در چند سال اخیر وقوع طغیان رودخانهها و سیلهای ویرانگر را در کشور شاهد هستیم؛ حادثهای طبیعی که به معنای سرریز آب و غرق شدن زمینهایی است که در حالت عادی خشک هستند.
بارندگیهای تابستانی اخیر که از سیل در استهبان شروع و بنابر اعلام سازمان هواشناسی احتمال دارد استانهای بوشهر، هرمزگان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد را نیز در برگیرد و طی دو روز گذشته در جنوب سیستان و بلوچستان باعث مسدود شدن راهها، قطع برق و بروز خسارت به منازل مسکونی شده است.
در همین راستا ایسنا در گفتوگویی با حمید قیومی محمدی، پژوهشگر منابع و علوم خاک و آب به بررسی علت و پیامد وقوع سیلهای اخیر و آسیبهایی که این رخداد طبیعی میتواند بر سر خاک و خاکزیان و جوامع خاکها بیاورد داشت و نقش و وضعیت خاکها و زمین ریختهای فرسوده و آسیب دیده را در انحطاط منابع سرزمین و بروز حوادث طبیعی و سیلهای بعدی بررسی کرد.
آنچه از سیلابهای اخیر میتوان آموخت
حمید قیومی محمدی با بیان اینکه سیلهای پرشمار، مهیب، ویرانگر، خاک فَرسا و خاکزی کُش دهههای اخیر، پیام و نکات بسیاری به همراه داشته و دارد به ایسنا، میگوید: فراوانی و شدت سیلهای ایران روزافزون، ویرانگر، پرحاشیه و چالش آفریناند. آگاهانه و یا ناآگاهانه، خواسته یا ناخواسته، سیلهای ویرانگر به هدررفت حجم زیادی از بارشها، تخریب کشتزارها و زیرساختهای روستایی و فوت تعدادی از مردم به ویژه کشاورزان منجر میشود که دراین بین موضوعات اصلیتر و بنیادین مغفول میماند، اما از تاثیرات و پیامدهای بعدی آن در امان نیستیم.
به گفته این پژوهشگر منابع و علوم خاکوآب، هیچگاه به تخریب فزآینده خاک و نابودی خاکزیان، درهم ریختگی گسترده زیرساختهای اکولوژیک، عرصههای طبیعی و کشاورزی، آسیبها به حریم رودخانهها و ... توجه کافی نمیشود و فضای کشور به گونهای است که پیامدهای حوادث زود فراموش میشود و یا به فراموشی کشانده میشود.
تخریب خاکهای زیستپذیر و نابودی خاکزیان؛ بزرگترین فاجعه سیل
قیومی، بزرگترین فاجعه بومشناختی در قضیه سیلها را تخریب خاکهای بارور، زیستپذیر و حاصلخیز سطح الارض (بهویژه در آبخیزها، اراضی شیبدار و در سرآب حوضهها) و نابودی و ناپویا شدن خاکزیان و ریزجانداران پُرشمار در خاکهای سطحی میداند و بر این باوراست که سیلابها، جان و ایمان خاکها را بر آب برده و جابجا میکنند. بادها نیز جان و ایمان خاکها و خاکزیان را بر باد میدهند و بهصورت ریزگرد تمامی کانونهای زیستی، تولیدی و مدنی را مختل کرده و یا به تعطیلی میکشانند.
وی ادامه میدهد: در سیلها نکته چشمگیر فاجعه، آن است که خاکهای مرغوب و حاصلخیز رویی، از زادگاه و خاستگاه تشکیل خود، جایی که باید باشند و مفیدند، شسته، روفته و جابجا میشوند و علاوه بر ویرانی در مسیر، مسیلها و مراتع، بهجاهایی برده میشوند که نه مفیدند و نه لازم، بلکه زیانبارند. این موضوع به معنای دو فاجعه همزمان و توأمان است.
این پژوهشگر خاک و آب بر این باور است زمانی که آرایش فضایی تمام مؤلفههای طبیعی از خاک و خاکزیان گرفته شود، سنگ و سنگریزه و پوشش خاکی و گیاهی به هم میریزند و بوم ناسازگاری به زیستبوم تحمیل میشود و گام نخست ناپایداری و آشفتگی حوضه آبی آغاز میشود.
