به گزارش ایسنا، رشتههای راکتی در ایران قبل از بازی های آسیایی۲۰۱۸، جزو رشته هایی محسوب میشدند که بیشتر جنبه حمایتی داشتند و هنوز در ردیف رشته های مدال آوردر بازی های آسیایی و المپیک قرار نگرفتهبودند. یکی از مسائلی که همیشه در مورد رشتههای راکتی نظیر پینگ پنگ و بدمینتون مطرح بوده، این است که قهرمانان جهان و المپیک این رشته ها در آسیا هستند از این رو کار برای بازیکنان ایران بسیار سخت است که بخواهند در آسیا مدال آوری داشته باشند اما پینگ پنگ در جاکارتا خلاف این حرف را ثبت کرد تا درس خوبی برای دیگر رشته های راکتی باشد.
در سالهای اخیر شاهد این بودیم که پینگ پنگ تلاش کرده راه خود را از دیگر رشته های راکتی جدا کند که در این اواخر شاهد اتفاقات خوبی در پینگ پنگ ایران بودیم و آخرین اتفاق هم مربوط به تاریخ سازی نوشاد عالمیان است. عالمیان در شرایطی که حتی روی کاغد نمی شد شانسی برای مدال آوری اش در بازی های آسیایی متصور بود، دست به کار بزرگ زد و توانست پس از ۵۲سال ایران را صاحب مدال بازی های آسیایی کند.
مدال برنز نوشاد نه تنها پایان راه برای فدراسیون محسوب نمی شود، بلکه آغازگر راهی است که می توان امیدوار بود پینگ پنگ ایران بتواند کارهای بزرگتری را در قاره کهن که مهد قهرمانان جهان و المپیک است، انجام دهد.
مهرداد علی قارداشی رییس فدراسیون تنیس روی میز با حضور در ایسنا از راه جدیدی که پینگ پنگ باید در آن قدم بگذارد تا باز هم بتواند تاریخ سازی کند و البته موانع موجود صحبت کرد که صحبت های قارداشی در ایسنا را در ادامه میخوانید:
* آنقدر قوی نشدهایم که بگوییم دفعه بعد هم حتما مدال میگیریم
ما هنوز آن قدر قوی نشدهایم که بگوییم ما دوره بعد بازی های آسیایی هم حتما میتوانیم بازی با نفر ۱۰ جهان را ببریم و مدال میگیریم. به هر حال اگر در بازی نوشاد با نفر ۱۰ جهان یک امتیاز به ضرر نوشاد رد و بدل می شد، همان اتفاقی می افتاد که روی کاغذ پیش بینی شده بود و نوشاد به نیمه نهایی نمی رسید. با این حال اگر به همین شکل کار کنیم امکان آن وجود دارد که دوباره مدال بگیریم اما شرایط هم باید مهیا باشد.
در دهکده بازیهای آسیایی با ورزشکاران یکی از رشتههای مدالآور صحبت میکردیم و از آنها پرسیدیم در چند ماه اخیر در چند مسابقه شرکت کردند که پاسخ دادند در یازده ماه اخیر در یک مسابقه هم شرکت نکردند چون ضرورتی نداشته است و فقط اردوهای منظم داخلی داشته اند. اما در پینگ پنگ ورزشکاران باید در ۸ رویداد که زیر نظر فدراسیون جهانی است، شرکت کنند و شما ببینید حضور در این هشت رویداد چقدر هزینه دارد و چقدر باید اسپانسرها و خانوادهها را با خود همراه کنیم. البته خدا را شکر با حمایت رسانه ملی، جذب اسپانسرمان خوب بوده است. اما با توجه وضعیت موجود ارز، کارمان نسبت به قبل سختتر شده و باید تلاشمان را برای جذب اسپانسر بیشتر کنیم و منابع مالی خود را نیز هدر ندهیم.
