حمام ثبت ملی شدۀ خسروآغا خیلی زود در بحبوحۀ انقلاب مورد توجه قرار گرفت و با آغاز زمزمههای تداوم خیابان استانداری، افرادی بر تخریب آن متمرکز شدند. در نهایت، این اثر شگرف صفوی به دلیل منفعت عدهای و با بهانۀ شاهنشاهی بودن و فساد، شبانه تخریب شد.
حالا درست کنار محل تجمع دلالان بازار دلار که هر روز اوضاع اقتصادی را در گوشمان تکرار که هیچ، فریاد میزنند، ساختمانی با دری همیشه بسته ساختهشده که نامش همنام با خسروآغاست؛ حمام نوسازی شدهای که بانی آن سازمان نوسازی بهسازی شهرداری اصفهان است و ناگفته پیداست ...
در ادامۀ سلسله گزارشهایی که در آن، پیگیر پرده برداشتن از راز تخریب حمام خسروآغا و معرفی عاملان آن به امید مجازات برای جلوگیری از تکرار چنان فجایعی بودم، با مهدی حجت، رئیس شورای بینالمللی بناها و بافتهای تاریخی به گفتوگو نشستم. نظر او در خصوص بازسازی حمام خسروآغا چنین بود که بعضی وقتها بازسازی مکان تاریخی اشکالی ندارد و در دنیا هم سابقه داشته اما دلایل زیادی باید جمع شوند تا بازسازی معنا پیدا کند و یک اثر تاریخی که از بین رفته مجدد ساخته شود.
بازسازی، دلبخواهی نیست
او در گفتوگو با ایسنا، توضیح داد: این بازسازی باید عین بهعین انجام شود نه اینکه هر طور دلشان بخواهد بسازند؛ البته بنایی که بازسازی میشود دیگر به معنی اثر تاریخی تلقی نمیشود و به معنی سازندۀ آن معنا پیدا میکند؛ مثل بناهایی که بعد از جنگ جهانی بازسازی شدند. یعنی ساختند برای اینکه نشان دهند با حرکت نازیها در جنگ جهانی مخالفاند. قطعاً چنین بناهای بازسازیشده حیثیت علمی و هنری و تاریخی خود را از دست میدهد ولی حیثیتِ بیانیِ دیگری پیدا میکند. در مجموع باید گفت که بازسازی بنای تاریخی دلایل کافی توجیهی لازم دارد و دوباره ساختن یک اثر تاریخی معنا ندارد، مگر اینکه توجیه علمی داشته باشد.
به حجت گفتم، معاون عمرانی سابق استانداری اصفهان تخریب حمام خسروآغا را به فرح پهلوی نسبت داده، خندید و توضیح داد: هرکسی میتواند چیزی بگوید، یکی هم بگوید کورش کبیر حمام را خراب کرده است! اینکه نمیشود. نباید حرف نادرست زد، چراکه زمان تخریبِ حمام کاملاً مشخص است. لودر و بولدوزر آوردند و حمام را خراب کردند. مشخص است در آن زمانی که حمام کاملا خراب شد چه کسی استاندار و چه کسی شهردار بود. استاندار و شهردار دنبال این بودند، فرد دیگری نبود.
بنا به گفتۀ او و با نقبی به تاریخ، متوجه میشویم که تخریب کامل حمام خسروآغا به نیمهشب فروردینماه ۱۳۷۴ بازمیگردد. در آن زمان آقای عظیمیان شهردار و آقای جهانگیری استاندار وقت اصفهان بود. حسن روانفر، ریاست وقت اداره میراث فرهنگی استان اصفهان و سراجالدین کازرونی، نیز ریاست سازمان میراث فرهنگی کشور را برعهده داشت.
حجت خاطرنشان کرد: زمانی که برای اولین بار لودر و بولدوزر بر سر حمام خسروآغا آوار شد، من رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور بودم. آن زمان نگذاشتم حمام خراب شود. دستگاه آوردند و مقداری از آن را هم خراب کردند اما متوقفش کردیم. بعدها در زمان افراد دیگری حمام را کاملاً خراب کردند.