چگونه وقوع سیلاب تسریع میشود؟
به گفته قیومی در بیشتر دامنهها و اراضی شیبدار حوضهها، بهویژه در دامنههای زاگرس، سرشت خاکها عمدتاً آهکی است و بلافاصله در زیر افق (A)، افق تجمع آهک (Calcic horizon) و یا مارن ( marl) آهکی گسترش دارد. با شسته شدن خاک پویشگر رویی، آهکهای فرسایشپذیر و مارنهای زیستناپذیر، ظاهرشده و در گامها، بارشها و سیلهای پسین، شسته و روفته شده و راهی عرصههای پاییندست میشود و آنها را آلوده میکند. اراضی آهکی لخت شده نیز دیگر زیست پذیری و رویش گیاه نخواهند داشت و به تدریج به اراضی فرسوده و بدلند تبدیل میشوند که در دامنههای زاگرس به وفور و پراکنده قابل مشاهدهاند. یادمان باشد که اگر میزان ذرات ریزدانه آهک در نیمرخ خاک، از میزان معینی فراتر رود، لایه محدود کننده رشد ریشه نبات محسوب میشود و اگر باز هم بیشتر شود، اساسا مواد زمین ساختی شناخته میشوند و خاک نیست.
وی ادامه میدهد: آهکهایی که در لایههای زیرین خاک و اراضی مبدأ، غیرفعال و عقیم بودند، راهی منزلگاهها و فضاهای جدید، در سطح زمین قرار میگیرند و عرصهها را آلوده به موادی میکنند که برای محیط بیوشیمیایی خاک زیانبارند. آهک اگر ریزدانه باشد، خاک رویی را برای جذب و نفوذ رطوبت در بارشهای بعدی، ناپذیرا و غیرقابل نفوذ کرده و رخداد سیلهای بعدی را تسهیل و تسریع میکند.
سیلابهای بشرساخت موجب هدر رفت منابع خاک و آباند
به گفته این پژوهشگر، سیلهای بشرساخت و انسانزاد، علاوه بر تخریب خاکها و هدر رفت منابع خاک و آب حوضهها، زمین ریختهای زیستپذیر بهویژه مخروطافکنهها (Fans)، اراضی پایکوهی و دشتسرها (Glacis) و ... را نیز تخریب و منحط میکنند و آسیب جدی به بار میآورند که این آسیبها در زیرساختهای اکولوژیک، در بیلان خسارات مسئولان کمتر لحاظ و ترمیم میشود.
قیومی توضیح میدهد: در خصوص اینگونه حوادث، عمده کاری که البته با تاخیر انجام میشود، معمولاً کشته شدن افراد گزارش میشود که باید هم گزارش و پیگیری شود، اما تاکنون حتی یکبار در مورد میلیاردها میلیارد ریزجانداران خاکزی، این مهندسین بیبدیل چرخه زیست و معماران محیط بیوشیمیایی خاک، سخنی به میان نیامده است. فقط بعدها گفته میشود که میانگین مواد آلی خاکهای سطحی کم شده و یا کیفیت محصولات کشاورزی کاهشیافته و یا مراتع انبوه، تُنَک و تضعیف شدهاند و یا گونههای خوشخوراک کم شده و یا گونههای مرتعی مهاجم فزونی یافته است.
تنوع زیستی خاک، نقش مهمی در مبارزه با پیامدهای تغییرات آب و هوا دارد
وی اضافه میکند: تنوع زیستی خاک، یکی از بزرگترین ذخایر کربن روی زمین است و نقش مهمی در مبارزه با پیامدهای تغییرات آب و هوا دارد. افزایش ماده آلی خاک بین نیم تا سه درصد، نگهداشت آب در خاک را تا حدود دو برابر افزایش میدهد. اما در سیلها، مواد آلی و تنوع زیستی خاکهای رویی، به نحو وحشتناکی به یغما میرود.
این پژوهشگر بر این باور است که پیش و پس از هر سیل، شایسته است مردم از مسئولان مطالبه کنند که متولی غافلگیری و پیشگیری از ویرانگری سیلها چه دستگاهی است؟ مسئول جلوگیری از هدررفت بارشها و نیز جلوگیری از فرسایش خاک و نابودی خاکزیان کدامین دستگاه است؟ مسئول کاهش دادن تبخیر ۳۰۰ میلیارد مترمکعب از بارشهای سالیانه کشور و نیز مسئول کاهش فرسایش خاک ایران کدامین دستگاه و با چه امکاناتی است؟ هر بار و هرسال سیل، فرسایش خاک و خشکسالی، پی در پی تکرار میشود. آیا وقت آن نرسیده که مدیریت واحد و یکپارچه حوضهها در اولویت قرار گیرد؟ لازم است مدیران حوضهها تعیین و در این زمینهها به مردم و دستگاههای نظارتی و سمنهای زیست محیطی پاسخگو باشند.