* افزایش سرسام آور هزینههای توپ و راکت
ما مشکلات زیادی در بخش تجهیزات داریم و شاید رشتههایی که وضعیت مشابه ما را دارند، زیاد باشند مثل تیروکمان، دوچرخهسواری، تیراندازی و رشتههایی که تجهیزات میخواهند. هزینه تجهیزات بسیار بالا رفته است، برای نمونه لاستیکهای روی راکت هر کدام ۲۰۰ هزار تومان و جفتی ۴۰۰ هزار تومان بوده است اما الان قیمت هر کدام از آن لاستیکها ۸۵۰ هزار تومان و جفتی یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان شده است. حتی نوشاد میگوید در این اواخر هر هفته مجبور شده این رویههای لاستیکی راکت خود را عوض کند. جنس توپها هم عوض شده و زود هم میشکند اما از آن طرف قیمتش هم بالا رفته و دانهای ۱۰ هزار تومان شده است، خط تولید آن هم در داخل کشور وجود ندارد. این مسائل تهدیداتی در رشته ما است در حالی که در برخی از رشتههای دیگر شاید فقط باید هزینه لباس بدهند. از این رو دلیل این که برخی رشتهها در ایران مدال آور هستند و برخی دیگر نه این نیست که روسای آن فدراسیونها قوی هستند. به هر حال گرانی تجهیزات برخی رشتهها سبب شده که خانواده ها کمتر بتوانند فرزندان خود را حمایت کنند تا وارد آن رشته شوند. این مسئله از قدیم هم بوده است. پدرم در آموزش و پرورش کار میکرد و حقوقش ۱۵۰۰ تومان بود و یک راکت پینگپنگ ۲۰۰ تومان قیمت داشت و این مبلغ برای یک نفر که ۱۵۰۰ تومان حقوق می گرفت و پنج فرزند هم داشت خب بالا بود. من نمیخواهم بهانه بیاورم اما در کل کار برای رشته هایی که رنکینگی و تجهیزاتی هستند سخت تر شده است و کشورهای دیگر که وضع مالی خوبی دارند شاید مشکلات ما را تا این حد نداشته باشند.
* آینده تنیس روی میز در گرو قیمت دلار
اجرای برنامههای آینده ما در حال حاضر به این بستگی دارد که مثلا دلار ۲۰، ۳۰ یا ۵۰ هزار تومان می شود یا نه. برای نمونه یک مربی چینی آورده بودیم که یک هفته با تیم بانوان تمرین کرد و در جلسهای که برای مربیان خارجی داشتیم گفتیم دستمزد دلاری را برای او با چه نرخی حساب کنیم؟ آقای داورزنی هم واقعا نمیتوانست چیزی بگوید. من در زندگی شخصی و مدیریتی اهل ریسک نیستم که بیایم با مربی خارجی قرارداد ببندم و بعدا مجبور شوم دیر قراردادش را پرداخت کنم و یا زودتر از موعد همکاری را با او پایان بدهم که در نهایت هم در سطح بینالمللی اسم ایران بد شود. یا برای پرداخت حقوق مربی خارجی مجبور شوم قرض کنم، یا اعزامها و بر گزاری مسابقات داخلی را کنسل کنم آن هم مثلا برای سه هزار دلار. بنابراین با او قرارداد نبستیم.
* لژیونر شدن نیما و احمدیان باری از روی دوش ما برداشت
لژیونر شدن نیما عالمیان و امین احمدیان بار مالی زیادی از روی دوش ما برداشت. نیما عالمیان که با من صحبت میکرد عنوان کرد میخواهد درآمد حاصل از لیگ فرانسه را خرج حضور در تورهای مختلف کند و رنکینگ خود را ارتقا دهد و مستقیما از رنکینگ، سهمیه المپیک بگیرد. حرف بلند پروازانهای نیست و همین کمک زیادی به ما میکند. نوشاد هم اوایل خودش نمی خواست لژیونر شود اما الان شدیدا به دنبالش است که برود. اگر تلاش کنیم نفراتی مانند نوشاد و افشین هم لژیونر شوند بار دیگری از روی دوش ما برداشته میشود.
روسای فدراسیونها باید صفر تا ۱۰۰ مسائل خودشان را مدیریت کنند. بودجهای که می گیریم را باید خودمان مدیریت کنیم مثلا تعداد نفرات اعزامی به مسابقات را مدیریت و اولویت بندی کنیم. از سوی دگیر به دنبال جذب اسپانسر و منابع بیشتر باشیم. البته ما خوب توانستیم خانوادهها را با خودمان همراه کنیم. یکی از دلایل موفقیتهای فدراسیون ما این است که نظم و انضباط داریم و منابع مالی را سعی میکنم در جای درست استفاده کنیم.
