هر وقت در جامعه ایرانی مشکلی پیش آمد، اتفاقی افتاد، گرانی شد، زلزله آمد، و یا مناسبت و رویداد خاصی را از سر گذراندیم سیل متن های ظریف و نکته ها و لطیفه ها در فضای مجازی سرازیر شده و بعد نقل زبان ها می شود که گاه این ظرایف ختم می شود به خالکوبی های روی بازو و یا ماشین نوشته هایی که لبخند روی لب آدم ها می آورد.
ویروس کرونا که برای اولین بار در شهر ووهان چین متولد شد، چندی ست که پای به ایران گذاشته و سرچشمه استرس، نگرانی، تحلیل، تکاپو، برنامه ریزی و صد البته طنز نوشته های زیادی شده است. طنز نوشته هایی که گاه علاوه بر خنده، خواننده را به ترس مهمان می کند و گاه نیز در ذهن ماندگار می شود.
عده ای از روند تبدیل دردها و غصه ها و مشکلات و حتی بحران ها به طنز و شوخی و خنده اظهار نگرانی می کنند و عده ای هم می گویند اشکالش چیست؟ بگذارید مردم شاد باشند و به ریش مشکلات بخندند، مگر نه گفته اند میم مشکلات را بردارید تا شکلاتش بماند و کامتان را شیرین کند؟
حالا فضای مجازی و صفحات شخصی پر شده از شکلک ها و جملات جورواجور درباره ویروس خطرناکی به نام کرونا و این بیماری به دست مایه ای برای خنده و سرگرمی بسیاری از افراد تبدیل شده است. اینگونه شاید بتوان بحران را راحت تر تحمل کرد اما نباید از این بگذریم که به شوخی گرفتن چنین مواردی می تواند جامعه و مردم را به سمت بی حسی و شاید هم بی تفاوتی هدایت کند.
اغلب روانشناسان در مطالعه شوخی به عنوان یک پدیده اجتماعی به این نتیجه رسیدهاند که ویژگی اصلی رویدادهایی که افراد را خوشحال میکند ناهمخوانی آنها است، در بعضی مواقع نیز شوخی ابزاری برای بیان غیر مستقیم دلخوریها و ناراحتیها به ویژه در مواردی که.شاید نتوان به شکل مستقیم آن را عنوان کرد.
طنز و شوخی در مقابله با استرس نقش مراقبتی ایفا میکند و باعث کاهش تهدید و آسیب های استرس شده و موجب میشود فرد جنبه مثبت رویدادها را در نظر بگیرد و توانایی پیدا کند تا رویدادها را از جنبه مثبت و خنده دار آن ببیند که در نتیجه از میزان استرس و هیجانات منفی کاسته میشود. در حقیقت انسان ها برای اینکه از فرط نگرانی، اضطراب و ناراحتی از پا درنیایند به طنز و شوخی پناه می برند تا با اضطراب ناشی از اخبار بد و اتفاقات منفی راحت تر کنار بیایند.
شب گذشته وقتی به خانه برمی گشتم این خودرو را دیدم که با سرعت در خیابان ویراژ میداد. قبلا این جمله را از برادرم شنیده و کمی هم بابتش عصبانی شده بودم اما دیدن آن با این فونت درشت پشت این ماشین چیز دیگری بود. البته که این حرف ها و نوشته ها می تواند گویای تفکر و برآیندی از حال و روز آدم های یک جامعه باشد اما چیزی که اهمیت دارد این است دردی که به استخوان رسید فراموش نمی شود حتی با خنده های بلند...
انتهای پیام
نظرات