یک مجله آمریکایی در مقالهای نوشت: چند هفته پیش در حالی که جنگ داخلی سوریه به شدت ادامه داشت، جان کری، وزیر خارجه ایالات متحده همتایان ایرانی و سعودی خود را متقاعد کرد تا بر سر یک میز برای اجلاس ژنو بنشینند. هدف ایجاد چارچوبی برای توافق صلح بود تا به جنگ پایان دهد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در مقاله نیوزویک آمده است: از زمان آغاز درگیری در سوریه، تقریبا 300 هزار نفر کشته و 9 میلیون نفر آواره شدهاند برای همین موافقت برای نشستن بر سر میز مذاکرات در اجلاس مقدماتی به نظر نمیرسد که پیشرفت باشد. اما با توجه به رقابت سخت بین ریاض و تهران و حمایت آنها از طرفهای مخالف در این جنگ چهار ساله، ترغیب برای حضور آنها توفیق دیپلماتیک بزرگی بود، امروز با این که قرار است گفتوگوها در 25 ژانویه آغاز شود، آن دستاورد به نظر میرسد که در معرض خطر واقع باشد.
در دوم ژانویه عربستان سعودی شیخ نمر باقر النمر، رهبر مذهبی برجسته شیعه را اعدام کرد. در واکنش به این اقدام انبوه جمعیت خشمگین در تهران به سفارت عربستان حمله کردند. بعد از آن ریاض روابط دیپلماتیکش با ایران را قطع کرد و به نشانه همبستگی چند کشور سنی عرب اقدام مشابهی را انجام دادند. اکنون به نظر میرسد چشم انداز توافق صلح سوریه به شدت دور از دسترس باشد و با این که تعداد کمی انتظار دارند که جنگ سرد ایران و عربستان شدت بگیرد و به جنگ بین دو قدرت منجر شود، اما جنگ غیرمستقیم آنها که در امتداد شکاف دیرینه شیعه و سنی حکمفرماست، احتمالا تشدید میشود.
آئرون دیوید میلر، مشاور برجسته پیشین کابینههای جمهوریخواه و دموکرات آمریکا میگوید: این دشمنی از بین نمیرود.
برای باراک اوباما، رییسجمهور ایالات متحده که برای سالها تلاش کرده است تا تمرکز آمریکا را از خاورمیانه برگرداند، ماهیت لجوجانه این درگیری خبری بد محسوب میشود.
با این حال تحلیلگران میگویند، این تنش بین ریاض و تهران ممکن است سدی در برابر مهمترین تلاشهای آمریکا در این منطقه شود. از جنگ علیه گروه داعش در عراق و سوریه گرفته تا حل جنگ داخلی در یمن جایی که وابستههای القاعده در حال کسب قدرت هستند.
همانگونه که ولی نصر، مشاور ارشد پیشین کابینه اوباما مطرح میکند: سعودیها اساسا سیاست آمریکا در این منطقه را پاره پاره کردند.
اعدام نمر النمر آخرین نشانه اضطراب فزاینده روابط واشنگتن و ریاض پس از دههها همکاری نزدیک است.
پس از انقلاب سال 1979 ایران، ایالات متحده از عربستان سعودی در خصومتش با تهران حمایت کرده است.
در حالی که ایران از طریق جنبش حزب الله شیعه در لبنان پایگاهی به دست میآورد و اتحادی را با حاکمان شیعه علوی سوریه شکل میداد و در حالی که عربستان به عقب رانده میشد، ایالات متحده سکوت اختیار میکرد.
خانواده سلطنتی سعودی که مشروعیتش را به روحانیون این کشور سنی مدیون است، از ثروت نفتی عظیم خود برای ایجاد مدارس و مساجد خشکه مقدس در سراسر دنیا استفاده میکرد تا از آن چه رهبران دینی این کشور برای مدت طولانی آن را بدعتی کفرآمیز از اسلام میدانند، جلوگیری کنند.
بنابراین زمانی که جنگ بین ایران و عراق در سال 1980 با موافقت بیصدای واشنگتن آغاز شد، عربستان سعودی از ارتش صدام حسین در بغداد با تزریق تقریبا یک میلیارد دلار در یک ماه حمایت مالی کرد. بعدها در سال 1988 پس از این که تظاهرکنندگان ایرانی در اعتراض به سرکوب مرگبار حجاج در خلال مراسم حج در مکه به سفارت عربستان حمله کردند،
ریاض روابط دیپلماتیک با تهران را قطع کرد.
این دو کشور در سال 1991 روابط رسمی خود را سرگرفتند و در طول دهه بعدی روابطشان تحت رهبری رییسانجمهوری میانهرو اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی که به دنبال روابط بهتر با جهان سنی بودند، بهبود یافت.
اما پس از این که ایالات متحده صدام حسین را در سال 2003 سرنگون کرد و رهبران شیعه قدرت را در عراق به دست گرفتند، ریاض بار دیگر به شدت نگران شد که ایران دوباره برای تبدیل شدن به نیروی سیاسی و مذهبی غالب در خاورمیانه در رقابت است. پس از آن، ایران و عربستان سعودی برای نفوذ در گروههای مخالف در جنگ غیرمستقیم در عراق، لبنان، افغانستان و قلمرو فلسطینیان با یکدیگر به رقابت پرداختند.
با ظهور بهار عربی در سال 2011 تنشهای بین دو کشور شدت بیشتری گرفت. عربستان سعودی ایران را به تحریک اعتراضات شیعیان علیه خاندان سلطنتی سنی بحرین متهم کرد و برای سرکوب این خیزش به بحرین نیرو فرستاد.