نیاز حوضههای ناپایدار شده کشور به برنامههای جامع و حفاظتی
قیومی با تأکید بر اینکه باید بپذیریم که طی صدسال اخیر فقط منابع حوضهها را دوشیدهایم، اما برای حفاظت، سلامت و پایداری آنها نکوشیدهایم، میگوید: تلاشهای اندک و پراکنده ما در مقابل سیلهای بنیانکَن کافی نیست. حوضههای دوشیده شده و ناپایدار شده کشور نیاز به متولی و برنامههای جامع و آموده حفاظتی و نهادمند، امکانات فراوان و البته به تفکر و اندیشه بوم سازگار، اخلاقمدار، امانتمدار و حفاظتی واقعی و درخور نیاز مبرم دارند.
وی معتقد است که در این راه، همه ما مسئولیم و مسئولان اَبَرمسئولند و میافزاید: برخی اقدامات حفاظتی، عمرانی، اصلاحی، آبخیزداری و آبخوانداری دقیقاً باید در زمان و فضای خودش و بهصورت کامل و خردورزانه انجام شود. شاید رصد سیلهای کوچک را هماکنون بتوان با سرانگشت تدبیر و توجه بهموقع، همراه با آیندهپژوهی، پایش و واپایش کرد، اما در بازههای زمانی دیر شده، حتی با صد پیل نیز نمیتوان جلودار بود.
انقراض خاک یعنی نابودی زیست و زیستمندان
به گفته این پژوهشگر، سیل داراب و استهبان (تابستان ۱۴۰۱) نخستین سیل نبوده و قطعاً آخرین سیل نیز نخواهد بود و باید در فکر جلوگیری، پایش و واپایش نهادمند و فراگیر در تمامی حوضهها برای سیلهای بعدی باشیم. وقتی خاک رویی غنی و حاوی مواد آلی و خاکزیان پویا را در سیلها از دست دادیم، علاوه بر آن که دیگر، اراضی از رویش پوشش گیاهی پرهیز میکند، موجب ترسیب کربن و سایر کنشهای زیستی و حیاتی نیز نمیتواند بشود. یادمان باشد که خاک نیز پدیده زنده است و حتی میتواند نابود و منقرض شود. انقراض خاک یعنی نابودی زیست و زیستمندان.
وی معتقد است که رخداد بیشتر سیلهای دهههای اخیر، ناشی از نبود تفکر و پارادایم خردورزانه و حفاظتی و نبود موازین آمایش سرزمین، در استفاده از منابع طبیعت ایران، دستکاریهای بیرویه بشر، بارگذاریهای ناموده و نابجا و نیز سوءمدیریت حوضهها و زیستبومهاست و در پاسخ به اینکه برای رفع این چالشها چه باید کرد؟ میگوید: از بازنگری اندیشهها و برنامهها و ساماندهی نرم افزاری باید آغاز کرد. اندیشه خردورزانه، بوم سازگار، آموده، اخلاق مدار، امانتمدار و حفاظتی به ما خواهد گفت که چگونه باید بازنگری، برنامهریزی، تمهید و ساماندهی نمود. صد البته خود کرده را تدبیر هست. اما سخت و پرهزینه و چه بسا طولانی مدت.
قیومی تأکید میکند: جوامع خاکها (زمین ریختهای زیستپذیر) و خاکزیان، سپهر خاک کره (پدوسفر) سیاره زمین را تشکیل میدهند که مهمترین سپهر سیاره بوده و پویایی چرخه زیست و امنیت غذایی بشر از متن و بطن آن میگذرد. خاک کره بر سر چهارراه لیتوسفر، بیوسفر، هیدروسفر و اتمسفر واقع شده است. سلامت و پایداری هرکدام از سپهرها و نیز چرخه زیست تمام زیستمندان جهان، بهسلامت، امنیت و پایداری پدوسفر بستگی کامل، مستقیم و غیرمستقیم دارد. پس هرگونه ساماندهی برنامهها، مخاطرات و چالشهای محیطی و طبیعی (سیل، فرسایش خاک، تغییرات کاربریها، خشکسالی، خشکی محیط، پیامدهای تغییر اقلیم، ریزگردها، آلایندهها و آلودگیها، تحدید تنوع زیستی، نجات خاکزیان، تهدیدات امنیت غذایی، ماندگاری و شادابی منابع طبیعی، پایداری و سلامت حوضهها، بهسازی آبخیزها، افزایش کامرانی آبخیزداری و آبخوانداری، تغذیه آبخوانها و ...) را باید از ساماندهی حوزه خاک و خاکزیان آغاز کنیم.
انتهای پیام
نظرات