* شرایط فراهم شود، توانمندی رفتن روی سکوی جهان و المپیک را داریم
توانمندی ما قرار گرفتن روی سکوی جهان و المپیک هم هست اما شرایط باید فراهم باشد. در مقطعی که دبیر فدراسیون بودم پینگپنگ مقداری جلو آمد و در شرایطی فدراسیون را تحویل دادیم که بازیکن سالاری نبود، زیرساخت هایمان برای کمپ تیمهای مردان و زنان واقعا خوب بود، رستوران مجهز و مربی و کادر خوب داشتیم اما شش سال بلاهایی سر پینگپنگ آمد.
اکنون هم پتانسیل و توانمندی در پینگ پنگ هست به رده های بالاتر برسدچون ما در یک مدت کوتاهی ثابت کردیم که میشود اما در شرایطی که وضعیت کشور متعادل باشد و بتوانیم ارتباطات بینالمللی را ادامه دهیم و اگر لازم شد مربی خارجی بیاوریم. شرایط باید مناسب باشد بتوانیم مربی خارجی بیاورم. الان شرایط اقتصادی به گونهای شده که اگر بخواهیم در مورد برخی مسائل مثلا اینکه پول بدهند مربی خارجی بیاوریم صحبت کنیم، مردم واقعا عصبانی میشوند.
* زمانی باید خوشحال باشیم که فینالیست المپیک داریم
به مربیان گفته ام خوشحال نباشند که مثلا از پنج ملیپوش اعزامی به قهرمانی جهان دو نفرشان شاگرد شما هستند. باید زمانی خوشحال باشند که بگویند فینالیستهای المپیک شاگردشان هستند. اگر قرار باشد با این مساله مغرور شویم و فخر بفروشیم، مربیان مطرح چینی نعوذبالله نباید خدا را دیگر بنده باشند. این مساله را مرتب تکرار کردهام که مردم و مسئولان از ما مدال می خواهند و زمانی که روی سکو رفتیم آن وقت توانسته ایم دل مردم را شاد کنیم.
من معتقدم صرفا اعزام به مسابقات نمیتواند باعث افزایش رنکینگ شود و اول باید اردوهای منظم داخلی زیر نظر یک مربی کاربلد و با تجربه برگزار شود. خدا را شکر لطف الله نسبی این توانایی را دارد و از زمانی که آمده چندین اتفاق خوب در بخش پسران رخ داده است. برنامهریزی مرتب و منظم اردوهای داخلی و انتخاب مسابقات خارجی که باعث افزایش رنکینگ بازیکنان میشود، اتوماتیک وار اعتماد به نفس بازیکنان را بالا می برد.
* با ورزشکاران رابطه دوستانهای دارم اما بازیکن سالاری نداریم
رابطه که بین من و ورزشکاران هست را میتوانم با رابطه ای که با وزیر و آقای داورزنی دارم، مقایسه کنیم. مواقعی هست که از وزیر و داورزنی درخواستی دارم اما ممکن است اشراف به همه مسائل نداشته باشم و آنها موارد لازم را به من میگویند و قانع می شوم و گاهی مسائلی مطرح می کنم که میتوانم آنها را متقاعد و با خودم همراه کنم. یکی از رموز موفقیت نسبی فدراسیون ما این است حرف درست از زبان هر کسی خارج شود را قبول می کنم و این غرور را ندارم چون رییس فدراسیون هستم، حرف، حرف من است. در مورد رابطه ام با بازیکنان هم رابطه دوستانه ای داریم و گاهی من آنها را متقاعد میکنم و گاهی هم می بینم حرف بازیکنان درست است قبول میکنم. البته در عین حال که رابطه صمیمی داریم هر کسی جایگاه خودش را می شناسد. برخی اوقات ممکن است در مورد مسئلهای بازیکن اعتراضی داشته باشد اما معنی آن بازیکن سالاری نیست. آقای نظری دبیر فدراسیون خیلی تلاش میکند به دختران اهمیت دهد مثلا یک روز دختران را به کله پزی یا جگرکی میبرد همین موارد کوچک باعث ایجاد صمیمیت میشود و ورزشکار از جان مایه می گذارد و با تمام وجود بازی می کند. گاهی هم پیش آمده که بازیکن گفته در فلان تاریخ که اردوی تیم ملی است، نمیتواند بیاید ما هم از ابزارهای دیگری استفاده میکنیم. در واقع نباید نه خیلی راحت بگیریم و نه خیلی زور بگوییم. همه کارها را سعی میکنیم مدیریت کنیم و به حاشیه نرویم. در عین حال رابطه صمیمی هم داشته باشیم و در واقع در فدراسیون ما دموکراسی منطقی حاکم است. فکر میکنم این مسائل هم به موفقیت کمک کند و همه چیز فنی نیست.
