جبهه جنگ

برای دسترسی به اخبار قدیمی‌تر، در منوی مربوطه سال و ماه را محدود کنید.
  • روایت ۶۵ ماه اسارت یک امدادگر

    روایت ۶۵ ماه اسارت یک امدادگر

    ۱۸ سال داشت که دل به جبهه زد، با شور و شوق جوانی امدادگر شد و در سخت‌ترین عملیات‌ها، کنار رزمندگان حاضر بود، از والفجر مقدماتی تا بدر، روزهایی که مین، آتش و رودخانه‌های خروشان، شجاعت و ابتکار دلیران را آزمود. اما سرنوشت، او را در ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ به اسارت دشمن کشاند پنج سال و پنج ماه و هشت روز در بند، درد، شکنجه، دوری از وطن و دوستان را سپری کرد.

  • زمان دفاع مقدس ارزشی والاتر از حضور در جبهه برای جوانان نبود!

    زمان دفاع مقدس ارزشی والاتر از حضور در جبهه برای جوانان نبود!

    به اذعان خبرنگاران خارجی و کارشناسان، عجیب بود که یک نوجوان تخریب‌چی با چه انگیزه و نیتی پا در میدان مین می‌گذارد. همه ما صحنه‌های زیادی از همان جوانان و نوجوانان جان برکف دیده‌ایم. مقایسه کنید با دسته‌ای از جوانان امروز که با هر تنشی میان جمهوری اسلامی ایران با رژیم اشغالگر صهیونیست، با سرعت هرچه تمام‌تر به سمت پمپ بنزین‌ها می‌روند تا برای فرار هرچه دورتر و بیشتر، باکشان خالی نباشد.

  • لحظات نفس گیر یک بمباران

    لحظات نفس گیر یک بمباران

    در قنوت نماز مغرب، هواپیماهای دشمن، سی چهل متر پشت سر ما و پایین تپه را بمباران کردند! پا به فرار گذاشتیم! جای نمازی از همه امن‌تر بود؛ خوابید کف محراب.