به گزارش ایسنا، خورشید مجیدیان فر، روزنامهنگار در یادداشتی با این مقدمه ادامه میدهد: پیوستگی فرهنگی و آیینی میان مردم دو کشور چنان عمیق و ناگسستنی است که تنها مرز و جغرافیا خطی ناگزیر میان آنها کشیده است. از دیرباز تاکنون، مراودات میان سرزمین قفقاز و ایران بزرگ برقرار و پردامنه بوده است. از کارگزاران بازگشته از میادین نفتی بادکوبه که منادی افکار نو و ستیز با ناهنجاری های زمانه می شدند تا نخستین نشریه طنز فارسی زبان زیر عنوان نصرالدین که در همین بادکوبه که نیای باکوی امروزیست به طبع می رسیده است نشان از همبستگی و دلبستگی دیرینه میان طرفین است. هنوز اوراق تظلم خواهی مردمان مسلمان آران (نام قدیم جمهوری آذربایجان) به مراجع عظام در پی جنگ های دوگانه و پرخسران ایران و روس که فاصله ای میان برادران ایرانی و قفقازی افکند از پرسوزترین نوشته های به یادگار مانده است که حکایت برخواستن ناله از سنگ در فراغ تحمیلی میان دو سرزمین برادر بود و البته دست اجنبی در این میان از آن روز تا امروز آشکار و عیان است.
با استناد به همین پیشینه و اشتراکات امروزه است که مقام معظم رهبری درباره رویدادهای اخیر فرمودند: "حوادثی که در شمال غرب ایران، در برخی کشورهای همسایه در جریان است باید با همین منطق پرهیز از اعطای مجوز حضور بیگانگان حل شود" و در ادامه بیان داشتند "ارتشهای منطقه میتوانند امنیت منطقه را تأمین کنند و نباید اجازه دهند که ارتشهای بیگانه برای حفظ منافع خود، دخالت یا حضور نظامی داشته باشند".
پس از هزیمت و شکست سلطنت رومانف ها و برافتادن تزارها، چندی جمهوری مساوات به رهبری محمد امین رسول زاده در بادکوبه برقرار می شود که تقریرات و بیانات رسول زاده خود گواهی بر ایران دوستی و یگانگی میان طرفین است.
از گذشته که بگذریم و امروز را نظاره کنیم می شنویم که "زمان و مکان انتخابی جمهوری اسلامی ایران برای انجام مانور محل تردید و تهدید است" اما برادر جان کدام تردید؟ این که کشوری درون مرزهای خویش تمرین نظامی و مانور برگزار کند باید با دیگر کشورها هماهنگ نماید؟ و اگر این سخنان را بر سهو زبان و یا القائات بدخواهان و گرگهای عجوزهی خاکستری نگذاریم، ملت ایران در تمام این سالها برای کدام یک از همسایگان خود عامل ناامنی و تهدید بوده است که به استناد آن راه برای چنین تردیدها و تحلیلهایی هموار می کنند؟
تاریخ اگر صحیح روایت شود صادقترین شاهد است. در تمام این سالها تهران بر امنیت برای همه و با اتکا و اتصال به توافقات درون منطقه ای و خارج از حضور قدرتهای فرامنطقهای تاکید داشته است. در بیداد تروریستهای داعش در منطقه، نقش جمهوری اسلامی ایران و سردار بزرگ، شهید حاج قاسم سلیمانی جز جانفشانی برای امنیت همهی کشورهای منطقه نبوده است. آیا ابتکار صلح هرمز برای امنیت بومی در منطقهی خلیج فارس فراموش شده است؟ عامل ناامنی و آتش افروزی در منطقه را باید در میان علل و عوامل دیگری جستجو کرد. امروز افغانستان و عراق شاهد مثال ها و حکایت های بیشماری از ایجاد بحران و معمای امنیت با مداخله و باز کردن پای قدرتهای فرامنطقه ای است. جمهوری اسلامی ایران البته برادرانه ملاحظات خود را به دفعات به باکو گوشزد کرده است. این که رژیم نامشروع صهیونیستی در جمهوری آذربایجان لانه کند و به ایجاد تنشهای امنیتی و طرحهای موذیانه بپردازد یقینا نه مورد قبول قاطبهی مردم جمهوری آذربایجان است و نه برای جمهوری اسلامی ایران قابل تحمل است. اما نکته در این است که تهران همواره بر آیین برادری و همسایگی نیک در منطقه باور داشته و عامل به آن بوده است و راه حل سوتفاهمات را به گونهای دیگر جستجو میکند.
از نظرها دور نماند که تهران نشان داده، مرد میدان است و مانور تهران نمایشی برای حفظ آمادگی و آزمودن ادوات، لازم، معمول و مرسوم است، اما در مواجهه با بحرانها و تعدیات، اراده و توان ملت ایران در قالب رزمی-دفاعی تصویر شده و حقیقت تاریخی جایی برای صحنه سازی باقی نخواهد گذارد. تهران بی نیاز از این ریسمانهای سست و پوسیده برای آویختن است و هرگاه عملی لازم باشد در انجام آن تردید نخواهد کرد. ساقط کردن پهباد متجاوز ایالات متحده و درهم کوبیدن پایگاه اشغالی عین الاسد توان و قدرت ارادهی ملت ایران را به جهانیان نشان داده است. آنچه عیانتر از خورشید تموز میدرخشد بی نیاز از بیان و نمایش بوده و آزموده را آزمودن خطاست. اما در موضوع مشخص اخیر مانور نیروهای مسلح، نیازی به این حجم از فضاسازی و جوسازی رسانهای توسط برخی عناصر معلوم الحال وجود نداشت. علیرغم این دلخوریها، همچنان تهران اختلافنظرهای خود با برادرانش را در چهارچوب گفتگوهای دوستانه حل و فصل خواهد کرد تا دست اجانب از دخالت در منطقه کوتاه گردد.
انتهای پیام
نظرات