جایگاه برسند. با وجود همه پتانسیلهایی که از سینمای ایران میشناسید بازی کردن در ایران آسانتر است یا جلوی دوربین یک کارگران غیرایرانی؟
من بازیگر بینالمللی نیستم، من بازیگر ایرانی هستم که چند تجربه بازی در فیلمهای خارجی داشتهام. «بازیگر بینالمللی» تعریفش این است که اگر همه جای دنیا بروی شناخته شده باشی؛ پس من با این تعریف بازیگر بینالمللی نیستم؛ چون همه جا من را نمیشناسند. فکر میکنم مساله آسانتر یا آسانتر نبودن نیست. هرجایی که یک بازیگر میخواهد جلوی دوربین برود، باید با خودش خلوت و به این فکر کند که حالا که میخواهد با یک تیم جدید کار کند، باید چه کارهایی را انجام بدهد و چه کارهایی را انجام ندهد. به خاطر همین فرقی نمیکند جلوی دوربین یک کارگردان ایرانی یا خارجی باشی؛ مهم این است که جلوی دوربین راحت باشی. البته این به معنای بیخیالی نیست. بازیگر باید دلهره این را داشته باشد که نتیجه بازیاش خوب میشود یا نه. نباید مغرور شود که هر نقشی به من بدهند خوب بازی میکنم.
*این تصور وجود دارد که بازیگران ما اتفاقا ممکن است از لحاظ تکنیکی کم بیاورند اما حالا شما دقیقا به عکس این موضوع اعتقاد دارید.
نه باور کنید کم نمیآورند. من بازیگران خارجی را دیدهام و بودن در این فضا را تجربه کردهام. باور کنید خیلی از بازیگران خارجی بارها دیالوگهایشان را فراموش میکنند و این قدر تکرار میکنند که باعث تعجب است. اما متاسفانه فیلمهایی که به ما پیشنهاد می شود، نمیتواند نقشهای مهمی باشد؛ چون لهجه و لحن آنها را نداریم. ما میتوانیم در یک فیلم آمریکایی نقش یک ایرانی را بازی کنیم؛ ولی نمیتوانیم نقش یک آمریکایی را بازی کنیم.
*خیلی جالب است. یکی از بازیگران زن چندی پیش در مراسمی گفت که اگر بازیگران زن این قدر محدودیت نداشتند، قطعا می توانستند خیلی بهتر از مریل استریپ باشند.
محدودیت درباره انتخاب نقش است، اما فکر نمیکنم بتوانیم به همین راحتی به واسطه محدودیتها بگوییم که میتوان از مریل استریپ هم بهتر بود. مریل استریپ هم اگر بخواهد هر نقشی را بپذیرد نمیتواند مریل استریپ واقعی باشد. این موفقیتها هیچ ربطی به خطوط قرمز ندارد.
*شما بازیگری به عنوان الگو دارید؟ یا بازیگری هست که خیلی آن را دوست داشته باشید؟
باور کنید وقتی من وارد سینما شدم، هیچ الگویی نداشتم؛ چون اصلا نمیتوانستم الگویی داشته باشم. من همین جوری وارد سینما شدم و در فیلم «کاکادو» (1371) خانم تهمینه میلانی بازی کردم و اصلا نمیدانستم باید از کسی تقلید کنم یا نه؛ چون سواد سینمایی نداشتم. من یک معمار و آرشیتکت بودم. داشتم کار خودم را میکردم و به واسطه دوستی که با محمد نیکبین داشتم مرا به آن فیلم دعوت کردند. دو سه سال بعد از آن در فیلم آقای کیارستمی بازی کردم.
*پشیمان نیستید از اینکه در سن بالا بازیگر شدید؟ هیچ وقت به خودتان نگفتید «ای کاش از جوانی وارد این عرصه میشدم؟»
نه. صددرصد قرار بوده من در این سن بازیگر شوم و چه بسا که اگر در جوانی بازیگر می شدم اصلا موفق نمیشدم.
*شما به جز بازیگری چه کارهای دیگری میکنید؟ چه برای امرار معاش و چه به عنوان تفریح؟
من تا دو سه سال پیش یک شغل دیگر هم داشتم. یک گالری مبلمان با خواهرم که مبلمانهاي قدیمی را میگرفتیم و بازسازی میکردیم؛ اما از وقتی کارم زیاد شد، دیگر آن کار را رها کردم و دیگر فقط در سینما مشغول هستم.
*همایون ارشادی دغدغه کارگردانی ندارد؟
نه اصلا. همین بازیگری را بتوانم به آن حدی که مدنظرم است برسانم کار خوبی کردهام. من هنوز خودم را یک شاگرد بازیگری می دانم و دلم نمیخواهد کارگردان بشوم.
*هیچ کلاسی برای یادگیری فنون بازیگری نرفتید؟
نه هیچی. همه اینها را به صورت تدریجی به دست آوردم. من کم کم متوجه شدم راه رفتن سینمایی فرق ميکند، نگاه کردن سینمایی فرق میکند و... چون بعضی از کارگردانان میخواهند تو تکنیک بازیگری هم داشته باشی اما بعضی از کارگردانان می خواهند تو خودت باشی و من حالا دیگر میتوانم هر دو صورت را امتحان کنم؛ چون دیگر یاد گرفتهام.
*گویا شما دوست صمیمی مصطفی زمانی هستید. برای ما خیلی عجیب است که شما دو نفر با اختلاف سنی و اختلاف فضا دوستان صمیمی هستید. کمی از این دوستی میگویید؟
بله؛ مصطفی زمانی یکی از بهترین دوستان من است. درست است که اختلاف سنی ما زیاد است، اما او هم مثل پسر من است هم دوست خوب من. او بازیگر بسیار بااستعدادی است که خیلی هم اطلاعات زیادی دارد. تحصیلکرده و باسواد است و من خیلی دوستش دارم.