رئیس شورای بینالمللی بناها و بافتهای تاریخی ایران با رجوع به حافظۀ خود، جزییات تخریب بخشی از حمام را اینگونه به یادآورد و تعریف کرد: یک روز به من گفتند که قرار است حمام خسروآغا خراب شود. بهعنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی سوار ماشین شخصی خودم شدم و ساعت ۵ راه افتادم و تقریباً ساعت ۱۰ شب به اصفهان و محل حمام رسیدم که بگویم شما میخواهید آنجا چه کار کنید؟ دیدم لودر با چراغ نورافکن روشن است و دارند عقب جلو میکنند و حمام را خراب میکنند. بعد مسئولین خبردار شدند که من آمدهام و استاندار آمد و شهردار آمد و ایستادند و گفتند که اینجا محل فساد بوده و فلان بوده است و جوابشان را شنیدند. من گفتم به هر عنوان شما اجازه ندارید این کار را انجام دهید و علیه شما اعلامجرم میکنم. آن آقای استاندار گفت که من رئیسجمهور استان هستم! گفتم هرچه هستی نمیتوانی اینجا چنین کاری بکنی. ترسیدند و موقتاً رفتند، اما نصف حمام را خراب کرده بودند و بقیهاش بلاتکلیف ماند تا بعداً که دیگران آن را کاملاً خراب کردند. یادم نیست در زمان چه کسانی کاملاً حمام را خراب کردند و از بین بردند، اما میتوان مراجعه و پیدا کرد. آن زمانی که من عرض میکنم حمام را تا حدی خراب کردند نه کامل، شهردار اصفهان، محمدحسن ملک مدنی و غلامحسین کرباسچی، استاندار اصفهان بود، اما وقتی حمام کامل تخریب شد، فروردین سال ۱۳۷۴ بود.
تخریب حمام خسروآغا بازار اصفهان را از بین بُرد
حجت در خصوص علت مخالفت خود با تخریب حمام خسروآغا در آن زمان، گفت: علت مخالفت ما این بود که این تخریب موجب مرگ بازار میشد و بازار را به انبار تبدیل میکرد، در نتیجه مغازههای بازار به خیابان استانداری میآمدند و این اشکال بزرگی بود. ما نمیخواستیم بازار اصفهان از بین برود.
بنیانگذار و رئیس سابق سازمان میراث کشور در پاسخ به اینکه چرا افراد مسئول در آن زمان حمام خسروآغا را تخریب کردند؟ اظهار کرد: پشتشان یک فشار مالی بود، پشتشان یک فشار اجتماعی از طرف پولدارها بود. متأسفانه اصفهان خیلی محل این قضیه است. آن نیروهای پنهانی که آنجا هستند و غالباً هم نیروهای اقتصادی است به مسئولین فشار میآورند و مسئولین یکجا میبُرند و میگویند بله و یکجا نمیبُرند و نه میگویند. بهاینترتیب شکلهای مختلفی اتفاق میافتد.
این دوستدار میراث فرهنگی یادآور شد: حمام خسروآغا در مسیر امتداد خیابان استانداری قرارگرفته بود، یعنی خیابان استانداری که از پشت مجموعۀ توحیدخانه عبور میکرد، مستقیم روبه بالا میرفت و حمام خسروآغا بر سر راه آن بود. آنها میخواستند خیابان را امتداد دهند. چرا؟ چون بازاریهای پولدار به دنبال این بودند که آن خیابان درست شود تا مغازههای کنارش را بخرند و محل فروش خودشان را از بازار به مغازههای کنار بیاورند که رفتوآمد و دسترسی راحتی داشته باشند و فروششان بیشتر شود.
او ادامه داد: در آن زمان عشق بتن در این آدمها وجود داشت و هرچه گفتیم بعد پشیمان میشوید، اما نفهمیدند. حالا میگویند فرح بوده است! ما که آن روز به شما گفتیم این کار را نکنید که بعداً به «کی بود، کی بود، من نبودم نیفتید»! بههرحال مشخص است که چه کسانی این کار را کردند.
بگویید اشتباه کردم
از رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی ایران پرسیدم آیا تخریب حمام خسروآغا با این دلیل که حمام، شاهنشاهی و محل فساد بود، درست است؟ حجت پاسخ داد: اینطور نبود و این موضوع صحیح نیست. شما خانم هستید و گفتن این مطالب خدمت شما صحیح نیست ولی با توجه به اینکه این حرف را زدهاند، باید بگویم همان شبی که بهعنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور خودم را پای تخریب اولیه حمام رساندم، یکی از آن آقایانی که مسئول بود اصرار داشت این حمام محل فساد بوده. من به او گفتم آخر این یعنی چی! این را که میشود در مورد همهجا گفت! میشود گفت فلان جا هم همینطور بوده است، چرا شما به این حمام بند کردید؟ گفتند نه اینجا محل فساد بوده است. بعد مدیرکل من در اصفهان، آقای دکتر جبل عاملی گفت آقای مهندس حجت، شما چه اصراری دارید؟ شاید ایشان خودشان یک اطلاعاتی دارند از اینکه اینجا محل فساد بوده است و آن فرد از این حرف خیلی ناراحت و قرمز شد! اینها را همان موقع در زمان مسئولیت من در میراث فرهنگی کشور هم میگفتند که حمام خسروآغا محل فساد است و جوابشان این بود که شاهد شما چه کسی است؟ مگر آقای سیف الهی نمایندۀ همۀ علما بوده؟
خندید و افزود: نه...اینها الآن گرفتار شدند... من درگذشته یک غلطی میکنم و ناچار میشوم که یکجور ماست مالی اش کنم و بعد علما را خرج میکنم و مسئلۀ فساد را طرح میکنم. چرا؟ باباجان شما یک کار غلطی را انجام دادید. بگویید آقا بله، من آن موقع متوجه نبودم و نمیدانستم وضع اطلاعرسانی و ارزش میراث فرهنگی بهجایی میرسد که من ناچار میشوم بگویم این گفته بود و آن گفته بود و من نگفتم! اینها توجیه است.