* موافقت نکردم حتی همسر برادرم در فدراسیون مشغول به کار شود
زمانی که فدراسیون را تحویل گرفتم ۳۰ نفر کارمند داشت و شرایط مالی هم خوب نبود. همان دی ماه که رییس شدم نفرات را صدا کردم و به آنها گفتم به جان بچه ام شرمندهام اما از فردا به فدراسیون نیایید. با این حال حقوقشان را تا آخر اسفند ماه پرداخت میکنم. چون نیازی به آنها نداشتم و سر ماه که میشود باید دغدغه حقوق کارمندان را داشته باشم. از این رو ۱۳ نفر را تعدیل کردم.
همسر برادرم زمان آقای شهنازی کارمند فدراسیون بود و در زمان آقای زارع پور به همراه چند نفر دیگر تعدیل شد. وقتی من آمدم مادرم از من خواست دوباره او را به سر کار برگردانم، اما مخالفت کردم و گفتم تازه ۱۳ نفر را تعدیل کردهام. حتی یک روز به همراه برادرم به فدراسیون آمدند و برایم عسل هم آوردند من هم به آنها ادکلن دادم و آنها حرفهایشان را زدند و رفتند. این دفعه مادرم با آقای نظری تماس گرفت اما من از مادرم خواستم وارد این مسائل نشود. به هر حال این اقدامات تاثیر خود را روی پرسنل میگذارد و میگویند قارداشی آمده که پارتی بازی را به حداقل برساند. همین موارد باعث ایجاد صفا و صمیمیت میشود.
* در بخش بانوان محدودیت هایی داریم
بخش بانوان روند رو به رشد خود را در این سه سال داشته است، اما صادقانه بخواهیم بگویم محدودیت هایی را در بخش بانوان داریم. در کشورهای دیگر ورزشکاران خانم با مرد تمرین میکنند اما ما این محدودیت را در ایران داریم. من توضیحاتی را به حراست وزارت ورزش و جوانان دادم و گفتم برخی از بانوان در زیر زمینهای خصوصی با ورزشکاران مرد تمرین میکنند. خب به جای این کار این اجازه را بدهند در حضور مسئولان فدراسیون این کار انجام گیرد و نماینده حراست وزارت ورزش و جوانان هم هر زمان خواست برای بازرسی بیاید. از زمانی که آمده ایم، گفته ایم بانوان تمام مسابقات داخلی را هم با حجاب بازی کنند و به نفع خودشان هم است. خبرنگار ممکن است سر مسابقه برود و خودم هم بازدیدی داشته باشم. به هرحال تا چه زمانی نایب رییس و سرمربی باید به من مسائل را بگویند و باید خودم هم بتوانم از نزدیک همه چیز را ببینیم.
کری خوانی وزیر اقتصاد و دارایی آذربایجان برای طیب نیا بر سر پینگ پنگ
در بازی های کشورهای اسلامی تیم بانوان ما با آذربایجان بازی داشت و آذربایجان تصور می کرد می تواند با استفاده از بازیکنان چینی ایران را شکست دهد و قهرمان شود. وزیر اقتصاد و دارایی آذربایجان هم در سالن بود و از من هم دعوت شد در جایگاه بنشینم. زمانی که آذربایجان جلو افتاد به طیب نیا وزیر پیشین اقتصاد پیام فرستاد و به نوعی کری خوانی کرد اما بعد دختران ایران توانستند پیروز شوند و وقتی بازی تمام شد دیدم اصلا در جایگاه حضور ندارد و پس از باخت سریع رفته است.
* باید بر روی راهاندازی میکس دوبل هم کار شود
ما باید بر روی دوبل و راه اندازی بخش میکس دوبل کار کنیم. با خانم محمدیان صحبت کردیم و او هم کمک میکند و دوست دارد این کار انجام شود که میکس دوبل راه اندازی شود. چون نتیجه مسابقات جهانی در ادوار گذشته نشان میدهد کشور و افراد ضعیفتر میتوانند در دوبل و میکس دوبل قهرمان جهان شوند. همیشه فکر میکردم اگر قرار است در پینگپنگ مدال بگیریم در دوبل و یا اگر مجوز بدهند در میکس دوبل است. از این رو باید توانایی خودرا در دوبل افزایش دهیم و روی راه اندازی میکس دوبل هم کار کنیم.