*راستی آقای ارشادی کدام فیلم داریوش مهرجویی را از همه بیشتر دوست دارید؟
من فیلم گاو را خیلی دوست دارم.
*فکر میکنید باتوجه به معیارهای روز سینمای جهان، ما در سینمای ایران ستاره داریم؟
من معتقدم ما ستاره نداریم و این مطبوعات هستند که ستارهسازی میکنند. شما ببینید به محض اینکه بازیگری در یک سریال بازی میکند، تمام نشریات عکس جلدشان میشود آن بازیگر! نمیخواهم بگویم این خوب است یا نه؛ اما این روندی است که همیشه نشریات طی و یک آدم را خیلی بزرگ میکنند.
متاسفانه دقیقا همان کسانی هم که این ستاره را از آن بالا، پایین میآورند باز هم همان مطبوعات هستند! ما بازیگران خیلی خوب و زیادی داریم، اما ستاره نداریم. ولی میتوانیم این جور دستهبندی کنیم که بازیگران خوب، متوسط و بد. اما نمیتوانیم بگوییم فلانی ستاره است.
*همیشه این موضوع جای سوال داشته که چطور عدهای به بازیگری مثل شهاب حسینی که یک بازیگر تکنیکی بسیار خوب است ستاره لقب نمیدهند اما به محمدرضا گلزار که شاید از لحاظ تکنیکی پایینتر باشد، میگویند ستاره. چرا؟
برای اینکه مطبوعات این کار را با محمدرضا گلزار کردند. هیچوقت خود گلزار لقب ستاره را به خود نداده است. من با خوبی یا بدی محمدرضا گلزار کاری ندارم و این به معنی رد یا تایید بازیگری او نیست؛ چون من هیچ وقت با ایشان برخوردی نداشتم. اما با شهاب حسینی برخورد داشتم. او بازیگر خیلی خوبی است. اما اگر بگوییم ستاره است، اشتباه است.
حتی در خارج هم چنین لفظی به کسی نمیدهند. همه آنجا به عنوان یک ستاره معرفی میشوند اما در ایران این جور نیست؛ به یکی میگویند ستاره و به یکی دیگر که شاید بهتر هم باشد، این لفظ را نمیدهند.
مثلا پرویز پرستویی یکی از بهترین بازیگران ایران است. اما هیچ وقت به او ستاره نمیگویند؛ چون سنش بالاست؛ درحالی که او تجربه خیلی زیادی دارد و از جوانیاش بازیگر بوده. متاسفانه من هیچ وقت تعریف ستاره را در ایران نفهمیدم.
*پولساز بودن یک بازیگر یعنی ستاره بودن او؟
نه. هیچ دلیلی ندارد به خاطر این موضوع به کسی گفت ستاره. ببینید! هیچ وقت یک فیلم به خاطر یک بازیگر نمیفروشد. شاید یکی دوبار این اتفاق بیفتد اما اگر این بازیگر بد بازی کند دیگر در هیچ فیلمی نمیتواند باعث فروش بالا شود. فروش فیلم ممکن است به یک بازیگر کمک کند که دستمزدش را از این به بعد بالا ببرد اما به صرف این موضوع که کسی ستاره نمیشود. مثلا فیلم اخراجیها فروش خیلی خوبی داشت. شما باید به بازیگران آن فیلم بگویید ستاره؟!
*به عنوان یک بازیگر لژیونر در میان بازیگران جوانمان کدام یک میتوانند در مقام یک بازیگر بینالمللی در فیلمهای خارجی هم بازی کنند؟ اصلا آن معیارهای جهانی در بازیگران جوان ما وجود دارد؟ مثالی دارید؟
نمیخواهم اسم ببرم. اما بعضی از بازیگران ما این پتانسیل را دارند که در مهمترین فیلمهای خارجی بازی کنند و از خیلی از بازیگران خوب بینالمللی هم بهتر هستند. ما خیلی بازیگران خوب داریم. نمیخواهم اسم ببرم؛ چون ممکن است یکی از آنها جا بیفتد، آن وقت دوستان از دست من ناراحت میشوند.
*یعنی ما از این دست بازیگران که گفتید این قدر زیاد داریم که شما ممکن است بعضی از اسامی را جا بیندازید؟
بله. بازیگر خارجی چی دارد که بازیگر ما ندارد؟ مثلا بردپیت چی دارد که پرویز پرستویی ندارد؟ آقای پرستویی همه نقشها را می تواند بازی کند؛ نقشهایی که مثلا برد پیت ممکن است خیلی از آنها را نتواند بازی کند. اما بردپیت خیلی معروف است؛ چون یک بازیگر بینالمللی است و در سینمای آمریکا بازی میکند. زبان آمریکایی دارد و طبیعی است که خیلی از مسائل دنبال اوست.
خب ما مقداری خط قرمز داریم و قطعا نمیتوانیم هر نقشی را بپذیریم و البته درستش هم این است که بازی در هر نقشی را نپذیریم. مشکل دیگر هم زبان ماست. هرچقدر هم که زبانمان خوب باشد، باز هم لهجه ایرانی داریم و نمیتوانیم هیچوقت نقش یک آمریکایی را بازی کنیم؛ اما از لحاظ تکنیکی هیچ مشکلی نداریم و در همه سنین بازیگران خیلی خوبی داریم.
انتهاي پيام


نظرات