بنای تاریخی مثل کتاب خطی است
رئیس ایکوموس ایران توضیح داد: اگر امروز کسی در روستایی به پیرزنی مراجعه کند و بگوید این سماور کهنۀ قدیمی ۱۰۰ سالۀ تو را حاضرم بگیرم و بهجای آنیک سماور نو و امروزی بدهم، آن پیرزن میگوید نه، این عتیقه است و داری مرا فریب میدهی؛ بااینکه سماور جدید و برقی خیلی هم بهتر کار میکند. مردم در مقیاس اشیاء متوجه شدهاند که یک قالی کهنه، کتاب خطی فرسوده یا هر شیء قدیمی دیگر نسبت به یک کتاب رنگی تازه چاپشده ارزش بیشتری دارد. مردم فعلاً این را متوجه شدهاند ولی هنوز متوجه این نشدهاند که یک خانه قدیمی نسبت به جانشین نوی آن ارزش بیشتری دارد.
او افزود: اگر برای فرد فرد جامعه روشن شود این بنای تاریخیِ یک طبقه یا دوطبقه که دارد، در آینده چه از نظر مادی و چه از نظر معنوی و از همه جهات ارزش بیشتری نسبت به اینکه آن را بکوبد و ۵ طبقه جای آن بسازد پیدا میکند، قطعاً از آن حفاظت میکند. الآن فقط جلوی چشمشان را میبینند و میگویند یکخانه متروک و قدیمی است، این را خرابش میکنم و چند طبقه میسازم و هر طبقه را چند میلیارد تومان میدهم و اینقدر سود میکنم. خب واضح است، چرا باید غیرازاین فکر کند؟ اما اگر جامعه برایش روشن شود که با نگهداری و مرمت، این بنا به جای مرغوبی تبدیل میشود، مراجعه پیدا میکند و سود بیشتری از آن میبرد وضعیت فرق میکند؛ کما اینکه در بعضی موارد هست و تا حدی توجه شده و بعضی از ساختمانها به دلیل سابقهای که دارند توانستهاند ارزش خودشان را بیشتر از جانشین خودشان عرضه کنند.
موسس سازمان میراث فرهنگی کشور یادآور شد: وقتی جامعه به این سمت رفت و توانست این ارزشها را به منصۀ ظهور بگذارد، مشخص کند، عرضه کند و مردم آن را لمس کنند، اوضاع بهتر میشود. اگر الآن یک نفر بیاید و به او که میخواهد خانهاش را خراب کند و ۵ طبقه بسازد بگوید که معادل آن چند طبقۀ نوساز بهعلاوۀ ۱۰ درصد آن را به مالک خانه پرداخت میکند، آیا آن فرد خانهاش را نمیفروشد؟ میفروشد، چون مردم دنبال سود هستند، بنابراین هنوز مثل بعضی جوامع دیگر، در جامعۀ ما این موضوع مشخص نشده که یک بنای تاریخی مثل یک کتاب خطی است فقط اندازۀ آن کوچک است و این بزرگ است. شما هرگز حاضر میشوی کتاب خطی خودت را بدهی و بهجای آنیک کتاب چاپی بگیری؟ نه. این را همه میفهمند، خب چطور حاضری خانۀ قدیمی خودت را بدهی و خانۀ جدید بگیری؟ این را هنوز نفهمیدهاند چون مابهازایش را ندیدهاند که این میتواند چند برابر ساختمان جدید کار کند. اگر ببینند تمکین میکنند و این مشکلات حل میشود.
حجت بار دیگر تأکید کرد: اصل قضیه این است که هنوز جامعۀ ما نتوانسته از فوایدی که در یک اثر تاریخی وجود دارد ارزیابی بیشتری داشته باشد. باید تلاش کرد که ارزش این آثار بیشتر در جامعه طرح شود و برای مردم ملموس شود؛ وقتی ارزش آنها مشخص شد دیگر کسی آنها را تخریب نمیکند چه مردم و چه مسئولین.
انتهای پیام
نظرات