* باید از حق پینگپنگ جانانه دفاع کنم
در زمان ریاست آقای شهنازی، یک ساختمان چهار طبقه برای پینگپنگ ساخته شد که هشت سال زمان برد و زمان مهر علیزاده میخواستند چهار طبقه ما را بگیرند و دفتر شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور کنند اما من در یک اقدام انتحاری نگذاشتم که برخورد اولیه هم با من شد اما بعد بخشیدند. اما در زمان آقای سعیدلو آن ساختمان به تکواندو واگذار شد. الان هم یک سوله دست ما است که تلاش کردیم زیر ساخت های آن را درست کنیم و یک ساعت هم آن را اجاره نمی دهیم چون باید ملی پوشان پینگ پنگ استفاده کنند. حتی در شیرودی هم خوابگاه ساختیم تا بازیکنان پینگ پنگ بتوانند از آن استفاده کنند چراکه این ها برای خانواده پینگ پنگ است. الان کسی حق پینگپنگ را بخورد من مسئولم و باید دفاع جانانه کنم.
* شهنازی چون از جنس تنیس روی است، متوجه مشکلات ما می شود
آقای شهنازی ۱۴ سال رییس فدراسیون بود و با نهایت احترام با او که باجناقم هست کار کردم. او شناخت کاملی از تنیس روی میز دارد و در جایگاهی که الان دارد بهتر می تواند از تنیس روی میز دفاع کند و متوجه مشکلات و نگرانی های ما می شود. شاید انتقال اخبار موفقیتها و مشکلات از طرف او باعث شد دیدگاه مثبتی در ستاد عالی بازیها به وجود آمد و به پینگپنگ سهمیه کامل در بازیهای آسیایی داده شد. فکر میکنم شناخت آقای شهنازی و عضویتش در فدراسیون جهانی و آسیایی این حسن را برای تنیس روی میز داشته باشد که اطلاعات دقیقی در جلسات ستاد عالی بازیها بدهد و کمک به ما شود. البته خود ستاد عالی بازیها هم به هر حال روند رو به رشد ما را می بیند.
* نمیتوانم این موضوع را مطرح کنم که معادل طلا به نوشاد پاداش بدهند
آقای لطف الله نسبی همان بازیهای آسیایی به من گفت این موضوع را مطرح کنم که پاداش مدال برنز نوشاد را معادل طلا در نظر بگیرند، اما من مخالف این هستم که چیزی تصویب میشود بخواهیم بر خلاف آن عمل کنیم و نمیتوانم این موضوع را مطرح کنم. البته در بازیهای کشورهای اسلامی گفتم ارزش مدال تیمی را نصف در نظر نگیرند که پاسخ دادند آییننامه نوشته شده و مطابق آن عمل میکنند. ما خودمان برای نوشاد و مربیاش و تیم جوانان، پاداش در نظر گرفتهایم اما صادقانه رقمهای ما آن قدر بالا نیست. مطمئن هستم استان مازندران که ورزشیاند کمکی هم آنها میکنند. مانند این که نوشاد سهمیه المپیک ریو گرفت استاندار مازندران نامهای به کیومرث هاشمی نوشت که یک دستگاه واحد آپارتمان مسکن مهر به نوشاد هدیه دادند.
* فدراسیون را با حدود یک میلیارد بدهی تحویل گرفتم
زمانی که فدراسیون را تحویل گرفتم کمتر از یک میلیارد بدهی داشت. ۲۳۰ میلیون تومان فقط به آژانس هواپیمایی بدهی داشتیم و ما هم خواهش کردیم حساب ما را نبندند و بدهی خود را پرداخت میکنیم چون دیدیم حساب چند فدراسیون را بسته بودند. داوران آموزش و پرورش برای مسابقات داخلی و دهه فجر دعوت شده بودند اما پولشان را نداده بودند و از سال ۹۲ باقی مانده بود. اسامی همه داوران را در آوردیم و البته یکی از آنها هم فوت شده بود که بدهیاش ۱۷۵ تومان بود. بدهیها را اولویت بندی کردیم، به هر حال رویدادهای دیگری هم داشتیم و نباید خودمان را خالی می کردیم. پرداخت بدهی داوران که تمام شود، بدهی فدراسیون هم صفر خواهد شد.
آتنا خلیلی - ایسنا
انتهای پیام
نظرات