این جنگ سرد اسلامی بعد از آن به سوریه و یمن کشیده شد جایی که آنها به درگیریشان ادامه دادند و بسیاری از کارشناسان میگویند اعدام نمر باقر النمر پیامی آشکار به تهران بود که از مداخله در امور داخلی پرهیز کند.
با این حال خصومت ایران عربستان نیز با سیاستهای داخلی در ارتباط است و تحلیلگران میگویند فشار داخلی در اعدام نمر باقر النمر نقش دانست. نمر باقر النمر منتقد بیپرده تبعیض سنیها علیه 5 میلیون شیعه این کشور در سال 2012 با جشن گرفتن مرگ شاهزاده نایف بن عبدالعزیز خاندان سلطنتی را خشمگین کرد. نایف بن عبدالعزیز مقام رسمی مستبدی که یک بار سرکوب خونین معترضان شیعه را رهبری کرد.
نمر باقر النمر در ویدئویی که در رسانههای اجتماعی دست به دست شد گفت: بگذارید کرمها او را بخورند. این اظهارات موجب بازداشت وی به اتهام خیانت شد. دو سال بعد دادگاه سعودی او را به مرگ محکوم کرد. پس از آن دیپلماتهای غربی گفتند که روحانیون سنی خواهان این بودند که ریاض اعدام را انجام دهد. به دلیل شهرت نمر واشنگتن با نگرانی از عکسالعمل فرقهیی در خفا از عربستان خواست تا از اعدام صرف نظر کند. با این وجود سعودیها نمر باقر النمر را یک اسامه بن لادن دیگر میپنداشتند، خائن و تروریستی که خود مرتکب جنایت نشد اما دیگران را به کشتن ترغیب میکرد. در عواقب بعدی مرگ نمر، مقامات پیشین و کنونی ایالات متحده نگرانند که داعش از تنش بین ایران و عربستان سود ببرد.
این مقامات میگویند، با مرگ وی که احساسات فرقهای شدت میگیرد نمایندگان عربستان سعودی بیشتر به نبرد با متحدان ایران تمرکز خواهند کرد و داعش را با آزادی بیشتر برای انجام عملیاتش به حال خود رها میکنند.
روبرت جوردن، سفیر پیشین ایالات متحده در سوریه میگوید: همانطور که این کشمکشها شدت میگیرد، خلائی در عراق و سوریه برای داعش خلق میکند تا به این کشورها وارد شوند و نفوذ خود را گسترش دهند.
اوباما، رییسجمهور آمریکا هنوز در درگیری ایران و عربستان از طرف خاصی جانبداری نکرده است و قادر نیست تا در اختلاف فرقهیی رو به رشد خاورمیانه نفوذ کند. بیتصمیمی واشنگتن، نگرانی ریاض مبنی بر این که ایالات متحده دیگر به اتحاد با عربستان پایبند نیست را شعلهورتر میکند.
نگرانیهای عربستان سعودی در خلال بهار عربی در مصر آغاز شد آن زمانی که اوباما خواستار استعفای حسنی مبارک، رییسجمهور مصر و متحد بلندمدت ایالات متحده شد.
اما آن چه که واقعا این روابط را تغییر داد، توافق هستهای اخیر اوباما با ایران بود؛ توافقی که برنامههای هستهای ایران را در ازای رفع تحریمهای بینالمللی علیه ایران کاهش میداد. مقامات سعودی همواره به این توافق به عنوان فصل مبادله نگاه میکردند و نگران بودند که این توافق نشانه آغاز اتحاد بین واشنگتن و تهران باشد.
ایالات متحده سعی کرده است تا با ادامه فروش تسلیحات به این کشور پادشاهی و دیگر اقدامات نگرانی سعودیها را کاهش دهد. اما تردیدهای ریاض اکنون در مرکز سیاست جدید تجاوزکارانه سعودی قرار دارد. در طول سال گذشته ملک سلمان حمایتهایش از شورشیان سوری را که سعی در سرنگونی رژیم بشار اسد مورد حمایت ایران دارند بیشتر کرده است. پادشاه و پسرش شاهزاده محمد، معاون ولیعهد عملیات نظامی خود در یمن را دو برابر کردهاند جایی که شورشیان شیعه حوثی که گفته میشود مورد حمایت ایران هستند، با ائتلاف به رهبری عربستان میجنگند.
با وجود افزایش خطرات در منطقه جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده با تماسهای تلفنی به همتایان ایرانی و سعودی خود فشار وارد آورد تا دشمنی خود را کاهش دهند و بر روی شکست دادن داعش تمرکز کنند و به حل جنگهای داخلی یمن و سوریه بپردازند.
با این حال تاکنون نتایج کمی از تلاشهای کری حاصل شده است. عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان میگوید در گفتوگوهای صلح سوریه در ژنو شرکت خواهد کرد. اما با توجه به افزایش تنشها، تحلیلگران میگویند فرصتها برای سازش معنیدار به نظر تیره میآید. چشمانداز توافق مشابه در یمن هم به نظر بهتر نمیآید. گفتوگوهای صلح سازمان ملل در ماه دسامبر بدون پیشرفت واقعی خاتمه یافت. این موضوع سیاستگذاران ایالات متحده با یک احتمال ناامید کننده باقی میگذارد: ترغیب کردن تهران و ریاض برای نشستن بر سر یک میز تقریبا ممکن است که به طول بیانجامد.
انتهای پیام
نظرات